«اعتمادآنلاین» از دلایل افزایش جمعیت غیرفعال و تاثیر آن بر اقتصاد کشور گزارش میدهد:
آیا ایران بهشت بیکاران پولدار است؟/ عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران: سود تولید در ایران 15 درصد کمتر از سود بانکی است
مرکز آمار ایران به تازگی و در جدیدترین گزارش خود آماری در خصوص جمعیت غیرفعال در کشور منتشر کرده است. منظور از این جمعیت گروهی از افراد جامعه است که بدون داشتن شغل، منبع درآمدهای پایدار دارند؛ به بیان بهتر، این افراد همان سرمایهگذاران خرد و خانگی هستند.
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزینیک- «ایران بهشت بیکاران پولدار است.» این جمله بارها در وصف وضعیت اقتصادی در ایران از زبان ناظران داخلی و خارجی شنیده شده است. این اتفاق را نه تنها بر اساس مشاهده واقعیت بازارها، که از گزارشهای رسمی هم میتوان دریافت.
مرکز آمار ایران به تازگی در جدیدترین گزارش خود آماری در خصوص جمعیت غیرفعال در کشور منتشر کرده است. منظور از این جمعیت گروهی از افراد جامعه است که بدون داشتن شغل، منبع درآمدهای پایدار دارند؛ به بیان بهتر، این افراد همان سرمایهگذاران خرد و خانگی هستند.
آمارها چه میگویند؟
آنطور که تحلیل گزارش مرکز آمار ایران حکایت میکند، افزایش جمعیت غیرفعال یا همان با درآمدهای بدون کار از سال 85 آغاز شد. در این سال بیش از 60 درصد از جمعیت غیرفعال کشور را مردان بالای 25 سال تشکیل دادند؛ درست زمانی که سرمایهگذاری در بازار مستغلات، سود بالای 300 درصد را نصیب سرمایهگذاران میکرد و سرمایهگذاری در بازار ارز هم بیرمق نبود. در این سال جمعیت غیرفعال در کشور از 376 هزار نفر در سال 84 به 2 میلیون و 344 هزار نفر در سال 85 رسید.
این آمار در سال 86 به 2 میلیون و 736 هزار نفر رسید. در سال 87 اما 444 هزار نفر به جمعیت غیرفعال کشور اضافه شد. سال 88 این تعداد رقمی در حدود سه میلیون و 468 هزار نفر گزارش شد و این جمعیت در سال 89 به سه میلیون و 773 هزار نفر افزایش یافت.
به سال 90 میرسیم. زمانی که یک سال از اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها گذشته بود. دورانی که به باور بسیاری از آگاهان بدترین سالهای اقتصادی پس از خود را رقم زد.
پرداخت یارانه نقدی، که از نگاه مخالفان سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد پرداخت اعانه تلقی میشود، موجب افزایش سیل عظیم بیکاران به خصوص در شهرهای کوچک و روستاها شد.
برای مصداقی شدن این اتفاق، اگر میانگین تعداد خانوار را چهار نفر در نظر بگیریم، یک خانواده روستایی با چهار فرزند میتوانست با رقم 45 هزار و 500 تومان یارانه نقدی زندگی متوسطی برای خود داشته باشد.
از این منظر بسیاری از جوانان دست از کار کشیدند و به همان مبلغ ناچیز اکتفا کردند. آنطور که تحلیلگران میگویند، در شهرهای بزرگ هم اتفاقهای مشابهی رخ داد. در همین سال جمعیت غیرفعال در کشور با جهش 339 هزار نفری در مقایسه با سال 89 به چهار میلیون و 112 هزار نفر رسید. تا پایان سال 97، جمعیت با درآمدهای بدون کار به پنج میلیون و 112 هزار نفر رسید.
کارشناسان چه میگویند؟
در وهله اول به نظر میرسد در هیچ کجای دنیا سرمایهگذار خرد بودن ایرادی ندارد؛ این موضوع قابل پذیرش است، اما در ایران وضعیت با دیگر کشورها فرق دارد.
برای درک بهتر این ماجرا لازم است نگاهی به وضعیت کلی اقتصاد، آمار سرمایهگذاری در تولید، رونق بازارهای دلالی و واسطهگری و نیز وضعیت نظام بانکی بیندازیم. بدون شک واکاوی هر کدام از این بخشها میتواند دلیل نگرانی کارشناسان از افزایش جمعیت غیرفعال در کشور را روشن کند.
عباس آرگون، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با اعتمادآنلاین و در واکنش به آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران میگوید: «در اقتصادی که سود تولیدش 15 درصد پایینتر از نرخ سود بانکی باشد نمیتوان انتظار داشت تولید و سرمایهگذاری در این بخش رونق پیدا کند.»
ماراتن بانکها برای پرداخت سود بیشتر
به گفته آرگون، بانکها به جای تشویق مردم به سرمایهگذاری در صنعت، برای پرداخت سود سپرده بیشتر و جذب مشتری ماراتن برگزار کردهاند.
برخی آمارها اظهارنظر عباس آرگون را تصدیق میکنند. با استناد به آمارهای بانک مرکزی تا پایان سال گذشته بانکها رقمی در حدود یک هزار و 77 هزار میلیارد تومان معادل 70 درصد از سپردههای بانکی را در اختیار گرفتند. این رقم در سهماهه ابتدایی سال جاری افزایش 20 درصدی پیدا کرد.
از سوی دیگر طی سالهای گذشته هر بار شورای پول و اعتبار مساله کاهش نرخ سود بانکی را مطرح کرد با سرپیچی و تخلف مجموعه بانکهای خصوصی و دولتی مواجه شد. در بسیاری از موارد، سرمایهگذار (مردم) موسسات مالی و اعتباری بعضاً غیرمجاز را برای سرمایهگذاری و دریافت سودهای نجومی که به 40 درصد هم میرسید انتخاب کرد.
به همین دلیل است که آرگون تاکید میکند: «دلالی گوی سبقت را از بازارهای مولد اقتصادی ربوده است.»
همه چیز از سال 85 شروع شد
او در ادامه صحبتهای خود به سالهای نهچندان دور و به زمانی اشاره میکند که معتقد است دلالی از آن سالها شروع شد. این دستاندرکار اقتصادی میگوید: «از اوایل سال 86 تا 91 بازار دلالی به شدت در کشور داغ شد.»
او در همین راستا توضیح میدهد: «سال 85 دولت تصمیم گرفت برای رونق در بازار ساخت و ساز و معاملات مسکن وامهای 18 میلیون تومانی برای خرید، 10 میلیون تومانی برای ودیعه و 100 میلیون تومانی برای ساخت و ساز مسکن در اختیار متقاضیان قرار دهد. اما به دلیل اینکه غربالگری درستی از متقاضیان صورت نگرفت بازار سیاه خرید و فروش وام در کشور به راه افتاد.»
این فعال اقتصادی بخش خصوصی صحبتهای خود را اینطور ادامه داد: «سال 91، وقتی بازار مسکن با رکود مواجه شد، سرمایههای خرد به سوی بازارهایی از جمله ارز و خودرو گرایش پیدا کرد. به باور این آگاه اقتصادی ادامه روند موجود نتیجهای جز تشدید رکود تولید نخواهد داشت.»
کلاف سردرگم اقتصاد
اقتصاد ایران گرفتار وضعیت پیچیدهای شده است؛ از یک سو بیاعتمادی به سیاستهای اقتصادی دولت و از سوی دیگر فشار مشکلات بر معیشت اقشار آسیبپذیر جامعه موجب شده است سرمایهها هیچگاه وارد فضای امن سرمایهگذاری نشوند.
همچنین در تمام سالهای گذشته، بازار سرمایه نتوانست نقش قابل توجهی در جذب نقدینگیهای سرگردان که حالا به بیش از 2000 هزار میلیارد تومان رسیده است ایفا کند. در این شرایط بعید نیست که هر فرد به یک «دلال» تبدیل شود؛ یکی ارز میخرد، دیگری به بازار خودرو ورود میکند و دیگری به حجم سپرده بانکیاش میافزاید.
حالا که دولت اصرار بر رونق تولید دارد، باید منتظر ماند و دید چه تدبیری برای هدایت سرمایههای خرد و خانگی به سوی بخشهای مولد و صنعتی در پیش خواهد گرفته شد.
دیدگاه تان را بنویسید