کد خبر: 407453
|
۱۳۹۹/۰۳/۰۷ ۱۰:۰۹:۵۵
| |

علی دینی ترکمانی، اقتصاددان در یادداشتی نوشت؛

چه کسی مسوول است اقتصاد، اجتماع یا ...؟

«پدر رومینا اشرفی، رگ گردن دختر سیزده ساله خود را، به‌هنگام خواب، با جسمی سنگین برید و به عنوان قاتل دستگیر شد.» صورت مساله، مرگ یک انسان است که علی‌القاعده در میان مرگ و میرهای چند هزار نفری اخیر کرونا نباید امر نامتعارفی محسوب بشود.

چه کسی مسوول است اقتصاد، اجتماع یا ...؟
کد خبر: 407453
|
۱۳۹۹/۰۳/۰۷ ۱۰:۰۹:۵۵

اعتمادآنلاین| «پدر رومینا اشرفی، رگ گردن دختر سیزده ساله خود را، به‌هنگام خواب، با جسمی سنگین برید و به عنوان قاتل دستگیر شد.» صورت مساله، مرگ یک انسان است که علی‌القاعده در میان مرگ و میرهای چند هزار نفری اخیر کرونا نباید امر نامتعارفی محسوب بشود. اما، نوع مرگ، بسیار متفاوت است و به همین دلیل آن را به مرگی سوال‌برانگیز و قابل تامّل تبدیل می‌کند.

دختری در سن نوجوانی دلداده پسری می‌شود. احتمالا، به‌دلیل محدودیت‌های خانوادگی، به همراه پسر از خانه فرار می‌کند. نیروی انتظامی وی را دستگیر کرده و در اختیار دادسرا و دادگاه ارشاد می‌گذارد. قاضی نیز احتمالا بعد از بازپرسی و اخذ تعهد مبنی بر عدم تکرار چنین رفتاری، دستور تحویل وی به خانواده‌اش را می‌دهد. تا اینجای کار، فخر و مباهات است. کاری در جهت پاک کردن جامعه از شر فساد، به خوبی انجام شده است. اما پیامد نهایی این فرآیند، چیزی نیست جز بروز یک تراژدی غم‌انگیز که جامعه را در بهت و حیرت و غم و اندوه فرو می‌برد.

با زخمی عمیق بر پیکر وجدان اجتماعی. حالا پدر داغ به قتل رساندن او را هم بر سینه دارد. با حبسی به میزان حداقل سه سال. فروپاشی یک خانواده با آثار تلخ ماندگار آن بر پیکر جامعه. در ظهور و بروز این تراژدی که سابقه متعددی در جامعه ما دارد، تنها رومینا مقصر نیست. محیط خانواده‌ای که به‌دلایلی چون بیکاری و اعتیاد و تعصبات افراطی ناموسی، اجازه برقراری رابطه صحیح و شفاف ِهمراه با مهر و محبت را، میان فرزندان و والدین، نمی‌دهد نقش مهمی هم در به‌دام افتادن عاطفی دختران دارد و هم در ناتوانی پدران و برادران در کنترل خشم خود.

ماموران نیروی انتظامی و قضات دادسراهای ارشاد نیز مقصرند چرا که بدون ارایه مشاوره‌های سودمند به خانواده‌ها، و بدون زمینه‌سازی برای برخورد مهربانانه‌تر با چنین فرزندانی، آنان را به خانواده‌ها بر‌می‌گردانند. کارکرد چنین نهادهایی فقط دستگیری و تفهیم اتهام و مجازات نیست. بلکه، زمینه‌سازی برای برخورد ریشه‌ای با چنین کژرفتاری‌هایی از طریق وصل به متخصصان برجسته (و نه مدرک‌دار کیلویی) علوم جامعه‌شناسی و روان‌شناسی است.

متاسفانه به‌دلیل نوع قوانین و مقررات و سیطره برخورد‌های فرمالیستی (ظاهرمآبانه) و همین‌طور تاثیر احتمالی پرونده‌سازی‌ در ارتقای پرسنل، نشانه‌هایی از مواجهه‌های ریشه‌ای دیده نمی‌شود. جامعه ما نیاز شدید به برجسته‌تر شدن وجه رحمانیت و ستارالعیوب بودن خداوند منان دارد. اما، شوربختانه، آن‌چیزی که سیطره دارد وجه «قاسم‌الجبارین » خداوند منان است. این نیز علت زیرین دیگر ظهور و بروز چنین حوادث غم‌انگیزی است.

برخوردهای خشن و مجازات‌های سنگین به خصوص برای رفتارهایی که در کل جهان تا حد زیادی حل و فصل شده و نظایر آن هم موجب تشدید خشونت در جامعه و هم ناتوانی نظام حکمرانی در مواجهه بهتر با چالش‌های اقتصادی چون بیکاری و تورم می‌شود. چالش‌هایی که به سهم خود محیط خانواده را برای تیز کردن تیغ تعصب افراطی و خشونت غیرانسانی فراهم می‌کند. تراژدی رومینا، از منظر نگاه اجتماعی، ریشه در محیط اجتماعی دارد که به‌دلایل مختلف، اجازه حل و فصل شدن چالش‌های خانوادگی از این دست را، در مسیری بهتر، نمی‌دهد. بنابراین، مادامی که قواعد بازی تعیین‌کننده این محیط ساری و جاری است، باید به انتظار حوادث دیگری از این نوع، دست‌کم در بخشی از خانواده‌ها، در آینده بود.

منبع: روزنامه تعادل

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها