فقر با دستور ریشهکن نمیشود
رییس دولت دستوردادهاند که فقر مطلق طی دو هفته پایانی منتهی به سال 1400 باید ریشه کن شود.
رییس دولت دستوردادهاند که فقر مطلق طی دو هفته پایانی منتهی به سال 1400 باید ریشه کن شود. البته این فقط یک دستور است که در آن هیچ راهکار، نقشه راه، بررسیهای اقتصادی و... لحاظ نشده و قاعدتا هم در حد همین دستور باقی خواهد ماند.
به گزارش تعادل، واقعا چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم بعد از این همه تجربه به بنبست خورده در مورد حل دستوری مشکلات باز هم به این فکر کنیم که میتوانیم با ابلاغ یک دستور معضلی بزرگ به نام فقر را از سر راه خانوادههابرداریم. اصلا عوامل به وجود آورنده فقر چقدر در این دستور مورد توجه قرار گرفتهاند، عواملی که طی سالها جامعه را از لحاظ اقتصادی و معیشتی به وضعیت کنونی رساندهاند اگر اینقدر راحت و سریع از سر راه برداشته میشوند چرا تاکنون مسوولان اقدامی برای از میان بردن آنها انجام ندادهاند؟ مگر میشود، با تعیین ضربالاجل فقر را از بین برد، فقری که در گوشت و پوست این مردم و زندگیهایشان ریشه دوانده است. فقر مطلق واژهای است که برای خیلی از افراد این جامعه دیگر غریبه نیست، خیلی از مردم این روزها در حال گذراندن این وضعیت هستند. در حال لمس کردن فقر مطلق، در حال زندگی کردن فقر مطلق. کارگران، بازنشستگان، معلمان، آنهایی که روزگاری میتوانستند کسب و کار کوچکی را اداره کنند اما حالا همان کسب و کار را هم از دست دادهاند و گرفتار همان فقری شدهاند که رییس دولت دستور پایان دادن به آن را طی دو هفته صادر کرده است. شاید باور نکنید، اینجا ایران است، مسوولان وقتی توان حل مشکلات را ندارند، با دستور دادن آن را حل میکنند. در واقع فکر میکنند که حل کردهاند، دوست دارند اینگونه فکر کنند تا مسوولیتی را که بر دوششان سنگینی میکند، به زمین بگذارند. مانند همان رییس دولتی که فکر میکرد با پرداخت یارانه میتواند بساط فقر را از کشور برچیند اما خود عاملی شد برای افزایش تورم و پولدارتر شدن پولدارها و فقیرتر شدن فقرا. اینجا تنها 18 نماینده مجلس در یک روز تصمیم میگیرند که به جای 85 میلیون ایرانی، تصمیم بگیرند، چون فکر میکنند خیر صلاح مردم را بهتر از خودشان میدانند و وقتی با اعتراض مواجه میشوند، مخالفان را سگ قلاده بلند خطاب میکنند.
اینجا مسوولان دستور میدهند، مردم باید بچهدار شوند و تنها کاری که برای اجرایی شدن این دستور خود انجام میدهند، جمع کردن وسایل پیشگیری از بارداری از سطح مراکز بهداشت و داروخانههاست. آنها حتی به این فکر نمیکنند، بچههایی که متولد میشوند، قطعا خانهای برای زندگی کردن میخواهند، غذایی برای خوردن، نیاز به امکانات بهداشتی و درمانی دارند، باید شرایط تحصیل رایگان برای تمام آنها فراهم باشد. اینها مشکلاتی است که مردم خودشان باید آن را حل و فصل کنند و تنها مسوولیت مسوولان همان جمعآوری وسایل پیشگیری از بارداری و صدور ابلاغیه برای افزایش فرزند آوری است. اینجا قانونهای مهمی مثل منع خشونت علیه زنان، منع خشونت علیه کودکان و ... سالها در مجلس خاک میخورد، اما قانونی مانند صیانت از فضای مجازی که این همه مخالف دارد در عرض یک سال چندین بار در صحن علنی مجلس مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت هم به صورت چراغ خاموش اجرایی میشود. آقای رییس دولت! باور کنید فقر را نمیتوان با دستور ریشه کن کرد. نمیتوان به بهانه افزایش تورم از افزایش حقوق کارگران سر باز زد و در نهایت بگوییم که فقر باید ریشه کن شود. نمیتوان قانون رتبهبندی معلمان را هر سال به سال دیگر موکول کرد و در نهایت خواهان ریشه کنی فقر شد. نمیتوان بدون همسانسازی حقوق بازنشستگان که این روزها از ضعیفترین اقشار جامعه به لحاظ اقتصادی هستند، سر باز زد و در نهایت برای ریشه کن کردن فقر نقشه کشید. تا این مشکلات و معضلات یک به یک و اصولی حل نشوند، هیچ دستوری نمیتواند فقر را از این سرزمین ریشه کن کند. نمیتواند مانع افزایش تورم شود، نمیتواند شرایط اقتصادی و معیشتی مردم را بهبود بخشد. دستور ندهید، عمل کنید!
دیدگاه تان را بنویسید