محمدحسین مقیسه، مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک، مطرح کرد:
کار ما باید ضمانت و حمایت باشد، کار صنایع رقابت و نوآوری
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک با واکاوی ظرفیتهای اقتصادی کشور و زمینههایی که برای رشد صنعت باید در پیش گرفته شود، مهمترین مسئولیت نهادهای اجرایی را بسترسازی برای شکوفایی و بالندگی صنایع از مسیر درست آن عنوان میکند. حمایتی که از منظر او الزاما نباید از طریق ارائه تسهیلات ارزان قیمت و پولپاشی بلکه باید مبتنی بر توانمندسازی بیشتر صنایع در دستور کار قرار بگیرد.
اعتمادآنلاین| موثرترین راهکار اجرایی برای حمایت از صنایع و بهبود فضای کسب و کار چیست؟ و چگونه حمایت کنیم تا توان رقابتی این صنایع، تحلیل نرود و قدرت نوآوری و پویایی آنها، محفوظ بماند؟ این پرسش یکی از پرسشهای بنیادینی است که این روزها و بعد از بروز تکانههایی چون تحریمهای اقتصادی و کرونا بیشتر از هر زمان دیگری در محافل اقتصادی و کارشناسی مطرح می شود. پرسشی که بررسی ابعاد و زوایای گوناگون آن میتواند چشم انداز پیش روی تولید کشور را نیز مشخص کند.
محمدحسین مقیسه مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک یکی از چهرههایی است که با توجه به تحصیلات آکادمیک در اقتصاد و نیز تجربیات ممتدی که در حوزه اجرای دارد، میتواند به این قبیل پرسش ها پاسخ بدهد و یا حداقل ابهام زدایی کند. پرسشهایی که این روزها در خصوص «تولید» و «مسیر رشد صنایع خرد» در تریبون های رسانهای و شبکه های اجتماعی، مکررا مطرح است.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک در گفتوگو با اعتمادآنلاین با واکاوی ظرفیتهای اقتصادی کشور و زمینههایی که برای رشد صنعت باید در پیش گرفته شود، مهمترین مسئولیت نهادهای اجرایی را بسترسازی برای شکوفایی و بالندگی صنایع از مسیر درست آن عنوان میکند. حمایتی که از منظر او الزاما نباید از طریق ارائه تسهیلات ارزان قیمت و پولپاشی بلکه باید مبتنی بر توانمندسازی بیشتر صنایع در دستور کار قرار بگیرد.
*در شرایط فعلی اقتصادی، موضوع حمایت از فضای کسب و کار یک امر مهم و حیاتی در رشد اقتصادی کشور است به عنوان فردی که هم از منظر آکادمیک و هم از منظر اجرایی با موضوعات اقتصادی و تولیدی سر و کار دارید، آیا حمایت صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک در زمینه حمایت (به معنای کلی)از صاحبان کسب و کار را موفق و یا کافی ارزیابی میکنید؟
با توجه به اینکه خدمات صندوق در لایه بعدی حمایتی قرار میگیرد، شاید ظاهر مساله این باشد که ما دخالتی در حمایت از بنگاهها و صنایع نداریم ، ضمن اینکه رسالت و مسئولیت صندوق هم به شکل مستقیم متوجه آن بخش نیست. به عبارت دیگر ما صرفا ضمانتنامه صادر میکنیم. ضمانتنامه چه زمانی قرار است صادر بشود؟ زمانی ضمانتنامه صادر میشود که منابع مالی اش از قبل وجود داشته باشد، یعنی در نظام بانکی ما یا نظام بازار سرمایه و یا نهادهای دیگر منابعی وجود داشته باشد که در اختیار واحدهای صنعتی قرار بدهند؛ بعد این مرحله است که صندوق ورود میکند و با صدور ضمانتنامه کارکرد وثیقه فرآیند تامین مالی را تسهیل میکند.
بنابراین اگر سوال شما مستقیما به این برمیگردد که آیا ما منابعی برای این موضوع دراختیار داریم که آنرا برای حمایت از صنایع و یا بنگاهها به کاربگیریم؟ پاسخ این است که خیر، ما اساسا برای این منظور منابعی نداریم. اصولا رسالت صندوق هم این نیست که اعطای مستقیم تسهیلات کند. اما در فازهای بعدی و از نظر صدور ضمانتنامههای لازم، تلاش میکنیم تا بهترین حمایتها از فعالان بخش صنعت انجام شود، ما در ابتدای سال جاری تلاش کردیم تا حداقل برای دوره های یکساله فرایندهای اعتبارسنجی، نظام وثیقهگیری را مورد بازبینی قرار دهیم و در مجموع تلاش کردیم تا فرآیند تامین مالی را تسهیل کنیم. بنابراین به شکل غیرمستقیم، ما فرآیند حمایت ازبنگاههای صنعتی را انجام میدهیم.
*یکی از چالش هایی که در خصوص بحث حمایت از صنایع و بنگاههای تولیدی مطرح می شود مربوط به نحوه حمایتهاست. گفته میشود برخی حمایت های مستمر، توانایی و پویایی بنگاه ها را محدود میسازد و صنایع را به حمایت های تسهیلاتی وابسته می کند؟شما عملکرد خود را به چه صورت برنامهریزی می کنید که صنایع دچار یک چنین بحرانهایی نشوند؟
در بلندمدت این حرف کاملا صحیح است. در ارتباط با کار صندوقها، در دهههای گذشته در دنیا حمایتهای مختلفی از صنایع کوچک انجام شده است، که یکی از این حمایتها، حمایتهای مالی و مستقیم است. یعنی اینکه تسهیلات میدهند با نرخ پایینتر از نرخ بازار. در کوتاهمدت این میتواند ابزار کمکی حمایتی باشد و اتفاقا میتواند اهداف مشخصی را هم محقق بکند، ولی بعدا خود سیاستگذاران متوجه این مساله شدند که اهداف اولیهای را که در خصوص اجرای این طرح داشتند، محقق نشده است، به این دلیل که این نوع تسهیلات مستقیم در میان مدت و بلندمدت سیگنالهای اشتباه به بازار میدهد و گاهی نتایج عکس می آفریند.
یعنی اینکه به یک واحد صنعتی وامی می دهند که در بازار آزاد 6درصد است اما فعال اقتصادی آنرا با 2درصد دریافت می کند. معنای این کار این است که عملا در یک بازه میانمدت این بنگاهها وارد یک عدم کارایی می شوند. به این دلیل که همه میدانیم زمانی که قرار است یک سرمایهگذاری اتفاق بیفتد در نهایت نرخ بازده داخلی با نرخ بهره مقایسه میشود و اگر نرخ بازده داخلی از نرخ بهره بالاتر باشد این طرح، یک طرح اقتصادی معقول است و میشود آنرا اجرا کرد.
زمانی شما تسهیلات با نرخ 2 درصد میگیرید و نرخهای بهره مثلا 6، 7 درصد است، در این حالت ممکن است اگر این حمایت برداشته شود، قدرت رقابت از دست برود و در این صورت، اقتصاد وارد یک فضای عدم رقابتی می شود. اتفاقا یکی از دلایلی که صندوقها را در کشورهای مختلف ایجاد کردند این بود که این عدم کارایی را دیدند، یعنی وقتی که تسهیلات مستقیم ارائه شد؛ مشاهده شد که عملا وارد یک عدم کارایی شدند، مخصوصا در میان و بلندمدت.
بنابراین به این فکر افتادند که یک ابزار جایگزینی پیدا بکنند که دخالت در شاخصهای اقتصادی نباشد، اما حمایتهای جدی پشتش باشد. واحدهای صنعتی ما اگر میخواهد رقابتی کار کند، بازار داخل داشته باشند و بعد به صادرات برسند، اول باید این کارایی و کارآفرینی و نوعآوری را داشته باشد که با بازار رقابت بکند.
ممکن است سوال شود که گره کار کجاست؟ گره کار آنجایی است که یک بنگاه تولیدی میخواهد تامین مالی بشود، اما وثیقه ندارد، دولت کمک میکند که وثیقه بگیرد آنهم با شرایط آسان. این عملیات اقتصادی درست است اما نه اینکه در نرخ سود تسهیلات دست ببریم و وارد یک فضایی شویم که صنایع، رقابت کردن را به عنوان اصل اساسی رشد فراموش کنند.
بنابراین رقابت شرط اول فعالیت های اقتصادی و تولیدی است و برای رسیدن به رقابت باید کارایی و بهرهوری را ارتقا داد. البته در کوتاهمدت و در شرایط خاص مثل کرونا که همه متغیرها به هم ریخته و خیلی اتفاقات ناخواسته صورت گرفته، می توان رویکردهای حمایتی را بیشتر کرد اما نه برای همیشه و تحت هر شرایطی.
*بر اساس الگویی که شما برای صنعت مطلوب ارائه کردید، در حال حاضر صنایع ما در چه مرحله ای قرار دارند؛ آیا در مرحله وابستگی تسهیلاتی قرار دارند یا به مرحله رقابت وارد شدهاند؟
یکی از محورهای اصلی سیاستهای کلان اقتصادی ما حمایت و تحت پوشش قرار دادن بنگاههایی است که تولیداتشان به مرحله صادرات رسیده است. وقتی یک بنگاه تولیدی که تعدادشان کم هم نیست بازار داخلی را رد کردند و وارد یک فضای رقابتی در بازارهای جهانی شدهاند، باید مورد حمایتهای ویژه قرار داشته باشند.
رشد در فعالیتها، یعنی اینکه ازموانع رد شدهاند، اصلا نیازی به کمکهای مستقیم به این شکل ندارند هر چند که بالاخره دولتها وظیفه دارند فعالان اقتصادی را کمک و حمایت بکنند. این حمایتها اشکال مختلفی میتواند داشته باشد. برای این گروه از صنعتگران خیلی مهم است که بیشتر از تسهیلات و کمکهای اینچنینی استفاده کنند. آنها اعتقادشان این است و در عمل هم ثابت کردند که هر زمان فضای کسب و کار رو به بهبود برود آنها به سرعت خودشان را بازسازی میکنند و در بازار جهانی فعالیت میکنند.
بنابراین، این فرآیند درباره ر صنایع کوچک است و صنایع بزرگ داستان جدا دارند. آنها مسائل خاص خودشان را دارند. در این بخش از صنایع کوچک یک گروه هم هستند که انتهای این طیف قرار گرفته اند، به این معنا که مثلا یکی از سیاستهای که دولت و وزارت صمت و خود صندوق ضمانت پیگیر است بحث تولید و اشتغال در مناطق محروم است. آنجا سبدی از حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم را در دستور کار قرار دارد و بخش مستقیم حتما باید کوتاهمدت و با برنامه جلو برود. بنابراین این دسته از واحدهای به صورتی هستند که باید حتما در خصوص آنها رویکردهای حماتی مستمر داشته باشیم.
موضوع مهم دیگر حمایت از شرکت های دانش بنیان است؛ آنها الان یک طیفشان به تولید رسیدند و تولیدات با کیفیت و قابل رقابتی را انجام میدهند و ما با کمک زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تلاش میکنیم یک محصول مشترک را بتوانیم برای این گروه از صنعتگران که تولیدات دانشبنیان دارند، داشته باشیم.
*اخبار صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک را میتوانید اینجا دنبال کنید.
دیدگاه تان را بنویسید