کد خبر: 478341
|
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ ۱۲:۵۶:۳۴
| |

کوروش صفرزاده در یادداشتی بررسی کرد:

کلاب هاوس (ClubHouse) تهدید یا فرصت برای دولتهای ملی

چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکه‌های اجتماعی متفاوت می‌کند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیون‌ها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاق‌ها یا Roomهای مختلفی (حداکثر8000نفر) با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاق‌ها در آن زنده و همزمان از طریق گفت‌وگو بین افراد رخ می‌دهد.در دیتاهایی مانند: عکسها، ایموجیها، تکستها، مدیاها، خلا بزرگی بنام' احساس فرستنده پیام'حس می شود. بطوریکه یک محتوای تکست،میتواند برداشتهای مختلفی را به مخاطب القاء کند، در حالی که در کلاب هاوس، فرستنده پیام، قادر است با دیالوگ همه احساسات ومکنونات روحی و قلبی خودرا فزاینده به مخاطب ارسال کند! و بشدت از خطاهای تفسیری بکاهد، این امتیازی است که در شبکه های نماد محور موجود نیست.

کلاب هاوس (ClubHouse) تهدید یا فرصت برای دولتهای ملی
کد خبر: 478341
|
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ ۱۲:۵۶:۳۴

اعتمادآنلاین| کوروش صفرزاده در یادداشتی نوشت: امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از تکنولوژی های نوین بشری، نه تنها خود دستخوش تغییرات شده است بلکه به سرعت در حال تأثیر گذاری بر روی الگوی زندگی، روش تحقیق، آموزش، مدیریت، حمل ونقل، سیاست، مسائل امنیتی و دیگر زمینه های انسانی است.


«اصول و مفاهیم فناوری اطلاعات، دکتر محمود زرگر»

«در سال 2019، گزارشی از مکون کوونی اقتصاد دان انگلیسی تحت عنوان «حکومت و انقلاب فناورانه» منتشر شد که در آن وی دیدگاهش در خصوص نحوه رویارویی و مواجهه سیاستمداران با فناوری­ های نوین را شرح داده است. وی معتقد است، اگرچه ممکن است فناوری جدید با برخی تبعات منفی همراه شود، اما لازم است که قدرت فناوری به سمت اهداف سازنده هدایت شود. به عقیده وی، امروزه فناوری در حال زمین زدن نهادهای دیرینه و دور زدن دروازه بان­ های سنتی است.» اکنون اینترنت به عنوان یک رسانه­ تاثیرگذار و فراگیر، تهدیدی برای حاکمیت ملی تلقی می­ شود، رادیو نیز از همان ابتدای معرفی، چنین تلقی می ­شد.


« رسانه و حاکمیت در عصر جهانی شدن،زهرا مجدی زاده»


این یادداشت با این مقدمه می کوشد ابتدا مختصری از ابعاد فنی این اپلکیشن را شرح داده سپس از نگاهی تحلیلی به تمایزات محتوایی آن با سایر اّپهای اجتماعی پرداخته و وضعیت مواجهه دولتها را با این پدیده نوین والبته نه آخرین آن، بررسی کند.

تاریخچه و ابعاد کارکردی:


این روزها، تب رسانه اجتماعی کلاب هاوس حسابی داغ است و افراد بسیاری تلاش می‌کنند تا هرطور که شده با نسخه رسمی و غیررسمی در آن عضو شوند و ببینند که آنجا چه خبر است. در ایران اولین کسانی که رسما علاقه مندی خودرا به عضویت در آن نشان دادند برخی از سیاستمدارانی بودند که اتفاقا صاحبان نفوذ در بکارگیری فضای رسانه ای عظیمی بنام صدا و سیما نیز بوده اند! حال ریشه های این تنوع انتخاب و پرش به سمت اّپهای جدیدی مانند کلاب هاوس چیست؟ خود نیاز به تحلیل مجزایی دارد..

تاریخچه و اندامواره فنی:

کلاب هاوس در سال 2020 توسط یک شرکت امریکایی راه‌اندازی شد درست در زمانی که شیوع کرونا روز به روز افزایش می‌یافت و افراد بیشتری دورکار یا در قرنطینه قرار می‌گرفتند. در کلاب هاوس شما می‌توانید خودتان یک اتاق(room) مجازی ایجاد کنید یا به اتاقی از اتاقهای فعال بپیوندید که دیگران در آن در حال صحبت هستند.

دراین چتکده صوتی، معمولا، تعداد مشخصی از افراد می‌توانند صحبت کنند و بقیه، می‌توانند گوش دهند. اما می‌توانند دستشان را بالا برده و اجازه حرف زدن بگیرند و در صورت اجازه مدیر جلسه، اظهار نظر نمایند. این اپلیکیشن مکالمات را ضبط نمی‌کند و نمی‌توانید بعدا آن‌ها را گوش دهید، برای همین باید به طور زنده مسائل را دنبال کنید. عضویت در آن تنها از طریق دعوتنامه افراد بوده و متقاضی جدید می‌تواند، عضو کلاب هاوس شود.

یکی از تفاوتهای برجسته این تالار گفتگوی آنلاین، برتری آن از حیث احراز هویت کاربر در بین اعضای حاضر در گروه است و تقریبا هیچ کاربری نمیتواند صدای آنلاین خود را متفاوت با پروفایل خود ارائه دهد، خصوصا ضرایب این احراز هویت با میزان معروفیت اجتماعی و سیاسی افراد فزاینده تر خواهد بود. مهم‌تر از همه اینکه عموم افراد حاضر در آن، شناسایی می شوند و با اسم و رسم‌ وارد این شبکه می‌شوند. حتی اگر ناشناس هم حاضر باشند، امکان حرف زدن ندارند و به‌طور معمول، افرادی وارد گفت‌وگو می‌شوند و اجازه ابراز نظر پیدا می‌کنند که برای مخاطبان شناخته شده هستند! و از این حیث، این اپلکیشن هیچ شباهتی با اَپهایی نظیر اینستا، توییتر، فیس بوک، واتساپ و.... که کالبد نقابی و پوشیده هویتی دارند، ندارد.

کلاب هاوس شبکه اجتماعی یا رسانه اجتماعی؟

رسانه اجتماعی، اعم از شبکه اجتماعی است و بستری است که همه می‌توانند در تولید محتوای آن مشارکت کنند ولی شبکه اجتماعی یک نوع، رسانه اجتماعی است که ساختار شبکه ای دارد و تولید کننده محتوا و مصرف کننده محتوا از نظر کمی، بسیار به یکدیگر نزدیکند، مثل توئیتر که عده زیادی تولید و در مقابل عده زیادی مصرف می‌کنند ولی در جایی مثل یوتیوب، تعداد کمی تولید می‌کنند و تعداد بسیاری مصرف! بنابر این تعریف، کلاب هاوس یک رسانه اجتماعی است نه یک شبکه اجتماعی، چون عده کمی تولید و عده زیادی مصرف می‌کنند و نوعی سکوی انتشار محتواست. در یک کلام، همه شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های اجتماعی هم هستند ولی همه رسانه‌های اجتماعی، شبکه اجتماعی نیستند.

رسانه‌های اجتماعی در متن دولتهای ملی، روزبه روز در حال ارتقا و پیشرفت هستند به گونه‌ای پیش می‌روند که در بسیاری از مواقع جای رسانه‌های رسمی را می‌گیرند و به یک تریبون رسمی(موافق یا مخالف دولت ملی) تبدیل می‌شوند.


در این بین باید دید که علل پسرفت رسانه های حاکمیتی در دولتهای جهان چیست، که رسانه های ادواری، همواره توانسته تنه به تنه دیالوگ دولتها در مسیر رسانه های کلاسیک بزند؟ یا اساسا علت هجوم و کوچ گله ای مردم به قالبهای جدید نرم افزارهای اجتماعی چیست؟ ریشه جذابیتهای پنهان و اشکار این کلونیهای اجتماعی کدامند؟

علل کوچ گله ای کاربران مجازی

تنوع: یکی از ریشه های فعلی در کوچهای ناگهانی کاربران به پلتفرمهای جدید مجازی، دام افتادگی در تنوع روزامد شدگی فناوریهای جدید مجازی است، که بطور معمول در دوره های پنجساله تکرار میشود،زیرا خلاقیتهای طراحان مدلهای جدید شبکه های مجازی اینقدر قابلیت و جذابیت ذاتی را دارد تا کشش لازم را به سوی ساختار جدید ایجاد کند!

الگوپذیری و تقلید: الگو پذیری مردم از نمادها، اعم از سیاسیون، سلیبریتیها و نمادهای کاریزماتیک دلیل مهم دیگری در کوچمندی بسوی پلتفرمهای جدید است. ثروتمندترین و معروفترین افراد دنیا و یا غول‌های فناوری مانند، ایلان ماسک و مارک زاکربرگ، هنرمندان یا رپرهایی مثل دریک و کانیه وست، و ستاره تلویزیونی آپرا وینفری، در این نواوری جدید عضویت دارند.

در داخل کشور ما نیز این روند شاید ابتدا با سلیبریتیها نیاغازید، اما با تب سیاسی موجود در کشور، این سیاسیون بودند که تب کلاب هاوس را در جامعه به 40درجه رسانیده اند و قطعا به سایر ساختارهای اجتماعی نیز سرایت نموده است و حضور در این شبکه یک هنجار مثبت تلقی شد و یک رفتار گله‌ای رخ داد به این معنا که یکسری افراد شاخص درآن حاضر شدند و بقیه به تقلید از آنها، عضویت این رسانه اجتماعی را پذیرفتند!


تفاوتهای محتوایی کلاب هاوس با سایر شبکه ها

چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکه‌های اجتماعی متفاوت می‌کند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیون‌ها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاق‌ها یا Roomهای مختلفی (حداکثر8000نفر) با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاق‌ها در آن زنده و همزمان از طریق گفت‌وگو بین افراد رخ می‌دهد.

در دیتاهایی مانند: عکسها، ایموجیها، تکستها، مدیاها، خلا بزرگی بنام' احساس فرستنده پیام'حس می شود. بطوریکه یک محتوای تکست،میتواند برداشتهای مختلفی را به مخاطب القاء کند، در حالی که در کلاب هاوس، فرستنده پیام، قادر است با دیالوگ همه احساسات ومکنونات روحی و قلبی خود را فزاینده به مخاطب ارسال کند و بشدت از خطاهای تفسیری بکاهد، این امتیازی است که در شبکه های نماد محور موجود نیست.

آینده کلاب هاوس و دولتهای ملی


آینده اجتماعی: فناوری کلاب هاوس در ساختارهای دولتهای ملی در واحدهای سیاسی مختلف، آینده متفاوتی را نیز خواهد داشت!


بدین صورت در ساختارهای حاکمیتی دنیا که بنا را بر دیالوگهای اصلاحی، در حوزه های سیاسی، نژادی، دینی و اقتصادی نهاده اند، می تواند، اینده ای مترقی و رو به رشد را طی کند، اما در ساختارهای دولتی که مبانی آن بر عدم گفتگوهای ملی یا نژاد پرستانه ریخته شده است آینده ای مبهم و غیر رسمی خواهد یافت.

آینده فنی: کلاب هاوس دو ضعف جدی دارد که ممکن است خیلی زود از تب و تاب بیفتد. یکی اینکه خیلی وابسته به زمان است به این معنا که آنلاین بودن در گفتگو از الزامات جدیست، تا بتوانند از محتوا استفاده کنند و اگر کسی در یک گفتگو حاضرنباشد، بعداً نمی تواند از محتوای آن استفاده کند، دوم اینکه خیلی زمان براست و برای دنبال کردن یک بحث، کاربر باید ساعتها وقت خود را صرف نماید که اختصاص وقت ذاتا منجر به بی حوصلگی خواهد شد، بسرعت کاربران ان از عوام زدگی در موضوع و شخصیت به سمت نخبگانی، تخصص محور و محدوده زمانی سوق می یابند (نظیر انتخاباتها، بحرانها، اتفاقات ملی و...) که صرفا در آن بازه زمانی میتواند موجی از احساسات، نظرها،عقاید و.... را در جامعه پمپاژ کند، اما در عین حال چون دیالوگها بصورت چند جانبه و هویتهای اثبات شده انجام می گیرد. نهایتا تفکر گفتمانی غالب، تفکر استدلالی قوی و مستند محور خواهد بود.

بطور مثال این شبکه مثل توییتر نیست که لشکر سایبری تیرانانشین (منافقین) در آن فعال باشند و چشم بسته و فله ای توییت کنند. و اگرهم قصد مداخله داشته باشند باید الزاما با هویت معلوم، در کلوپ رومهای موجود به بحث اقناعی بپردازند، که در حقیقت گشودن نقاب از چهره نفاق برای هر بی منطقی صعب و سخت خواهد بود، بعبارت دیگر نمیتوان به مانند اینستاگرام، باهویتهای نقابدار، کامنتها و نظرهای بی‌ادبی بگذارند و فضای عمومی را تخریب کنند.

کلاب هاوس می تواند در سپهر سیاسی دنیا، صدای نخبگانی، چپ، راست، کاتولیکها، پروتستانها، مستضعفان ستم دیده، مسلمانان، اقلیت و.... باشد،و عینا در ایران نیز رسانه و منطق مستدل متدینان، انقلابیون راستین، وطن پرستان، مستضعفان نیز باشد، از سویی فضایی مناسب برای تخلیه روانی هیجانات اجتماعی در کشور باشد،و در حقیقت بخشی از ماموریتهای ذاتی صدا و سیما را بردوش کشد.

اما همواره، این نگرانی و خطر وجود دارد که هیئت مدیره پنهانی این رسانه (منشا خارحی و امریکایی) آنرا از مسیر اصلی خارج و از صدای مردم خالی کند و جنبه دموکراتیک این رسانه را از بین ببرند و دستمایه رصد و کنترل مختصات جامعه شناختی کشور هدف گرد.

علی ایهال کلاب هاوس فعلاً نمادی از "دموکراسی "نخبگانی" است، اینکه آیا می‌توان از دموکراسی نخبگانی اصلح به سمت دموکراسی مردمی یا ژاکوبنی و سپس دموکراسی قانونی حرکت کرد کمی پیچیده و داوری آن زود است.

کلاب هاوس نماد تنوع معنا و محتوا خواهد بود. چرا که راه برای سخن گفتن و نوشتن با نقاب را از بین میبرد و بدون تجهیز به استدلال و هنر و مغز نمی‌توان میدان‌داری کرد از همین رو هوچی گری و تخریب و کمپینهای منفی چون کف روی آب نابود می‌شوند و صرفا معنا و محتوا باقی می‌ماند. این بسترفرصتی بی‌نظیر برای اهل نظر و اندیشه است که سخن بگویند و بشنوند تنها خطر بزرگ این پلتفرم، هجوم ابتذال و سطحی‌نگری است با ایجاد رومهای موزاییکی تقلای ویژه نمایند! اما به نظر می رسد، شواهد فنی ومحتوایی این پلتفرم نمی تواند، جاذبه ای برای گفتگوهای ابتذال و غیر عمیق اجتماعی باشد و اگر هم چنین باشد، نمی تواند رومهای پر مخاطب و فعالی داشته باشد، لذا شاید پدیده ابتذال قابل حذف کامل نباشد اما نیک می دانیم که رقابت استدلال معنا با ابتذال کار سختی نیست و این ابتذال است که همیشه باخته است.


نتیجه گیری: دولتها و تنوع رسانه ها اکنون پدیده های همزادی هستند که باید بیاموزند تا همزیستی نمایند. هنر دولتها و حاکمیتهای سیاسی هنر بهره وری از این پلتفرمهای نوپدید است.


هرچند همه دولتها، حتی آن عده از دولتهایی که مدعی دموکراسی نیز هستند، همواره با ساختارهای خود شکل یافته اجتماعی با مشکل مواجه هستند و بعضا برخوردهای قهری و سلبی را در دستور قرار می دهند (نظیر انتخابات امریکا، شورشهای فرانسه، کودتای ترکیه و...) اما غلظت آن در ابعاد ملی کشورها متفاوت بوده و ادبیات رفتاری خودرا دارد.


فهم و مواجهه دولتهای دو دهه در ایران از رسانه های خلاق محور، نوپدید، همواره دارای چند عیب اساسی است:
1- پیشینه مدیریت دولت ملی در ایران نشان داده که همواره منفعل است و اگر هم تدبیری اندیشیده بعنوان کنشگر دوم و پس از استیصال، اقدام نموده است..(سروش و ایتا و... در مقابل تلگرام و...)


2- فاقد استراتژی ابتدا به مرکز بوده و اساسا فضای مجازی را بعنوان یک ساختار مقتدر فرا سنتی به رسمیت نمی شناسد و تمامی چیدمانهای رفتاری دولت ملی بر مبنای مواجهه سلبی تهیه و تدوین می شود.


3- تولید محتوا و درک متقابل از نیاز سنجی های مردم از رنج مفرطی بهره می برد که بواسطه همان دیدگاههای سنتی دولتها از رسانه همواره در برابر دیتاهای خارجی حریفی از پیش باخته است و این ضعف خودساخته می رود تا تبدیل به بحران در امنیت ملی شود.


لذا پیشنهاد می شود، دولتهای آینده، رسانه های نوپدید را رکنی مهم در ارکان سیاست، اقتصاد و فرهنگ بدانند و از کارگزارانی که سواد لازم را در این حوزه دارند بهره گیرند و این نکته را یاد داشته باشند که همیشه فیلترینگ اولین استراتژی نیست بلکه آخرین استراتژی خواهد بود و در دهه آینده اساسا جایگاه خود را از دست خواهد داد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها