کد خبر: 501628
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۴ ۰۸:۴۰:۴۳
| |

حسین راغفر در یادداشتی نوشت:

زنگ خطر سوءتغذیه و امنیت غذایی در کشور

در چند سال گذشته و به خصوص در سه سال اخیر شاهد افزایش قیمت ریزمغذی‌ها و غذاهای اصلی خانوارها در ایران هستیم که این موضوع قطعا روی کیفیت سلامت مردم و رشد کودکان در جامعه تاثیرگذار خواهد بود و با ادامه این سیاست، عملا این مساله در آینده‌ای نزدیک بدتر هم خواهد شد.

زنگ خطر سوءتغذیه و امنیت غذایی در کشور
کد خبر: 501628
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۴ ۰۸:۴۰:۴۳

اعتمادآنلاین| در چند سال گذشته و به خصوص در سه سال اخیر شاهد افزایش قیمت ریزمغذی‌ها و غذاهای اصلی خانوارها در ایران هستیم که این موضوع قطعا روی کیفیت سلامت مردم و رشد کودکان در جامعه تاثیرگذار خواهد بود و با ادامه این سیاست، عملا این مساله در آینده‌ای نزدیک بدتر هم خواهد شد.

به گزراش اعتماد، ما در ایران طی سال‌های گذشته و بالاخص پس از سال 1372 که سیاست‌های تغییر ساختاری را تجربه کردیم شاهد آسیب‌های بسیار جدی در سلامت مردم و گروه‌های فقیر در جامعه هستیم و در بسیاری از مناطق محروم کشور با پدیده‌هایی مانند کوتاهی قد جوانان و نیز کج شدن استخوان کودکان که ناشی از سوء تغذیه است مواجهیم. با توجه به بی‌سابقه بودن افزایش قیمت موادغذایی و عدم مصرف ویتامین‌ها در کشور در بسیاری از خانوارها خرید میوه و سبزیجات در شرایطی که هر روز با رشد قیمتی مواجه هستیم حکم خرید کالای لوکس را پیدا کرده است.

امروز تامین نیازهای اولیه‌ای همچون خرید نان با افزایش قیمت این کالا در بسیاری از مناطق کشور مساله‌ای جدی شده و قطعا نیازمند آنیم که پدیده‌های مربوط به سوءتغذیه که منجر به مشکلات ذهنی و جسمی بخش‌هایی از جوانان و نوجوانان در کشور می‌شود را پیگیری کنیم و تا زمانی که قیمت‌ها پایین نیاید این شرایط ادامه خواهد داشت و دولت نیز با توجه به افزایش قیمت‌ها نمی‌تواند یارانه‌ها را به همین نسبت افزایش دهد و برای هیچ دولتی چنین اقدامی امکان‌پذیر نخواهد بود. در شرایط کنونی بسیاری از افرادی که از قیمت‌های بالا منتفع شده‌اند تلاش دارند تا این قیمت‌ها را حفظ کنند و اولین اقدامی که دولت سیزدهم باید پیگیر آن باشد کاهش شدید قیمت ارز است که اگر این اتفاق رخ دهد به تدریج مشکلات حل خواهد شد البته این موضوع همکاری دستگاه‌های قضایی و مجلس را می‌طلبد تا قیمت کالاها و اجناس به تدریج پایین بیاید.

البته نباید تنها هدف دولت کنترل تورم باشد بلکه کاهش قیمت‌ها از کنترل تورم مهم‌تر است. در صورتی که دولت بتواند در سال اول حضورش در قوه مجریه تا 20 درصد قیمت‌ها را پایین بیاورد به این معنی است که تا 20 درصد به قدرت خرید خانوارها افزوده است و این موضوع بهترین راه مقابله با پیامدهای اسفباری است که روی زندگی مردم تاثیر گذاشته است. بهترین اقدام پس از کاهش قیمت‌ها نظارت بر بازار و تنظیم آن است که قیمت‌ها را پایین نگه دارند و تلاش شود تا قیمت ارز پایین بماند تا سرمایه‌گذاری‌ها در کشور امکان‌پذیر شود چرا که با قیمت بالای ارز سرمایه‌گذاری نخواهد شد و در صورتی که سرمایه‌گذاری نشود تولیدی هم صورت نمی‌گیرد بنابراین اگر وعده اصلی رییس‌جمهور منتخب افزایش تولید است پس باید قیمت ارز به‌شدت افت کند و روی نرخ‌های 8 تا 9 هزار تومان قرار گیرد و این نکته را نباید فراموش کرد که به میزانی که قیمت ارز کاهش پیدا کند قدرت خرید افراد در جامعه نیز بالا خواهد رفت.


افزایش قیمت ارز در این مدت باعث شد که گروه‌های محروم در جامعه به‌شدت آسیب ببینند و طبقات متوسط نیز فقیر شوند و این گرانی‌ها در این مدت بر بخش سرمایه انسانی کشور نیز به‌شدت اثر گذاشت به گونه‌ای که تنها در سال 1399 حدود 900 نفر از اعضای هیات علمی جوان دانشگاه کشور مهاجرت کرده‌اند و این موضوع نشان می‌دهد که با این دستمزدی که به اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها داده می‌شود و این نرخ دلار قدرت خرید همه افراد جامعه به‌شدت آسیب دیده است و به نظر می‌رسد که موثرترین اقدام دولت در شرایط کنونی کاهش قیمت ارز باشد زیرا بدون این اقدام هیچ اصلاحی صورت نخواهد گرفت.


البته تنها در بخش اقلام خوراکی شاهد افزایش روز به‌روز قیمت‌ها نیستیم و تنها ظرف یک هفته قبل قیمت هر پاکت سیمان از32000 به 42000 تومان رشد کرد و این موضوع نشان می‌دهد که هیچ نظارتی بر بازار نیست و متاسفانه این هزینه‌ها متوجه مردم و جامعه است و هزینه نهایی آن را هم در نهایت حکومت پرداخت خواهد کرد آن‌هم به دلیل همین ولنگاری و رها کردن همه کالاها که منجر به سوءاستفاده سودجویان شده است و طبیعی است که این افزایش قیمت‌ها به نفع عرضه‌کنندگان است و تا جایی که بتوانند این قیمت‌ها را بالا می‌برند اما در مقابل این سوال مطرح می‌شود که آیا مصرف‌کنندگان می‌توانند این کالاها را خریداری کنند یا خیر؟ قطعا بخش قابل توجهی از مردم قادر نخواهند بود که حتی نیازهای اساسی خود را تامین کنند و در نهایت این فقر و فلاکتی که امروز شاهد آن هستیم موجب بی‌ثباتی اقتصاد کلان و نابسامانی‌های اجتماعی و سیاسی خواهد شد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها