مجید اعزازی در یاداشتی نوشت:
تکرار تجربه ناموفق کلانشهرها
1-نتایج حاصل از کند و کاو در آمار تحولات شاخصهای عمده اقتصادی در بهار سال جاری نشان میدهد که رشد ارتفاع شهرهای متوسط و کوچک ایران از رشد ارتفاع کلانشهرها سبقت گرفته است
اعتمادآنلاین| 1-نتایج حاصل از کند و کاو در آمار تحولات شاخصهای عمده اقتصادی در بهار سال جاری نشان میدهد که رشد ارتفاع شهرهای متوسط و کوچک ایران از رشد ارتفاع کلانشهرها سبقت گرفته است که به معنی ورود قیمت زمین این شهرها به محدوده حبابی و همچنین افزایش فزاینده جمعیت در این شهرها است. روند رشد تعداد پروانههای ساختمانی و همچنین سطح زیربنا در آنها نشان میدهد که از سال 95 تا اول تابستان سال جاری سهم پروانههای ساختمانی صادره در شهرهای متوسط و کوچک کشور (به استثنای تهران و کلانشهرها) حدود سه چهارم کل پروانههای صادره کشور و سهم سطح زیربنا در آنها بیش از نیمی از سطح زیربنای پیشبینی شده در کل مناطق شهری کشور بوده است. رشد شهرنشینی اما پدیده تازهای نیست اما با توجه به آمارهای موجود به نظر میرسد که جمعیت پذیری تهران و کلانشهرهای کشور با توجه به مخاطرات این شهرها و همچنین ظرفیتهای زیستی آنها به نقطه پایانی خود نزدیک شده است و حالا نوبت رشد شهرهای متوسط و کوچک فرارسیده است. روند شهرنشینی بر مبنای سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن 1395-1335 بیانگر رشد شتابان شهر نشینی در کشور است
چنانکه سهم جمعیت شهرنشین کشور طی روندی مستمر از 31.4 درصد در سال 1335 به 74 درصد کل جمعیت کشور در سال 1395 رسیده است که بیش از هر چیز متاثر از رشد و افزایش جمعیت کشور و نیز جریان مداوم مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری است.
2- شهرنشینی الزاما پدیدهای مثبت یا منفی نیست، همانطور که زندگی درمناطق روستایی با توجه به تکنولوژیهای ارتباطی دیگر نه تنها منفی به شمار نمیرود که به لحاظ آب و هوای سالم و محیط زیست طبیعی مثبت نیز تلقی میشود. اما شهرنشینی اقتضائاتی دارد که منجر به تغییر مختصات زندگی فردی، خانوار و جامعه میشود. مناسبات شهر مبتنی بر اقتصاد و تولید صنعتی است. همانطور که مناسبات اقتصادی- اجتماعی در روستا مبتنی بر تولید کشاورزی و دامپروری و صنایع وابسته به این دو است. در این حال، مشاهدات و بررسیها حاکی از این است که رشد شهرنشینی در کشور بیش از اینکه وامدار رشد تولید و صنعت باشد، ناشی از توزیع رانت است که به قیمت کوچک شدن یا حتی از بین رفتن مناطق روستایی و به عبارت دیگر، فضاهای مناسب تولید محصولات کشاورزی، دامی و صنایع وابسته به آنها است. پس از نفت و گاز و فولاد، مهمترین صنعت کشور، صنعت خودروسازی است که طی چهار دهه اخیر برای سرپا ماندن این صنعت هزینههای زیادی صورت گرفته است. حال و روز این صنعت و سایر صنایع در کشور ما نشان میدهد که شهرنشینی در کشور از پایه مستحکمی برخوردار نیست. به عنوان مثال، بر اساس اعلام مسوولان گمرک ایران، در سال گذشته 1300 دستگاه خودرو به ارزش بیش از 5.7 میلیون دلار صادرات از کشور صادر شده است. این در حالی است که در سال 2019 در مجموع 758.4 میلیارد دلار خودرو در جهان صادر شده است و بدین ترتیب، خودرو دومین محصول با ارزش صادراتی در جهان بوده است.
کشورهای اروپایی با سهم 54.6 درصدی (معادل 414.4 میلیارد دلار) بیشترین سهم را از صادرات خودرو در جهان تا پایان سال 2019 داشتهاند. آسیا با 24 درصد و امریکای شمالی با 19.3 درصد در ردههای بعدی قرار دارند. از سوی دیگر اما سهم کشورهای آفریقایی از صادرات خودرو تنها 1.3 درصد و امریکای لاتین تنها 0.7 درصد بوده است. کشورهای آلمان، ژاپن، امریکا، مکزیک و کره جنوبی به ترتیب 5 کشور برتر صادرکننده خودرو به ارزش دهها میلیارد دلار بودهاند. از سوی دیگر، در یکی دو سال گذشته با جهش نرخ ارز، شاهد رشد صادرات محصولات کشاورزی و دامی به کشورهای همسایه بودیم بهطوری که باعث جهش قیمت این محصولات در داخل هم شد و به نوعی زلف این محصولات هم به دلار گره خورد.
3-نتیجه اینکه دگردیسی در ساختمان سازی در شهرهای متوسط و کوچک (بدون اینکه معضل خانهدار شدن تسکین یابد) و در پی آن تغییر در بافت جمعیتی ایران درست برخلاف نیازها و کارکردهای جامعه در جریان است و شاهد نوعی زندگی مصرفی و به ظاهر صنعتی یا شبه صنعتی در شهرهای کشور هستیم که نیازمند غذا (محصولات کشاورزی و دامی) است اما علی رغم ظرفیتهایی همچون دشتهای حاصلخیز و زمینهای پهناور مناسب کشاورزی و دامپروری و نیروهای تحصیلکرده در رشتههای مرتبط نه تنها نمیتواند به قیمتهای مناسب گوشت و مرغ و تخم مرغ خود را تامین کند که اگر هوس صادرات این محصولات را هم داشته باشد با کمبود و غلیان قیمت آنها مواجه میشود.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید