محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
اقتصاد باید به مردم واگذار شود/ سیاستهای تعدیلی تنها در شرایط بحرانی میتوانند به تنظیم بازار کمک کنند/ دولت باید چارهاندیشی کند/ قیمتگذاری 4200 تومانی برای نرخ ارز غیرکارشناسی است
محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: سیاستهایی از جمله توزیع کوپنی کالا و سهمیهبندی نمیتواند یک استراتژی اقتصادی تلقی شود، اجرای اینگونه سیاستها زمانی قابل پذیرش است که شرایط خاصی بر کشور حاکم باشد.
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزینیک- «سیاستهایی از جمله توزیع کوپنی کالا و سهمیهبندی نمیتواند یک استراتژی اقتصادی تلقی شود، اجرای اینگونه سیاستها زمانی قابل پذیرش است که شرایط خاصی بر کشور حاکم باشد.» این مطلب بخشی از اظهار نظر استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش است که آیا بازگشت کوپن در شرایط فعلی میتواند برخی گرههای اقتصادی کشور را باز کند؟ ارزیابی یوسفی از این اتفاق، ناظر به شرایط حساس تحریم و تشدید تنش روابط میان ایران و آمریکاست. او معتقد است این دست سیاستهای تعدیلی تنها در شرایط بحرانی میتوانند به تنظیم بازار کمک کنند. این در حالی است که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس پیشتر درباره بازگشت کوپن گفته بود: «وزرا در لفافه، پنهانی و یواشکی بارها موافقت خود را با اجرایی شدن این طرح بیان کردهاند، اما نگاه رئیسجمهور هنوز محتاطانه است.»
گفتوگوی اعتمادآنلاین با محمدقلی یوسفی و ارزیابی او از بازگشت کوپن به اقتصاد ایران در پی میآید که میخوانید:
*به نظر میرسد با توجه به شرایط فعلی اقتصاد، تصمیم بر آن است که سیاست توزیع کالا با کوپن دوباره اجرا شود تا خاطره صفهای طولانی دهه 70 برای خرید قند، شکر و روغن را بار دیگر زنده کند. اظهار نظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان در اینباره مطرح شده است. برخی میگویند «کوپن» یعنی «اقتصاد دولتی»؛ در مقابل این اظهار نظر کارشناسانی هستند که به تجربه کشورها اشاره میکنند و میگویند کوپن یکی از راهکارهای حمایت از معیشت دهکهای آسیبپذیر درآمدی است. شما در اینباره چه نظری دارید؟
واقعیت این است که ما در شرایط عادی اقتصادی و سیاسی به سر نمیبریم. اگر اقتصاد در یک شرایط عادی طی میشد، نه تنها بحث در مورد اجرای چنین سیاستی بیمعنا بود، بلکه نشان میداد افرادی که در مورد کوپن، سهیمهبندی و امثال اینها صحبت میکنند درکی از مسائل اقتصادی ندارند. در شرایط فعلی افرادی که در هیات دولت به فکر این قضیه افتادهاند ممکن است افزایش تنشهای سیاسی-اقتصادی میان ایران و آمریکا را جدی دانسته باشند، از این رو حالا برای دوران سخت اقتصادی چارهاندیشی میکنند. اگر چنین باشد، این میتواند راهکاری باشد برای اینکه در آینده فشار کمتری به مردم به خصوص اقشار آسیبپذیر وارد شود. اما اگر استراتژیای است که در زمان عادی دنبال شود، قطعاً این اتفاق ورشکستگی فکری دولتمردان تلقی میشود که از گذشته عبرت نمیگیرند و خطاهای گذشته را تکرار میکنند. بنابراین من فکر میکنم باید دید دولتمردان چه چیزی در ذهنشان است و بر چه اساسی چنین تصمیمی گرفتهاند.
*با توجه به رکودی که سالهاست گریبان تولید و صنعت را گرفته است و اینکه اجناس کوپنی هم قرار است با ارز پرحاشیه 4200 تومان به دست مصرفکننده برسند، آیا اجرای این سیاست تعدیل اقتصادی به تنهایی میتواند فشار تحریمها را کاهش دهد؟
قطعاً جواب من منفی است. دولت باید همچنان که در فکر مقابله اقتصادی است به دنبال چارهاندیشی نیز باشد. در این برهه حساس اقتصادی زمان آن رسیده که خصوصیسازی بیش از هر زمان دیگری جدی گرفته شود، همه چیز باید به مردم واگذار شود و قیمتها در حاشیه بازار تعیین شود. نکته مهمتر آنکه اساساً قیمتگذاری 4200 تومان برای نرخ ارز غیرکارشناسی است و همانطور که شاهد بودهایم از فروردین سال گذشته تاکنون تلاطمهای اقتصادی بسیاری ایجاد کرده که گرانی لجامگسیخته کالاهای اساسی، تنها گوشهای از این تلاطم بود. به نظر میرسد دولت برای بهبود وضعیت معیشت مردم تلاش میکند. از سوی دیگر ممکن است ما از اخبار پشت پرده بیاطلاع باشیم. بنابراین بازگشت کوپن به اقتصاد، به صرف اینکه چنین فکری کرده و همه جوانب را پیشبینی کنند، اشکالی ندارد. ولی اگر هدف این است که اقتصاد بر این مبنا دنبال شود، خب مسلماً با منطق اقتصادی جور درنمیآید.
*استراتژی تیم اقتصادی دولت چه باید باشد؟ لطفاً شفافتر توضیح دهید...
فقط در زمان جنگ اگر مسئولان اینچنین پیشبینی کنند و از پشت پرده خبرهایی داشته باشند مبنی بر اینکه جنگ ممکن است اتفاق بیفتد، از این نظر ممکن است قابل قبول باشد، اما نه اینکه به عنوان یک راهکار کوتاهمدت چه باشد یا در بلندمدت چگونه انجام شود! باید فکری به حال چرخهای صنعت کرد.
*برای جمعبندی گفتوگو حرف آخری دارید؟
من وضعیت را نرمال تلقی نمیکنم، همچنین تجربه نشان میدهد در چنین شرایطی نمیتوان هیچ راهکار مناسبی پیشنهاد داد، چرا که گوش شنوایی وجود ندارد. دولتمردان باید چارهای بیندیشند تا دخالت دولت در امور اقتصادی کم و اقتصاد به مردم واگذار شود؛ باید مشارکت مردم را برای تصمیمگیری فراهم کنند. همچنین بر این باور هستم که گشایشهایی در سیاست داخلی کشور میتواند مسیر همواری را پیش پای رونق اقتصادی بگذارد.
دیدگاه تان را بنویسید