واکنشها به اتفاقات باغوحش وکیلآباد مشهد؛
کشمیری: مرگ ببرها عمدی بود/فرجیان: سودجویی منتفی است
دو فعال حقوق حیوانات در موضعگیریهایی متفاوت نسبتبه مرگ ببرها در باغوحش وکیلآباد واکنش نشان دادند.
اعتمادآنلاین| علی فرجیان مشهدی در واکنش به اتفاقات اخیر باغوحش وکیلآباد مشهد، گفت: برخی استدلالها این است که یک انسانی برای انتفاع خودش آمده و دست به چنین کاری زده و این حیوان را کشته و آن را به تخته پوست تبدیل کرده است. برخی کلیت ماجرا را اینگونه تعریف میکنند که فردی با قصد سودجویی آمده و حیوان را به این سمت برده است تا بیمار شود و بمیرد و بعد تخته پوست آن را به فروش برساند.
وی در ادامه افزود: این حیوان وقتی که زنده است قیمت آن حدود 90 میلیون است، اما قیمت تخته پوست آن تقریباً 20 تا 30 میلیون است که بسیار پایینتر از زنده آن است. حال اگر بخواهیم مقایسهای مالی انجام دهیم، بهسادگی متوجه میشویم دلیلی ندارد که فردی بخواهد این خطرات را بهعلت چنین مبلغ بیارزشی، به جان بخرد؛ بنابراین راجعبه این مسأله هیچ توجیه اقتصادیی وجود ندارد.
فرجیان در ادامه گفت: وقتی موضوع به این شکل باشد، بنابراین آن فرد متولی حفاظت از ببرها تمام سعیاش را میکند تا از آن حیوان به بهترین شکل نگهداری کند و اصلاً برایش سودی ندارد که بخواهد در چنین ماجرایی ورود پیدا کند. با درنظر گرفتن این موارد و رعایت انصاف، به نظر من داشتن جنبه اقتصادی برای مرتکبشدن چنین جرمی کاملاً منتفی است.
انتقاد به عملکرد مسئولان باغوحش وکیلآباد
در مقابل اما علی کشمیری با نگاهی انتقادی به عملکرد مجموعه باغوحش وکیلآباد و ادارهکل محیط زیست خراسانرضوی، اظهار کرد: سال گذشته سمفونی مرگ ببرها را در باغوحش مشهد نواختند، مالک باغ وحش که بزرگترین قصور و تخلف را انجام داده است، محیطزیست که به کمترین وظایف قانونی خود عمل نکرده، وظایف خود را به سطح بسیار نازلی رسانده و تنها حضور و غیاب حیوانات را انجام میدهد همچنین دامپزشکی که ابتداییترین اصول بهداشتی و درمانی را در آنجا رعایت نمیکند نوازندههای این سمفونی هستند.
وی با اشاره به اینکه «دامپزشک باغوحش حقوقش را از مالک باغوحش میگیرد و استقلال ندارد»، گفت: نتیجه این میشود که در یک سال 9 قلاده ببر از پا در میآید. آمار تلفات ببر از 93 تا 95 جمعاً دو قلاده ببر بوده که شاید بتوان گفت طبیعی است، اما در سال گذشته 9 قلاده ببر تلف شدهاند و محیطزیست در ابتدا این موضوع را تکذیب میکند. محیطزیست کم مانده است وجود باغ حش را تکذیب کند، اگر میشد این کار را هم میکرد. این ناراحتکننده است که میآیند از اساس موضوع را تکذیب و با عددها بازی و میگویند 6 قلاده نبوده و هفت قلاده بوده است در حالی که 9 قلاده بوده است.
این فعال حقوق حیوانات تصریح کرد: من ببرهای باغوحش را حتی میتوانم با اسم نام ببرم و از شمار آنها اطلاع دارم. چرا مرگ ببرها را تکذیب و با کلمات بازی میکنند. چرا میگویند منظور ما کشتار نبوده و مرگ بوده است؟. چه اتفاقی باید در باغ وحش مشهد بیفتد که آقایان حساس شوند. گفتند ببرها بر اثر درگیری و کهولت سن از بین رفتهاند، پوست ببرها موجود است. در کدام پوست آثار درگیری وجود دارد؟، رنگ پوستها شفاف هستند که نشان میدهد سن ببرها زیاد نبوده است. پوست ببرها بر اثر کهولت سن ژولیده و چروک میشود. 9 قلاده ببر در سال گذشته تلف شدهاند که محیطزیست 7 مورد آن را اعلام کرده است. 6 قلاده ببر در سال گذشته طی 15 روز می میرند و هیچ کس نسبت به این موضوع حساس نمیشود که چرا این اتفاق افتاده است.
وی در خصوص علت رسانهای نشدن مرگ 6 قلاده ببر طی 15 روز گفت: این موضوع را پنهان کرده بودند. نظارت هم در باغوحش وجود ندارد و وقتی هم که اعلام میشود تکذیب میکنند. وقتی قضیه مرگ ببرها مطرح شد آقای همتی، مدیر کل محیطزیست استان بسیار شتاب زده گفت در هیچ دورهای چنین تلفاتی وجود نداشته است، نه مرگ نه کشتار. آقای کلانتری، مدیر کل حفاظت محیطزیست کشور هم گفتند کسانی که این حرف را میزنند دشمنان منافع ملی هستند. باید گفت چرا محیطزیست انگشت اتهام به سمت ما میگیرد؟ چرا قبول نمیکنند که تخلف رخ داده است و آن را تکذیب می کنند؟. اگر این پوستها و جمجمهها در نمیآمد که بازهم تکذیب میکردند.
این فعال حقوق حیوانات گفت: ما سازمان مردمی هستیم و روزانه در باغوحش حضور نداریم اما وظیفه قانونی محیطزیست است که آنجا حضور داشته باشد و اگر تخلفی صورت گرفته که نمیتواند کاری برای آن انجام دهد، به دادستان گزارش کند. چرا محیطزیست به دادستانی گزارش تخلفات را نداده است. این شرمآور است که حیوانات باغوحش شناسنامه ندارند، محیطزیست بر چه اساسی میگوید ببرها کهولت سن داشتهاند. چطور میتوانند سن حیوانات را تخمین بزنند. چرا تکذیب میکنند؟ چرا مردم را متهم می کنند که دشمن منافع ملی هستند؟.
کشمیری تصریح کرد: ببرها عمداً کشته شدند و عمداً اصول بهداشتی رعایت نشده است. باغ وحش سال قبل 20 قلاده ببر داشته است. از طرفی محیطزیست به باغوحش گفته بود باید مجوزهایی را بگیرد که یکی از این مجوزها متناسب بودن فضای نگهداری ببرها با تعداد آنهاست بود. فضای پیشنهادی 150 متر مربع به ازای هر قلاده ببر است که با احتساب 20 قلاده ببر این فضا باید 3000 متر مربع میبود. باغ وحش این مساحت را نداشته که اضافه کند بنابراین قفسها را اندکی بزرگ کردند و با توجه به اینکه اگر باغوحش به جایی دیگر که نه مترو و نه اتوبوس دارد، منتقل شود، بازدیدکنندههای خود را از دست میدهد بنابراین دمدستترین کار این است که حیوان را سر به نیست کنند تا تعداد ببرها با مساحتی که دارند متناسب شود.
وی ادامه داد: اعلام شد دو ببر که در یک قفس بودهاند بر اثر درگیری کشته شدند. ببر اسلحه ندارد. همزمان دوتا ببر نمیمیرند. این موضوع را هر کسی میداند. چرا با مردم بازی میکنند. 13 خرداد سال جاری بعد از اینکه شکارچی آمریکایی وارد منطقه حیدری شدند و شکار را انجام دادند به محیط زیست رفتم اما معاونین سازمان از اساس موضوع را منکر شدند، در شرایطی که همان روز فرمانداری نیشابور حضور شکارچیان را اعلام کرده بود و محیطزیست استان با خبر بود. اینکه همه چی را کتمان کنند، چه نتیجهای دارد. هر کسی ممکن است خطا کند. ما نمیگوئیم حتماً عمدی بوده اما وقتی از اساس موضوع تکذیب میشود میتوان گفت تخلف وجود داشته است.
وی ورود دادستانی به مرگ ببرها را کار شایستهای دانست و توضیح داد: وقتی دستگاههای اجرایی به وظایف خود عمل نکنند ناچاراً دستگاه قضا باید وسط بیاید تا دستگاهها به وظایفشان عمل کنند. دادستانی تا انتهای این هفته به دامپزشکی و محیطزیست مهلت داده که راهکارهای خود را ارائه دهند. ما سمنها هم به این راهکارها نظارت داریم. اگر حقوق حیوانات باز هم رعایت نشود ما کوتاه نمیآییم.
کشمیری در خصوص همکاری محیطزیست استان با سمنها تصریح کرد: مدیر کل جدید محیطزیست استان از فرصت سمنها استفاده نکرده و بعضاً در مقابل ما ایستادهاند. درب اتاق مدیر کل پیشین محیطزیست استان به روی سمنها همیشه باز و تلفن را پاسخگو بود. به محیطزیست مراجعه کردم و آمار مرگومیر حیوانات را میخواستیم اما به ما ندادند و خودمان آن را بدست آوردیم. این آمار را دامپزشک و کارشناس محیطزیست استان هم امضا کردهاند و نمیتوانند بگویند آمار صحت ندارد. حیوانات باغ وحش در بدترین شرایط قرار دارند، فقط زندهاند و زندگی نمیکنند و حداقلها در این باغوحش رعایت نمیشود.
این فعال حقوق حیوانات تصریح کرد: چهارشنبه هفته گذشته برای بازدید به باغوحش رفتم. در مجاورت سردخانهها اصطبلی هست که اسبی را در آنجا نگهداری میکردند. من با حیوانات، زیاد سروکار داشتم و بوی بدن، مدفوع و.. آنها مرا آزار نمیدهد اما فضای نگهداری از اسب آنچنان آلوده بود که تعجب کردم. از دامپزشک پرسیدم این اسب اینجا چه کار میکند. گفتند مشکل تنفسی دارد. چند روز بعد گفتند اسب مرده و مشکل تنفسی داشته است. ما در پاییز بجای برگریزان، ببر ریزان داریم و حیوانات به همین راحتی میمیرند.
کشمیری ادامه داد: خط مرگ را می توان در باغوحش مشهد ترسیم کرد. حیوان بعدی که قرار است تلف شود به راحتی قابل پیشبینی است. هماکنون وضعیت پلنگ باغوحش بسیار نگرانکننده است و مشکل صرع و تشنج دارد در حالی که هیچ امکاناتی در باغوحش نیست و این حیوان محکوم به تلف شدن است و دیر یا زود خبر مرگ او را میشنویم. فکر می کنم حدود دو قلاده پلنگ در باغ وحش وجود دارد. همچنین با انتقال همچنین ایجاد باغوحش جدید به هیچ وجه موافق نیستیم. باغوحش مشهد متعلق به مشهد است و مغازه نیست که آن را کنیم، باید حفظ شود اما شرایطش بهتر شود. تاریکی را انکار نکنیم یک شمع روشن کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید