بهمن آرمان در یادداشتی نوشت:
اقتصاد بدون مرز
معمولا هر سال در روز دانشجو یک سری اظهارات کلیشهای و تکراری در خصوص این روز مطرح میشود، اما هرگز شاهد یک آسیبشناسی جدی در خصوص چالشهای پیش روی مسائل آکادمیک و راهکارهای ارتقای سطح کلی دانشجویان کشور در بخشهای مختلف نیستیم.
اعتمادآنلاین| معمولا هر سال در روز دانشجو یک سری اظهارات کلیشهای و تکراری در خصوص این روز مطرح میشود، اما هرگز شاهد یک آسیبشناسی جدی در خصوص چالشهای پیش روی مسائل آکادمیک و راهکارهای ارتقای سطح کلی دانشجویان کشور در بخشهای مختلف نیستیم. اقتصاد از جمله حوزههای است که در یک دستهبندی اشتباه در زمره علوم انسانی قرار میگیرد. در حالی که علوم اقتصادی پیوندی نزدیک و ناگسستنی با علوم عینی مثل ریاضی، فیزیک و... دارد.
استفاده از ریاضیات در اقتصاد امروز به اندازهای گسترش پیدا کرده است که تصور اقتصاد بدون مفاهیم مرتبط با ریاضی و سایر علوم بنیادین ممکن نیست. این دستهبندیهای غیرضروری نهتنها کمکی به ارتقای علم اقتصاد در کشور نکرده است بلکه در اغلب موارد باعث بروز مشکلات عدیدهای در اقتصاد شده است.
باید بدانیم اساسا علم هیچ حد و مرزی ندارد و نمیتوان علوم را دستهبندی و طبقهبندی کرد. اساسا علم فرایند سیالی است که مبتنی بر نیازهای بشری در فضای فکری و علمی جامعه متبلور میشود و نمیتوان آن را با یک چنین دستهبندیهایی محدود کرد. ذات علم نیازمند محیط پویایی است که در بستر آن بتوان آگاهی و دانش را رسوب داد. این در حالی است که در ایران تلاش زیادی میشود تا علم اقتصاد را به اقتصاد اسلامی و اقتصاد غیر اسلامی طبقهبندی کنند. همانطور که اشاره کردم یک چنین دستهبندیهایی در علوم از اساس اشتباه است.
مگر اقتصاد مسیحی، اقتصاد یهودی یا اقتصاد بودایی داریم که رشتهای ذیل عنوان اقتصاد اسلامی تعریف و ایجاد شود؟ یک چنین نگرشهایی به مقولههای آکادمیک علم اقتصاد باعث شده ارتباط فعال دانشجویان ایرانی با جریان سیال علمی بینالمللی دچار محدودیت و انسداد شود. وقتی اقتصاد به اقتصاد اسلامی و غیراسلامی تقسیم شود، ملزومات علوم اقتصادی غربی مثل زبان انگلیسی و نیز مورد توجه قرار نمیگیرد. مجموعه این نگرشهای اشتباه باعث شده تا سطح کیفی دانشجویان علوم اقتصادی به نسبت نسلهای قبلی دانشآموختگان این رشته تنزل پیدا کند. متاسفانه امروز فارغالتحصیلان علم اقتصاد در کشورمان دچار مشکلات فراوانی هستند. یکی از نمونههای عینی این مشکلات مساله زبان انگلیسی است که متاسفانه دانشآموختگان رشتههای مختلف از جمله رشته اقتصاد از فقدان آن رنج میبرند. امروز زبان انگلیسی زبان بینالمللی برای تبادل افکار و نظریات است. این در حالی است که عدم توجه به این ضرورت اساسی ارتباط دانشجویان ایرانی با محافل کادمیک علم اقتصاد را محدود کرده است.
بدون بحث و تبادل نظر با اساتید، نظریه پردازان و دانشجویان سایر کشورها، مشخص است که سطح کیفی دانشجویان علوم اقتصادی ارتقای چشمگیری نخواهد داشت. اینگونه است که متاسفانه هیچ اثری از نام دانشگاههای ایرانی در بین 100دانشگاه برتر منطقه هم به چشم نمیخورد. این در حالی است که در گذشته ردپای دانشگاههای ایرانی در میان 100انشگاه برتر جهان نیز پیدا بود. بخش مهمی از این تنزل ناشی از رویکردهای اشتباهی است که تصمیمسازان ایرانی در خصوص دستهبندیهای علمی ترتیب میدهند. ذات مباحث علمی با محدودیت و دستهبندی همخوانی ندارد. هرچند علم اقتصاد در دوران پسارونسانس تا حد زیادی تحت تاثیر نظریهپردازان غربی علم اقتصاد مثل آدام اسمیت، ریکاردو و... قرار داشته، اما نمیتوان علم اقتصاد را به علم غربی و غیر غربی یا اسلامی تفکیک کرد.
مشکل دانشآموختگان علوم اقتصادی زمانی جدیتر میشود که بدانیم دانشجویان مستعد معمولا جذب دانشگاههای خارجی میشوند و برخی افرادی که شایستگی خاصی در علم اقتصاد ندارند، به مراکز حساس تصمیمسازیهای اقتصادی در دولت، مجلس و... راه پیدا میکنند. این ترتیبات اشتباه که از دوران دانشجویی آغاز میشود و تا برهههای بعدی تداوم دارد، باعث شده تا رویکردهای کلی اقتصاد ایران مبتنی بر یک الگوی مشخص علمی، کارشناسی و منطقی شکل نگیرد و ملغمهای از دیدگاههای مختلف را در روند تصمیمسازیهای کلی اقتصادی کشورمان جریان داشته باشد. این در حالی است که مسیر توسعه در کشورهای مختلف نشان میدهد که اصل بنیادین و ابتدایی برای دستیابی به امر توسعه، بهرهمندی از یک الگوی علمی و قوام یافته که مورد توافق بخشهای مختلف تصمیمساز و بدونه کارشناسی کشور قرار گرفته باشد، ضروری است.
به نظرم روز دانشجو فرصتی است برای یادآوری این واقعیت که اقتصاد ایران برای رشد، پیشرفت و ترقی ابتدا باید فرایند گردش علمی در دانشگاههای اقتصاد را ساماندهی کند تا با ایجاد یک چرخه علمی از دانشگاه تا مراکز تصمیمسازی و فضای تولید و... مطالبات مردم در حوزه اقتصاد محقق شود. بدون این مکانیسم سامان یافته متاسفانه نمیتوان به اهداف از پیش تعیین شده در توسعه دست پیدا کرد. نباید فراموش کرد گاهی اوقات یک چهره آکادمیک و متخصص در اقتصاد میتواند تاثیرات شگرفی در رشد و توسعه جوامع بردارد و در نقطه مقابل وجود یک فرد غیرمتخصص در بخشهای کلیدی تصمیمسازیهای اقتصادی میتواند تبعات خطرناکی در اقتصاد و معیشت مردم داشته باشد.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید