کد خبر: 463423
|
۱۳۹۹/۱۱/۱۸ ۱۸:۲۰:۲۵
| |

مجید علیپور، عضو شورای سازمان معلمان گیلان مطرح کرد:

چرا مدارس باز نمی‌شوند؟

آیا نباید به جد به این مساله بپردازیم که چه بر سر «مدرسه» آمده است که خانواده‌ها از هر طبقه و قشری از خیر آن گذشته و کرونا را بهانه‌ای برای بسته نگاه داشتن درهای آن کرده‌اند؟

چرا مدارس باز نمی‌شوند؟
کد خبر: 463423
|
۱۳۹۹/۱۱/۱۸ ۱۸:۲۰:۲۵

اعتمادآنلاین| مجید علیپور در یادداشتی نوشت: در ترجیح «آموزش به صورت حضوری» و مزایای روابط چهره به چهره میان معلم و دانش‌آموز بر استفاده از روش‌های متنوع آموزش غیرحضوری کمترین تردیدی نمی‌توان داشت. وزیر آموزش و پرورش هم تاکنون در چند نوبت، عزم خود برای بازگشایی مدارس را نشان داده که عمدتا با موافقت و تبلیغات نسبتا گسترده سایر نهادهای حاکمیتی همراه بوده است. از طرف دیگر مشاهدات و گزارش‌های نگران‌کننده‌ای از حضور بی‌ملاحظه و گسترده کودکان و نوجوانان در خیابان، پارک، مهمانی‌ها، باشگاه‌ها، دورهمی‌های دوستانه و... وجود دارد که بعید است بدون اطلاع و رضایت خانواده‌ها باشد.


اگر این نکته را هم در نظر بیاوریم که عمده دانش‌آموزانی که «علوم تجربی» و «ریاضی و فیزیک»‌را به عنوان رشته تحصیلی خود برمی‌گزینند نسبت به همسالان خود فعال‌تر و کوشاتر هستند و بیش از سایرین قدر فرصت‌ها را می‌دانند و خانواده‌های اغلب‌شان هم حاضرند هزینه‌های هنگفتی برای موفقیت تحصیلی فرزندان‌شان صرف کنند طبعا این پرسش به وجود می‌آید که «چرا خانواده‌ها بازگشایی مدارس و بهره‌مندی فرزندان‌شان از فرصت آموزش‌های حضوری را مطالبه نمی‌کنند؟»


«طرح مساله» از منظرهای مختلف و متفاوت علاوه بر آنکه می‌تواند بر میزان و کیفیت شناخت و فهم پژوهشگر از «مساله» موثر باشد، فرصت و امکان کشف و استفاده از راه‌های جدید برای حل یا عبور از چالش‌های پیش روی سازمان را نیز در اختیار مدیران قرار می‌دهد و این ممکن نیست مگر آنکه پیش از هر چیز، شجاعت و اراده لازم برای به «رسمیت شناختن مساله» وجود داشته باشد.


امری که در نهادها و سازمان‌های دولتی به دلایل متعددی به کیمیا تبدیل شده است؛ به گونه‌ای که بیان حرف‌ها و مطالب به صورتی که خوشایند روسا و مدیران بالادستی باشد یا حداقل خاطرشان را مکدر نکند، اصلی مهم در حفظ مقام و موقعیت در نهادهای دولتی است.


در مقابل «سکوت»، «انکار»، «پاک کردن صورت مساله»، «آمار‌سازی» و «فرار به جلو» از پرکاربردترین مکانیسم‌هایی است که بسیاری از مدیران دولتی و نهادهای به ظاهر خصوصی در سطوح مختلف مدیریتی(از خرد تا کلان) برای عبور از چالش‌هایی که در حل آنها درمانده‌اند استفاده می‌کنند.
از جمله مسائلی که «کرونا» پیشاروی نظام آموزش و پرورش کشور قرار داده «مساله کارآمدی» و میزان توفیق این دستگاه عظیم و پرخرج است. به این معنا که آیا «مدرسه» توانسته است نیازها و انتظارات جامعه را به گونه‌ای برآورده کند که جامعه آن را جزو اولویت‌های اساسی خود بداند؟


در حالی که می‌توان کارکردهای متعدد(و پنهانی) برای «مدرسه» برشمرد، تصور عموم افراد جامعه آن‌است که مدرسه، سازمان یا نهادی است که بناست کودکان و نوجوانان با آموزش دانش پایه و عمومی، آماده حضور در مقاطع تحصیلی عالی و در نهایت امکان بهره‌مندی از فرصت‌های شغلی مناسب باشند. در مقابل حکومت‌ها، مدرسه را به مثابه فرصتی بی‌بدیل برای سازگار کردن نسل‌های آینده با ارزش‌های مورد قبول خود می‌دانند و تلاش دارند از این موقعیت برای «تربیت» و «انتقال ارزش‌ها» همچون میراثی گرانبها به نسل‌های آینده بهره ببرند. امری که ممکن است خانواده‌ها چندان خود را نیازمند آن ندانند و چه بسا در مواردی آن را دخالتی آشکار و غیرضروری در امور مربوط به خود تلقی کنند.


به نظر می‌رسد اگر خانواده‌ها به این نتیجه برسند که «مدرسه» در ایفای نقش و کارکرد اصلی خود ناتوان است یا کارکرد مورد انتظار را رها کرده؛ بیش از آنکه در پی «آموزش» باشد در بند انتقال مفاهیم و ارزش‌های خاص و ترویج سبک ویژه زندگانی فردی و اجتماعی مورد پسند خود است، چه بسا نسبت به لزوم و تداوم حضور فرزند خود در مدرسه دچار تردیدهای جدی شود.


«کرونا» مدرسه را در برابر چنین پرسش مهمی قرار داده است:«در ازای ریسک در خطر افتادن سلامت چه چیزی نصیب فرزند ما خواهد شد؟» آیا خدمتی که مدرسه مدعی است در اختیار فرزندان جامعه قرار می‌دهد،توانسته است خانواده‌ها را قانع کند تا در این شرایط «آموزش حضوری» و«باز شدن مدارس» را جزیی از مطالبات اصلی خود بدانند؟


آیا نباید به جد به این مساله بپردازیم که چه بر سر «مدرسه» آمده است که خانواده‌ها از هر طبقه و قشری از خیر آن گذشته و کرونا را بهانه‌ای برای بسته نگاه داشتن درهای آن کرده‌اند؟


به قول عرب:«حسن السوال، نصف العلم»؛ «به رسمیت شناختن مساله» مهم‌ترین بخش برای پیدا کردن راه‌حل برای وضعیت اسفناکی است که نهاد مدرسه در این شرایط کرونایی دچارش شده است. از همین روی تا زمانی که متولیان نظام تعلیم و تربیت تمایل یا شجاعت لازم برای پیگیری چرایی تعطیل ماندن مدارس را نداشته و همچنان سر خود را گرم آمارسازی یا بیان ادعاهای غیرواقعی نگهدارند، تغییر محسوسی در این وضعیت به وجود نخواهد آمد.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها