مراد ثقفی، پژوهشگر و فعال مدنی، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
باید برای دستفروشان فضاسازی کرد
مراد ثقفی، پژوهشگر و فعال مدنی، گفت: در کشور فرانسه، بیش از یک میلیون و 300 هزار شغل از طریق دستفروشی انجام میشود. این در کشور ما به آسانی میتواند اگر نگوییم ضربدر 2، ولی ضربدر یکونیم شود، یعنی 2 میلیون، یعنی شما میتوانید با کمترین هزینه در این شهر یا در شهرهای دیگر کشور 2 میلیون شغل ایجاد کنید، [آن هم] در شرایطی که اشتغال واقعاً مساله بزرگی است.
اعتمادآنلاین| مراد ثقفی، پژوهشگر و فعال مدنی، گفت: در کشور فرانسه، بیش از یک میلیون و 300 هزار شغل از طریق دستفروشی انجام میشود. این در کشور ما به آسانی میتواند اگر نگوییم ضربدر 2، ولی ضربدر یکونیم شود، یعنی 2 میلیون، یعنی شما میتوانید با کمترین هزینه در این شهر یا در شهرهای دیگر کشور 2 میلیون شغل ایجاد کنید، [آن هم] در شرایطی که اشتغال واقعاً مساله بزرگی است.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
کشور فرانسه را میتوان مهد دستفروشان نامید
*چقدر مهم است که ما این موضوع را آسیبشناسی کنیم و چقدر مهم است که موضوع دستفروشان در ایران یک اتفاق غیرقانونی تلقی نشود. همان بحث هزینهفایده که خودتان فرمودید. اگر این بحث را ساماندهی کنیم چه فایدهای دارد؟
من یک رقم به شما میدهم برای اینکه ابعاد مساله روشن شود. در کشور فرانسه که در حال حاضر جمعیتی کمتر از کشور ما دارد، مغازههای بزرگ مانند مالها کمتر از کشور ما نیست. فرانسه به دلایل تاریخی مثل کشور ما مغازهداران محلی دارد، یعنی آنچه که سوپر میگویند در فرانسه هم بسیار زیاد وجود دارد، در حالی که در همه کشورها اینطور نیست؛ مثلاً در آلمان کمتر است. ولی شهرهای فرانسه کاملاً شهرهایی هستند که شما در هر محلهاش سوپر خودتان را دارید و انواع و اقسام چیزها را نه لزوماً از مغازههای بزرگ یا... از سوپر محله میخرید، یعنی از نظر سرانه مغازه هم بسیار بالاست.
در همین کشور فرانسه که میتواند به هر حال یک الگوی شهرنشینی جذابی باشد، ما 600 هزار بنگاه دستفروشی- به اصطلاح آنها کلمه دقیقی که برای دستفروشی به کار میبرند کلمه سیار یا یکجاننشین است- وجود دارد و اینها به طور متوسط معیشت 2.2 نفر را تامین میکنند. یعنی در این کشور فرانسه، بیش از یک میلیون و 300 هزار شغل از طریق دستفروشی انجام میشود. این در کشور ما به آسانی میتواند اگر نگوییم ضربدر 2، ولی ضربدر یکونیم شود، یعنی 2 میلیون، یعنی شما میتوانید با کمترین هزینه در این شهر یا در شهرهای دیگر کشور 2 میلیون شغل ایجاد کنید، [آن هم] در شرایطی که اشتغال واقعاً مساله بزرگی است و من میتوانم بگویم در شرایط فعلی مساله بغرنجی است، اگر نگوییم لاینحل است.
باید برای دستفروشان فضاسازی کرد
فایده از این بالاتر چیست؟ ولی ما فقط با این حسن ظنها به کار توجه نکردیم. وجه تکنیکی کار را هم دنبال کردیم. مطالعاتی کردیم روی اینکه ببینیم این منازعات بیشتر کجاست؟ آیا میتوان فضای دیگری را به این کارها اختصاص داد؟ این فضاها کدامشان مورد توجه خود دستفروشان هستند؟ نرمافزارهای شهرسازی وجود دارد که آنها را نشان میدهد، مصاحبههای میدانی هم در این مورد انجام شده است. در حال حاضر بیش از یک سال است که ما دائماً فضاهایی را در شهر شناسایی میکنیم که اینها میتوانند به صورت بازار، دستفروشان را در خودشان جای دهند، میتوانند بسیار منظم باشند، دستفروشان آمادگی این را دارند که برای داشتن غرفه در آنجا پول پرداخت کنند، بالطبع وقتی وارد حوزه رسمی میشوند، شاید کنترل پنج درصد، 10 درصدی که در هر شغلی به اسم این شغل هستند ولی کار دیگری میکنند، در سوپرها هم وجود دارد، به اسم فروش چیپس و ماست و کره چیزهای دیگری میفروشند، کنترلشان راحتتر میشود.
دستفروشان به خاطر رسمیت نداشتن تا 60، 70 درصد اجناسشان را نقد خریداری میکنند
*منظورتان مواد مخدر است؟
ممکن است قاچاق یا هر چیز دیگری بفروشند. ولی این در سطح پنج درصد است به اضافه اینکه زمانی که یک فضای معین و مشخصی دارید، اسم و رسم گرفتید و به آنها این فرصت را دادید و رسمیت بخشیدید و بسیاری از مسائلی که به خاطر نداشتن این رسمیت آزارشان میدهد؛ مثلاً آنها نمیتوانند جنس امانی بخرند- اگر ملاحظه کرده باشید هر صبح کامیونها به سوپریها میآیند و ماست و تن ماهی و... را به آنها میدهند، رسید میزنند، میروند 2 ماه بعد پولشان را میگیرند. این نوع را اجناس امانی میگویند- در نتیجه سرمایه این فرصت را دارد که به گردش در بیاید، سود خود را بدهد و آن بندگان خدا بتوانند پرداخت کنند. اما دستفروشان به خاطر نداشتن رسمیت تا 60، 70 درصد اجناسشان را مجبورند نقد خریداری کنند. در حالی که افرادی هستند که سرمایههای بسیار کمی دارند. علاوه بر این مجبورند نقدی کار کنند. این یکی از مشکلات مهمی است که اگر به این مشاغل رسمیت بخشیده شود، میتواند رفع شود. درآمد برای شهر داشته باشند، برای خود و معیشتشان با احترام صورت بگیرد و هزار و یک چیز دیگر...
همه راهحل را میدانند، اما عدهای به منافع دیگری فکر میکنند
راهحلها روشن است. اگر پنج سال پیش، چهار سال پیش، سه سال پیش با بنده صحبت میکردید من در جاهای مختلف علامت سوال زیادی داشتم، اما در حقیقت از یک سال و نیم پیش هم شورای شهر، هم شهرداری، هم نیروی انتظامی، هم اصناف، هم وزارت و معاونت رفاه و هر نهادی که در این ماجرا ذینفع و ذیمدخل هستند، میداند و آگاه است که راهحل وجود دارد. اینکه نمیشود...
*نمیشودی وجود ندارد...
ولی اگر نمیشود به این دلیل است که عدهای به منافع دیگری فکر میکنند.
**مشروح این گفتوگو را اینجا ببینیم و بخوانیم.
دیدگاه تان را بنویسید