کد خبر: 411148
|
۱۳۹۹/۰۳/۲۱ ۱۷:۵۴:۰۰
| |

سیامک قاسمی، کارشناس اقتصادی، در گفت‌و‌گوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:

نرخ ارز در ایران اصولا یک متغیر اقتصادی نیست

سیامک قاسمی گفت:خوشبختانه رکود و خوشبختانه بحران شبکه بانکی باعث شده بخش زیادی از نقدینگی در سیستم بانکی قفل شود. اگر این موضوع نبود و به بخش بیشتری از نقدینگی در اقتصاد اجازه گردش می‌دادند اصلاً اقتصاد ایران ظرفیت جذب این منابع را نداشت.

حجم ویدیو: 22.11M | مدت زمان ویدیو: 00:08:31 دانلود ویدیو
کد خبر: 411148
|
۱۳۹۹/۰۳/۲۱ ۱۷:۵۴:۰۰

اعتمادآنلاین| سیامک قاسمی، کارشناس اقتصادی، در گفت‌وگوی ویدئویی با اعتمادآنلاین گفت: ایران می‌گوید مذاکره می‌کنیم دلار 11300 تومان می‌شود، ایران می‌گوید ما هرگز مذاکره نمی‌کنیم دلار دوباره 11300 تومان می‌شود، آمریکا تاکید می‌کند ما حمله می‌کنیم دلار همچنان 11300 تومان است ... اصولاً این متغیر اقتصادی نیست.

در ادامه بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو را می‌خوانید:

-شما به عنوان سرمایه‌‌گذار خرد نمی‌توانید نفت را در بازار سرمایه بخرید چون می‌دانید بازار سرمایه ایران بازاری است که بازار مشتقات در آن بسیار محدود است. در بازار سرمایه در همه جای دنیا یکی خود بازار سرمایه است که سهام خریدوفروش می‌کنید و یکی حجم زیادی از معاملات در حوزه مشتقات است.

-اگر در بازار سرمایه ایران نفت بخرید و به هر دلیلی یک نهاد اقتصادی یا شرکت سرمایه‌گذاری باشد، این نفت را باید چه کار کنید؟ باید صادر کنید ... دولت برای اینکه بخواهد بخشی از صادرات نفت و تحریم‌ها را در شرایط فعلی دور بزند، گفته من این را به یک سری نهاد خصوصی واگذار می‌کنم و اینها نفت را خریداری کنند و اینها صادرات انجام دهند که این موضوع تا حدی شاید شدنی باشد، ولی در حجم بزرگ هرگز جایگزین این میزان قابل توجهی از صادرات نفت که به خاطر تحریم‌ها از دست دادیم، نمی‌شود. برای همین ]بورس نفت[ خیلی عمق پیدا نکرده است.

-اگر حاکمیت هم بازار سرمایه را یک چاه پر پول ببیند که هر چه پول لازم دارد اینجا بگیرد و بانک‌ها منابع‌شان را اینجا بیاورند، همه دارایی‌هایشان را اینجا بیاورند، این خودش یک خطای استراتژیک است، به واسطه اینکه این بازار هم اگر مولدهای اقتصاد کلانش متوقف شود- به نظر من دیر یا زود می‌شود- شروع می‌کند به sideway حرکت کردن و اصلاح قیمت. آن موقع است که کل اقتصاد گیر می‌کند.

-دولت هم انگار همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد بورس می‌ریزد و به همین دلیل از بازار بورس ایران باید به اندازه بازار بورس انتظار داشت. یک بازاری که 300، 400 شرکت سهام‌شان را عرضه کردند، بخشی از آنها شرکت‌های بسیار موفقی هستند، عمدتاً شرکت‌های Commodity Base یا کالاپایه هستند، صادرکننده مواد اولیه، صادرات غیرنفتی هستند، یک فرصت سرمایه‌گذاری است، ولی دیگر جایی نیست. هر گونه تامین مالی در کشور باید در آنجا اتفاق بیفتد. هر گونه تامین مالی در آنجا باید اتفاق بیفتد، ولی نه دولت هم بخواهد تامین مالی‌اش را از طریق سرمایه‌‌گذاری انجام دهد.

-طبق آخرین گزارشات بانک مرکزی که البته مربوط به خردادماه است، نزدیک به 85 درصد نقدینگی- این عدد مهمی است- در قالب شبه‌پول یا سپرده‌های مدت‌دار در سیستم بانکی قرار دارد و آن چیزی که قسمت پول نقدینگی می‌شود، آن قسمتی که عملاً سیالیت و قابلیت گردش بیشتری دارد، بیشتر از 15 درصد نقدینگی نیست و این عدد، عدد 85 درصد، یکی از تاپ‌های این موضوع است. این عدد در 10 سال قبل در اقتصاد ایران فکر می‌‌کنم 73 درصد بوده، یعنی نزدیک به 13، 14 درصد بخش شبه‌پول نقدینگی در این سال‌ها رشد کرده است. یکی از دلایلش بحران شبکه بانکی بوده که بانک‌ها به خاطر مشکلاتی که داشتند اجازه خروج سپرده را از سیستم بانکی نمی‌دادند.

-خوشبختانه رکود و خوشبختانه بحران شبکه بانکی باعث شده بخش زیادی از نقدینگی در سیستم بانکی قفل شود. اگر این موضوع نبود و به بخش بیشتری از نقدینگی در اقتصاد اجازه گردش می‌دادند اصلاً اقتصاد ایران ظرفیت جذب این منابع را نداشت.

-بعد از رکود دوباره بازار مسکن ایران ... و این ایستایی در بازار ارز و طلا، سرمایه‌ها به 2 قسمت می‌رود. یکی به سمت بازار سرمایه می‌رود، ولی واقعیت این است که بخش قابل‌توجهی دوباره به سیستم بانکی می‌رود و دوباره سپرده می‌شوند ... یعنی افراد بسیاری دوباره مثل همان کاری که در سال‌های 95 و 94 زیاد اتفاق می‌افتاد که سیستم بانکی عملاً محل جذب این منابع بود، به نظر من الان انگار دو مقصد پیدا کرده است. آن بخشی که از پول کشور، از آن پول به معنی بخش پول نقدینگی که در کسب‌وکارها گردش پیدا نمی‌کند و وارد فضای سفته‌‌بازی می‌شود، دو مقصد پیدا کرده: سپرده‌های بانکی و بازار سرمایه. بازار سرمایه به دلیل موانعی که گفتم توانایی جذب قابل توجه و سهم بیشتری از این منابع را ندارد.

-من اعتقادم این است که بازار مسکن وارد دوره رکودی در اقتصاد ایران شده که از دوره قبلی رکود بازار مسکن هم بسیار عمیق‌تر است. همان‌طور که می‌دانید از سال 92 تا پایان سال 96 یک رکود عمیق در بازار مسکن داشتیم. وقتی می‌گوییم رکود در بازار، یعنی رشد قیمت‌ها در این بازار به طور متوسط از تورم کمتر بوده است. ما به این مفهوم رکود اقتصادی می‌گوییم. بازار مسکن در سال 97 رشد قابل توجهی داشت که این هم مثل بازار سرمایه یک دلیل بیشتر مشخص ندارد، تبعیت از بازار ارز.

-بازار ارز در اقتصاد ایران ژنرال و لیدر اقتصاد ایران است. اگر ارز در اقتصاد افزایش پیدا کند و افزایشی همراه با جامپ داشته باشد، همه بازارها مثل بازار خودرو، بازار مسکن، بازار بورس، تورم و... را به دنبال خود می‌کشد. خودش که یک جا می‌ایستد، اینها یکی‌یکی شروع به ایستادن می‌کنند، همان‌طور که الان تورم ایستاده، دلار می‌ایستد، مسکن ایستاده و بورس هم کمی دیرتر می‌ایستد.

-بازار مسکن که به این دلیل ایستا شده یعنی عملاً دلیلی برای افزایش ندارد بعد از اینکه ارز متوقف شده، اما به خاطر مشکلات اقتصادی، کاهش قدرت خرید مردم، توان پایین سیستم بانکی کشور برای تسهیلات و موارد دیگری دوباره وارد یک رکود عمیقی شده. رکود یعنی حجم معاملات به کمترین میزان خود حتی در طی چند دهه گذشته در اقتصاد ایران رسیده است، ولی قیمت‌ها بالا خواهد بود. یعنی قیمت‌ها همچنان بالا مانده است.

-من بازار ارز و طلا را در اقتصاد ایران تمام‌شده نمی‌دانم. یعنی این ماحصلی که در بازار ارز و طلا پیش آمده و این آرامش و این چیزی که برخی از دوستان از واژه «تله آرامش» به زیبایی استفاده می‌کنند در این 6 ماه نخست در اقتصاد پیش آمده، از نظر من به دلایل مختلف fundamental [اصولی یا اساسی] پایا نیست.

-ایران می‌گوید مذاکره می‌کنیم دلار 11300 تومان می‌شود، ایران می‌گوید ما هرگز مذاکره نمی‌کنیم دلار دوباره 11300 تومان می‌شود، آمریکا تاکید می‌کند ما حمله می‌کنیم دلار همچنان 11300 تومان است ... اصولاً این متغیر اقتصادی نیست. یک متغیر اقتصادی نسبت به تحولات اقتصاد سیاسی باید واکنش نشان دهد. وقتی همواره یک قیمت را در این بازار تجربه می‌کنید، عملاً این بازار انگار- انگار نه قطعاً- تصنعی است و با مکانیسم‌هایی این آرامش ایجاد شده، مکانیسم‌ها هم اقتصادی بوده، قابل توضیح است.

*مشروح این گفت‌وگوی ویدئویی را اینجا ببینیم و بخوانیم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها