محمد حسنیسعدی، تحلیلگر اقتصاد اجتماعی در یادداشتی نوشت:
بهشت سفتهبازان
اقتصاد مریض و تورم زده ما بهشت سفتهبازان بوده و هست. در چنین شرایطی تولید و خلاقیت نابود میشود و همه فقط به فکر پیدا کردن راههای بهتر برای کسب سود از نوسانگیری و سفته بازی هستند.
اعتمادآنلاین| اقتصاد مریض و تورم زده ما بهشت سفتهبازان بوده و هست. در چنین شرایطی تولید و خلاقیت نابود میشود و همه فقط به فکر پیدا کردن راههای بهتر برای کسب سود از نوسانگیری و سفته بازی هستند.
به گزارش همشهری، در حقیقت دلیل اصلی تورم مزمن در اقتصاد ایران هم همین گروه ذینفع تورم هستند که در بالاترین سطوح نفوذ دارند و بسیاری از رسانهها هم در خدمت آنان هستند و هرگز اجازه نمیدهند عوامل تورمزا از اقتصاد ما حذف شود.
در چنین شرایطی طبیعی است که اقبال به بورسی که بدون هیچ منطق اقتصادی رشد میکند شدت میگیرد و عدهای خانه و اتومبیل خود را میفروشند و در بورس سرمایهگذاری میکنند. بعد از سقوط بورس هم دولت را موظف به جبران خسارت خود میدانند و اکنون ثروت ملی باید صرف جبران خسارت این عده شود.
مؤسسات مالی و اعتباری با سودهای سرسامآوری که پیشنهاد میکردند هم مشکلشان با هدررفت سرمایه ملت حل شد و کسی هم اعتراض نمیکند که چرا هزینه حرص و ریسکهای قمارگونه عدهای باید از جیب همه ملت پرداخت شود.
در چنین اتمسفری بیت کوین ناگهان مسئله اول کشور میشود و براساس برخی ادعاها تا 15درصد جمعیت کشور در آن سرمایهگذاری میکنند که البته خدا را شکر بعد از سقوط آن کسی توقع ندارد از ثروت کشور صرف جبران خسارت آن شود.
سرمایهگذاری در ملک و دلار و طلا هم که راهکار سنتی ایرانیان برای پوشش ریسک تورم بوده است و عدهای هم تنها راه کسب درآمدشان بازی در همین بازارهاست.
شعارهای نامزدهای ریاست جمهوری را هم که ببینید یکی مدعی حل 3روزه مشکلات بورس است و دیگری میگوید باید سهامداران بیمه شوند و دیگری از جبران خسارت سهامداران میگوید. رقابت هم فعلا بر سر رقم یارانه پرداختی به مردم است.
هیچکدام از نامزدها برنامهای برای خروج از این دور باطل تورم و ذینفعان آن ارائه نمیکند. تنها به این فکر میکنند که چگونه ثروت کشور را میان مردم توزیع کنند تا اندک انگیزههای کار و خلاقیت در کشور هم از میان برود.
سردادن شعارهای معیشتی که ریشه همه مصایب اقتصادی را تشخیص نداده و تنها راهحل برونرفت از این شرایط را توزیع پول بیپشتوانه در میان مردم یافته هیچ وقت راه به جایی نبرده و تنها ما را از چاله به چاه میاندازد.
برخی مدعی هستند اگر شرایط کسب ثروت از تولید و خلاقیت فراهم شود مردم انرژی خود را در این راههای پرریسک و قمارگونه صرف نمیکنند اما واقعیت این است که ابتدا بایست راههای کسب ثروتهای نامشروع و مضر به اقتصاد بسته شوند وگرنه این در بر همان پاشنهای خواهد چرخید که تاکنون میچرخیده.
دیدگاه تان را بنویسید