کد خبر: 437976
|
۱۳۹۹/۰۷/۱۹ ۱۰:۴۵:۵۶
| |

حسام حسینی، کارشناس‌ارشد سرمایه‌گذاری گروه مالی فیروزه در یادداشتی نوشت:

نگاهی به آنچه بر ونزوئلا گذشت

مرور اقتصاد ونزوئلا در سال‌های اخیر درواقع مروری بر رنج‌های یک ملت است؛ از فرار بیش از چهار میلیون نفر از کشور گرفته تا کاهش وزن 10 کیلوگرمی ناشی از سوءتغذیه. اقتصاد ونزوئلا اگرچه در سال‌های 1989 و 1996 طعم تورم‌های بالای صد درصد را چشید، اما آنچه پس از سال‌های 2015 رخ داد بسیار فراتر از تجربه‌های پیشین این کشور بود.

نگاهی به آنچه بر ونزوئلا گذشت
کد خبر: 437976
|
۱۳۹۹/۰۷/۱۹ ۱۰:۴۵:۵۶

اعتمادآنلاین| مرور اقتصاد ونزوئلا در سال‌های اخیر درواقع مروری بر رنج‌های یک ملت است؛ از فرار بیش از چهار میلیون نفر از کشور گرفته تا کاهش وزن 10 کیلوگرمی ناشی از سوءتغذیه. اقتصاد ونزوئلا اگرچه در سال‌های 1989 و 1996 طعم تورم‌های بالای صد درصد را چشید، اما آنچه پس از سال‌های 2015 رخ داد بسیار فراتر از تجربه‌های پیشین این کشور بود. در یک تشریح تاریخی آنچه را در ونزوئلا رخ داده ‌است، می‌توان به سه بخش تقسیم کرد:

وابستگی اقتصاد به نفت و بیماری هلندی (1970 تا 2008)


اولین نشانه‌های بروز مشکل به علت این وابستگی در غیاب صرفه‌جویی در هزینه‌های دولت (2009 تا 2013)


کاهش شدید قیمت نفت و تیر خلاص بر اقتصاد ونزوئلا (2014 تاکنون).


اکتشاف و تولید نفت در ونزوئلا در اوایل دهه 70 میلادی تا بیش از 40 درصد اقتصاد این کشور را وابسته به نفت کرد. این وابستگی پس از آن عمدتا حدود 20 تا 45 درصد در نوسان بود و از اوایل سال 2000 تا قبل از بحران 2008 رشد فزاینده نفت، درآمدهای سرشار نفتی را به این کشور روانه کرد تا عملا اقتصاد این کشور دچار بیماری هلندی ناشی از صادرات منابع طبیعی و به نوعی ارزانی مصنوعی واردات شود. با وقوع بحران 2008 اولین شوک‌های جدی بر درآمدهای ارزی این کشور نمایان شد، اما جبران درآمدهای ارزی به جای صرفه‌جویی در هزینه‌های دولت با انتشار بیشتر اوراق بدهی همراه بود؛ به نحوی که از سال 2008 تا 2013 بدهی دولت از 20درصد GDP به بیش از 70درصد GDP رسید. در همین فضا اصرار دولت بر نرخ‌های رسمی ارز و ایجاد فاصله بین نرخ بازار سیاه ارز و نرخ‌های رسمی سبب افزایش تقاضا برای هرآنچه از ارز رسمی سهم می‌برد، می‌شود.

در فاصله سال‌های 2009 تا نیمه 2013 نرخ تورم در محدوده کمتر از 40درصد حفظ می‌شود اما نرخ دلار در بازار سیاه در همین فاصله زمانی رشد حدود 10 برابری می‌کند. این به‌خوبی نشان می‌دهد اگرچه نرخ غیررسمی دلار رشد فزاینده‌ای داشته ‌است، اما هنوز انکار دولت از نرخ‌های غیررسمی و اصرار بر پرداخت سوبسید با ارز ارزان‌قیمت سبب حفظ شکننده تورم در این سال‌ها شده ‌است. نکته جالب اینکه اکثر دارایی‌ها نیز در همین بازه زمانی با بازده دلاری همراه بوده‌اند به‌طوری که بورس ونزوئلا با بازده‌های دلاری قابل نیز همراه بوده‌ است.1 اما شرایط کم‌کم از اواخر سال 2013 تغییر می‌کند؛ دیگر دولت قادر نیست فاصله قابل توجه نرخ رسمی و غیررسمی را پوشش دهد و هم‌زمان نرخ بهره حقیقی نیز اعداد منفی تاریخی را تجربه می‌کند. در شرایطی که رشد نقدینگی نیز در نزدیکی سقف‌های تاریخی خود به سر می‌برد و قیمت دلار نیز ملتهب است.

در این شرایط تصمیمات نسبتا انقباضی تلاش می‌کند اقتصادی را که در حال خروج از ریل است، اندکی به ثبات برگرداند. اما این تلاش‌ها با سقوط مجدد قیمت نفت در سال 2014 تمام تلاش‌های انقباضی را بر باد می‌دهد؛ به‌طوری که سقوط جدی درآمدهای نفتی این کشور با سقوط قیمت نفت عملا تیرخلاص را بر اقتصاد ونزوئلا می‌زند. رشد تورم و رشد نقدینگی (که خود معلول چاپ پول‌های ناشی از پولی‌سازی کسری بودجه دولت بوده ‌است) از سقف‌های تاریخی خود عبور می‌کند و اقتصاد ونزوئلا با کاهش قدرت خرید خانوار، حالا با کاهش مصرف کم‌کم طعم رشد اقتصادی منفی نیز می‌چشد.

عدم تشکیل سرمایه ثابت سبب کوچک‌شدن صنایع می‌شود طوری که تعداد شرکت‌های صنعتی در فاصله 20 ساله یک‌سوم می‌شود و بسیاری از صنایع با مواد اولیه وارداتی گران، دیگر قادر به ادامه فعالیت نبودند. اختلالات تولید و تحریم‌های وضع‌شده در صنعت نفت نیز سبب کاهش شدید تولید نفت از سه میلیون به نیم‌میلیون بشکه می‌شود و بدین ترتیب اقتصاد این کشور در یک فروپاشی تدریجی با تحمل تورم‌های چند میلیون درصدی و رشد اقتصادی منفی پیاپی، هم‌اکنون حدود یک‌چهارم اوج خود برآورد می‌شود.

مهم‌ترین نکته‌ای که در بررسی ونزوئلا به چشم می‌خورد، آن است که می‌توان گفت چاپ پول بدون پشتوانه در ابتدا به عنوان علت رخ نمی‌دهد بلکه اقتصاد این کشور ابتدا دچار رشدهای عجیب و غریب ارز و پس از آن تورم بیش از صد درصدی می‌شود و نهایتا به چاپ پول‌های بدون پشتوانه‌ای تن داده می‌شود که خود مجددا تشدیدکننده شرایط تورمی است و عملا اقتصاد در یک چرخه باطل تورم و چاپ پول گرفتار می‌شود.

آنچه این روزها در اقتصاد ایران، رئیس بانک مرکزی در برابر متقاضیان برداشت از صندوق توسعه ملی ایستاده ‌است، درحقیقیت ایستادن از نرفتن به ورطه تورم‌های بزرگ است؛ چراکه اولین نتیجه تسلیم‌شدن در برابر تقاضای چنین منابعی (که در شرایط فعلی پشتوانه ارزی ندارد) به معنی تسلیم‌شدن کشور به سمت رفتن به تورم‌های بزرگ خواهد بود.

منبع: شرق

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها