وزرای پیشنهادی کار در کمیته تعاون کار و رفاه اجتماعی چگونه انتخاب شدند؟
علی ربیعی و ارغوان فرزین روند کار در کمیته وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی را توضیح دادند.
علی ربیعی و ارغوان فرزینمعتمد در یادداشتی مشترک با عنوان «در میان دموکراسی ناقص تجربه کمیتهها در انتخاب وزرا» برای روزنامه اعتماد نوشتند: دموکراسی را با برچسبهای زیادی تفکیک میکنند. برچسبهایی چون دموکراسی یله، صوری، شبهدموکراسی، دموکراسی ناقص و ...فقدان فرآیندهای پیشا و پساصندوقهای رای، انتخابات ریاستجمهوری در ایران را عمدتا از انتخابات هفتم به بعد به پدیده بروز افراد شگفتیساز تبدیل کرده است- انتخاب سیزدهم به دلیل پایین بودن مشارکت و فقدان حضور سایر بازیگران از این قاعده مستثنی شد. همچنین فقدان احزاب سیاسی ریشهدار همراه با کارکردهای متعارف از قبیل نخبهپروری جریانهای سیاسی و ستادها را با حضور یکباره در زمان کم در انتخاباتها به جایگزینی برای احزاب تبدیل کرده است.
در انتخابات چهاردهم مسعود پزشکیان فاقد هر گونه پشتوانه سیاسی آشکار و پنهان بود و لذا انتخاب کابینه از همه دورانهای گذشته پیچیدهتر و دشوارتر شد. با این وصف تشکیل شورای راهبری و کمیتهها ایدهای بود که تا حدود زیادی این نقصان را برطرف سازد. شاید تشکیل کارگروهها در همه ادوار گذشته مرسوم بود اما نوع انتخاب افراد کارگروه و کمیتهها و فرآیند کار کاملا نوآورانه و خلاقانه شکل گرفت. با پایان کار کمیتههای مشورتی در ارایه پیشنهاد برای انتخاب وزرا و معاونین رییسجمهور و به رسم به اشتراکگذاری این فرآیند با مردم، بر آنیم تا با مطالعه یکی از کمیتهها، این تجربه را تشریح کنیم.
در این دوره تلاش شد تا سازوکاری برای افزایش مشارکت حداکثری از جامعه، متخصصان دستگاهی و علمی، نهادهای مدنی، وزرای ادوار، گروههای مهم اجتماعی مرتبط با وظایف دستگاه، به مشارکت گرفته شوند. به عنوان مثال در مورد وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اتاق بازرگانی، کانون کارفرمای، اتاق تعاون، تشکلهای بزرگ کارگری، شبکههای سازمانهای مردمنهاد و نیز تشکلهای افراد دارای معلولیت و در مجموع تشکلهایی که صدای آنها شنیده نمیشد، مشارکت داده شدند. اما آنچه در فرآیند فعالیت کمیتهها از جمله کمیته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با دامنه وسیعی از مخاطبان ملاحظه شد، آمادگی ناکافی از شیوههای مشارکتی در تصمیمگیری بود.
متاسفانه مداخلهگریهای لابیگرایانه و استفاده از اهرم رسانه و بیشتر فیکنیوزها برای تاثیرگذاری نیز پدیدههای منفی در این روند بود. ارایه گزارشی کوتاه از این فرآیند و ذکر چند نکته ضروری است:
۱. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از معدود وزارتخانههایی است که تقریبا تمام مردم ایران به شکلی با آن در ارتباط هستند. افراد تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی، جامعه گروه هدف بهزیستی (معلولین، کودکان کار، کودکان بیسرپرست و بد سرپرست و ...)، جامعه کارگری، جامعه کارفرمایی، بازنشستگان و... همگی به نوعی جامعه هدف این وزارتخانه محسوب میشوند. سازماندهی کمیته که بر اساس یک دستورالعمل کلی و با عضویت متخصصان دانشگاهی و غیردانشگاهی، وزرای ادوار، نمایندگان جوامع مدنی، نمایندگان ستادها، نمایندگان احزاب، نماینده اقلیتها، زنان و... بود در این وزارتخانه بزرگ کاری بسیار سخت بود. از یک سو جامعهای که بهزعم خود و بهرغم داشتن صدا، هرگز صدایشان شنیده نمیشد و از سوی دیگر سه بخش تعاون، کار و رفاه اجتماعی که هر یک به اندازه یک وزارتخانه مستقل است و نیازمند نماینده در کمیته. در چنین شرایطی تدبیر شد تا اعضا به گونهای تعیین شوند که هر کدام با چندین عینک در فرآیند کمیته ایفای نقش کنند. بدین معنی که انتخاب اعضا مبتنی بر نقشهای چندگانه افراد در فضای مرتبط با این وزارتخانه بود. بدین ترتیب اگر یک نفر به عنوان نماینده تشکلهای نابینایان کشور در کمیته عضویت داشت - که خود نیز نابینا بود- در عین حال این فرد از تخصص لازم در حوزه سیاستگذاری از یک سو و نیاز جامعه نابینایان کشور نیز بهرهمند بود. به این ترتیب در خلأ وجود احزاب در ایران برای تقویت چنین فرآیندهایی، در زمان کوتاهی که وجود داشت، حداقل در این کمیته از سرمایه اجتماعی رییس کارگروه اجتماعی بهره گرفته شد تا بتوان ترکیبی که در برگیرنده بخش وسیعی از جامعه مرتبط با وزارتخانه است، استفاده شود.
۲. فرآیند فعالیت کمیتهها مبتنی بر امتیازدهی با تمرکز بر شاخصهای مربوط به صلاحیتهای فردی و تخصصی تعریف شد تا هم از رایگیری جلوگیری شود و هم زمینه دفاع کمیته از پیشنهادات فراهم آید. از مشکلات عمده بر سر راه فعالیت کمیتهها، ناشی از عدم آشنایی با این شیوه و به جای تمرکز بر شاخصها و امتیازدهی، گرایش به سمت رایدهی سنتی بود. در یک فرآیند 10روزه، مدیریت این ناآشنایی از یک سو و مدیریت کمیتهها برای تعیین و اجماع بر سر شاخصهای تخصصی، مکانیسم امتیازدهی، دریافت رزومهها، بررسی رزومهها به صورت عادلانه، سختی کار را چند برابر میکرد. تفاسیر و تحلیلهایی که در خارج از این فرآیند اتفاق میافتاد گاه فرسنگها با آنچه در درون شورا و کمیتهها در حال وقوع بود، متفاوت بود. در بسیاری از مواقع همین عدم آگاهیها سبب میشد تا این رودخانه جاری به سمت و سویی برود که در مسیر آن سنگلاخهای بسیار وجود داشته باشد.
اما آنچه مهم بود این فرآیند به جریان افتاده بود و در دل خود در همین زمان کوتاه در حال اصلاح و بهینهیابی بود.
۳. در کمیته وزارت تکاور، با دوگانههای بسیاری مواجه بودیم. یکی از تعارضات مربوط به عدم نگاه یکپارچه و همافزا بود. افراد در ابتدا خود را مستقل از دیگری و به عنوان یک نماینده در کمیته میدیدند. فلذا به عنوان مثال به این نکته دقت نمیکردند که نماینده حوزه کارگری و نماینده حوزه معلولین کشور باید به هر دو مقوله کارگری و معلولیت توجه داشته باشند، چراکه ممکن است یک کارگر معلول وجود داشته باشد که نیازهای وی باید از زبان هر دو نماینده شنیده شود. ایضا این کارگر معلول میتواند در یک تعاونی مشغول به کار باشد. میتواند فقیر باشد. توجه به این نقشهای چندگانه یکی از تمرینهای این کمیته بود. در این کمیته چند جلسه روی شاخصها و نگاه چندجانبه در امتیازدهی بحث شد. موافقان و مخالفان بسیاری در این کمیته وجود داشتند و جلسات بسیار سنگین بود و پرچالش. اما در نهایت اجماع بر سر اینکه تمام اعضای کمیته حداقل با دو عینک به بررسی سوابق و قابلیتهای نامزدها بپردازند به دست آمد؛ یک عینک صلاحیتهای تخصصی کلی و یک عینک تخصصی مرتبط با حوزه فعالیت هر عضو.
۴. در این کمیته سه کارگروه در سه حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی تشکیل شد و شاخصهای تخصصی مربوط به هر سه حوزه مورد بررسی قرار گرفت و یک اجماع در خصوص شاخصها در بررسی سوابق و قابلیتهای نامزدها احصا شد. تمام اعضای کمیته، شاخصهای تخصصی هر سه حوزه را مورد بررسی قرار دادند و به یک اجماع نهایی رسیدند. تمام اعضای کمیته در خصوص سنجههای مربوط به صلاحیتهای فردی و مدیریتی بحث کرده و به یک اجماع رسیدند. همچنین در خصوص نحوه ارزیابی در حین گفتوگو با نامزدها منطبق با اصول علمی مصاحبه مبتنی بر شایستگی بحث و به اجماع رسیدند. این کمیته با اجماع تمام اعضا و تایید رییس کارگروه اجتماعی، نسبت به دعوت و بررسی سوابق و قابلیتهای تمامی نامزدها در مکانیسم امتیازدهی اقدام کرد و از تمامی نامزدها درخواست شد تا علاوه بر ارسال رزومه، نسبت به ارسال رویکردها و اولویتهای برنامهای خود در حداکثر چهار صفحه اقدام کنند. ۳۸ نفر نامزد تصدی مقام وزارت تکاور در سه روز کاری فشرده و با برنامهریزی منظم برای ارایه رویکردها و اولویتهای برنامهای خود دعوت شدند و همگی این دعوت را پذیرفتند. افراد با رعایت پروتکلهای مربوط در جایگاه وزیر قرار گرفتند- حتی در نشستن در موقعیت صندلی- و هر یک نیم ساعت فرصت صحبت در خصوص رویکردها و برنامههای خود را داشتند. کمیته به ایشان پیشنهاد میداد که ۱۵ دقیقه ارایه داشته باشند و در صورت تمایل ۱۵ دقیقه به سوالات اعضا که توسط دبیر مطرح میشد در صورت تمایل پاسخ دهند. تقریبا ۹۰ درصد مدعوین از پاسخ دادن به سوالات استقبال کردند.
۵. به اعتقاد نویسندگان این کمیته یکی از کمیتههایی بود که نامزدهای وزارت در حین گفتوگو با اعضا، خود را در مقابل جامعه پاسخگو میدیدند و سوالات مطرح شده به گونهای بود که فرد مورد نظر در صورت عدم برخورداری از صلاحیتهای مرتبط با حوزه وزارت امکان پاسخگویی به این سوالات را نداشت. با پایان گفتوگو با نامزدها، تمامی اعضا فرمهای امتیازدهی را با توجه به رزومهها، برنامههای اعلام شده و گفتوگوی انجام شده تکمیل کردند. این فرمها توسط شورا طراحی شده بود. مجموع امتیاز برای نامزدها ۱۰۰ امتیاز بود که به صورت امتیازات با وزنهای متفاوت در هر شاخص تعیین شده بود. همچنین جوان بودن، زن بودن و اقلیت بودن در این امتیازبندی از مزیت برخوردار بود. فرمهای اکسل برای ۳۸ نامزد تکمیل، میانگینگیری بر اساس نمرات کل و میانگینگیری بر اساس هر شاخص انجام و در نهایت اسامی ۱۵ نفر با بالاترین امتیاز به شورای راهبری اعلام شد.
این تجربه میتواند در غیاب احزاب پرقدرت به عنوان الگویی برای انتخاب وزرا پرورش یابد. همچنین در سطوح پایینتر در وزارتخانهها نیز میتواند با تغییراتی در اعضا به الگویی برای انتصابات تبدیل شود. تجربه شخصی نویسندگان نشان میدهد پس از انتخاب وزرا فشارهای بسیاری از سوی ذینفعانِ به ناحق برای تصدی پستها به وزرا اعمال میشود. تشکیل کمیته انتصابات برونرفتی برای کاستن از فشارها و بهینهگزینی است.
دیدگاه تان را بنویسید