دو گذرگاه مرزی ایران و افغانستان به دست نیروهای طالبان افتاده است
سکته اقتصادی در مرز شرقی
در 5 سال اخیر مهمترین شرکای تجاری ایران، چین و ترکیه بودند و افغانستان که در سالهای نه چندان دور یکی از مهمترین شرکای منطقهای برای ایران بود به ردههای پایینتری سقوط کرد. به نظر میرسد با بسته شدن دو گذرگاه مرزی و حداقل تا زمانی که امنیت محمولههای ارسالی تامین شود، جریان تجارت کالامتوقف خواهد شدو این میتواند اثرکوتاه مدت بر مراودات بگذارد.
اعتمادآنلاین| در 5 سال اخیر مهمترین شرکای تجاری ایران، چین و ترکیه بودند و افغانستان که در سالهای نه چندان دور یکی از مهمترین شرکای منطقهای برای ایران بود به ردههای پایینتری سقوط کرد. به نظر میرسد با بسته شدن دو گذرگاه مرزی و حداقل تا زمانی که امنیت محمولههای ارسالی تامین شود، جریان تجارت کالامتوقف خواهد شدو این میتواند اثرکوتاه مدت بر مراودات بگذارد.
به گزارش تعادل، اگرچه حسین سلیمی، رییس اتاق ایران و افغانستان با اشاره به اینکه مرز اسلامقلعه در ولایت هرات بسته است و در حال حاضر ترددی از طریق این مرز صورت نمیگیرد، گفت: « این مرز بیشتر برای تردد مسافران است و مسدود شدن این مرز بیتاثیر در روابط تجاری دو کشور نیست، اما تاثیر بسزایی در روابط تجاری ندارد در صورتی که دو مرز دیگر باز باشد و تردد کالا و مسافر بین دو کشور انجام شود؛ اما نکته قابل تامل این است که در صورت تسلط طالبان بر افغانستان معلوم نیست که روابط تجاری بین دو کشور ایران و افغانستان به چه سمت و سویی حرکت کند.» البته یکی از نگرانیها از بسته شدن گذرگاههای مرزی، مختل شدن جریان عبور و مرور کالاهاست اما دغدغه دیگر، نحوه استفاده از بندر چابهار است که قرار بود پیشتر توسط هند و با دور زدن پاکستان، کالاها را از افغانستان به آسیای میانه برساند.
زمانی برای تعیین تکلیف
محمود سیادت، مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران در امور افغانستان از تحولات در این کشور ابراز نگرانی کرد اگرچه که در ابتدای سخنان خود امیدوار نیز بود که این تحولات مشکلات جدی برای جریان تجاری دو کشور ایجاد نکند؛ اما همواره بر این نکته اشاره کرد که لازم است برای رهایی از مشکلات فعلی در این کشور تعیینتکلیفی برای آینده سیاسی و حکمرانی این کشور رخ دهد. سیادت در ادامه سخنان خود افزود: «اتفاقات این روزهای افغانستان به خصوص بعد از خروج امریکا و توافق پنهانی یکسال و نیم پیش با طالبان، قابل پیشبینی بود.
اگرچه معتقدم برای تحلیل وضعیت فعلی باید به چند نکته توجه داشت؛ اول اینکه به نظر میرسد رفتار و دیدگاه طالبان نسبت به طالبان بیست سال پیش تفاوتهای قابل توجهی دارد؛ چراکه امروزه گرایشهای مختلفی در داخل طالبان است که باید بررسی شوند. دوم اینکه طالبان اگرچه با حضورشان باعث نگرانی در میان توده مردم مخصوصا تجار و سرمایهداران از طریق ایجاد مشکلاتی که عمدتا در حوزههای مدنی و سختگیریهای اجتماعی، میشود اما تجربه ثابت کرده در نقاطی که حضور داشته هم در دورانی که حاکمیت نسبی بر کل افغانستان داشت و هم در جاهایی که در سالهای اخیر حاکمیت پیدا کرد، تقریبا رشوه و فساد اداری اندک بوده و امنیت را نیز الزاما با روشهایی که ما نمیپسندیم، در نقاطی که تسلط دارد، ایجاد کرد.» سیادت در پاسخ به این سوال که آیا نگران پیشروی طالبان در افغانستان هستید یا خیر، گفت: « نگران نیستیم، چراکه اول اینکه طالبان در برخی نقاط و حاشیه شهرها تسلط را در اختیار دارد و شهرهای اصلی همچنان دست دولت است و حدود 300 هزار نیروی نظامی نیز دارند. علاوه بر آن نیروهای جهادی و مردمی علیه طالبان تشکیل و مسلح شدند.»
طالبان به دنبال تحت فشار گذاشتن دولت است
او در ادامه سخنان خود افزود: «به عنوان بخش اقتصادی دخالت و نظری نسبت به نوع حکمرانی در داخل افغانستان نداشته و نخواهیم داشت. نگاهمان به این تحولات اقتصادی است. بهطور کلی هر تحولی را باید در شرایط آن بررسی کرد. در همین دولت مستقر افغانستان نیز بسیاری از فرصتها به دلیل مسائل امنیتی و سیاسی از ایرانیها دریغ شد.در طول سالهایی که خارجیها در افغانستان حضور داشتند، محدودیتهایی برای ایرانیان وضع کردند. با این حال بیشترین تعامل را با دولتمردان فعلی افغانستان داشتیم و داریم.» او در ادامه سخنان خود ضمن اشاره به وجود هزار کیلومتر مرز مشترک و سه گذرگاه اصلی با این کشور و داشتن تعاملاتی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و... گفت: « در خصوص تحولات این کشور دغدغه خودمان را داریم اما هر کسی که در افغانستان حاکمیت پیدا کند به شرط آنکه منافع ملی ما و اتباعمان را تهدید نکند، منطق سیاسی و اقتصادی حکم میکند که با او تعاملات خوبی داشته باشیم.
کمااینکه در این روزها دیدیم که از همه جناحها در اجلاس تهران شرکت داشتند و ایران تلاش کرد که همه طرفها را به صلح و حل مسائل غیر از راهکار جنگ دعوت کند. البته تقاضای بخشهای اقتصادی این است که در هر تعاملی از طرفهای افغانستانی، مباحث اقتصادی را هم ببینند و اگر اولویت نمیدهند حداقل در کنار سایر حوزهها، مورد نظر قرار دهند.» سیادت برخلاف خبرهایی که از در دست گرفتن 85 درصد خاک افغانستان به دست طالبان حکایت دارد، بر این باور است که سیاست اعلامی طالبان بر این است که وارد شهرهای بزرگ نشود و مزار، هرات، قندهار، جلالآباد و ... همچنان در اختیار دولت است و طالبان فرماندهیها و نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ و اکثر مرزها را در اختیار گرفته است.
مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران در امور افغانستان در دست گرفتن مرزها توسط طالبان را اینگونه تحلیل میکند که «جناب غنی توافق نکرد که کنار رود و حکومت موقت تشکیل دهد تا حضور طالبان در جامعه حل شود و در انتخابات آتی رییسجمهوری نیز شرکت کند و این فرصت به آن داده نشد؛ به همین دلیل طالبان به گمرکات مرزی روی آورد تا از این طریق بتواند دولت مرکزی را تحت فشار بگذارد. بر اساس این تحلیل است که وعدههای چند میلیارد دلاری که در سفر آقای غنی به امریکا داده شد، تحقق پیدا نخواهد کرد و سرنوشتی شبیه زمانی که روسها میخواستند افغانستان را ترک کنند و قولهایی که به آقای نجیب دادند و عمل نکردند و در نهایت به سقوط آقای نجیب منجر شد، قابل تصور است. »
بازگشت به عقب متصور نیست
البته که به باور او بازگشت به عقب برای این کشور گزینهای غیر قابل دستیابی است. سیادت در این خصوص توضیح داد که « نمیتوان دستاوردهای 20 سال گذشته در افغانستان همچون آزادی رسانهها، زنان، حقوق اقلیتها و رگههایی از دموکراسی که شکل گرفته را نادیده گرفت. بنابراین بازگشت به عقب مقدور نیست و همچنین تسلط کامل طالبان بر افغانستان نیز قطعی به نظر نمیرسد، چون در آن صورت نیز اپوزیسیون نیز عیله این گروه دست به اقداماتی میزند.
در واقع همانطورکه همه کشورها به آن رسیدهاند، ادامه جنگ در افغانستان به نفع هیچکس نیست و حتی جنگطلبها نیز از آن خسته شدهاند.» سیادت در پاسخ به سوالی در خصوص آینده بندر چابهار پس از رخدادهای اخیر در افغانستان نیز گفت: « بخشهای عمدهای از طالبان تحتتاثیر سیاستهای پاکستان هستند و وابستگی بیشتری به آن دارند و دستگاههای اطلاعاتی، ارتش پاکستان و طالبان پاکستان در حقیقت نوعی ایجادکننده طالبان هستند. اگرچه در 20 سال گذشته شاخههایی نیز شکل گرفت که گرایشی به کشورهای دیگر مانند امریکا، چین و روسیه داشتند و بیشتر قدرت شاخه پاکستانی آن کاهش پیدا کرده اما این شاخه همچنان به عنوان بزرگترین رقیب و دشمن هند است و فرصتهای حضور هند در افغانستان را محدود خواهد کرد. شاید مهمترین دغدغه این روزهای هند نیز همین باشد.»
سیادت در ادامه ضمن اشاره به اینکه هند نیز به عنوان یک قدرت برتر اقتصادی و قویتر از پاکستان حتما منافع خود در افغانستان را دنبال میکند، ادامه داد: «بحث ترانزیت کالاهای هندی از چابهار بیشتر از اینکه به حکمرانان کابل مربوط باشد به بخش خصوصی مربوط است و از آنجایی که آن هم کار کاملا اقتصادی است و مسیر چابهار برای تجار افغانستانی، 700 کیلومتر کوتاهتر میشود، بهصرفهتر است و از سوی دیگر مسیر کراچی به جلالآباد به دلیل نگاه عمدتا امنیتی پاکستانیها دارای مشکلاتی است، قطعا مسیر ترانزیت از چابهار به افغانستان پرطرفدار خواهد بود و بهصرفه است که ادامه یابد. بنابراین بعید میدانم آسیب جدی به جریان ترانزیت کالا وارد شود. اگرچه سکتههایی ایجاد میشود که هماکنون نیز در دو مرزی که به تصرف افغانستان درآمده، وجود دارد.
اما هر کسی که بخواهد در افغانستان روی کار آید باید نیازهای جامعه 26 میلیونی افغانستان را برآورده کند که آن نیز از طریق واردات صورت میگیرد، چرا که تولید در افغانستان به دلایلی که میدانیم، محدود است و ورود کالا به دلیل نبود مرز آبی، باید از کشورهای همسایه صورت گیرد.» سیادت بر این باور است که در کوتاهمدت که مذاکرات بینالافغانی در جریان است، مشکلی نخواهد بود و عمده نگرانیها از وقفه و سکتههای کوتاهمدت در مرزهای ورود و خروج کالاست، چراکه در اعلامیههای طالبان به نکاتی مانند تعامل خوب با همسایهها، نداشتن چشم طمع به کشورهای همسایه و ادامه فعالیت مسوولان غیرنظامی در گذرگاه اسلامقلعه اشاره شده است. با وجود نگرانیها از رخدادهایی که در داخل خاک کشور همسایه ایران میافتد، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که نگرانیها برای کوتاهمدت و تا به ثبات رسیدن شرایط خواهد بود و ترانزیت کالا نیز دچار مشکل نخواهد شد. البته که همه چیز به زمان بستگی دارد و باید منتظر ماند چه کسی در این کشور قدرت را در دست میگیرد.
به عنوان بخش اقتصادی دخالت و نظری نسبت به نوع حکمرانی در داخل افغانستان نداشته و نخواهیم داشت. نگاهمان به این تحولات اقتصادی است. بهطورکلی هر تحولی را باید در شرایط آن بررسی کرد. در همین دولت مستقر افغانستان نیز بسیاری از فرصتها به دلیل مسائل امنیتی و سیاسی از ایرانیها دریغ شد.در طول سالهایی که خارجیها در افغانستان حضور داشتند، محدودیتهایی برای ایرانیان وضع کردند. با این حال بیشترین تعامل را با دولتمردان فعلی افغانستان داشتیم و داریم.
بحث ترانزیت کالاهای هندی از چابهار بیشتر از اینکه به حکمرانان کابل مربوط باشد به بخش خصوصی مربوط است و از آنجایی که آن هم کار کاملا اقتصادی است و مسیر چابهار برای تجار افغانستانی، 700 کیلومتر کوتاهتر میشود، به صرفهتر است و از سوی دیگر مسیر کراچی به جلال آباد به دلیل نگاه عمدتا امنیتی پاکستانیها دارای مشکلاتی است، قطعا مسیر ترانزیت از چابهار به افغانستان پرطرفدار خواهد بود و به صرفه است که ادامه یابد. بنابراین بعید میدانم آسیب جدی به جریان ترانزیت کالا وارد شود. اگرچه سکتههایی ایجاد میشود که هماکنون نیز در دو مرزی که به تصرف افغانستان درآمده، وجود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید