کد خبر: 244409
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۱ ۰۹:۲۹:۰۰
| |

استاندار گیلان در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین:

برگزاری تجمعات امنیت و توسعه جامعه را بهبود می‌بخشد/ مراقب باشیم جای جوان‌گرایی را نوچه‌گرایی نگیرد/ استان گیلان رتبه یک را در انتصاب زنان در بخش‌های مدیریتی دارد/ گردشگری ایران میتواند به بخش کشاورزی کمک کند

مصطفی سالاری بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال 92، استاندار بوشهر شد و لقب جوانترین استاندار دولت را گرفت. از او درباره چگونگی مدیریت آب در این استان هم پرسیدیم که او در پاسخ گفت که طرحی به نام ساماندهی و بهره برداری چندمنظوره از آببندانها در نظر گرفته شده است و ابراز امیدواری کرد که استانداری بتواند طرح ساماندهی رودخانهها را در همین روزها ابلاغ کند. او همچنین در این گفت وگو از طرح تحول صنعت چای و برنج کشور گفت و اعلام کرد که مدیریت پسماند و بحثهای زیست محیطی برایش بسیار مهم است و برنامه هایی برای آن در نظر دارد.

برگزاری تجمعات امنیت و توسعه جامعه را بهبود می‌بخشد/ مراقب باشیم جای جوان‌گرایی را نوچه‌گرایی نگیرد/ استان گیلان رتبه یک را در انتصاب زنان در بخش‌های مدیریتی دارد/ گردشگری ایران میتواند به بخش کشاورزی کمک کند
کد خبر: 244409
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۱ ۰۹:۲۹:۰۰

اعتمادآنلاین| مصطفی سالاری بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال 92، استاندار بوشهر شد و لقب جوانترین استاندار دولت را گرفت که بعد از گذر پنج سال هنوز هم این عنوان پابرجاس. البته سالاری میگوید امیدوار است با اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان جوان‌ترها بیایند و این لقب را از او بگیرند. سالاری بعد از 4 سال از جنوب کشور به شمال آمد و در مهرماه سال 96 استاندار گیلان شد. یکی از مهمترین شعارهای سالاری جوانگرایی و استفاده از زنان در مناصب مدیریتی است. او در این گفت‌وگو گردشگری را مهمترین ظرفیت استان گیلان در کنار کشاورزی می‌داند و این موضوع را مشروط می‌کند به اینکه به جمعیت گردشگر به خوبی خدمات داده و رفاهشان در سفر و گردشگری و تفریح شان تامین شود.


از او درباره چگونگی مدیریت آب در این استان هم پرسیدیم که او در پاسخ گفت که طرحی به نام ساماندهی و بهره برداری چندمنظوره از آببندانها در نظر گرفته شده است و ابراز امیدواری کرد که استانداری بتواند طرح ساماندهی رودخانه‌ها را در همین روزها ابلاغ کند.


او همچنین در این گفت وگو از طرح تحول صنعت چای و برنج کشور گفت و اعلام کرد که مدیریت پسماند و بحثهای زیست محیطی برایش بسیار مهم است و برنامه هایی برای آن در نظر دارد.

*آقای سالاری، اکنون بیش از یک سال است که شما استاندار گیلان هستید رابطه شما در این مدت با احزاب و گروه‌های سیاسی فعال در استان چگونه بوده است؟


استان گیلان یکی از 31 استان کشور است و فضای سیاسی آن تابعی از فضای سیاسی کشور است و به طور کلی تشابهات زیادی بین‌ استان‌های مختلف وجود دارد. وظیفه دولت این است که برای احزاب و گروه‌های سیاسی فضا ایجاد کند تا با فراغ بال بیشتری بتوانند فعالیت‌های خود را سامان دهند. خودم، معاونان و فرمانداران نشست‌هایی با گروه‌ها و فعالان سیاسی بالاخص جوانان برگزار می‌کنیم و در مسیر تحقق شعارهای انتخاباتی دولت هم گام برمی‌داریم و تلاش داریم که به عنوان نمایندگان دولت در استان‌ها به وعده‌های دولت وفا کنیم.

*چند گروه و حزب در استان گیلان فعالیت دارند؟


از یک حیث ما یک دسته‌بندی احزاب و گروه‌ها به اصلاح‌طلب و اصولگرا داریم و از سوی دیگر سه گروه اصلاح‌طلب، اعتدالی و اصولگرا داریم. اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها در انتخابات گذشته حامی آقای روحانی بودند و اصولگرایان کاندیداهای دیگری داشتند. تعداد احزابی که در هر دو طیف وجود دارد بعضی احزاب استانی هستند و بعضی شعب استانی احزاب ملی که همه آنها در استان نمایندگی و شعبه دارند و فعال هستند و در ماه‌های آینده که به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم فعال‌تر هم خواهند شد.

*انتخابات اولین دوره خانه احزاب استان هم در اردیبهشت سال جاری برگزار شد و همه احزاب استان به صورت فعال در آن شرکت کردند و از هر سه گروه هم در هیأت رئیسه آن حضور دارند. شما این موضوع را نشانی از رشد سیاسی احزاب در استان گیلان می‌دانید؟


بله، اکنون 54 حزب در استان فعال هستند که بعضی از آنها استانی و بعضی شعب احزاب ملی هستند. تعداد احزاب در استان از سال 92، 67 درصد رشد داشته است.

*دولت دوازدهم و وزارت کشور آن تاکید داشتند که در مراکز استان‌ها مکان‌هایی برای تجمع تدارک دیده شود. آیا شما در استان گیلان این کار را انجام داده‌اید؟

این موضوع در هیچ جای کشور به تصویب و تایید نهایی نرسیده است. به طور کلی بعضی نقاط برای تجمع مردم مرسوم‌تر است و باید به این سمت حرکت کنیم که همان نقاط را به عنوان جای تجمع در نظر بگیریم مگر اینکه مسئله‌ای امنیتی و اجتماعی وجود داشته باشد که تجمع در آن نقطه مثلاً اختلالی در ترافیک ایجاد کند و مسائلی از این قبیل.


ما هفتگی برای تجمعات مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و...، در فضای باز در شهرستان‌ها و شهرهای مختلف صدور مجوز می‌کنیم؛ ما قائل به محدودیتی نیستیم. قانون اساسی هم تصریح دارد که تشکیل اجتماعات آزاد است و ما هم سعی می‌کنیم که همان مفاد قانون اساسی را اجرا کنیم. دستورالعمل‌ها راهی است برای اینکه مفاد قانون بالادست را درست اجرا کنیم و قصدی برای محدودیت نداریم. ما معتقد هستیم حداکثر آزادی برای تجمع‌ها باید باشد و اگر ما زمینه‌ای فراهم کنیم تا گروه‌ها، قشرها، صنف‌ها و... مختلف وقتی می‌خواهند حرف خود را منسجم، متشکل و جمعی بیان کنند می‌توانند آزادانه تجمع کنند؛ این اتفاق برای امنیت و توسعه جامعه هم بهتر است.

*یکی دیگر از وعده‌های دولت استفاده از زنان و جوانان در سمت‌های مدیریتی است. در این زمینه شما در استان گیلان چگونه عمل کرده‌اید؟


ما در یک سال گذشته با همکاری دوستان تلاش خوبی در این زمینه در استان داشته‌ایم. البته ما امیدواریم روزی برسد که هم در خصوص جوانان و هم زنان نخواهیم تلاشی کنیم تا سهم خود را بگیرند و خود به خود این اتفاق در انتصابات بیفتد و ما حمایت خاصی نداشته باشیم. حمایت خاص ریشه در نقصان‌ها و نارسایی‌های دیگری دارد که ما امروز مجبوریم آنها را تقویت کنیم تا این دو قشر به بخشی از سهم خود برسند.


من در روز اول حضور خود در استان گیلان، بخشنامه‌ای در خصوص سهم جوانان و زنان از مدیریت استان و شهرستان‌ها ابلاغ کردم. به طور کلی یک معیارهایی گذاشتیم که مثلاً از هر چند معاون مدیرکل یکی حتماً باید از زنان و جوانان در یک رنج سنی مشخص باشند و... در هر شهرستان بنا شد یکی از معاونان فرمانداران یا یکی از بخش‌داران از بین زنان انتخاب شود.

به طور کلی در معاونان فرمانداران و بخش‌داران به سمت جوان‌گرایی حرکت کردیم و اکنون در بیش از نصف شهرستان‌ها این امر را محقق کردیم و مابقی هم در مرحله استعلام هستند.


ما سه تا معاون فرماندار و سه تا بخش‌دار زن در استان داریم. در بخش مدیران کل در حوزه استانداری هم اما از منظر استفاده از زنان اول هستیم. در بین مدیران کل دستگاه‌های اجرایی هم تصور من این است که در کشور اول هستیم. ما اولین مدیرکل زن ورزش و جوانان را با کمک و مساعدت آقای سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان داشتیم و...


گیلان در موضوع انتصاب زنان زمینه خوبی داشته و اولین فرماندار زن تاریخ کشور در پیش از انقلاب هم در این استان اتفاق افتاده است.


ما به آن چیزی که وعده دادیم تا کنون در حد توان عمل کردیم و این مسیر را ادامه خواهیم داد. بر اساس آمار رسمی وزارت کشور ما در استان در بین مدیران اجرایی و ستادی در زمینه زنان 32 انتصاب داشتیم که در کشور اول هستیم، استان دوم هرمزگان است با 25 انتصاب. 11 مدیرکل و 14 معاون مدیرکل داریم که در این زمینه هم رتبه اول کشوری را داریم.


در بحث جوانان هم همینطور؛ تلاش ما این بود که به خصوص در سطح بخش‌داران، معاونان فرمانداران و معاونان مدیران کل دستگاه‌های اجرایی و ستادی از ظرفیت جوانان استفاده کنیم.


در بحث جوان‌گرایی ما باید احتیاط کنیم ابزاری نشود که مدیران بیایند برخی افرادی را که در بین جوان‌ها شایسته‌ترین نیستند ارتقا بدهند؛ ابزاری نشود برای کارهای گروهی و شخصی خود و به جای جوان‌گرایی، نوچه‌گرایی کنیم. اولین ضربه نوچه‌گرایی به جوانان است یعنی به نام جوانان کسانی که مبتنی بر شایسته‌سالاری بالا نیامدند می‌آوریم و فردا می‌گوییم ببینید جوانان موفق نبوده‌اند. در حالی که این افراد با جوان‌گرایی به معنای واقعی آن رشد نکرده‌اند و مسئولیت به او درست محول نشده است. خط تمایز بین جوان‌گرایی و نوچه‌گرایی امر مهمی است که باید به آن توجه شود و بیش از همه جوانان نیز باید مطالبه‌گر آن باشند. اگر در جایی دیدند منِ استاندار از اسم جوان‌گرایی سوءاستفاده می‌کنم و آدمی را که صرفاً با من قرابت دارد و هیچ شایستگی دیگری ندارد، ارتقاء می‌دهم باید به من اعتراض کنند. به قانون منع بکارگیری بازنشستگان هم باید به دید فرصت نگاه کنیم و هم توجه کنیم که چون بدنه مدیریتی کشور می‌خواهد تغییر کند شاید دقت کافی نشود و می‌تواند موجب تهدید باشد. در رفتار مدیران سطوح مختلف دیده می‌شود که اولین ملاک انتخاب آنها بر اساس قرابت و نزدیکی است. قرابت یک ملاک از ملاک‌های متعدد است نه تنها ملاک انتخاب. مهمتر از بحث قرابت، شایستگی افراد است.

*یکی از مزیت‌های استان گیلان، بحث گردشگری است. در دوره تصدی شما چه تغییراتی در این حوزه ایجاد شده و چه تدابیری اندیشیده شده که گردشگری از رواج و رونق بیشتری برخوردار شود؟


از اوایل حضورم براساس اعتقادم در نشست‌ها و تصمیم گیری‌ها و کارگروه‌ها مهمترین ظرفیت گیلان را در کنار کشاورزی، گردشگری می‌دانستم که زمینه استفاده از این ظرفیت فراهم‌تر می‌شود. بدین معنا که دو اتفاق بزرگ را در طول این سنوات شاهد بودیم که در دولت تدبیر و امید هم به نتیجه رسیده و یکی هم به نتیجه خواهد رسید. این دو اتفاق فاصله 16 میلیون جمعیت کشور یعنی تهران، کشور، کرج و قزوین و به طور کلی سایر نقاط کشور را که بخصوص در فصل تابستان به استان گیلان سفر می‌کنند، کاهش داد. به واسطه آزادراه ساخته شده از لحاظ زمانی و راحتی و آسایش سفر به گیلان به گونه‌ای است که از تهران به رشت یا ورودی گیلان تا امامزاده هاشم به صورت آزادراه است. به جز هشت کیلومتر که پروژه آن در مقدمات انتخاب پیمانکار قرار دارد و مناقصه‌اش آگهی شده است. بدین ترتیب فاصله خیلی کوتاه شده به قدری که برخی برای رفتن به سمت غرب مازندران هم از این ازادراه استفاده می‌کنند و از گیلان به سمت غرب مازندران عبور می‌کنند. دومین اتفاق راه آهنی است که به زودی افتتاح می‌شود و زمینه بسیار خوبی برای ماست که جمعیت بیشتری را برای گیلان به ارمغان می‌آورد و از یک منظر خوب است؛ مشروط به اینکه درست برنامه‌ریزی کنیم تا بتوانیم به این جمعیت به خوبی خدمات دهیم و بتوانیم رفاهشان در سفر و گردشگری و تفریح شان تامین شود و ما نیز بتوانیم از این منظر درآمد کسب کنیم و شغل ایجاد کنیم. برای این کار برنامه‌ریزی گسترده‌ای کرده‌ایم. معتقدیم که ما هم برای اقامت، هم برای تامین خوراک، رستوران‌ها و هم برای تفریحات تفریحی، سلامت و دریایی در هر چهار ناحیه جغرافیایی، (سواحل، جلگه، مناطق کوهستانی و ییلاقات) مقاصد بسیار خوب و قابل توجه و جذابی برای گردشگری هستند به درستی برنامه‌ریزی کنیم. بر این مبنا ظرفیت‌های نقاط مستعد و مناسب گردشگری را در ساختاری که تعریف کرده‌ایم، شناسایی کرده‌ایم و به سمتی رفته‌ایم که بتوانیم از همه ظرفیت‌هایمان استفاده کنیم و نه اینکه یک نقطه بیش از حد توجه شود که منجر به ترافیک شود و به بخش‌های خدماتی فشار وارد شود. بر مردم و ساکنان آن نقاط فشار وارد شود در عین حال که بقیه مناطق ما از لحاظ طبیعی استعداد دارند. اگر همه نقاط استان که ظرفیت گردشگری دارند را به درستی معرفی کنیم، توزیع ترافیک هم به صورت عادلانه و منطقی و روان خواهد بود ضمن اینکه ایمنی جاده‌ها هم بیشتر خواهد بود. زیرساخت‌های خدماتی ما براساس یک توازن منطقه‌ای بهتر رشد می‌کنند و همه این اتفاقات درست‌تر می‌افتد. ما بر این مبنا که هم برای اقامتگاه‌های روستایی که تحت عنوان بوم‌گردی است در قالب پنج هزار واحد پیش‌بینی شده است که این تعداد ممکن است در تعداد کمتری پروژه البته باشد ولی پنج هزار واحد یعنی پنج هزار اتاق استراحت و خدمات پذیرایی مربوطه باید باشد. مراکز خرید را با توجه به ظرفیت هر منطقه‌ای که مثلا در جایی زیتون و در جای دیگر برنج یا چای، فندق، گل گاو زبان، مرکبات و کیوی به وفور یافت می‌شود و هر یک از مناطقمان دارای استعداد خاصی است، ایجاد کنیم. از آنجا که قالب این مناطق ساحلی هستند عمده سرمایه گذاران را به منظور ایجاد مراکز خرید با محوریت این تولیدات ترغیب کنیم. در رستوران‌های سنتی و مدرن، کافی شاپ‌ها تشویق و ترغیب انجام می‌دهیم که مردم بسازند. خصوصا اینکه بتوانیم روستاهایمان را درست معرفی کنیم و خدمات حداقلی را به سمت این نقاط سوق دهیم و شغل ایجاد کنیم که درصورت ایجاد شغل به درستی شاهد مهاجرت کمتری به سمت شهرها خواهیم بود ضمن اینکه حاشیه‌نشینی هم اتفاق نمی‌افتد. مردم روستا در روستاهای خودشان درآمد خواهند داشت. از آنجا که در کنار کشاورزی در برخی حوزه‌ها به لحاظ تقسیم شدن اراضی درآمد سرانه کشاورزی کاهش یافته از طریق گردشگری بتوانیم شغل دومی ایجاد کنیم یا در کنار همدیگر هر دو شغل را داشته باشیم. و نهایتا ماندگاری در روستاها بیشتر شود. البته یکسری کارها و خدمات رفاهی دیگری در تفکیک زیرساختها باید انجام دهیم. ما در حوزه‌های مختلف طراحی و سرمایه گذاری را شروع کرده‌ایم و تسهیلاتی که دولت به استان اختصاص می‌دهد در همین زمینه‌هاست.


*بحث آخر درباره مناطق آزاد اقتصادی است که در استان گیلان ایجاد شده است. اینها چه تاثیری داشته و آیا برنامه‌ای هست که گسترش یابد و جاهای دیگر هم اضافه شود؟


مناطق آزاد در لایحه اخیری که به مجلس رفت و تصویب شد 8 منطقه را شامل می‌شود و ما پیشنهادی در این رابطه نداشتیم چون یک منطقه آزاد داشتیم.

البته در پیوست مناطق ویژه دو پیشنهاد را داشته‌ایم که اگر به تائید شورای نگهبان برسد ما هم جزو دارایی‌های مستقل خواهیم بود. منتها از ظرفیت فعلی منطقه آزاد باید بهتر استفاده کنیم. ظرفیتهای مختلفی از جمله کالاهای همراه مسافر دارد که باید به درستی مدیریت شود ولی گاهی اوقات علیه آن در کشور تبلیغ می‌شود! درحالی که کمتر به نقطه قوت این کار پرداخته‌ایم. به هر صورت وقتی مراکز خرید در منطقه آزاد دارید، سالانه آن چیزی که بدون پرداخت عوارض گمرکی از منطقه آزاد انزلی وارد کشور می‌شود یا به نوعی کشور عدم درآمد ناشی از عدم پرداخت عوارض گمرکی دارد، نسبت به رونقی که در استان گیلان دارد مورد ارزیابی قرار بگیرد. اگر فردی در آن منطقه خریدی انجام دهد در بین راه غذا می‌خورد و از سایر شهرها خریدهای دیگری از تولیدات استان می‌کند ضمن اینکه اقامتش در شهرستان‌های مختلف است. در مجموع کالای همراه مسافر که مقدار محدود تعریف شده‌ای است و اجازه می‌دهیم در عوض باعث می‌شویم افرادی بیایند و اقامتگاه‌ها و رستوران‌ها و بخش خدمات و مراکز خرید را رونق بیشتری دهند و نباید به عنوان یک نقطه منفی نگاه کنیم. باید به این دید به منطقه آزاد نگاه کنیم که بحث خودروهای با شماره مناطق آزاد با مجوز ورود منطقه آزاد هم برای ما یک ظرفیت است. ما دنبال فراهم کردن ظرفیت هستیم و با آقای دکتر مونسان و دوستان دیگری در دولت هم صحبت کرده‌ام و به صورت موردی بحث‌هایی شده که مورد استقبال واقع شده است. مثلا تعداد مسافرانی را که با قطار و پرواز می‌آیند افزایش دهیم تا همه بار ترافیکی در جاده نباشد و آنها بتوانند در مقصد (رشت) که محل تردد خودروهای مناطق آزاد است از خودروهای استیجاری با یا بدون راننده استفاده و تردد کنند و این برای ما به مثابه کسب و کار و ایجاد شغل است. ما با این دید به مناطق آزاد نگاه کرده‌ایم. ضمن اینکه گردشگری دریایی هم در منطقه آزاد شروع شده است. یک مارینا ایجاد شده و خواسته‌ایم که دو مارینا در شهرهای مجاور انزلی و چمخاله ایجاد کنیم که صرفا مسافر تفریحی خواهد بود. معتقدیم که آنها هم ظرفیت خوبی است و ان شاءالله بتوانیم از این نوع ظرفیت مناطق آزاد هم استفاده کنیم.

*با توجه به اینکه جنابعالی هم جزو مدیران دولتی جوان هستید، درباره جوانگرایی به خاطر وجهه قالبی که دارد، چه نظری دارید؟


البته نمی‌دانم بین استانداران دلیلش چیست ولی چون آنها پیر هستند من جوان‌ترینشان محسوب می‌شوم و فعلا وضعیت اینطور است. انشاءالله در انتخابات جدید، تعدادی از همکاران بازنشسته می‌شوند تا جوان‌ترها بیایند تا بعد از 5 سال عنوان جوان‌ترین استاندار را به فرد دیگری بدهیم. اینکه جوان‌ها در سطح استانداری‌ها انجام وظیفه کنند و خودشان را نشان دهند، خوشحال کننده است. مطمئن هستم حتما این اتفاق خواهد افتاد و جوان‌های باانگیزه خواهند آمد و با عملکردشان فضا را برای جوان‌ترها فراهم‌تر خواهند کرد. معتقدم در بحث جوانگرایی باید احتیاط کنیم تا ابزاری نشود و برخی از افرادی را که در بین جوان‌ها شایسته نیستند، ارتقاء دهند. یعنی صرفا این را یک ابزار برای کارهای گروهی و اهداف شخصی‌مان نکنیم که به جای جوانگرایی، به نوچه‌گرایی منتهی شود. کارهای نوچه گرایی خطری است که اولین ضربه آن به جوانان وارد می‌شود. درواقع به نام جوانان فردی که مبتنی بر شایسته سالاری بالا نیامده را می‌آوریم و می‌گوییم که ناموفق بوده است. در حالی که او براساس جوانگرایی واقعی رشده نکرده و مسئولیت به او سپرده نشده است. این خط تفکیک بین جوانگرایی و نوچه گرایی کار مهمی است که همه باید بدان پایبند باشند و بیشتر از آن جوانان باید مطالبه‌گر باشند و چنانچه جایی از عنوان جوانگرایی منِ استاندار سوءاستفاده می‌کنم و آدمی که صرفا با من قرابت دارد و هیچ شایستگی دیگری ندارد مسئولیت می‌دهم و فردا هم جامعه او را ناموفق می‌داند و به پای جوانان نوشته می شود. به نظر می‌رسد در سطح ملی واستانی باید به این قضیه نگاه کنیم که اتفاقی نیفتد که می‌تواند هم مطالبه رسانه‌ها و هم بالاخص جوانان باشد تا از این فرصت پیش آمده درست استفاده کنیم. باید به این امر هم به دید فرصت نگاه کنیم و هم اینکه یکمرتبه دولت می‌خواهد تغییرات قابل توجهی ایجاد شود و ممکن است در جاهایی بین ما مسئولان دقت کافی صورت نگیرد. مثلا من استاندار با عنوان جوانگرایی فقط به تاریخ تولدها نگاه کنیم و از بحث شایستگی غافل شود. درواقع دنبال این برویم که آدمها به ما نزدیک باشند و قرابت داشته باشند و ملاک دیگری نداشته باشند که درواقع به نوعی تهدید است. در جاهایی بین رفتار مدیران سطوح مختلف دیده می‌شود که اولین ملاک انتخاب مدیران بعضا نزدیکی و مورد اعتماد بودن افراد است. هرچند این خصیصه یک عنصر و ملاک از ملاک‌های متعدد محسوب می‌شود ولی مهمتر از این، شایستگی جوان است که در بحث جوانگرایی باید مورد توجه واقع شود. دقت کنیم جوانی که شایسته باشد و مبتنی بر قابلیت خود بتواند با شجاعت و براساس تدبیر و عقلانیت تصمیم بگیرد تا به ترغیب دیگران بینجامد و با دیدن این جوان، جوانان دیگری را هم به کار بگیرند. اگر از این قسمت‌ها غفلت می‌کنیم، جوان‌ها دقت کنند تا از این مسیر بتوان به درستی استفاده کرد.


در مباحث گردشگری هم که اشاره کردید معتقدم گردشگری ایران می‌تواند به بخش کشاورزی کمک کند. خیلی از مردم دلشان می‌خواهد صنعت چای، ابریشم، زیتون و فناوری آن را ببیند که چطور و طی چه فرآیندی سایر محصولات از آن گرفته می‌شود. کاشت، برداشت، دسته‌بندی و فرآوری گل گاو زبان را ببینند.

باغ‌های فندوق را ببینند و خرید هم انجام دهند که در اینصورت معرفی خوبی برای محصولات ماست. در دنیا هم بازدید مرسوم است و بازدید از مزارع و باغات به خودی خود می‌تواند درآمدزا باشد و خرید ضمن بازدید عرضه مستقیم کالاست که برای مصرف کننده و فروشنده سودآور است و با حذف واسطه صورت می‌پذیرد. در این قسمت برنامه ریزی می‌کنیم. برای رفاه مسافران هم کارهایی در قالب گیل پارک‌ها انجام داده‌ایم. پیش بینی کرده‌ایم که در بزرگراه‌ها، آزاد راه‌ها و جاده‌های اصلی حدود هر شش، هفت کیلومتر یک واحد در جاده‌های فرعی‌مان هر هشت کیلومتری یا در جاده‌های روستایی هر 11 کیلومتری، یک واحد خدماتی داشته باشیم، یک تک پمپ بنزین و یک مینی سوپر.


درواقع یک مجموعه زیربنایی حدود 100 تا 150 متر زیربنا با معماری گیلان که در این 150 متر هم کار یک مینی سوپر، هم یک مینی رستوران و هم مینی کافی شاپ انجام می‌شود ضمن اینکه محصولات سنتی و تولیدات گیلان هم در گوشه‌ای از آن فروخته می‌شود. یک پمپ بنزین تک پمپ هم در پشت این محل تعبیه می‌شود. محوریت همه اینها مسائل بهداشتی و فروشگاه است و راهنمایی گردشگری که اگر مسافری بخواهد در روستای مشاور اقامت کند، به عنوان رابط نقش ایفا کند تا همه عبور نکنند و بیشتر در استان گیلان بمانند. همچنین ترجیح داده‌ایم که این مکان‌ها در درون روستاهای کنار جاده ساخته شوند به جای اینکه در حدفاصل بین روستا بسازیم در روستا، کنار جاده‌ای که از روستا عبور می‌کند، ساخته شوند، حتی در جاده‌های اصلی، اتوبان‌ها، روستا یا شهر.

علی‌القاعده خدماتی هم به روستا ارائه می‌دهد و مثلا یک سوپری 24 ساعته فعال و یک پمپ بنزین دارند. طبق برنامه‌ریزی ما در نُرم شش، هفت کیلومتر و در جاده‌های اصلی و روستایی حدود 10، 12 کیلومتر با این نرم عددی حدود بیش از 600 واحد ظرفیت داریم که بخش خصوصی آن را بسازد. اکنون 300 واحد متقاضی داریم که با آنها تفاهم نامه امضا کرده‌ایم.

200 مورد را شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه تفاهم کرده و 100 مورد را یکی از شرکتهایی که در اصفهان سازنده دستگاه‌های پمپ بنزین و نصب کننده است، پذیرفته و به نظرم به زودی بتوانیم اولین کلنگ‌زنی را شاهد باشیم.


بدین ترتیب مسافرانی که به گیلان می‌آیند در هر هفت، هشت کیلومتر با یک ساختمان مواجه می‌شود که در همه 600 مورد نمای مشابهی از نظر معماری دارند که برای توقف دارای همه ضروریات‌ هستند.

سرویس بهداشتی، نمازخانه دو، سه نفره، مینی سوپری و مینی رستوران با اولویت غذاهای محلی و پمپ بنزین و خودپرداز. یکسری کارهای اینگونه را شروع کرده‌ایم و برای اینکه جذابیت روستاها را برای اهالی هم بیشتر کنیم تا در کنارش بومگردی هم اتفاق بیفتد طرحی به نام «هزار روستا، هزار ورزشگاه» داریم که در همه روستاهای بالای 600 نفر جمعیت گیلان یک زمین فوتبال و یک زمین والیبال احداث کنیم. بدین منظور از منابع طبیعی زمین اختصاص می‌دهیم که یکصد و اندی روستا زمین دارند و مابقی ندارند که در صدد تامین زمین هستیم. نصب دروازه و مسائل پیرامونی و رختکن را انجام دهیم که تا حدودی هم سازگار با طبیعت باشد و ظاهر طبیعی روستا را برهم نزد. در کنار روستاها و کشاروزی چند طرح وجود دارد که اشاره می‌کنم. روزنامه شما ملی و از روزنامه های موفق کشور است. گیلانی‌ها هم به دلایلی به آن علاقه خاص دارند و از منظری نگاه استانی می‌کنند.

*برای مدیریت آب در این استان چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟


طرحی به نام ساماندهی و بهره برداری چندمنظوره از آب‌بندان‌ها داریم که حدود دوهزار آب بندان داریم. آب بندان‌ها قبل از اینکه سد سفیدرود و سد منجیل ساخته شود، محل تامین آب کشاورزی بودند. کشاورزی گیلان قبل از احداث سد هم خیلی پررونق بوده است.

بعضا چون کمتر نیاز به استفاده از شبکه سد بوده، گل و لای حجم مخزن‌هایشان را گرفته و قابل استفاده نیست. حتی خیلی از آنها به مرور تبدیل به زمین کشاورزی شده است. با برنامه ریزی انجام شده طی شش ماه نیمه دوم سال گذشته به اولویت دو هزارتای باقیمانده پرداختیم که مورد لایروبی واقع شوند تا ظرفیت آب بیشتری انجام شود و در این صورت چقدر آب بیشتر می‌توانیم ذخیره کنیم تا به تامین آب کشاروزی‌مان کمک کند. در جاهایی به صورت سنتی کشاورزی می‌شود و زیر شبکه سد نیست نیاز آب کامل برطرف شود و جایی هم که زیر شبکه سد است به صورت مکمل عمل کند. طبق محاسبه، اگر 800 مورد اولویت دار را درست لایروبی کنیم بخش عمده‌ای را بدون صرف هزینه می‌توانیم لایروبی کنیم. چون خاک حاصلخیز دارای ارزشی است که با ارزشگذاری می‌توانیم معادل آن را از کسی که خاک را استخراج می‌کند، کار می‌خواهیم تا دیواره سازی و دریچه‌سازی کند. با این حساب نزدیک به 500 میلیون مترمکعب آب تحت مدیریتمان در استان گیلان به کشاورزی اضافه کنیم. یعنی 250 میلیون مخزن به این 800 تا اضافه کنیم که با آب تنظیمی دومرتبه طی بارندگی پر و خالی شود. با پراکندگی سطح استان دو برابر سد شفارودی که داریم می‌سازیم و بزرگترین سدمان هم هست می‌تواند به بخش کشاورزی مان آبرسانی کند.

ضمن اینکه غیر از لایروبی، به عمق کافی هم دست می‌یابیم که قابل قایقرانی و پرورش ماهی و پرندگان آبی هم در آن پرورش داد. درواقع به روستایی که در مجاورتش هست، مجوز می‌دهیم که این کارها در آن اتفاق بیفتد که البته با اولویت تامین آب کشاورزی است. کارهای گردشگری هم می‌توان در قالب آلاچیق‌ها و رستوران‌های پیرامونی، شناور و روی آب و ورزش‌های آبی انجام داد. معتقدم این موضوع می‌تواند خیلی به گیلان کمک کند. در این رابطه با آقای مهندس حجتی، وزیر جهاد کشاورزی و آقای دکتر نوبخت تفاهیمی امضا کرده‌ایم تا جاهایی را که مقرون به صرفه نیست، کمک مالی کنند. دستورالعمل استانی هم با همکاری همه دستگاه‌ها که پای کار آمدند، انجام شد. حتی دستگاه قضایی و نظارتی را آوردیم تا نظرات احتمالی‌شان را از همین الان در دستورالعمل‌ها لحاظ کنیم و بعد در دستور مجوزها و تصمیم گیرها همراهی کنند. به نظر می‌رسد طی هفته آینده ابلاغ کنیم. در مرحله اول 10 میلیارد تومان در نظر گرفته‌ایم تا تعدادی از پروژه‌ها را انجام دهیم. در بحث ساماندهی رودخانه‌ها، آوردی که رودخانه‌ها خصوصا از ییلاقات بر اثر بارندگی دارند کف رودخانه را پر می‌کند. یعنی ظرفیت عبور آب در رودخانه‌ها را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود در صورت بارندگی شدید، آب طغیان کرده و خانه‌های روستایی و شهری لطمه ببیند، خسارت وارد کند و به تخریب پل‌ها و جاده‌ها منجر شود که در سیل اخیر هم داشتیم. در حالی که این مسائل ارزش اقتصادی قابل توجه دارد. در دستورالعملی که با همکاری همه دستگاه‌ها تعریف کرده‌ایم تا اجازه دهیم از محل این، برای پروژه‌هایمان برداشت شود تا هم برای پروژه‌های عمرانی و خانه سازی مردم مصرف شود و هم اینکه مابه ازای آن دیوار حفاظتی توسط برداشت کننده ساخته شود. در دستورالعمل هم به شهرستان‌ها اختیارات لازم را می‌دهیم و ان شاءالله روزهای آخر است که بتوانیم طرح ساماندهی رودخانه ها را ابلاغ کنیم. این امر در بحث آب بندان‌ها می‌تواند طی دو سال، معادل هزار میلیارد تومان با وجود صد میلیارد تومان هزینه، سودآوری داشته باشد. همچنین از محل اجازه به برداشت کننده که مابه ازای دیوار حفاظتی ساخته شود، معادل 500 میلیارد تومان کار کرده‌ایم که در ازای 50 میلیارد تومان هزینه اش می‌شود.

*کاشت چای در کنار کاشت برنج از مهمترین صنایع این استان است. برای این دو صنعت چه برنامه‌ای دارید؟


ما طرح تحول صنعت چای کشور را هم داریم که به نظر می‌رسد نکته مهمی باشد. در سال گذشته 58 هزار تن واردات چای داشته‌ایم که در حال حاضر این میزان با ردیفی که داشته‌ایم قرار است با دلار 4200 تومانی وارد شود. در حالی که اگر با دلار نرخ سامانه نیما وارد شود حدود پنج هزار تومان دلار ارزان‌تر برای واردات چای اختصاص می‌دهیم در حالی که می‌توانیم به نوع بهتری مدیریت کنیم. پیشنهاد آقای مهندس حجتی هم این بوده که ایشان هم کاملا موافق هستند. توافق اولیه با آقای شریعمتداری که میهمانمان در استان بودند، شده و کاملا موافقت کرده‌اند البته هنوز عملیاتی نشده است. با در نظر گرفتن تفاوت دلار 4200 تومانی با نیما که حدود پنج هزار تومان است در 58 هزار تن، حدود 290 میلیارد تومان است. یعنی الان برای واردات چای به صورت سالانه با دلار 4200 تومانی حدود 290 میلیارد تومان سوبسید ریالی داده‌ایم. ولی اگر چای با دلار غیرحمایتی وارد شود چون از جنس کالاهایی مثل برنج و گندم نیست که الزاما باید مورد حمایت واقع شود و فشاری به مردم وارد نشود. اگر 290 میلیارد تومان را دو سال به استان گیلان اختصاص دهند، می‌توانیم صنعت چای‌مان را نوسازی و مدرن کنیم به نحوی که اکثر کشور از چای گیلان استقبال کنند و بعدا نیاز به حمایت نباشد. اما الان وضعیت ما چگونه است؟

امسالی که قرار است به نوعی با دلار 4200 تومانی 290 میلیارد تومان سوبسید دهیم، اگر نرم پارسال را بگذاریم 150 میلیارد تومان بلاعوض در ازای حدود بیش از نصف چای برگ سبز که دولت رایگان به کشاورز می‌دهد هم داده‌ایم. اگر 290 میلیارد تومانی که به هدر می‌رود به استان داده شود و 150 میلیارد تومان هم هزینه کرد نداشته باشد، طی دو سه سال صنعت چای‌مان از به باغی، از تامین بهتر آب، از اصلاح در مواقع ضروری، و درخت نژاد چای گرفته تا بسته بندی که البته کارهای خوبی هم در سطح استان شده ولی در حجم کم، می توانیم صنعت چایمان را نو کنیم. این طرح را در 5 فصل تهیه کرده‌ایم و ان شاءالله با حمایت دولت بتوانیم این کار را انجام دهیم. در صورتی که یک حمایت یکمرتبه صورت بگیرد به نظر می‌رسد که دیگر نیاز به حمایت موردی در رابطه با چای نباشد و براحتی بتوانیم چای را با قیمت خیلی بهتر از الان بفروشیم که یکی از مشکلات فعلی ما همین است.


بحث دیگر ساماندهی شناگاه‌هاست که برایمان مهم است که هم دریا را با ساخت وسازهایی که در مجاور و در حریم دریا قرار دارد، خراب نکنیم و هم مردم بتوانند استفاده کنند و هم برای ما درآمد داشته باشد که نکته مهمی است. مهمانان بدون خطر بتوانند استفاده کنند و برای ما هم درآمدزا باشند. درواقع اگر یک سرمایه گذار با دو میلیارد تومان سرمایه با سازه های چوبی و بدون ریختن مصالح در حریم دریا و کمک یکسری واحدهای ارائه غذا انجام دهد تقریبا طی دو سال می تواند دو میلیارد را برداشت کند. درحالی که در کمتر سرمایه گذاری این سوددهی اتفاق می افتد. در همین رابطه حدود 60، 70 نقطه داریم که به سرمایه گذاران پیشنهاد دهیم و خودشان اقدام به ساخت کنند و حق استفاده به آنها دهیم تا از حریم دریا جهت شنا استفاده کنند و در ساحل هم فست فود، آلاچیق‌های استیجاری و خدمات مختلفی که مورد توجه گردشگران است، مهیا باشد و نهایتا منجر به ایجاد شغل شود. ضمن اینکه نجات غریق و اورژانس خودشان را هم داشته باشند و تعداد غرق شدگان هم کاهش یابد. البته طی سال های گذشته کاهش داشته‌ایم ولی با این کار کاهش اساسی تری را شاهد خواهیم بود.


بحث دیگرمان طرح دسته بندی برنج استان است. معتقدیم که باید کیفیت دسته بندی‌هایمان بهتر شود. برنج گیلان باید به نوعی دارای شناسنامه و برندی شود و در دسته بندی‌هایی قرار بگیرد که در شهرهای مختلف با اطمینان برنج گیلان را خریداری کنند که برنج با کیفیت پایین را به جای برنج گیلان به فروش نرسانند و به اعتبار برنج ما لطمه نزنند که در اینصورت قیمت برنج ما بهتر از این خواهد بود و بهتر فروش خواهد رفت. با اتحادیه شالی کوبان به توافق اولیه رسیده‌ایم که طی آن طرح اجرایی را خودشان تهیه می‌کنند و فروشگاه‌های بزرگ مثل شهروند، رفاه و اتکا را طرف قرارداد و تفاهم با اتحادیه شالی کوبان قرار دهند و کیسه‌های دو، سه و پنج کیلویی با لگوی برنج گیلان از انواع هاشمی، صدری و .... مشروط به نظارت ما که برنجی غیر از برنج گیلان نباشد، پر شود. البته خود اتحادیه دارای اختیار اصلی خواهد بود که نظارت اصلی را انجام می‌دهد. این فروشگاه‌ها طرف اتحادیه می‌شوند و خریدشان را انجام می‌دهند و شالی کوبی‌ها هم در بسته بندی‌ها و کیسه‌های طراحی شده برنج را ارائه می‌دهند.


یکی از بحثهای جدی ما مدیریت پسماند و بحثهای زیست محیطی است که برای ما مهم است. برنامه‌هایی در این رابطه داریم اما از آنجا که بحث‌ها متفرقه شد، وارد جزئیات نمی‌شود اما بحث مدیریت پسماند و ساماندهی رودخانه‌های گهررود و زررود از مطالبات اصلی مردم است که به جای اینکه زیبایی شهر رشت را بیشتر کنند الان صدمه‌ای برای زیبایی شهر رشت محسوب می‌شوند. درحالی که در قالب جاهای مختلف دنیا و نه فقط ایران، در صورت عبور رودخانه‌ای از شهر اصل جلوه و زیبای شهر است اما الان تنها جاهایی که مردم نباید برای تفریح و استراحت و قدم زدن بروند، همانجاست به جهت اینکه فاضلاب و بخشی از پسماند کارخانه ‌ا وارد این رودخانه‌ها می‌شود و وضعیت خوبی ندارد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها