کد خبر: 572209
|
۱۴۰۱/۰۶/۱۲ ۱۳:۳۶:۲۵
| |

آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی:

نظام بانکی غرب از ما اسلامی‌تر است/ سیستم بانکی ما خاوری‌پرور است

تصویب جزییات طرح بانکداری جمهوری اسلامی، یکی از مهم‌ترین خبرهای اقتصادی روزهای اخیر کشور است. طرحی که هرچند جزییات دقیق آن هنوز در اختیار فعالان اقتصادی و تحلیلگران قرار نگرفته اما گزاره‌های مهم آن در تیررس بررسی‌ها قرار گرفته است. مهم‌ترین گزاره‌ای که اکثر انتقادها در خصوص این قانون را کش داده، مرتبط با تاثیری است که این قانون روی استقلال بانک مرکزی خواهد داشت.

نظام بانکی غرب از ما اسلامی‌تر است/ سیستم بانکی ما خاوری‌پرور است
کد خبر: 572209
|
۱۴۰۱/۰۶/۱۲ ۱۳:۳۶:۲۵

آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: تصویب جزییات طرح بانکداری جمهوری اسلامی، یکی از مهم‌ترین خبرهای اقتصادی روزهای اخیر کشور است. طرحی که هرچند جزییات دقیق آن هنوز در اختیار فعالان اقتصادی و تحلیلگران قرار نگرفته اما گزاره‌های مهم آن در تیررس بررسی‌ها قرار گرفته است. مهم‌ترین گزاره‌ای که اکثر انتقادها در خصوص این قانون را کش داده، مرتبط با تاثیری است که این قانون روی استقلال بانک مرکزی خواهد داشت. منتقدان این ایده با اشاره به اینکه بدون استقلال بانک مرکزی دولت و حاکمیت سایه سنگین خود را بر شوون مختلف پولی و مالی کشور گسترده‌تر خواهند کرد و فرصت پویایی را از این حوزه می‌گیرند، نسبت به این قانون انتقادات جدی مطرح می‌کنند. معتقدم با گذشت بیش از 4دهه از تشکیل جمهوری اسلامی، دیگر فرصتی برای آزمون و خطا وجود ندارد و اینکه تازه پس از 4دهه اقدام به اتخاذ تصمیماتی شود که در بطن آنها یکی از مهم‌ترین ضرورت‌های ساختارهای پولی و مالی (یعنی استقلال بانک مرکزی) نادیده انگاشته شده است، مایه تاسف است. گاهی اوقات آدم تصور می‌کند برخی افراد و جریانات دانسته اقدام به مشکل‌تراشی برای اقتصاد ایران می‌کنند. وقتی قانونی مصوب شود که از دل آن استقلال بانک مرکزی از میان برود، آیا دیگر صاحب سرمایه‌ای در این کشور رغبت می‌کند سرمایه‌های خود را در این سیستم بانکی ذخیره کند؟

2) معتقدم در حال حاضر نیز بانک مرکزی ایران نه‌تنها در مواجهه با دولت استقلال ندارد، بلکه حتی در مواجهه با ساختار بانکی کشور نیز استقلال مناسبی ندارد. اگر سیستم بانکی را یکی از گزاره‌های اثرگذار بر اقتصاد و معیشت جامعه فرض کنیم تصویب این قانون به معنای آشفته‌تر شدن بیش از پیش وضعیت اقتصادی است. اما چرا استقلال بانکی مرکزی مهم است؟ استقلال بانکی از این منظر اهمیت دارد که از طریق آن می‌توان نقدینگی را به سمت پروژه‌های مولد، رشد اقتصادی، حل مشکل تورم و... سوق داد. هر زمان رییس بانک مرکزی می‌بیند که نظام تصمیم‌سازی‌های اقتصادی دولت به گونه‌ای است که این 3آیتم (تولید، اشتغال، ثبات)، در وضعیت نامناسبی قرار ندارد از طریق اتخاذ سیاست‌های مناسب، مذاکره با دولت و تنظیم نظام اقتصادی تلاش می‌کند...

این ناهنجاری‌ها را اصلاح کند. بدون استقلال، بانک مرکزی قادر نیست به عنوان یک ناظر در برابر نظام تصمیم‌سازی‌های اشتباه دولت و ساختارهای حاکمیتی ایستادگی کند. این روندی است که دقیقا در فدرال رزرو امریکا، بانک‌های مرکزی اروپا و... دنبال می‌شود. اما در ایران دولت تلاش می‌کند قدرت خود را افزایش داده و مستحکم‌تر سازند.

3) یکی دیگر از گزاره‌هایی که در بطن قانون بانکداری به آن اشاره می‌شود، استفاده از شورای فقهی در بانک مرکزی و سیستم بانکی کشور است. باید دید بانکداری اسلامی به چه معناست؟ بانکداری اسلامی یعنی عدالت در توزیع منابع و ایجاد بازارهایی با قیمت‌های مناسب. این تعریف ساده‌ای است که همه اقشار و گروه‌ها متوجه آن می‌شوند عدالت در توزیع منابع، عدالت در توزیع ثروت، عدالت در بهره‌مندی دهک‌های محروم و... اما حقیقتا سیستم بانکی ایران مبتنی بر عدالت است یا سیستم بانکی کشورهای اروپایی، امریکا و سایر کشورهای توسعه‌یافته؟ با این تعریف بانکداری کشورهای غربی، امارات، مالزی و... که اتفاقا ادعایی هم در خصوص بانکداری اسلامی ندارند، اسلامی‌تر از ایران هستند. سیستم‌های بانکی که در راستای تولید، اشتغال و ثبات قیمت فعالیت می‌کنند. اما این روند در بانکداری ایران چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرند و بانک‌ها بیشتر بنگاه‌دار هستند یا ساختارهایی در خدمت تولید و اشتغال و ثبات.

4) ظاهر امر این است که سیستم بانکی غربی ربوی است و سیستم بانکی ما اسلامی. اما سود بانکی ما 18درصد است و در بسیاری از کشورها، سود منفی دارند یا اینکه سود‌های اندکی دارند. نهایتا نیز در سیستم بانکی آنها کمترین فسادها، اختلاس‌ها و رانت‌ها شکل می‌گیرد و ساختارهای ما مستمر در حال اختلاس و فساد و... است. این روند نمایانگر آن است، مدیران ما اخلاق اسلامی ندارند. یکی از این نوع نمونه‌های مدیران خاوری بود که بسیاری پشت سرش نماز می‌خواندند اما نهایتا صدها میلیون دلار اختلاس کرد و به کانادا فرار کرد. بنابراین قبل از سیاست‌گذاری و تدوین قوانین ما باید گفتمان و زیربناها را اصلاح کنیم. ما باید از تخصص به تعهد برسیم نه بالعکس. فردی که از تخصص بهره‌مند باشد و بر اصول خود پافشاری کند، تعهد نیز خواهد داشت. ولی نتیجه فردی که ادعای متعهد بودن می‌کند اما تخصص ندارد، خاوری و خاوری‌ها است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها