گران فروشی ایرلاین ها؛ کاهش 40 درصدی صنعت هوایی ایران در 4 سال
در آستانه ی یک سالگی دولت رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی و در حالی که رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی با چالش سلامتی و وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال رییس جمهور روبروست به نظر می رسد صنعت هوایی کشور به حال خود رها شده است.
عطا احمیراری، کارشناس ارشد گردشگری- در آستانه ی یک سالگی دولت رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی و در حالی که رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی با چالش سلامتی و وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال رییس جمهور روبروست به نظر می رسد صنعت هوایی کشور به حال خود رها شده است.
وضعیت کنونی این صنعت، علاوه بر ایجاد نارضایتی گستردهی مردم و تاخیرهای نجومی به دلیل نقص فنی و افزایش روزانه حوادث هوایی، حاشیه ی جدید برای دولت انقلابی آقای رییسی ایجاد کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، این رهاشدگی و سیاست گرانی بلیت هواپیمایی و البته سکوت، نظارت نمایشی و چراغ سبز نماینده دولت یعنی سازمان هواپیمایی کشوری بر ایرلاین ها، منجر به سقوط شدید صنعت هوایی ایران شده است.
وزیر راه: بلیت 2 نرخی ممنوع! سازمان هواپیمایی: ایرلاین ها تخلف نکردند!
نشانه ی رها شدگی صنعت هوایی را می توان در عملکرد سازمان هواپیمایی کشوری و فعالیت های ایرلاین ها به راحتی مشاهده کرد. در آخرین نمونه ی آن در موضوع تصمیم انجمن شرکت های هواپیمایی مبنی بر فروش بلیت پروازهای داخلی به مسافران خارجی با نرخ دلار، وزیر راه رو به دوربین تلویزیون گفت: «فروش بلیت هواپیما به دلار نداریم و از امروز لغو شد، دستور آن را هم ابلاغ کردیم، هیچ ایرلاینی حق ندارد بیشتر از نرخی که در سایت سازمان هواپیمایی کشوری آمده، بفروشد.» اما بررسی ها نشان می دهد ایرلاین ها از جمله وارش و ایران ایرتور به دستور وزیر بی توجه هستند و آشکار بلیت های داخلی خود را با 2 نرخ برای ایرانیان و غیر ایرانیان به فروش می رسانند.
عدم نظارت و بی توجهی سازمان هواپیمایی کشور به دستور وزیر راه تا آنجا پیش رفته که کاپیتان محمد محمدی بخش رییس این سازمان در مصاحبه با ایسنا می گوید: تا کنون تخلفی از سوی شرکتهای هواپیمایی در این زمینه نداشتهایم! اما چند آژانس مسافرتی که در این زمینه شیطنتهایی کرده بودند را شناسایی و آنها را به مراجع قضایی معرفی کردیم!
این ادعاها در حالی مطرح شده که گزارش ها و مستندات فراوانی در زمینه فروش 2 نرخی ایرلاین ها وجود دارد اما از آنجایی که سازمان هواپیمایی کشور، همواره حامی ایرلاین هاست به جای بازرسی و نظارت بر عملکرد آنها و اجرای دستور وزیر راه، گوشه ای نشسته، چشمانش را بسته و همه ی تخلفات را به خارج از شرکت های هواپیمایی هدایت می کند و نگران است مبادا کسی به منافع ایرلاین ها آسیب برساند. عملکرد این سازمان به جایی رسیده که خبرگزاری صدا و سیما با انتقاد شدید، گزارش مفصلی از انفعال این سازمان در نظارت بر شرکت های هواپیمایی تولید و پخش کرده است.
این حمایت بی چون و چرا و عدم نظارت بر شرکت های هواپیمایی البته رویکرد همیشگی سازمان هواپیمایی کشوری بوده است اما در دولت آقای رئیسی تشدید شده. در موضوع گرانی بلیت پاییز گذشته نیز، رئیس این سازمان با شرکت در جلسه انجمن شرکت های هواپیمایی بر مصوبه الزام فروش بلیت بر کف! و نه سقف تاکید کرد. کاپیتان محمدی بخش که مدافع ایرلاین ها است با آژانس هایی که ارزان تر از نرخ ایرلاین ها بلیت می فروختند، برخورد کرد. در نهایت اما با اعتراض گسترده و شدید مجلس روبرو شد و سرانجام با دستور وزیر راه، با اکراه مجبور به لغو این مصوبه عجیب انجمن شرکت های هوایی شد؛ البته بازهم انگشت گران فروشی را به جای تامین کننده خدمات یعنی ایرلاین ها، به فروشنده خدمات یعنی آژانس ها نشانه رفت.
پشت پرده برنامه 2 نرخی کردن بلیت هواپیما
به نظر می رسد پشت پرده ی 2 نرخی کردن بلیت هواپیما، سناریوی چند برابر کردن قیمت در جریان آن است. سید عبدالرضا موسوی مدیرعامل هواپیمایی زاگرس و رییس انجمن شرکتهای هواپیمایی در نشست خبری بدون اشاره به اجرای لغو فروش بلیت 2 نرخی و با انتقاد شدید از این دستور وزیر راه مدعی شد: ۶۰ درصد از هزینه شرکتهای هواپیمایی ارزی است که میتوان به خرید قطعات، آموزش نیروها، نشریات(!) و غیره اشاره کرد.
رییس انجمن شرکتهای هواپیمایی مدعی شد: بیمه مسافران، بیمههای بینالمللی است که با نرخ ارز آن را پرداخت میکنیم و با وجود این حجم از هزینههای ارزی نرخ بلیت هواپیما به صورت ریالی دریافت میشود.
مدیرعامل هواپیمایی زاگرس برای جا انداختن ادعایش حقوق کادر پرواز را هم به دلار اعلام و استدلال کرد: قیمت بلیط هواپیما کمتر از یک پرس چلوکباب با مخلفات است!
این ادعاها در حالی است که اولا بر اساس گزارش های فنی با احتساب هزینه تحریم 25 تا 35 درصد هزینه های شرکت های هواپیمایی ارزی است، ثانیا ادعای بیمه دلاری هم اصلا درست نیست، هیچ پرواز ایرانی توسط بیمه گران خارجی بیمه نمی شود و کل حق بیمه به صورت ریالی به بیمه گر ایرانی پرداخت می شود و رابطه ی بیمهای اتکایی ایران بعد از تحریم ها با جهان قطع شده است. ثالثا اگر شرکت های هواپیمایی خصوصی به تعبیر رییس انجمنش، زیان ده هستند چرا اعلام ورشکستگی نمی کنند و تعطیل نمی شوند؟ چرا ایرلاین ها هزینه زیان مدیریتی شان را با گران فروشی از جیب مردم بر می دارند؟ چرا صورت های مالی خود را که خواسته وزیر پیشین راه هم بود به صورت شفاف منتشر و برور رسانی نمی کنند؟ اگر این صنعت زیان ده است چطور فهرستی بلند از درخواست های تاسیس منتظر گرفتن مجوز فعالیت از سازمان هواپیمایی هستند؟
رهاشدگی صنعت هوایی: 39 درصد کاهش در 4 سال
نگاهی به آمارهای رسمی، رهاشدگی و نزول قابل توجه صنعت هوایی را به خوبی نشان می دهد. بر اساس آمارهای رسمی شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران، تعداد مسافران پروازهای داخلی در سال 1396 یعنی 2 سال بعد از اجرای برجام که با ثبت رکورد تاریخی به 44,284,613 نفر رسیده بود در سال 1400 به 26,934,618 نفر رسید: یعنی 39 درصد کاهش! میزان نشست و برخواست پروازهای داخلی و خارجی نیز در سال 1396 شاهد 455,618 پرواز بودیم که این میزان در سال 1400 به 305,694 پرواز رسید: یعنی 33 درصد کاهش.
همچنین براساس گزارش این شرکت در اردیبهشت 1401، شرکتهای هواپیمایی داخلی ۱۹ گانه ، مجموعا ۴۲۹۹ پرواز را انجام دادهاند که متوسط زمان تاخیر در این پروازها به ۹۰ دقیقه میرسد و در این میان کمترین تاخیر در میان پروازهای تاخیری به ۶۳ دقیقه و بیشترین آن به ۱۲۰ دقیقه میرسد و ایرانایر صدرنشین تاخیرها بود.
این کاهش شدید مسافرت هوایی مردم در حالی است که متوسط قیمت فروش بلیت در سال 98 برای مشهد حدود 200 هزار تومان بود و امروز با افزایش 5 برابری به بیش از یک میلیون تومان رسیده است. به عبارت ساده تر مقایسه قیمت ها نشان می دهد قیمت بلیت هواپیما در طول 3 سال گذشته با افزایش 400 درصدی بیشتر از نرخ تورم و ارز افزایش یافته اما با کاهش کیفیت و ایمنی پروازها، شاهد کاهش 39 درصدی تعداد مسافران بوده ایم و این یعنی شکست صنعت هوایی به قیمت پولدار شدن چند ایرلاین ویژه!
سخن پایانی این که صنعت گردشگری و صنعت هوایی بخش های یک زنجیره ی کامل خدمت هستند. اگر روند ضعیف و منفعلانه سازمان هواپیمایی کشوری و کرنش مدیران سازمان در برابر شرکت های هواپیمایی که به افزایش شدید حوادث و نقض فنی گسترده هواپیماها انجامیده، ادامه پیدا کند، صنعت هوایی ایران با ثبت شدید ترین سقوط، به فاجعه در دولت آقای رئیسی و وزارت آقای رستمی قاسمی تبدیل می شود. مخلص کلام: آقای وزیر! هشدارها را جدی بگیرید و تغییرات اساسی را در سازمان هواپیمایی کشوری به سرعت اعمال کنید؛ پیش از آن که خیلی دیر شود!
دیدگاه تان را بنویسید