گزارش «اعتمادآنلاین» از افزایش هزینههای زندگی برای اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه:
خط فقر در شهرهای بزرگ کشور 5 میلیون تومان است/ درآمد کارگران حداقل 2 میلیون تومان زیر خط فقر است/ چرا هزینه زندگی بیشتر شد؟/ سال آینده اوضاع معیشتی بهتر میشود؟
در روزهای گذشته، اتفاقاتی رخ داد که تا حدودی مثبت بود؛ اینکه قرار شده هیچ کارگری قرارداد پیمانی نداشته باشد و یارانه 75 هزار تومانی به حسابشان ریخته شود. اما به اعتقاد کارشناسان و دستاندرکاران حوزه کار، این اقدامات برای حل مساله معیشت کارگران هنوز کافی نیست.
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزینیک- آیا «فقر مطلق» در ایران ریشهکن شده است؟ چند درصد از مردم جامعه زیر خط فقر هستند؟ وضعیت حقوق و دستمزد کارگران چه خواهد شد؟ اینها پرسشهایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگری اذهان مردم را به خود مشغول داشته است. زمان زیادی به پایان سال 98 نمانده و حالا کارگران، همان حقوقبگیران و حداقلبگیرانی که 70 درصد جامعه را تشکیل میدهند، در انتظارند تا دولت سرنوشت سال آیندهشان را روشن کند.
در روزهای گذشته، اتفاقاتی رخ داد که تا حدودی مثبت بود ؛ اینکه قرار شده هیچ کارگری قرارداد پیمانی نداشته باشد و یارانه 75 هزار تومانی به حسابشان ریخته شود. اما به اعتقاد کارشناسان و دستاندرکاران حوزه کار، این اقدامات برای حل مساله معیشت کارگران هنوز کافی نیست.
کارفرما و کارگر چه میگویند؟
برای یافتن جواب پرسشهای فوق، اظهارنظرهای متفاوتی از سوی مسئولان گفته و شنیده شده است. اظهارنظرهایی که اگر از سوی کارفرما مطرح شود، به وعده و وعید و ترسیم وضعیت نامطلوب اقتصادی و افزایش هزینههای تولید ختم میشود ؛ اگر از طرف کارگران باشد، قطعاً کارفرما متهم به اهمالکاری خواهد شد. به نظر میرسد باید پاسخ این پرسشها را در آمارها جستوجو کرد. مساله اصلی در این باره، افزایش سریع شاخص خط فقر و بیشتر شدن فاصله آن با درآمد دهکهای ضعیف و آسیبپذیر جامعه است. چیزی که در اصطلاح به آن شاخص فلاکت گفته میشود.
مساله اصلی در این باره، افزایش سریع شاخص خط فقر و بیشتر شدن فاصله آن با درآمد دهکهای ضعیف و آسیبپذیر جامعه است. چیزی که در اصطلاح به آن شاخص فلاکت گفته میشود.
خط فقر کجا بود و به کجا رسید؟
آمارها در این باره به روشنی سخن میگوید. سال 92 خط فقر رقمی در حدود 800 هزار تومان بود؛ در این سال خط فقر برای هر نفر رقمی در حدود 200 هزار تومان اعلام شده بود. این در حالی است که برای امسال این شاخص بر اساس آمارهای رسمی بین چهار تا پنج میلیون تومان و با توجه به آمارهای غیررسمی به 6 میلیون و 500 هزار تومان برای شهرهای بزرگ رسیده است. از منظر دیگر، آنطور که بررسی آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد، سال 92 یک خانواده شهری، با فرض وجود چهار فرزند، سالانه با 2 میلیون تومان میتوانست به سطحی متوسط از رفاه دست پیدا کند. از سوی دیگر همین آمارها نشان میدهد در حال حاضر بخش اعظمی از دهکهای درآمدی ضعیف و متوسط جامعه دستکم ماهانه 2 میلیون تومان زیر خط فقر هستند.
مصداق روشن این گفته را میتوان در مقایسه دستمزد کارگران با خط فقر یافت. در حالی که خط فقر برای شهرهای بزرگ رقمی در حدود پنج میلیون تومان است، حداقل مزد کارگران از سه میلیون تومان فراتر نرفته است. اگرچه اخبار جستهگریختهای از شورای عالی کار به گوش میرسد که این روند برای سال آینده اصلاح خواهد شد، اما هنوز اتفاق چشمگیری در این باره رخ نداده است. از سوی دیگر سال 97 میزان سبد معیشت برای یک خانواده سه نفری با حداقل هزینه زندگی، 2 میلیون و 669 هزار و 800 تومان و سال 98 تا حدود سه میلیون و 800 هزار تومان تعیین شده بود.
سال گذشته بعد از تعیین سبد معیشت خانواده، اعضای شورای عالی کار به این نتیجه رسیدند که حقوق کارگران 36.5 درصد یعنی معادل 400 هزار تومان افزایش پیدا کند، که با این افزایش، حقوق پایه کارگران در سال 98 به یک میلیون و 517 هزار تومان رسید.
توزیع نامتناسب درآمدهای نفتی
برآورد اظهارنظرهای کارشناسان نشان میدهد آنچه طی سالهای گذشته موجب نوسان در هزینه خانوارهای شهری شده در وهله اول توزیع نامناسب درآمدهای نفتی بوده که در نتیجه به کاهش ایجاد اشتغال، افزایش هزینههای تولید و افزایش بیکاری صنعتی انجامید.
از سوی دیگر دولت در بودجه سال 99، افزایش 15 درصدی حقوق کارکنان دولت را اعلام کرده است. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، گفته احتمال کاهش تورم در روزهای پایانی سال رونق تولید وجود دارد و به همین علت بر مبنای میزان تورم درباره افزایش حقوق تصمیمگیری خواهد شد.
برآورد اظهارنظرهای کارشناسان نشان میدهد آنچه طی سالهای گذشته موجب نوسان در هزینه خانوارهای شهری شده در وهله اول توزیع نامناسب درآمدهای نفتی بوده که در نتیجه به کاهش ایجاد اشتغال، افزایش هزینههای تولید و افزایش بیکاری صنعتی انجامید.
با همه این اوصاف، این پرسش قابل طرح است که با وجود مخدوش بودن آمارهای اقتصادی، رشد فزاینده تورم و فشار تحریم بر اقتصاد، آیا میتوان به بهبود وضعیت معیشتی اقشار ضعیف جامعه امیدوار بود؟ اگرچه رخدادهای اقتصادی در ایران به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید