سید رضی حاجی آقامیری، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران:
دلار بدون تعامل با جهان آرام نمیگیرد
هرچند اقدامات سال گذشته بانک مرکزی در کاهش تقاضا برای ارز توانست آرامشی نسبی را به این بازار بازگرداند،
اعتمادآنلاین| گروه پشتیبانی تولید |هرچند اقدامات سال گذشته بانک مرکزی در کاهش تقاضا برای ارز توانست آرامشی نسبی را به این بازار بازگرداند، اما در هفتههای گذشته بار دیگر نرخ دلار در بازار ایران صعودی شده و مشخص نیست چه زمانی از حرکت خواهد ایستاد. اقتصاد ایران که در سالهای گذشته با محدودیتهای ناشی از تحریمهای امریکا مواجه بود و برای تامین ارز مورد نیاز خود به صادرات غیرنفتی روی آورد، در ماههای گذشته و تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا، با شوک کاهش صادرات غیرنفتی نیز روبهرو شده و از این رو یکی از اصلیترین دغدغههای مسوولان اقتصادی دولت و بهطور خاص بانک مرکزی، چگونگی تامین ارز مورد نیاز کشور است. هرچند مسوولان دولتی در روزهای گذشته بارها تاکید کردهاند که ارز موردنیاز تامین خواهد شد و در این زمینه نگرانی وجود ندارد اما کاهش ورودی ارز به بازار باعث شده قیمتها بار دیگر اوج بگیرد. سید رضی حاجی آقامیری - فعال اقتصادی و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران- در گفتوگو با «تعادل» از راهکارهای ارزی پیشروی دولت میگوید و معتقد است تعامل سازنده با سایر اقتصادهای جهانی، گره قیمت ارز در ایران را باز خواهد کرد.
هرچند عملکرد بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز در سال 98 نسبتا در ثابت نگه داشتن نرخها مثبت بود اما در هفتههای گذشته باز هم قیمت ارز اوج گرفته است. علت این اتفاق را باید در کجا جستوجو کرد؟
بررسی بازار ارز در ایران را باید در دو بازه کوتاهمدت و بلندمدت انجام داد. آنچه در کوتاهمدت و در هفتههای اخیر رخ داده، علتهایی مشخص و واضح دارد. اقتصاد ما در دو سال گذشته، تحت تاثیر تحریمهای امریکا، یکی از اصلیترین منابع درآمدی خود یعنی نفت را از دست داده است. هرچند کارشناسان و فعالان اقتصادی در تمام دورههای گذشته بارها تذکر داده بودند که وابستگی به درآمد نفت و نادیده گرفتن سایر ظرفیتهای اقتصادی میتواند برای ما گران تمام شود، در عمل هیچ یک از دولتها طرحی برای عبور از این درآمدها پیاده نکرد و از این رو وقتی با عاملی مانند تحریم، درآمدهای نفتی از دسترس ما خارج میشود، شوکی جدی به اقتصاد کشور وارد میشود. این ایراد ساختاری را باید به عوامل کوتاهمدت مانند شیوع کرونا، کاهش صادرات و کاهش ورود ارز به کشور در کوتاهمدت متصل کرد و افزایش قیمت ارز را در چنین فضایی تحلیل کرد.
بسیاری از تحلیلها، علت اصلی کاهش درآمدهای ارزی و به دنبال آن رشد قیمت ارز را شیوع کرونا میدانند. آیا این نگاه را میتوان تحلیلی دقیق دانست؟
در فضای کوتاهمدت میتوان به کرونا سهمی در به هم خوردن نظم بازار ارز ایران داد اما در عمل و ساختار ما همچنان باید مسائل کلان را تحت نظر داشته باشیم. امروز به دلیل کرونا، رفت و آمد هیاتهای تجاری و برگزاری نمایشگاهها دشوار شده است اما با گشایش دوباره مرزها، صادرات میان کشورها انجام میشود. اینکه صادرات ما محدود است و بسیاری از تجار ما به دلیل این محدودیتها در صادرات کالا با مشکل مواجه میشوند را نمیتوان تماما به کرونا ربط داد.
چاره این اشکالات ساختاری را در کجا میتوان پیدا کرد؟
اقتصاد، قبل از هرچیز به ثبات و شفافیت نیاز دارد. ثبات به معنی آنکه طرحی کلان از وضعیت اقتصادی کشور و اهداف و برنامههایی که در سالهای آینده پیشروی خود دارد وجود داشته باشد و سرمایهگذاران بدانند که پس از ورود به فعالیتهای اقتصادی چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود و شفافیت یعنی قوانین و مقررات روشن بوده و زوایای پنهان وجود نداشته باشد. یکی از مشکلاتی که ما در سالهای گذشته با آن رو بهرو بودهایم کاهش تعاملات اقتصادی ایران با جهان بوده است. اگر میخواهیم بازار ارز سامان یابد یا بسیاری از دیگر اهداف اقتصادی قابل دست یابی شود، باید تعاملاتمان با جهان را بهبود دهیم و حضوری پرقدرت در بازارهای جهانی داشته باشیم.
مسائل داخلی مانند تورم یا تخلف برخی صادرکنندگان در بازگرداندن ارزشان چقدر در افزایش نرخ ارز در هفتههای گذشته تاثیر داشته است؟
در رابطه با بازنگشتن نرخ ارز باید در نظر داشته باشیم که عاملی قدرتمند و بلندمدت در بازار نخواهد بود. یعنی قطعا برخی تخلف کردهاند یا برخی با توجه به مشکلات نتوانستهاند ارز خود را به کشور بازگردانند و همین امر باعث شده، بانک مرکزی وضعیت آنها را پیگیری کند. اگر تمام ارز بازنگشته آنها نیز وارد کشور شود، باز نمیتوان توقع داشت که در طولانیمدت نرخ ارز تغییر کند یا تمام نیازهای وارداتی کشور برطرف شود. در رابطه با نرخ تورم نیز باید یک رابطه مهم را در نظر گرفت. وقتی تورم در اقتصاد ایران افزایش مییابد و برای مدتی طولانی بالا میماند، قطعا بر روی بسیاری از کالاها از جمله نرخ ارز تاثیر منفی میگذارد و این بازار را نیز متاثر میکند.
یعنی این تلقی که افزایش نرخ ارز، خود باعث تورم زایی میشود صحیح نیست؟
بازار ارز خود یک شاخص کاملا مستقل نیست که بگوییم ارز ناگهان تصمیم گرفت که افزایش قیمت داشته باشد و همین مساله تورم را بالا برد. بلکه این تورم و سایر شاخصهای اقتصادی هستند که به بازار ارز سیگنال میدهند و موج جدیدی از افزایش قیمت را کلید میزنند. تفاوتی که ارز با دیگر کالاها دارد این است که وقتی با دلایل بیرونی، قیمت دلار روند افزایشی به خود میگیرد، دیگر از حرکت ایستادن آن با این عوامل نیست و بعضا دلایل دیگری پیدا میکند و عواملی که تا پیش از این بازار به آنها واکنش نشان نمیداد، اضافه میشوند و قیمتها رشد بیشتری پیدا میکند.
با این تفاسیر، چه افقی را میتوان پیشروی بازار ارز در ایران دید؟
همانطور که در ابتدا نیز تاکید کردم عوامل کوتاهمدت و بلندمدت هستند و برای ارایه تصویری از بازار نیز باید به شرایط همین عوامل دقت کرد. در کوتاهمدت آمارهای صادراتی ایران نشان میدهد که ما نسبت به سال گذشته افتی قابل توجه داشتهایم و از این رو میزان ارز ورودی به کشور کاهش یافته است. در کنار آن درآمدهای نفتی دولت نیز به دلیل تحریمها و کاهش قیمت جهانی این محصول پایینتر آمده و این عوامل به اضافه تورم در کوتاهمدت رشد قیمت ارز را سبب شدهاند. در بلندمدت اما راهکارها را باید ابتدا در قطع وابستگی به نفت و توسعه اقتصاد غیرنفتی دید و از سوی دیگر سنگ بنای تعاملی جدی و گستردهتر با اقتصاد بینالمللی را گذاشت، زیرا در غیر این صورت آنچه که در دورههای گذشته رخ داده، در دولتهای بعدی نیز رخ خواهد داد و همچنان مدیریت و ثبات نرخ ارز آرزویی دستنیافتنی باقی میماند.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید