مصاحبه منتشر نشده با محمود حجتی، وزیر سابق جهاد کشاورزی و مسئول وقت ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
سنگرسازان بی سنگر
محمود حجتی، وزیر سابق جهاد کشاورزی در دوران جنگ مسئول ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی (قرارگاه کربلا) بود. آنها در واقع ملقب به سنگرسازان بی سنگر بودند.
اعتمادآنلاین| محمود حجتی، وزیر سابق جهاد کشاورزی در دوران جنگ مسئول ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی (قرارگاه کربلا) بود. آنها در واقع ملقب به سنگرسازان بی سنگر بودند. به نظر میآید که این مصاحبه در اواخر سال 1360 یا اوایل سال 1361 انجام شده باشد:
در خدمت برادر حجتی هستیم و در نظر داریم که در مورد کارهایی که پشتیبانی جنگ در رابطه با جنگ و عملیات ما انجام داده، صحبت کنیم. مسئول مهندسی جبهههای پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی ستاد کربلا، برادر حجتی خواهش میکنیم که در مورد کارهایی که جهاد از آغاز جنگ تا شروع عملیات ثامن الائمه انجام داده، توضیحاتی ارائه بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. سنت الهی و قانون نظام برای این بوده که حق بر باطل غالب شود و ابداً در این نسبت خدا تغییری نخواهی یافت. بنده حقیر خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم در رابطه جنگ و عملیاتها و کارهای رزمندگان حرف بزنم. ولی براساس آنچه وظیفه شرعی من است و برای آنکه در تاریخ ثبت شود و سرمشق آیندگان باشد تا مرتباً از آن درس بگیرند، عرض میکنم.
وقتی دشمن بعثی ما از زمین و آسمان به کشور اسلامی ایران هجوم آورد که با پشتیبانی تمام ابر قدرتها و خیلی از سران منافقین همراه بود. ملت مسلمان ایران از زن ومرد، پیر و جوان میدانستند که دشمن فقط به ایران حمله نکرده بلکه به انقلاب اسلامی ایران هجوم آورده، در مقابل این هجوم ایستادند و با چنگ و دندان در مقابل دشمن ایستادگی کردند. از هر گوشه مملکت هر کسی که ندای امام عزیزمان را شنید، با دست خالی به سمت جبهه حرکت کرد. با اینکه نمیدانست کجا هست و کجا میرود، به جبهه آمد تا در مقابل دشمن بایستد. با جان و مال جهاد کردند و امروز میبینیم که اسلام و انقلاب پیروزمند و موفق است. نیروهای جهاد سازندگی هم که ارگانی جوشیده از مردم بود، در همان روزهای اول جنگ، هر کدام از گوشه و کنار این مملکت، از روستاهای دور دستی که مشغول به کار بودند، به سوی جبههها حرکت کردند و ظرف 3-2 روز مخصوصاً به خوزستان که مرکز هجوم دشمن بود، آمدند و با خود امکانات مردمی را راه انداختند و در منطقه حضور پیدا کردند.
از آنجایی که بیشتر عملیات ما سمت خرمشهر بود و قصد دشمن گرفتن آن بود؛ برادران جهاد اصفهان، از اهواز به طرف خرمشهر حرکت کردند و از این برادران شاید بیشتر از 3-2 نفر زنده نباشند که در بین رزمندگان هستند ولی بیشتر آنها شهید شدند.
کار جهاد روی کدام بخشها متمرکز بود؟
فعالیتهای جهاد تا قبل از عملیات ثامن الائمه سه مرحله بود. موقعی بود که کار جهاد به اصطلاح گرفتن جلوی دشمن بود. در مرحله دیگر، زمانی که دشمن هجوم میآورد و جهاد در مقابل هجوم آنها سدها و موانع ایجاد میکرد و کارهای پزشکی و اقداماتی از این دست انجام میداد. موقعیت دیگر، حالت پدافندی نیروهای ما بود و زمانی که دشمن دیگر نمی توانست حمله کند و کارهایی نظیر سنگرسازیها انجام میشد. بعد هم کارهای عملیاتی کوچکی بود که در قسمتها و محورهای مختلف انجام میشد. از جمله عملیاتهایی که در جبهه سوسنگرد وکرخه نور بود و عملیات دارخوین و عملیاتهای کوچک دیگر تا عملیات ثامن الائمه که شکست حصر آبادان بود. عملیاتی بزرگ که با آن موفقیت زیادی نصیب رزمندگان اسلام شد. کارهایی که جهاد با بسیج نیروهای مردمی کرد و آنها را از روستاها و شهرها حرکت داده بودند و به جبههها آورده بودند، خیلی زیاد است.
بیشتر جهادهایمان از شهرستانهایی بودند که مورد هجوم دشمن قرار گرفته بود. تا پیش از هجوم کارهای اساسی که جهاد کرده بود ساختن موانع و مکان بود. ساختن سایتی بود که در مناطق دست خودمان بود وجلوی هجوم هواپیماهای دشمن را میگرفت یا تعمیرگاههایی بود که با نبودن هیچ نیروی مکانیک وکارگاهی در کل استان و بسته شدن مغازهها ایجاد میشد. همین طور مسأله پزشکی و راه انداختن بیمارستانها از کارهای خیلی مهم در روزهای اولیه جنگ بود که جهاد سهم بسزایی در این رابطه داشت.
در مورد قبل از عملیات ثامن الائمه فرمودید که چند حرکتی بود که نیروهای خودی انجام دادند. در این رابطه اگر ممکن است توضیح بیشتری بدهید. دقیقاٌ چه مناطقی وچه اهدافی در آن قرار داشت؟
تقریباً تا عملیات دارخوین، مسائل سیاسی در مملکت ما بود. بنی صدر لعنتی که چه جنایتها و خیانتهایی نکرد و در این جنگ چه مصیبتهایی وارد نکرد. با رفتن او و حاکمیت جمهوری اسلامی بدست رزمندگان اسلام و نیروهای حزب الله، عملیات دارخوین و بعد از آن عملیات ثامن الائمه و سپس چند عملیات بزرگ وگسترده شد ولی عملیاتهای کوچک دیگری هم بود.
در یک عملیات دشمن روی بهمنشیر پل زده بود و به این طرف رودخانه آمده بود و دیگر ساعتهای آخر ما بود و دشمن فکر میکرد که آبادان در دستش است. اما از همان لحظات جهاد کارهای اساسی را در آن منطقه شروع کرد و بدون داشتن هیچ امکانات، دستگاه مهندسی و ماشین آلات در آن عملیات تعدادی از دستگاههای دشمن را به غنیمت گرفت و با بسیج امکانات بچههای رزمنده دشمن را از بهمنشیر به عقب راندند. تا عملیات ثامن الائمه با همان دستگاههای غنیمت گرفته شده سنگر و خاکریز ساختیم. هر خاکریزی که میبینید؛ هر سنگری که در آبادان میبینید؛ اگر هر کانال و کار مهندسی در آبادان به چشم میخورد؛ از طریق جهاد ساخته شده بود. برادران از همان عملیات ذوالفقاریه شروع به ساخت خاکریز کردند و در مقابل دشمن یک خط پدافندی سخت ایجاد کردند.
بعضی از برادران شبانه میرفتند و دستگاههایی را که جلوی دشمن بود، از دستشان میگرفتند و دستگاه مهندسی را به عقب میآوردند و بعد در آبادان از آن استفاده میشد.
عملیاتهای دیگری هم بود که به دشمن هجوم میآوردند و بعد با انهدام دوباره به عقب برمیگشتند تا موفق ترین عملیاتی که در تپههای شهید مؤذنی بود. معروف بود به تپههای میدان تیر که جهاد در آن عملیات سهم بسزایی داشت.
از برادرانی که آنجا بودند میشود سؤال کرد که چقدر برادران کار کردند. در آن زمین کفی آبادان و با آن غروری که دشمن داشت و به خود اجازه یک لحظه حرکت کردن نیروهای ما به طرف خودش را نمیداد. آن غرور شکسته بود.
امام فرموده بودند که حصر آبادان هرچه زودتر باید شکسته شود و جهاد خودش را سهیم میدانست. با بسیج نیروها از طریق جهادهایی که در خوزستان، اهواز و آبادان بودند، جاده وحدت را در زیر دید آتش دشمن درست کرد که از اساسی ترین کارها بود. یا 5 پل به طول 250 متر بودند که روی رودخانه بهمنشیر ساخته شد و نیروها توانستند جبهه شمالی رودخانه بهمنشیر را از اطراف آبادان ترک کنند.
تعمیرگاههای جهاد بود که در قسمتهای مختلف جبههها مستقر شده بود و در آنجا همه نوع کاری انجام میگرفت.
زمانی در آبادان نیروهای شهید چمران بودند که تمام تدارکات از طریق جهاد انجام میگرفت. در این تعمیرگاهها باتریسازی، آب باتری، تراشکاری، جوشکاری، تانکرسازی میشد و قسمت راهسازی بود در جبهههای مختلف جاده میساخت. مانند جاده وحدت. در جبهههای غرب که عبور از کوهها و کوهسارها و رودخانهها بود جهاد سهم بسزایی در جادههای غرب و زدن خاکریز داشت.
قسمت تدارکات شامل جمعآوری هدایای مردمی بود که در تمام جهادهای استانها و شهرستانها و اکیپها بودند. یا آشپزخانه در تمام جبههها ایجاد شده بود. جهاد آش میپخت و به نیروهای رزمنده میداد. رساندن غذا و تدارکات و مهمات که به خود خط برده میشد و در اختیار نیروها قرار میگرفت.
قسمت دیگری که جهاد در آن کار میکرد، آبرسانی بود. بخش تبلیغات و اعزام روحانیون بود که از مناطق مختلف، شهرستانها و مراکز تبلیغی و حوزهها آنها را به جبههها میآورد و در اختیار رزمندگان میگذاشت. یا توزیع کتاب، نوار کاست، پوستر و وسایل تبلیغاتی به طور کلی در تمام جبههها برعهده جهاد بود.
مطلب جالبی که در همان روزهای اول جنگ خیلی مؤثر بود، در جبهههای آبادان برادران جهاد با بلندگوهایی که لب رودخانه کارون یا جبهههای نزدیک قرار میدادند و با گذاشتن نوار کاستهای عربی و پیامهای عربی دشمن بعثی را ارشاد میکردند و این خیلی در روحیه ارتش عراق مؤثر بود. قسمت پزشکی بود که باز این جهاد سازندگی در این قسمت کارهای خیلی زیادی انجام داد.
ساختن بیمارستانها و اورژانسهای مختلف کمتر از عملیات نبود. البته در قبال شکسته شدن خط مقدم دشمن و این اقدامات شهدای زیادی درحین عملیات از نیروهای جهاد و نیروهایی که از طریق جهاد اعزام شدند، شهید شدند.
آمبولانسها علاوه بر حمل زخمیها خودشان کارهای تبلیغی هم میکردند. از جمله روحانیونی که به لشکر ما اعزام میشدند، در بین نیروهای رزمنده در قسمتهای مختلف به وظیفه خود عمل میکردند. از جمله بستن بلندگوها و ماشینهایی که برای ارشاد و روحیه دادن رزمندگان حرکت میکردند و دشمنان را در حین درگیری جهت تسلیم شدن به نیروهای رزمنده هدایت میکردند. تعمیرگاههای سیار در عملیات سهم بسزایی داشتند.
وقتی خطوط مقدم زیر آتش مستقیم دشمن بود، ماشینآلات مهندسی و ماشینهای سبک و سنگینی که در جبههها کار میکردند و بر اثر ترکش یا مسأله دیگری خراب میشدند؛ در همان منطقه عملیات آنها را تعمیر میکردند و فقط اگر کار عمده بود آن را به عقب اعزام میکردند.
عملیاتها هم که تمام میشد، نیروها به منطقهای که عملیات در آن صورت گرفته بود اعزام میشدند تا کار تکمیل و تعمیر و آماده کردن جادهها را برای پدافند منطقه عملیات و تقویت خاکریزها و قسمتهای پزشکی و تبلیغات انجام دهند. این برجستهترین اقدامات جهاد سازندگی بود.
منبع: ایران
دیدگاه تان را بنویسید