در گفتوگو با عماد افروغ بررسی شد
تلنگر کرونا ویروس به جهان سرمایهداری
بسیاری از تحلیلگران جهانی معتقدند شیوع جهانی ویروس کرونا، در کنار پدیدههای دیگری چون جنگ جهانی دوم، فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی،
اعتمادآنلاین| بسیاری از تحلیلگران جهانی معتقدند شیوع جهانی ویروس کرونا، در کنار پدیدههای دیگری چون جنگ جهانی دوم، فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، سقوط دیوار برلین یا ورشکستگی بانک لیمن برادرز (چهارمین بانک سرمایهگذاری در امریکا) یک متغیر تاثیرگذار در سطح جهانی است که تبعات گستردهای را در فضای عمومی و اقتصادی کشورها ایجاد خواهد کرد؛ پدیدهای که به سرعت برق و باد مناسبات ریشه داری که انسان در عصر مدرنیسم و پسا مدرنیسم ایجاد کرده بود را در مینوردد و نوع دیگری از تعاملات و مناسبات ارتباطی را ایجاد میکند که تا قبل از شیوع این ویروس متصور نمیشد. یکی از تغییراتی که تحلیلگران در فضای پساکرونا در خصوص آن پیشبینیهایی داشته اند؛ حضور فعالتر مشاغل خرد و کوچک در فضای عمومی اقتصادی کشور و محدودتر شدن مجموعه فعالیتهای کارتلهای بزرگ اقتصادی و شرکتهای خصولتی است. برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی نیز پیشبینی کردهاند که همهگیری جهانی ویروس کرونا میتواند به منزله پایان یافتن روند جهانیسازی اقتصادی باشد. مجموعه این اظهارنظرهای تحلیلی نشانگر آن است که برای درک درست شرایطی که فضای اقتصادی داخلی و بینالمللی طی ماهها و سالهای آینده با آن روبهرو خواهد شد باید مجموعه دادههای اطلاعاتی موجود را بهطور دقیق و موشکافانه مورد ارزیابی قرار داد تا بتوان پیشبینیهای درستی از شرایط آینده به دست آورد. برای بررسی ابعاد مختلف شرایط کسب و کار بعد از شیوع کرونا و اثرات اجتماعی و فرهنگی این تحولات سراغ عماد افروغ جامعه شناس و سیاستمدار ایرانی رفتیم تا در نهایت تصویری از مهمترین بایدها و نبایدهایی که در شرایط پساکرونا باید مورد توجه قرار گیرد به دست آوریم.
بسیاری از تحلیلگران امور اجتماعی و اقتصادی معتقدند که بعد از شیوع کرونا مناسبات اقتصادی کشور از تمرکز بر روی کارتلهای بزرگ اقتصادی به سمت توسعه کسب و کار خرد و خانگی تغییر ریل خواهد داد؛ اول اینکه آیا اساسا با یک چنین گزارهای موافق هستید و بعد هم در صورت وقوع یک چنین شرایطی باید منتظر چه تغییراتی در فضای اقتصادی و معیشتی کشور باشیم؟
بله این موضوع ازجمله موضوعاتی است که برخی از کارشناسان با بررسی دادههای اطلاعاتی برآمده از فضای پساکرونا در خصوص آن صحبت میکنند. اگر آنگونه که برخی اسناد و نشانههای تحلیلی حکایت میکنند، فضای اقتصادی و معیشتی کشور بعد از آرام گرفتن ویروس کرونا، به نفع کسب و کار خرد و مشاغل کوچک و خانگی استقرار پیدا کند این خبر خوب و مبارکی است؛ اتفاقا یکی از بسترهای لازم برای توسعه درونزا یا اقتصاد مقاومتی همین کوچکسازی کلی اقتصاد به نفع مشاغل کوچک و متوسط است. ضرورتی که متاسفانه علی رغم هشدارهای کارشناسان در طول سالهای گذشته هرگز گامی برای تحقق این ضرورت غیر قابل انکار برداشته نشده است. یاد آن جمله معروف ارنست فردریک شوماخر میافتم که میگوید: «کوچک زیباست.» این یک واقعیت است که ما از دو پدیده مرتبط با همِ آسیب زا در اقتصاد کشور رنج میبریم. این مشکل از زمان پهلوی آغاز شد و کماکان هم در ابعاد مختلف اقتصاد، سیاست، فرهنگ و...ادامه دارد و آن هم اقتصاد نفتی با اتکا به «ظرف متمرکز در برنامهریزی» است.
«ظرف متمرکز در برنامهریزی » اصطلاح غریبی است؛ درباره آن بیشتر توضیح میدهید؟
یعنی تمرکزگرایی در اقتصاد، یعنی تکثرگرایی ضروری در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه را نادیده گرفتن و تنها به یک اسلوب و روش عمل کردن؛ در صحنه اقتصادی این ظرف متمرکز اقتصادی یعنی اینکه ما ظرفیتهای کلان کشور را در اختیار تعداد معدودی کارتل اقتصادی قرار دهیم و خرده واحدهای اقتصادی را فراموش کنیم. در حوزههای اجتماعی یعنی به خردهفرهنگها بیتوجه باشیم. ظرف متمرکز مقولهای است که مقابله با آن در فضای عمومی و اقتصادی و سیاسی کشور اصلا به آن توجه نشده، حتی در انقلاب هم به آن توجه نشد؛ بهرغم اینکه در ظهور انقلاب اسلامی، در دفاع مقدس، حتی در پدیدههایی مثل زلزله، سیل و نهایتا کرونا شاهد تبعات ویرانگر این ضعف بودیم و ضربات برآمده از این نارسایی را بارها چشیدیم، اما کماکان با«ظرف متمرکز برنامهریزی» کشور را اداره میکنیم؛ یعنی مشکل اساسی کشور یکی اقتصاد نفتی است؛ و دیگری به کارگیری از ظرفیت متمرکز.
برای عبور از یک چنین شرایطی چه کار باید انجام میدادیم که انجام ندادیدم و کرونا چگونه میتواند بستر تازهای را در این زمینه بیافریند؟
اگر بخواهیم روی پای خودمان بایستیم و تحقق بخش اقتصاد مقاومتی را مشاهده کنیم؛ یکی از عواملی که باید به آن توجه کنیم مشکل «ظرف اقتصادی» است؛ به عبارت روشن تر در ظرف متمرکز نمیتوان اقتصاد مقاومتی را ریخت، در ظرف متمرکز نمیتوان آرمانهای انقلاب را محقق ساخت، در ظرف متمرکز، نمیتوان مدافع حقوق ملت و فصل سوم قانون اساسی بود. متاسفانه ما هرگز به این نارسایی آنگونه که باید و شاید توجه نکردیم؛ توجه نکردیم که باید ظرف را عوض کنیم، ظرف برنامهریزی کشور، باید مشارکتی بشود، ظرف اداره کشور باید مردمی شود. ظرف برنامهریزی و مدیریت وقتی مشارکتی و مردمی میشود که از این مدل استراتژیِ «مرکز پیرامونی» در برنامهریزیهای کلان کشور خارج شویم. اینطور نباشد که متروپلیتنی ایجاد کنیم به نام تهران و در کنار آن چند کلانشهر اصلی شکل گیرد به نام مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و... بقیه سکونتگاهها تابع یک شبکه زنجیرهای متفاوت با این شهرها باشند؛ این شبکه زنجیرهای شهرنشینی که در حال حاضر وجود دارد، مُخِل استفاده از ظرفیتهای مردمی است. باید برویم به سمت یک شبکه شهری کهکشانی. همانطور که قبل از پهلوی اینطور بوده است. در زمان قبل از ظهور پهلوی؛ عموما این مشاغل خرد و کسب و کار کوچک و متوسط بود که فضای کلی اقتصاد و معیشت جامعه را پیش میبرد اما در دوران پهلوی و با آغاز عصر درآمدهای نفتی به جای تکیه بر مشاغل کوچک و متوسط و درآمدهای مالیاتی، نظام حاکم به سمت ایجاد کارخانههای عظیم و کارتلهای بزرگ اقتصادی رفت، چرا چون به مشاغل مردمی نیازی نداشت، به مالیات این واحدها احتیاج نداشت بنابراین زمینه تسلط واحدهای بزرگ در کشور ایجاد شد و این دگرگونی نتایج نامناسبی را به وجود آورد.
اما در نقطه مقابل در شبکه شهری کهکشانی، ظرفیتها، قابلیتها، فعلیتها، نوآوریها و ابتکارات خودش را نشان میدهد و اگر این اتفاق رخ بدهد و این پیشگویی اقتصادی که کارشناسان مطرح میکنند محقق شود و این کارتلهای بزرگ اقتصادی فضای کلی کسب و کار را به نفع کسب و کار خرد و متوسط واگذار کنند، یا حداقل مجالی برای این نوع مشاغل در فضای کلی کسب و کار فراهم شود، این عین اقتصاد مقاومتی است و این عین توسعه درونزاست و این عین زنده شدن صنایع ملی و صنایع روستایی است.
اگر فرض بگیریم که کسب و کار کوچک و متوسط در فضای پساکرونا فرصت بیشتری پیدا کنند در آنصورت هدایت این شبکه کهکشانی در مسیر توسعه پایدار و پیشرفت همهجانبه موضوع مهمی است. برای هدایت صحیح این شرایط تازه چه باید کرد؟
درست اشاره کردید استفاده از این فضای شکوفا شده و هدایت آن بسیار مهم است؛ استفاده از خلاقیتها، نوآوریها و مهارتهای ملی، بسیار کلیدی است . من هم امیدوارم چنین اتفاقی برای رشد مشاغل خرد و آنلاین بیفتد؛ البته نشانهها حاکی از آن است که این موقعیت در نهایت ایجاد خواهد شد، چرا که در ارتباط با اتفاقاتی که در مورد کرونا رخ داده و من آن را در قالب چهار وجه دیدم و به آن اشاره کرده ام؛ چنین پیشبینیهایی انجام شده است.
ارکان این تغییرات چگونه رخ خواهد داد؟
از این چهار رکن تغییرات که معتقدم بعد از ظهور کرونا ایجاد شده، یکی تحول در مواجهه انسان با طبیعت رخ داده است؛ مورد بعدی تحول در مواجهه انسان است با دیگری. یکی هم در مواجهه انسان است با روابط و ساختارهای کلان و در نهایت تحولی است که انسان در مواجهه با خود به آن دچار شده است؛ یکی از تحولاتی که به آن اشاره کردیم، تحولاتی است که در مواجهه انسان با ساختارهای کلان ایجاد شده است؛ به نظر میرسد نظام سرمایهداری با تلنگر مهیبی مواجه شده است. به نظر میرسد روابط بورژوایی و پرولتاریایی دچار خدشه شده است . فکر میکنم این یک اتفاق مبارکی است.
این جهانیسازی که در قالب جهانی شدن خود را القا میکرد و شبکههای دامنهدار رسانهای آن را تبلیغ و ترویج میکردند، از همین الان میشود پیشبینی کرد که دچار آسیبهای جدی خواهد شد و من این تغییر و دگرگونی را یک امر مبارک و مفید میدانم. در کشور این روند را به نفع مردم میدانم و در صحنه جهانی نیز به نفع طبقات کمتربرخوردار است. بحثی که همیشه مطرح میکردیم که یک رابطه خادم و مخدومی به نفع به اصطلاح دولتمردان، به نفع دستگاه رسمی قدرت ایجاد شده، دچار تغییر و دگرگونی خواهد شد و این تحول مبارک است و تحولی را به نفع مردم در پیش خواهیم داشت.
یعنی به جای اینکه قدرت اجتماعی تابع قدرت سیاسی شود که متاسفانه طی سالها شده، قدرت سیاسی در خدمت قدرت اجتماعی قرار خواهد گرفت که معتقدم این تحولات بنیادین، نوع دیگری از مناسبات ارتباطی را میان قدرت سیاسی و قدرت عمومی ایجاد خواهد کرد. به نظرم بر اساس دادههای اطلاعاتی فعلی میتوان پیشبینی کرد که فضای اقتصادی و مناسبات حاکم بر آن بعد از کرونا با آنچه ما پیش از این بحران در ذهن داشتیم متفاوت خواهد بود؛ تفاوتهایی که برای تحلیل و ارزیابیهای آن باید منتظر روزهای آینده و تحولات بعدی باشیم تا بهتر بتوان درباره آن صحبت کرد.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید