کد خبر: 431636
|
۱۳۹۹/۰۶/۱۹ ۱۰:۴۱:۳۶
| |

جولان دلالان و پول داغ

ریزش شاخص بورس موجب حملات سوداگرانه به بازارهای دیگر همچون ارز ، طلا، مسکن و خودرو شده است.

جولان دلالان و پول داغ
کد خبر: 431636
|
۱۳۹۹/۰۶/۱۹ ۱۰:۴۱:۳۶

اعتمادآنلاین| ریزش شاخص بورس در روزهای گذشته، با به هم ریختگی بازارهای سرمایه‌ای دیگر نظیر ارز، سکه، ‌خودرو و حتی طلا و مسکن همراه شده و حالا فیلم‌ها و کلیپ‌هایی از صف‌کشی مردم مقابل صرافی‌ها و حتی دعوا و زد و خورد برخی از آنها برای خرید دلار و فروش آن در بازار آزاد منتشر شده است.

گفته می‌شود که این کار نزدیک به 4 میلیون سود برای مردم عادی دارد. بنابراین بسیاری از مردم رنج ایستادن در «صف»های طولانی را برای خرید ارز با کد ملی در صرافی‌های دولتی به جان می‌خرند تا ارز دریافت شده را به دلالان گران‌تر بفروشند. در بازار خودرو هم همین وضعیت حاکم است.

سکه و طلا نیز شرایط مشابهی را می‌گذرانند. داستان بازار مسکن را نیز همه می‌دانند که چگونه دلالی و قیمت‌گذاری نجومی، متوسط قیمت یک متر مسکن را در همین تهران به 23 میلیون تومان رسانده است.


داستان «اقتصاد دلالی» از همین جا آغاز می‌شود. جایی که با کاهش ارزش پول ملی، تورم بالا و نوسان‌های قیمت ارز، «پول داغ» و «نقدینگی سرگردان» به دنبال جایی است تا ارزش خود را حفظ کند. بازار ارز، طلا، سکه و سهام به توقفگاه کوتاه‌مدت وجوه نقد تبدیل شده‌اند. پولی که انگار هیچ‌کس نمی‌خواهد نگه‌ دارد و اکثرا ترجیح می‌دهند به‌جای آن، انواع دارایی‌های نقدشونده را به مالکیت خود درآورند. معادله ساده‌ای است. صاحبان سرمایه معمولا در دوره تورم و بروز انتظارات تورمی سعی می‌کنند پول را به دارایی دیگر تبدیل کنند و از این جهت، بخشی از این پول که در بازارهای مختلف جابه‌جا می‌شود، «پول داغ» است.

در یک شرایط ابر تورمی، پول، مانند یک شیء داغ است که هیچ‌کس نمی‌خواهد آن را در دست خود نگه‌ دارد و سعی می‌کند هرطور شده این پول سوزان را که ارزشش دود می‌شود، به دارایی دیگری تبدیل کند. این پول‌ها در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت با انگیزه کسب سود و جلوگیری از کاهش ارزش، وارد بازارهای مختلف می‌شوند.


بورس بر مدار کاهشی است و ارز و مسکن روند افزایشی خود را با قدرت بیشتری ادامه می‌دهند. کمتر از 4 ماه از وعده‌های حمایتی دولت و افزایش شاخص بورس نمی‌گذرد که بورس درگیر «مصیبت» ریزش شاخص شده است. در مدتی که بورس نتوانسته قله روانی دو میلیون واحدی خرداد ماه خود را پس بگیرد، سایر بازارها از طلا و ارز تا خودرو التهاب‌های فراوانی داشتند؛ قیمت دلار در آستانه 26 هزار تومانی شدن است و متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران نیز به بیش از 23 میلیون تومان رسیده است.

اما تنها اثر ریزش شاخص بورس، درگیری سایر بازارها نیست بلکه کاهش روزانه ارزش پول ملی و تضعیف بیشتر قدرت خرید مردم است. اما آنچه ورای تاثیرات اقتصادی ریزش بازارهای دارایی وجود دارد، شدت یافتن شکاف میان سیاستگذاران با مردم و بی‌اعتمادی بیشتر به تصمیم‌سازان است. شاید بتوان با دستکاری و حمایت‌هایی بورس را به شاخص‌های بالاتر سوق داد اما نتیجه این بی‌اعتمادی بر همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور تاثیرگذار خواهد بود. علی آقا محمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، 16 اردیبهشت در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری ضمن حمایت از بورس، بر این باور بود که بازار سرمایه سود 32 درصدی‌ در بلندمدت خواهد داشت. او گفته بود: «ذکر مصیبت‌خوان‌ها در بورس باید کنار بروند، زیرا ایام شادی مردم است، به مردم توصیه می‌کنیم، به تدریج سرمایه زندگی را وارد بورس کنند.».

هر چند او در ادامه به دخالت دولت در بورس نیز اشاره کرد و افزود: «به جایی رسیدیم که در هر ساعت صد‌ها هزار کدبورسی صادر می‌کنیم لذا اگر دولت در بورس عرضه تزریق نکند بورس حبابی می‌شود.» علاوه بر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سایر مسوولان از رییس‌جمهور تا وزیر اقتصاد نیز خواهان توجه ویژه مردم به بورس به جای بازارهای موازی بودند. هر چند از همان ابتدا نقدهای جسته و گریخته‌ای به «نحوه حمایت» دولت از بورس مطرح شده بود؛ به اعتقاد منتقدین جبران کسری بودجه توسط بورس می‌تواند ریزش‌های ناگهانی به دنبال داشته باشد و باعث خروج سرمایه‌های وارد شده از بورس به سایر بازارها شود.

ریزش‌ها تا کجا ادامه می‌یابد؟ نمی‌دانیم

طی 37 روز حدود 25 درصد از شاخص بورس کم شده و روز گذشته نیز عدد شاخص با کاهش 33 هزار واحدی به 1 میلیون 574 هزار واحد رسید. بر اساس آنچه از تالار شیشه‌ای به بیرون مخابره می‌شود، صف‌های فروش همچنان وجود دارد و سهامدارانی که توانسته‌اند اصل پول خود را از بورس خارج کنند، «خوش‌شانس» بوده‌اند و مابقی منتظرند ارزش پولی که روز اول به بازار سرمایه وارد کرده‌اند، کامل شود تا آن را به سمت سایر بازار دارایی‌ها روانه کنند. هیچ‌کس نمی‌داند ریزش‌ها تا کجا ادامه دارد.

هرچند برخی همچنان معتقدند «ریزشی» وجود ندارد و بیشتر «اصلاح قیمتی» است اما آنچه با قاطعیت می‌توان ادعا کرد، خروج بورس از مدار عقلانیت و سلطه هیجان و بی‌اعتمادی بر آن است. فعلا نشانه‌ای از بازگشت شاخص‌ها به قله روانی 12 مرداد نیست و مردم نیز سراسیمه در حال خروج دارایی‌های خود از بورس هستند. براساس گفته‌های قالیباف اصل، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار از ابتدای سال جاری تا نیمه مرداد حدود 100 هزار میلیارد تومان سرمایه وارد بورس شده که تقریبا 5 درصد کل نقدینگی کشور است. اگر تنها 10 درصد از سرمایه‌های وارد شده به بورس از آن خارج شده و به سایر بازارها برود (حدود 10 هزار میلیارد تومان)، چه کسی می‌تواند آینده اقتصاد درگیر تحریم و کرونا ایران را پیش‌بینی کند؟ هیچ‌کس.

حقوقی‌ها سود می‌برند

چه کسانی سهام خود را می‌فروشند تا از بورس خارج شوند؟ افرادی که سرمایه‌های خرد دارند و برای حفظ ارزش فعلی آن به سایر بازارها پناه می‌برند و مثلا ارز می‌خرند یا سکه احتکار می‌کنند. اما حضور در بازار سرمایه آن هم در شرایطی که شاخص همچنان در حال کاهش است و نرخ ارز نیز از ثبات یک ماهه خود خارج شده، به چه کسانی نفع می‌رساند؟ به سهامداران عمد. آنهایی که افزایش نرخ ارز، ارزش سهام و نقدشوندگی آن را افزایش می‌دهد.

جلوگیری از نوسان با صندوق توسعه ملی

در حال حاضر «تثبیت بازار با تزریق منابع مالی» تنها گزینه روی میز برای جلوگیری از ریزش متوالی شاخص بورس است. در این راستا قرار است یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار انتقال یابد. قالیباف اصل نیز ضمن تایید این موضوع از پیگیری‌های جدی برای نهایی شدن این انتقال خبر داده است. هر چند که هنوز توافقی حاصل و جزییاتی از آن منتشر نشده اما آنطورکه دست‌اندرکاران بازار سرمایه می‌گویند، «این اتفاق در شرایط فعلی بازار برای بازارگردانی مداوم همه نمادها و افزایش نقدشوندگی بازار خوب است.» از سوی دیگر علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز ضمن تایید این موضوع گفت: «از اول هفته آینده صندوق توسعه ملی یک درصد از سرمایه خودش را در صندوق تثبیت بازار سپرده‌گذاری خواهد کرد که تاثیر مثبتی بر بورس خواهد داشت.»

ریزش در بورس، نوسان در ارز

در هم تنیدگی اجزا و بخش‌های اقتصادی آنقدر زیاد است که اگر حال یکی از بازارها خوب نباشد به سایر بازارها نیز کشیده می‌شود؛ مانند ظروف مرتبطه. نمی‌توان تنها از ریزش شاخص بورس نگران بود و سایر بازارها را به حال خود رها کرد. چرا که «نگهداری سرمایه» آن هم در شرایطی که ارزش دارایی افراد لحظه‌ای کاهش می‌یابد، روز به روز سخت‌تر می‌شود. 23 روز از ریزش حدود 90 هزار واحدی شاخص بورس می‌گذرد و بیش از دو هفته است که شاخص در کانال یک میلیون و 600 تا700 هزار واحد قرار دارد.

در این مدت نرخ ارز از 22 هزار و 290 تومان در 27 مرداد به 25 هزار و 300 در 18 شهریور (تا لحظه نگارش این گزارش ساعت 17) رسید. هرچند روابط عمومی بانک مرکزی در بیانیه‌ای که روز گذشته منتشر کرده بر اشباع‌سازی بازار اسکناس ارز توسط بازار ساز تاکید کرده و معتقد است با این اقدامات «دست دلالان از بازار کوتاه شده و تامین نیازهای ارزی متقاضیان واقعی توسط نظام بانکی و شبکه صرافی‌های مجاز به ‌نرخ بازار و براساس عوامل بنیادین تداوم خواهد یافت.» بانک مرکزی اعلام کرده که «حجم تقاضای روزانه در بازار رسمی اسکناس نیز طی چند روز اخیر رقمی بین پنج تا هشت میلیون دلار بوده است.» با این حال، قیمت دلار به عنوان ارز پیش روی بازار، بی‌اعتنا به سبک بیانیه‌نویسی بانک مرکزی، به کانال 25 هزار تومانی وارد شده و با سرعت زیادی به سمت کانال‌های بالاتر حرکت می‌کند. تصویری که از بازار ارز پخش می‌شود، صف‌‌های شلوغ مقابل صرافی‌ها است. صف‌هایی که به واسطه استراتژی جدید بانک مرکزی ایجاد شده است. هرچند بانک مرکزی اعتقاد دارد این صف‌ها واقعیت ندارد و بیشتر هیجان‌سازی در فضای مجازی است اما باید قبول کرد که پول داغ در اقتصاد ایران راه خود را پیدا می‌کند و به التهاب بیشتر بازارها می‌انجامد.

چشم‌انداز تیره و شیوع اقتصاد دلالی

پیمان مولوی، دبیر و عضو هیات اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد در مورد اقتصاد دلالی شکل‌گرفته در یک ماه اخیر می‌گوید: اقتصاد دلالی یا همان اقتصاد کوتاه‌مدت و کم‌حافظه زمانی به وجود می‌آید که چشم‌انداز روشنی برای فعالیت‌های اقتصادی در آینده وجود ندارد. در این نوع از اقتصاد همه تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان و کلیه شبکه‌های فروش و کسب و کارهای متوسط و خرد درگیر می‌شوند از یک چلوکبابی کوچک گرفته تا فروشنده لوازم‌التحریر به دلیل عدم چشم‌انداز روشن و عدم تصمیم‌گیری درست و فقدان برنامه‌ریزی وارد این اقتصاد می‌شوند.

این اقتصاددان می‌گوید: زمانی که نتوان برنامه‌ریزی درستی برای 5 یا 10 سال آینده داشت و آینده سیاسی نیز مبهم باشد افراد وارد اقتصاد دلالی می‌شوند. متاسفانه سیاستگذاری‌ها در حوزه اقتصاد روشن نیست و رویکردهای مقطعی و کوتاه‌مدت برای دسترسی به سود بیشتر وجود دارد و همه می‌خواهند در کوتاه‌ترین زمان ممکن به سود بیشتری برسند. هرچند از گذشته واسطه‌گری و دلالی در اقتصاد کشور وجود داشته و دلال‌ها در بازار فعالیت داشته‌اند و این موضوع جزو ذات بازار است اما اینکه کل جامعه درگیر فعالیت دلالی شوند بسیار عجیب است. مولوی می‌گوید: در حال حاضر پیرزن 90 ساله هم می‌داند باید ریال را تبدیل به یورو کند تا ارزش سرمایه‌اش حفظ شود و تقریبا مردم به تجربه این موضوع را متوجه شده‌اند برای اینکه بتوانند قدرت خریدشان را حفظ کنند باید وارد بازارهای موازی شوند. این اقتصاددان با اشاره به سقوط شاخص‌های بورس و سیر نزولی این بازار طی هفته‌های گذشته می‌گوید: برخی سهامداران اقدام به خروج از بازار سرمایه کرده‌اند و سرمایه‌هایی که از بازار سرمایه خارج شده در حال حرکت به سمت بازار طلا و ارز است و شاهد آن هستیم که با شیب تندی بهای طلا و دلار در حال بالا رفتن است.

مولوی ادامه می‌دهد: وضعیت به گونه‌ای است که به زودی دلار وارد کانال 26 هزار تومان می‌شود هر چند ممکن است رییس کل بانک مرکزی مجددا بگوید که دولت کنترل دلار را در اختیار دارد اما تنها دو عامل در اقتصاد ایران باعث می‌شود که شرایط به ثبات برسد؛ یکی شفاف‌سازی و ایجاد چشم‌اندازی روشن برای حداقل 5 سال آینده از اقتصاد ایران و دومین مورد تجدیدنظر در سیاست‌های تورم‌زا است.

این اقتصاددان می‌گوید: عدم توازن بین دخل و خرج و عدم اولویت دادن به کسب و کار و اقتصاد در ایران وضعیت را به سمت اقتصاد دلالی سوق داده است. مولوی در پاسخ به این پرسش که یعنی باید باز هم منتظر گرانی در حوزه‌های مختلف مسکن و خودرو بود، می‌گوید: زمانی که نقدینگی با رشد قبلی در حرکت و پایه پولی هم در حال رشد باشد و منابع دلاری هم کم شود اقتصاد کوچک‌تر می‌شود و مسلما کلیه بازارها به سمت افزایش قیمت در حرکت خواهند بود.

پایه اقتصاد ایران مبتنی بر دلالی است

قدرت‌الله امام‌وردی، استاد دانشگاه و اقتصاددان در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد درخصوص اقتصاد دلالی در کشور می‌گوید: متاسفانه پایه و اساس اقتصاد ایران مبتنی بر دلالی و واسطه‌گری است این در حالی است که بیش از 64درصد از اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته را بخش خدمات تشکیل می‌دهد.

او ادامه می‌دهد: از دهه 90 تاکنون اقتصاد ایران رشدی بسیار محدود داشته و رشدی معادل صفر یا منفی را هم تجربه کرده است، سرعت گردش پول در کشور بالاست و فعالیت‌های دلالی و دست به دست شدن پول به‌ گونه‌ای است که فرهنگ کار نکردن و برخوردار بودن را گسترش داده است. امام‌وردی می‌گوید: البته یک موضوع را نباید فراموش کرد آنکه موسسات بانکی و اقتصادی و برخی افراد نیز به این قضیه دامن زده‌اند و فعالیت‌های واسطه‌گری بدون ارزش افزوده را افزایش داده‌اند.این اقتصاددان ادامه می‌دهد: این درحالی است که اقداماتی که منجر به اثر منفی در رشد اقتصادی می‌شوند فاصله طبقاتی را بیشتر می‌کنند و ریسک‌های جامعه را بالا می‌برند.

او با اشاره به جابه‌جایی نقدینگی در کشور می‌گوید: این جابه‌جایی مخرب است و در هر بازاری وارد شود باعث نوسان و تلاطم می‌شود. زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا می‌کند این جهش با یک وقفه یکی، دو ماهه خود را در بازار خودرو و لوازم خانگی نشان می‌دهد و البته پس از 6 ماه قیمت مسکن و زمین هم رشد می‌کند و اصطلاحا افراد از این تغییرات قیمتی سود می‌کنند و با همین رویه دلالی افزایش پیدا می‌کند.

امام‌وردی با اشاره به رشد بورس در سه ماهه ابتدای سال ادامه می‌دهد: رشد 300درصدی بورس و رشد بازدهی این بازار مردم را برای سرمایه‌گذاری در این بازار ترغیب کرد، البته باید گفت این افزایش سود بالاتر از بازارهای موازی بود و در این مدت منجر به خروج نقدینگی از بازارهای دیگر شد.او می‌گوید: از نیمه سال 1398 که شاخص بورس 500 هزار واحد بود تا اوایل سال 1399 که شاخص 2 میلیون واحد را هم تجربه کرد این بازار به نظر پررونق می‌رسید اما پس از ریزش‌های بورس در حال حاضر شاهد ورود این سرمایه‌ها به سمت بازار ارز و مسکن هستیم.

امام‌وردی می‌گوید: در حال حاضر تحرکات خرید ملک در اطراف تهران و کرج شدت یافته و به نظر می‌رسد تا 2 یا 3 ماه آینده قیمت مسکن نیز افزایش پیدا کند و این چرخه دلالی همین‌گونه ادامه دارد.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها