مصطفی صفاری در یادداشتی نوشت:
هدایت نقدینگی به بازارسرمایه
از نظر بنده نرخ بهره بالای بانکی بلای جان اقتصاد و کشور شده و سلسه مراتب را طوری تعیین کردهایم که به افراد بیکار هم پاداش میدهیم. متاسفانه گروهی از افراد به دنبال فریز کردن پول در بانکها هستند اما بازار ارز مانند دیگر بازارها عرضه و تقاضا دارد و این تقاضا از سه قسمت تشکیل شده است؛ نخست تقاضای کالا و خدمات که ممکن است رسمی یا غیر رسمی باشد، دوم تقاضای خروج ارز و سرمایه از کشور و سوم تقاضای سوداگری و سفتهبازی است.
اعتمادآنلاین| از نظر بنده نرخ بهره بالای بانکی بلای جان اقتصاد و کشور شده و سلسه مراتب را طوری تعیین کردهایم که به افراد بیکار هم پاداش میدهیم. متاسفانه گروهی از افراد به دنبال فریز کردن پول در بانکها هستند اما بازار ارز مانند دیگر بازارها عرضه و تقاضا دارد و این تقاضا از سه قسمت تشکیل شده است؛ نخست تقاضای کالا و خدمات که ممکن است رسمی یا غیر رسمی باشد، دوم تقاضای خروج ارز و سرمایه از کشور و سوم تقاضای سوداگری و سفتهبازی است.
به گزارش تعادل، زمانی که تورم در کشور به وجود میآید تقاضا به سمت خرید ارز و نگهداری شخصی آن تغییر میکند؛ بهطوری که سال گذشته هم با چنین تقاضایی مواجه بودیم اما امسال رویه برعکس است؛ میزان تقاضا به حداقل رسیده و در عوض عرضهها تقویت شدهاند.عرضه ارز یا صادرات کالا و خدمات است یا ورود سرمایه. با این وضعیت تحریم، ورود سرمایه بسیار کم است و صادرات هم در بخش صادرات غیر نفتی انجام میشود؛ یعنی بخش اندکی صادرات نفت وجود دارد که آن هم فقط نیاز کالاهای اساسی را پوشش میدهد.
سال گذشته 34 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی و 35 میلیارد دلار واردات داشتیم؛ حدود 80 میلیارد دلار ذخایر ارزی کشورمان در سایر کشورها به صورت قفل شده وجود دارد که اجازه دسترسی به آن را نداریم و اگر برجام به سرانجام مثبتی برسد و این ذخایر به کشور تزریق شود قطعا عرضه ارز تقویت خواهد شد.اگر تاکنون توانستیم در این تحریمهای کمرشکن وضعیت پایداری داشته باشیم به علت افزایش نرخ ارز بود که باعث شد صادرات غیر نفتی را پوشش دهیم. برجام چه به نتیجه برسد و چه نرسد نباید دخالتی در تعیین و کنترل نرخ ارز وجود داشته باشد؛ اگر تعاملات بینالمللی از سر گرفته شود قیمت دلار به ثبات خواهد رسید و اگر نه باید اجازه دهیم نرخ دلار همسو با نرخ تورم نوسان کند.از نظربنده کف قیمت ارز 20 هزار تومان و سقف آن را در بدبینانهترین حالت 30 هزار تومان است.
به عقیده من نرخ ارز در حوالی22 هزار تومان باقی میماند، به همین علت اثر این نوسان در بازار سرمایه بسیار کمرنگ است؛ چون سال گذشته شرکتها با دلار 15 هزار تومانی محصولات خود را صادر میکردند و امسال با دلار 24 هزار تومانی، بنابراین اگر قصد حفظ صادرات را داریم کاهش این نرخ معنی ندارد.ما جزو کشورهایی هستیم که بالاترین نرخ سود بانکی را پرداخت میکنیم و عملا به فردی هم که مشغول به کار نمیشود، جایزه میدهیم؛ در صورتی که مقام معظم رهبری امسال را سال تولید، مانعزداییها و پشتیبانیها نامگذاری کردند و با توجه به این شعار باید نرخ بهره را به حدود 10 درصد برسانیم و بگوییم هر فردی که مشغول به کار نیست، سودی هم کسب نمیکند. نرخ بهره، قیمت پول است. یعنی هر چه نرخ بهره کاهش یابد سرمایهگذاری در کشور هم توسعه مییابد...
دولت هم نرخ بهره بانکی را 16 درصد اعلام کرده و به تازگی ابلاغیهای در شورای پول و اعتبار تصویب شده که اگر بانکی بالای16 درصد سود پرداخت میکند هزینه آن غیر قابل قبول است و باید مالیات از آن اخذ شود.بازار سرمایه بازار پرریسکی است و اگر قرار باشد پاداشی پرداخت کنیم باید به افرادی که ریسکپذیرند پرداخت کنیم؛ از طرفی تنها راه نجات بورس کاهش نرخ بهره و هدایت پولهای فریز شده خارج بازار به داخل بازار سرمایه است، چرا که دلیل تشکیل صفهای فروش در بازار همین کمبود نقدینگی است.
دیدگاه تان را بنویسید