آلبرت بغزیان، اقتصاددان در یادداشتی نوشت:
نمایش عامهپسند حذف صفرها
موضوع حذف چهارصفر و نمایشی که اخیرا در خصوص حذف آن توسط مسوولان اقتصادی دولت به راه افتاده اساسا چیز جدیدی نیست و مدتهاست که کارشناسان اقتصادی در خصوص آن تحلیل و ارزیابی صورت دادهاند
اعتمادآنلاین| موضوع حذف چهارصفر و نمایشی که اخیرا در خصوص حذف آن توسط مسوولان اقتصادی دولت به راه افتاده اساسا چیز جدیدی نیست و مدتهاست که کارشناسان اقتصادی در خصوص آن تحلیل و ارزیابی صورت دادهاند .هرچند اخیرا آقای همتی با انتشار یک تصویر تراول 100هزارتومانی و کمرنگ کردن چهارصفر آن تلاش کرده تا به نوعی از این موضوع رونمایی کنند؛ اما از مدتها قبل هم اسکناسهای 500تومانی و هم اسکناسهای 50هزارتومانی و هم هزارتومانیهای جدیدی که منتشر میشدند، تصویر 4صفر را بهصورت محو شده منتشر کردهاند. پس این موضوع جدیدی نیست که آقای همتی روبهروی مردمی که از گرانیها و تورم فریادشان به آسمان بلند شده، بایستد و بگوید که بهزودی چهار صفر حذف میشود. مسوولان اقتصادی کشور، اگر هنری دارند باید در راستای مهار تورم از آن استفاده کنند، برداشتن صفرها بدون بسترسازی مناسب تنها یک مُسکن کوتاهمدت و نمایش عامهپسند برای سرپوش گذاشتن بر روی مشکلات اساسی اقتصاد است.
در شرایطی که آگاهی داریم مشکلات اصلی اقتصاد ما به تورم و فقدان سیاستگذاری منسجم و... مربوط است، برداشتن صفرهای اسکناسهایی که هر روز ارزش خود را بیشتر از دست میدهند تاثیرگذاری خاصی در اقتصاد کشور نخواهد داشت. از کجا معلوم که 6 ماه یا یکسال بعد روند کاهشی ارزش پول ملی، شرایط اقتصادی را به مرحلهای برساند که باز هم ناچار به حذف صفرها از پولهایمان شویم. در این شرایط چرا دولت اینقدر تلاش میکند تا این ایده را اجرایی کند و در خصوص آن این همه اطلاعرسانی میشود و آیا این تصمیم میتواند گرهی از هزار توی مشکلات اقتصادی کشور باز کند؟ در پاسخ به این پرسشها باید به این نکته اشاره شود که این تصمیم تنها میتواند از نظر روانی، کمی از بار گرانیها در افکار عمومی بکاهد. در واقع دولتمردان تصور میکنند که حدف چهارصفر از پول ملی میتواند کمی از بار تورم بکاهد و انتقادات عمومی را از آنها کاهش دهد، که البته این تصور اشتباهی است.
اگر حذف صفرها در کاهش تورم اثرگذار است، اصلا چرا 4صفر را حذف کنیم؛ چرا 5صفر را حذف نکنیم؟ موضوع حذف صفرها یک گزارهای است که در کنار سایر گزارهها میتواند معنا و مفهوم داشته باشد و به تنهایی اثرخاصی ندارد. کشورهایی که به سمت حدف صفرها از پول ملیشان اقدام کردهاند در کنار این تصمیم، بستههای سیاستی دیگری را نیز تدارک دیدهاند تا نتایج مورد نظر به دست بیاید. مثل خانوادهای که به دلیل کیفیت پایین تصویر پخش شده تلویزیون تصمیم میگیرند تا تلویزیون بزرگتری بخرند، در حالی که خبر ندارند که دلیل اصلی مشکل تصویر از فرستندهای است که قرار است این تصاویر را پخش کند و تا زمانی که مساله فرستنده درست نشود؛ هر تصمیمی هم که برای تغییر تلویزیون گرفته شود به نتیجه مورد نظر ختم نخواهد شد.
با این مفروضات واقعیت آن است که حذف 4صفر نهتنها کمکی به حل مشکل تورم نمیکند بلکه باعث میشود تا فروشندهها در جهت رُند شدن، قیمتها را به سمت بالاتر سوق دهند که این امر خود یک عامل تورمی تازه در اقتصاد بدل خواهد شد. یعنی یک پنیر 6هزار و 750 تومانی بعد از برداشته شدن صفرها احتمالا به قیمت 7 تومان یا 8 تومان فروخته خواهد شد. اینجاست که اهمیت تدارک دیدن یک بسته ویژه برای تصمیمسازیهای اقتصادی برجسته میشود. یعنی بعد از اجرای این طرح اگر ساختارهای نظارتی و تعزیراتی، نظارت درستی بر بازارهای فروش و مصرف نداشته باشند، نوع خاصی از آشفتگی قیمتی، طول و عرض اقتصاد ایران را دربر خواهد گرفت که تبعات آن تا مدتها اقتصاد را درگیر خواهد ساخت. بنابراین با توجه به مجموعه دادههای اطلاعاتی معتقدم در حال حاضر این توانایی در بانک مرکزی برای اجرای درست این طرح وجود ندارد و تا زمانی که بستر لازم برای اجرای درست یک چنین طرحهایی در اقتصاد فراهم نشود آسیبهای این نوع تصمیمسازیها بیشتر از منافع احتمالی خواهد بود که در اثر حذف صفرها از پول ملی قرار است بدان نایل شویم.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید