کد خبر: 473342
|
۱۴۰۰/۰۱/۰۵ ۱۸:۰۰:۰۰
| |

رضا اردکانیان، وزیر نیرو:

یکی از اصول حکمرانی خوب و پایدار و اصل پایه‌ای آن «اخلاق‌مداری» است/ بیش از هر چیز باید با شاخص تداوم کارهای خوبی که انجام دادیم ارزیابی شویم/ اینکه قرار باشد همه چیز توسط ما اصلاح و درست شود قطعاً واقع‌بینانه نیست/ می‌توانیم با تقویت گفت‌وگو با مردم و مص

رضا اردکانیان، وزیر نیرو، گفت: اعتقاد دارم ما بیش از هر چیز با شاخص تداومِ کارهای خوبی که انجام دادیم باید ارزیابی شویم. یعنی من باید از روز اول حواسم به این نکته می‌بود که چه کارهایی را آغاز کنم و چگونه انجام بدهم که به مرور وابستگی تداوم آن کارها به حضور فیزیکی من کمتر و کمتر بشود.

حجم ویدیو: 29.61M | مدت زمان ویدیو: 00:13:15 دانلود ویدیو
کد خبر: 473342
|
۱۴۰۰/۰۱/۰۵ ۱۸:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| رضا اردکانیان، وزیر نیرو، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد دولت مدرن و دولتداری در ایران را در صد سال اخیر آسیب‌شناسی کرده است. او در بخشی از این گفت‌وگو از انتخابات 1400 هم صحبت کرده و در خصوص خودش تاکید می‌کند که امسال با پایان مسئولیتش در دولت، ساکن طبقه چهارم دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی ‌شریف خواهد شد. بخش‌هایی از این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

*به صد سال تجربه خودمان که نگاه می‌کنیم دو ضعف عمده را به شکل حاد در ساختار اداری و حکمرانی سیستم اداری‌‌مان می‌بینیم؛ یکی فقدان سازوکارهای کافی برای کار بین‌بخشی و دیگری سیستم‌های شدیدا متمرکز است که این سیستم برای اداره کشور ایجاد هزینه کرده است.

*یکی از اصول حکمرانی خوب و پایدار و اصل پایه‌ای آن، «اخلاق‌مداری» است. ما باید بپذیریم که در هر حرفه و صنفی باید اصول اخلاقی حاکم بر آن حرفه و آن صنف را تدوین کنیم و به آن پایبند بمانیم، اگر در مجموع یک جامعه اخلاقی نشویم قطعا آن پایداری و آن خوبی حاصل عمر ما نخواهد بود. ما به این اصل خیلی نیاز داریم. اصل دوم «پایبندی به قانون» است. قانون را هم خیلی فراتر از ابلاغ قوانین موضوعه، بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها ببینیم و بپذیریم قانون هویت دارد. ما فارغ از همه تفاوت‌ها باید به صورت برابر در تبعیت محض و کامل از قانون باشیم. اصل سوم با فرض اینکه به اصل اول و دوم پرداخته‌ باشیم، چه برای اداره امور آب، انرژی و چه غیر از آن، اصل «شایسته‌گزینی» است. ما باید باکفایت‌ترین منابع انسانی‌مان را متصدی امور کنیم. باید هر قیدی، هر بندی، هر برچسبی، هر دسته‌بندی‌ای که به نفع انتخاب و به‌کارگیری شایسته‌ترین‌ها نباشد را کنار بگذاریم. اصل چهارم «تمرکززدایی» و اصل پنجم هم «توسعه سازوکارهای بین‌بخشی» است.

*تجربه نشان داده است که اگر سراغ روش‌هایی برویم که مساله را تماما حل نمی‌کند، ولی زمان را از ما می‌گیرد، کار درستی نیست، ما قطعا می‌توانیم با تقویت گفت‌وگو با مردم و مصرف‌کنندگان مصرف انرژی را در کشور اصلاح بکنیم و مقدمه آن تقویت این موضوع در سازمان و ساختار ما است. الان درصد بالایی از انرژی گاز در بخش خانگی مصرف می‌شود.

*اگر وزیر یا مسئولی کارش را درست انجام داده باشد، قاعدتا باید این نگرانی خیلی زیاد نباشد، چون اعتقاد دارم ما بیش از هر چیز با شاخص تداومِ کارهای خوبی که انجام دادیم باید ارزیابی شویم. یعنی من باید از روز اول حواسم به این نکته می‌بود که چه کارهایی را آغاز کنم و چگونه انجام بدهم که به مرور وابستگی تداوم آن کارها به حضور فیزیکی من کمتر و کمتر بشود.

*[چهار سال] می‌تواند زمان کمی باشد، اگر کارهایی که ما شروع کردیم فرآیندهای مثلا 8 ساله و 10 ساله بوده باشد، می‌تواند زمان کافی باشد، اگر ما از ابتدا به قید محدود بودن دوره 4 ساله توجه داشته باشیم و توجه می‌کردیم.

*متاسفانه ما گرفتار یک نگاهِ‌ کاملا متفاوت به دولت بوده و تا حدودی هستیم. یک نگاه این است که دولت جایی است که بهترین نیروهای کشور برای خدمت کردن به مردم با کمترین هزینه در کمترین زمان با بالاترین بهره‌وری ورود پیدا کنند. نگاه دیگر اینکه دولت، یک اتوبوس در حال حرکتی است که شما برای اینکه خودتان را از نقطه A به نقطه B برسانید، یک طوری باید سوار آن شوید. با بلیت‌، بی‌بلیت، روی صندلی، آویزان به پنجره؛ این دو نگاه کاملا‌ متفاوت است. ما واقعا نباید دولت را از نیروهایی پر کنیم که شایستگی‌ها و استعدادهای این نیروها در جاهای دیگری قابل عرضه و بروز است. دولت باید بهترین و شایسته‌ترین نیروهای کشور را داشته باشد. سیستم فراخوان عمومی که گذاشتیم آمد جایگزین چه سیستمی شد؟

*در داخل وزارت نیرو مدیر ما صبح که سر کار می‌آمد درصد قابل ملاحظه‌ای از فکر و ذهن و دغدغه و مشغله‌اش باید این‌گونه می‌بود که عواملی که دخیل بوده‌اند تا من معرفی شوم و این پست را بگیرم، آیا آن عوامل الان از عملکرد من راضی هستند یا نه؟ این تصمیم کارشناسی که من امروز می‌خواهم بگیرم از منظر آن عوامل و آن نیروها چگونه ارزیابی می‌شود؟ و بعد کسانی که می‌خواستند در عرصه بالاتری خدمت بکنند، باید مدام فکر می‌کردند از چه طریقی؟ از چه واسطه‌ای و با چه ارتباطی خودشان را به مقامات ارشد وزارتخانه و وزیر معرفی بکنند؟ جزو اولین کارهایی که کردم این بود که این مسیر را قطع کردم. گفتم همه پست‌ها از معاونت وزیر نیرو تا مدیران در استان‌ها، همه را به اعلان عمومی می‌گذاریم و می‌دانم این حرکت هم تا بیاید در شکل کاملش پیاده شود زمان نیاز دارد ولی اصولش را برقرار کردیم.

*وقت بسیار زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را که درگیر این مسائل می‌شدند و محل مراجعه افراد مختلف در استان‌ها و شهرستان‌ها برای معرفی شدند و معرفی کرده بودند از این طریق صرفه‌جویی کردیم و آنها می‌توانستند به کارهای دیگر موکلان خودشان برسند. اطمینانی ایجاد کردیم که جوانان شایسته ما که الان دارند در دانشگاه درس می‌خوانند احساس کنند حداقل مسیر بازی وجود دارد و حتما نباید پدر ایشان با یک مقام ارشدی آشنا باشد یا خود ایشان یک ارتباطی داشته باشد والا باید به فکر این برود که من چگونه می‌توانم یک پذیرش بگیرم یا یک شغلی برای خودم دست و پا کنم و اگر این ارتباطات را ندارم پس به آب و آتش بزنم تا به یک جای دیگری خارج از این سرزمین بروم؟

*همان‌طورکه اشاره کردم به 5 اصل باور دارم اولی پایبندی به اخلاق حرفه‌ای است. یکی از جلوه‌هایش را این می‌دانم، با خودم و رسانه‌ها قرار گذاشتم موضوعی که یک‌بار پاسخ بدهم و دادم دوباره به آن نپردازیم همان روز 21 مهر ماه هم من عرض کردم که در این مساله خاص، اولین‌باری است که مورد سوال یک رسانه قرار گرفته‌ام و آخرین‌باری است که پاسخ می‌دهم به این معنا که هر بار دیگر اگر احیانا مورد سوال قرار گرفتم به این پاسخ مفصل رجوع می‌دهم، پاسخ مفصلی به این مساله دادم که روزنامه شما چاپ کردند و در سایت وزارت نیرو در دسترس است.

*سال دیگر در پایان این مسئولیت، ساکن طبقه چهارم دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی ‌شریف هستم.

*من باید 20 سال پیش، سال 1380 مسوولیت وزارت را قبول می‌کردم. زمانی که وزیر محترم وقت به عدم ادامه در دوره دوم دولت جناب آقای خاتمی اصرار داشتند و رییس محترم دولت خواسته بودند یکی از ما قبول مسوولیت کنیم و من نپذیرفتم. اگر نفس وزیر شدن مقصد بود و من مسیر را این‌گونه فقط می‌دیدم که باید بیاییم وزیر بشویم و بعد از مقام وزارت به پله بالاتر برویم، باید آن موقع دنبال می‌کردم و هیچ‌وقت این‌گونه کار را ندیده‌ام. همیشه ضرورت‌ها برایم تعیین‌تکلیف کرده‌اند.

**مشروح این گفت‌وگو را اینجا بخوانیم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها