آرزو فروغی، مادر آرمان علیوردی:
آرمان را از حضور در صحنه آشوبها نهی میکردم/ آرمان وسیله دفاعی نداشت چون سر کلاس حوزه بود که به او خبر دادند اکباتان شلوغ شده
آرزو فروغی، مادر آرمان علیوردی گفت: علت اینکه آرمان وسیله دفاعی در اختیار نداشت، این بود که از سر کلاس حوزهاش به اکباتان رفته بود. اصلاً قرار بود که ایشان در آن روز، در حوزه باشد. اما وقتی سر کلاس حوزه بود، خبر دادند که اکباتان شلوغ است!
روزنامه جوان با آرزو فروغی، مادر آرمان علیوردی درباره شب حادثه شهرک اکباتان گفتوگو کرده است.
به گزارش جوان، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- البته که آن موقعها، آرمان را از حضور در صحنه آشوبها نهی میکردم، آرمان یکی، دو شب اول که این جریانات آغاز شد، برای کمک به دوستانش، همراهشان میرفت. البته بدون اینکه به من گفته باشد.
- گفتم: «مامان جان تو چرا؟ تو درست را بخوان، این همه نیرو هستند. بالاخره از تو بزرگترها، نیروی انتظامی و مسئولین هستند. شماها چه کار میتوانید بکنید؟» ایشان گفت: «اگر همه مادرها اینطور فکر میکردند، که معلوم نبود الان کشور دست چه کسی بود؟ عاقبت زنان و کودکان چه میشد؟
- آن شب من با حضورش در این جریانات مخالفت کردم، اما آرمان با حرفهایش مرا متقاعد کرد. از این روی، دیگر واقعاً او را به خدا سپردم و فکر هم نمیکردم که اینطور شود. وگرنه هیچ پدر و مادری، دلش به این امر راضی نمیشود.
- آرمان میگفت: «مامان خدا شاهد است که من فقط دوست دارم، جوانهای ما در باره مسائل آگاه و توجیه شوند، آنها نادانسته و ناخواسته این کارها را میکنند». حتی شب قبل از مجروحیتش هم میگفت: «این جوانهای ما واقعیت ماجرا را نمیدانند، اگر کسی آنها را راهنمایی کند و رسانهها ما درست و به هنگام وقایع را بگویند، آنها هیچ وقت این کارها را نمیکنند. مامان من خودم دوست دارم وقتی به صحنه میروم، یکییکی این جوانها را کنار بکشم و به آنها بفهمانم که کارشان اشتباه است».
- خدا شاهد است که پسر من، فقط دوست داشت که به جوانها آگاهی دهد، چون معتقد بود: «این بچهها خام هستند و حقیقت و راه درست را نمیدانند و تحت تأثیر رسانههای غربی این کارها را میکنند. متأسفانه رسانههای آنها، خیلی قویتر از رسانههای ما فعالیت میکنند. هر فرد بیاطلاعی پای صحبت رسانههای غربی بنشیند، فکر میکند که مقصر این طرف است! باید از این طرف هم جوانان را آگاه کرد. جوانهایهای ما حیف هستند و گناه دارند که در این مسیر افتادند و به ابزار اغتشاش و آشوب تبدیل شدهاند».
- علت اینکه آرمان وسیله دفاعی در اختیار نداشت، این بود که از سر کلاس حوزهاش به اکباتان رفته بود. اصلاً قرار بود که ایشان در آن روز، در حوزه باشد. اما وقتی سر کلاس حوزه بود، خبر دادند که اکباتان شلوغ است! برای همین هم آرمان به هنگام حضور در اکباتان، کتابهای درسی حوزه را به همراه داشت.
- آرمان تا وسایلش را جمع میکند و به اکباتان میرود، زمانی میرسد که لباس فرمی که بر تن نظامیان و بسیجیان است، تمام شده بود. برای همین آرمان لباس فرمی نداشت، که بر تن کند و عملاً از آن محروم شده بود.
- خاطرم هست دختر خانمی که بعد از شهادت آرمان پوشیه به صورت گذاشته بود، به من میگفت: «من حجابم خیلیخیلی بد بود، ولی همه تغییر پوششم را مدیون خون پسر شما هستم!».
- دختر خانم دیگری از لندن که فیلم شهادت آرمان را دیده و تحت تأثیرش قرار گرفته بود، میگفت: «وقتی دیدم جوانی در این سن کم، بهخاطر ناموس و زن و فرزند مردم رفت و تا آخرین قطره خون خود ایستادگی کرد و جانش را داد، منقلب شدم. در هیچ کجای دنیا، یک جوان بهخاطر دیگری جان خودش را نمیدهد. به خاطر این، من دیگر نتوانستم در خارج از کشور بمانم و به خودم گفتم، باید به ایران برگردم. ما باید از روزی که امثال آرمانها نباشند، بترسیم». این خانم در مراسمی که برای آرمان در اکباتان گرفته شد، هم صحبت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید