مهدی پازوکی، تحلیلگر اقتصادی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
همین حالا هم برای مبارزه با فساد اقتصادی دیر است/ اقتصاد باید شفاف شود/ وقتی تولیدکننده خانهنشین شود، مفسدان به میدان میآیند/ سرمایهدار تولیدی میتواند برای عموم مردم رفاه اقتصادی ایجاد کند
فسادهای اقتصادی قبح اعداد را شکستهاند. سال 1374، وقتی پرونده اختلاس 123 میلیارد تومانی بانک صادرات با اعدام فاضل خداداد بسته شد، کمتر کسی تصور میکرد پای ارقام میلیون یورویی در کنار تخلفهای ریزودرشت اقتصادی در حوزههای مختلف به اقتصاد ایران باز شود؛ اما این اتفاق افتاد.
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزینیک- فسادهای اقتصادی قبح اعداد را شکستهاند. سال 1374، وقتی پرونده اختلاس 123 میلیارد تومانی بانک صادرات با اعدام فاضل خداداد بسته شد، کمتر کسی تصور میکرد پای ارقام میلیون یورویی در کنار تخلفهای ریزودرشت اقتصادی در حوزههای مختلف به اقتصاد ایران باز شود؛ اما این اتفاق افتاد. حالا کار به جایی رسیده که صفرها جلوی چشم مردم رژه وحشت میروند، وحشت از رفاه و امنیت اقتصادی که عدهای سالهاست آشکار و پنهان آن را به سخره گرفتهاند. از سوی دیگر، مجلس به تازگی اعلام کرده اجرای طرح اصل 49 قانون اساسی برای بازگرداندن اموال نامشروع به بیتالمال را احیا خواهد کرد. اما سوالی که در اینباره باید پاسخی برایش یافت این است که فساد اقتصادی چیست و در چه شرایطی رخ میدهد. مهدی پازوکی، تحلیلگر اقتصادی، در اینباره با اعتمادآنلاین گفتوگو کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
*اجرای اصل 49 قانون اساسی برای مقابله با اموال نامشروع قرار است در مجلس احیا شود. به نظر میرسد نمایندگان مجلس، حالا که فسادهای اقتصادی طی چند سال اخیر به بالاترین میزان خود رسیده، در تلاش برای مبارزه با رانتخواری هستند. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟
به عقیده من اتفاق مبارکی است که مبارزه با فساد در دستور کار حکومت قرار گیرد، اما در اینباره باید علاج واقعه قبل از وقوع کرد. دستگاههای ناظر نباید اجازه دهند فسادهایی به این گستردگی در کشور اتفاق بیفتد. در واقع اگر میخواهند فساد در جامعه اتفاق نیفتد، باید شفافیت اقتصادی را در تکتک بخشهای اقتصادی و سیستمهای اقتصادی و اجتماعی پیاده کنند؛ به عنوان مثال مبارزه با پولشویی باید در دستور کار حاکمیت قرار گیرد.
*به نظر شما برای جلوگیری از فساد، به اندازه کافی ابزارهای نظارتی در کشور وجود دارد؟
ببینید، تمام فعالیتهای اقتصادیای که مردم و مسئولان انجام میدهند قابل رصد است. فقط باید اراده آن وجود داشته باشد؛ برای مثال بهمنماه سال گذشته، در دادگاه متهمان بانک سرمایه مطرح شد رقم سه میلیارد تومان به عنوان حق مشاوره به حساب همسر پرویز کاظمی، وزیر رفاه دولت احمدینژاد، واریز شده است. به چه دلیل کسی در این مورد سوال نمیکند؟ اینها همان مسیرهای فساد است که باید بسته شود، اما به نظر میرسد این مسیرها باز است. اگر سیستم بانکی ما شفاف باشد، وقتی پول بزرگی به حساب یک خانم خانهدار واریز میشود، سیستم میتواند این موضوع را رصد و در اولین فرصت آن حساب را مسدود کند و ببیند این رقم هنگفت از کجا به دست آمده و پیگیر مدارک باشد. این روند پیگیری حسابها سالهاست در کشورهای توسعهیافته وجود دارد.
فرض کنید تحریمها برداشته شده، یکی از دلایلی که سیستم بانکهای بزرگ اروپایی حاضر نیستند با بانکهای ما کار کنند عدم شفافیتی است که در سیستم بانکی ما وجود دارد. بنابراین مجموعه حکومت باید این شفافیت را در سیتسم بانکی اجرا کند.
*اگر اجرای اصل 49 قانون اساسی احیا شود، میتوان با این روند مقابله کرد، اما به نظر میرسد به پروسهای طولانی نیاز است. شما چه نظری دارید؟
این قانون اگر همین امروز هم اجرا شود، دیر است. من بسیاری از مدیران را میشناسم که در دولتهای گذشته یکشبه ره صد ساله رفتهاند. از نزدیک با وضعیت مالی و زندگیشان در دوران قبل و بعد از انقلاب آشنا هستم. به عنوان یک کارشناس در خصوص ثروتهای بادآورده احساس خطر میکنم و در اینباره به مسئولان هشدار میدهم.
متاسفانه شرایط جامعه طوری شده که اگر فردی سالم است، افراد دیگر به او انگ بیعرضه بودن میزنند. مجموعه حکومت، مثل مجلس و شورای نگهبان، از جاهایی هستند که میتوانند جلوی فساد را بگیرند و اجازه ندهند کسی بیاید و ادعای حقالناس کند.
بنده از آقای احمدینژاد سوال دارم در دوره ریاست جمهوریشان منزلی را که در نارمک داشتند چند طبقه ساختند؟ از کجا آوردند؟ عاجزانه از قوه قضاییه سوال دارم و تهمتی به ایشان نمیزنم، فقط به عنوان یک شهروند میخواهم پاسخ را بدانم. به عقیده من این نوع پرسشگری درباره اموال مسئولان باید حق همه شهروندان باشد. اطلاع دارم در شهرک قائم عدهای موفق شدهاند زمینهای مصادرهای را صاحب شوند. این افراد نه شهروند عادی بلکه افراد خاصی بودهاند! همه این موارد مصادیق فساد اقتصادی در کشور است که باید با آن برخورد شود.
*شما قطعاً بهتر از هر کسی میتوانید به این سوال جواب دهید؛ طی سالهای گذشته به خصوص اوایل انقلاب نگاه منفی به سرمایهداران وجود داشت. در آن سالها هیچگاه بین سرمایهدار پولی و سرمایهدار تولیدی تفکیکی قائل نشدند. همه را «زالوصفت» میدیدند.
باید دست آن سرمایهداران را بوسید.
*بسیاری از تولیدکنندگان که حالا خانهنشین شدهاند میگویند همان تعریف 40 سال گذشته، آنها را به این روز رسانده است. بدون شک وقتی تولیدکننده واقعی در میدان نباشد سرمایهها به سمت رانت و دلالی میروند. چه نظری در اینباره دارید؟
زالوصفت نبودند. به هیچ وجه. منظور من افرادی است که حتی جمهوری اسلامی در موردشان کتاب نوشته است. مثل آقایان لاجوردی صاحب گروه صنعتی بهشهر، عبدالرحیم ایروانی صاحب کفش ملی، حاجمحمدتقی برخوردار صاحب پارسالکتریک، که این افراد به توسعه ایران و تولید ملی خدمت کردند.
من به عنوان یک جوان انقلابی که سال 57 نوجوانی 17ساله بودم، امروز شرمنده تولیدکنندگان ایرانی هستم. اینکه ما در ایران سرمایهدار بزرگ داشته باشیم بسیار خوب است. اما متاسفانه نداریم.
نکتهای که در مبارزه با فساد باید مد نظر قرار گیرد این است که اگر سرمایهداران بزرگ با نوآوری، کار و تلاش به ثروتهایی برسند، بعد به سمت اقتصاد رفاه بروند، اقتصاد قطعاً شکوفا خواهد شد. نمونههایی هم در اقتصاد ایران قبل از انقلاب داریم. «رسولیها» در یزد جزو سرمایهداران بسیار بزرگ بودند و کارخانجات داشتند. آنها خوابگاه دانشگاه تهران و خوابگاه امیرآباد، را ساختند. سرمایهداران تولیدی وقتی به حدی از رفاه میرسند به سمت اقتصاد رفاه میروند و به نفع تولید ملی هستند، پس ما باید از این افراد حمایت کنیم. بنابراین من معتقدم اگر شفافیت را به اقتصاد ایران برنگردانیم، در مبارزه با فساد درجا خواهیم زد.
دیدگاه تان را بنویسید