آلبرت بغزیان در یادداشتی نوشت:
گفتمان مناسب برای رشد
هر حرکت اقتصادی معقولی نیازمند گفتمانسازی و استفاده از رویکردهای کلامی مناسب است. اهمیت گفتمانسازی در حوزه اقتصادی به اندازهای کلیدی است که برخی از اساتید علوم اقتصادی معتقدند بدون گفتمانسازی مناسب، حتی راهبردهای درست اقتصادی نیز به سرانجام نخواهند رسید.
اعتمادآنلاین| هر حرکت اقتصادی معقولی نیازمند گفتمانسازی و استفاده از رویکردهای کلامی مناسب است. اهمیت گفتمانسازی در حوزه اقتصادی به اندازهای کلیدی است که برخی از اساتید علوم اقتصادی معتقدند بدون گفتمانسازی مناسب، حتی راهبردهای درست اقتصادی نیز به سرانجام نخواهند رسید. معاون اقتصادی رییسجمهوری اعلام کردند که بعد از تحولات اخیر و برداشته شدن تحریمها، اقتصاد ایران دورهای از جهش در رشد اقتصادی پایدار را تجربه خواهد کرد.
معتقدم اظهارنظرهای غیرکارشناسی، احساسی و هیجانی یکی از مشکلات ریشهای اقتصاد ایران است. تعجب میکنم که برخی مسوولان اقتصادی متوجه اهمیت اظهارنظرهای کارشناسی در اقتصاد نیستند. البته حل مشکل تحریمها اتفاق خوبی است و اثرات مثبتی در شاخصهای اقتصادی خواهد داشت، اما بر اساس اعلام نظر اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی، ریشه اصلی مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و فاصله بعید اقتصاد ایران با توسعه پاید ار، مشکلاتی است که در حوزه مدیریت داخلی و نظام تصمیمسازیهای کلان اقتصادی وجود دارد.
البته بهبود مناسبات با جهان پیرامونی اثرات خاص خود را خواهد داشت اما شاهکلید حل مشکلات اقتصادی در داخل است. تا زمانی که نظامات اقتصادی کشور در مسیر بهبود و اصلاح قرار نگیرد رشد اقتصادی مورد نظر محقق نخواهد شد. بررسی محتوایی مسیر توسعه کشورهای مختلف نشان میدهد که هیچ ساختاری بدون رشد تولید نتوانسته دستاوردهای توسعهای مورد نظر خود را کسب کند.
کارشناسان رشد تولید را پیشزمینه توسعه ارزیابی کردهاند، من از مسوولان تصمیمساز اقتصادی کشور در دولت و مجلس میپرسم، کدام برنامهریزی اساسی را برای بهبود وضعیت تولید کشور در دستور کار قرار دادهاند؟ از مشکلات نهادههای دامی گرفته تا فرآیند انتقال تکنولوژی به کشور. کلمات، هم بار معنایی دارند، هم تعهد ایجاد میکند و هم انتظارات عمومی جامعه را دستخوش تغییر میکند . وقتی مسوول ردبالای اقتصادی کشور میگویند که بعد از تحریمها، جهش اقتصادی پایداری را در کشور تجربه خواهیم کرد، این اظهارنظر باید همراه با ضمانت اجرایی طرح شود.
وقتی که تحریمها برداشته شد و جهش در رشد اقتصادی محقق نشد، این اعتماد عمومی جامعه است که نسبت به اظهارنظرهای اقتصادی مسوولان خدشهدار میشود. بررسی نحوه کنشگری روسای بانک مرکزی و سایر مسوولان اقتصادی در کشورهای توسعه نشان میدهد که مسوولان اقتصادی در این کشورها تنها در خصوص مواردی که وقوع آنها قطعی است صحبت میکنند و کمتر مسوول اقتصادی متخصصی را در عرصه جهانی پیدا میکنید که بدون دلیل و بدون سند درباره چشمانداز آینده یک چنین پیش بینیهایی داشته باشد. متولی بانک مرکزی در پیشروترین اقتصادها جهان روبه روی مخاطب میایستد و مثلا میگوید که نرخ بهره صفر درصد شده است. تورم منفی است و... این در حالی است که مسوولان اقتصادی کشور ما مدام در حال پیشبینی وضعیت آینده بازارها هستند.می گویند قیمت تخممرغ کاهش پیدا خواهد کرد. مردم خسته شدهاند از این «خواهد آمد»ها. مسوولان اقتصادی، نخست باید قیمتها را مهار کنند، بعد در رسانهها اعلام کنند، قیمت مرغ «پایین آمد.» وظیفه تحلیل، ارزیابی و پیشبینی دورنمای بازارها به عهده تحلیلگران و متخصصان اقتصادی است، نه وظیفه رییس کل بانک مرکزی، معاون اقتصادی یا هر مسوول دیگری. در نمونهای دیگر، مسوول اقتصادی کشور میگوید تولید خودرو در کشور جهش در تولید را داشته است. بعد بررسی میکنید، میبینید که مثلا تولید خودرو از 1میلیون به 300هزار دستگاه رسیده است.
این فعل و انفعال که اسمش جهش در تولید یا جهش در رشد نیست. اسمش رکود است. مدیر اقتصادی کشور باید صادقانه و شفاف به مردم بگوید که برای حل مشکلات نیازمند مشارکت همه گروهها هستیم تا وضعیت اقتصاد را از رکود فعلی خارجی کنیم و به سمت کرانهها رونق رهنمون کنیم. نه اینکه به گونهای اظهارنظر کند که مردم تصور کنند بلافاصله پس از پایان تحریمها مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور باید حل شود. وقتی تحریمها پایان گرفت، اما اقتصاد و معیشت کشور بهبود اساسی پیدا نکرد، مردم سرخورده خواهند شد و احساس شکست و ناکامی را تجربه خواهند کرد. بنابراین معتقدم همزمان با بهبود مناسبات ارتباطی و اقتصادی ایران باید گفتمان معقولی نیز برای احصای مجموعه ظرفیتهای اقتصادی کشور به کار گرفته شوند تا مبتنی بر این گفتمان، روند خروج از رکود و حرکت به سمت رونق عینی شود.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید