سیدحمید خدادادحسینی رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس:
دولت از پیشنهادات دانشگاهیان برای بهبود اقتصاد استقبال نمیکند
ارتباط نظاممند و پویا بین دولت و دانشگاه دچار فقدان تعریف با دستگاههای دولتی است
رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: به راهکارهای دانشگاهیان باوجود جلساتی که با دولت صورتگرفته، اهمیت داده نمیشود.
سیدحمید خدادادحسینی رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سوال که با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب در راستای کمک گرفتن از دانشگاه برای حل مشکلات کشور، آیا دولت برای دریافت راهکار مشکلات به سمت دانشگاه آمده است؟ گفت: وزیر اقتصاد اوایل سال جاری نشستی را با پژوهشکده و دانشکده ما برگزار کرد، اما به نظر بیشتر ویترینی بود. ما در جایگاه دانشگاه همیشه از این موضوع استقبال میکنیم که بتوانیم از علوم دانشگاهی در عمل و به صورت ارائه راهکار و پیشنهاد، متناسب با نوع مسئله استفاده کنیم. ما علاقهمندیم به روشهای عقلانی و علمی پیشنهادات خودمان را ارائه کنیم، اما این استقبال باید دو طرفه باشد.اقدام وزیر اقتصاد؛ احسان خاندوزی فی نفسه در مقایسه با وزرایی که اصلا چنین اقدامی نکردهاند، حرکت بسیار خوبی بود، اما استمرار پیدا نکرد.
به گزارش ایلنا، رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس افزود: به عنوان مثال شاید میتوانستند کسی را مامور پیگیری مسائلی کنند که در جلسه مذکور مطرح شده بود. این فرد میتوانست دستور جلسه را دنبال کند و از دانشگاه و معاونتهای مرتبط پیگیر باشد. لازم بود تشکیلاتی در این تعامل شکل بگیرد که نقش خودش را ایفا کند و فکر میکنم مشکل اصلی نبود همین تشکیلات است.
خدادادحسینی در مورد عوامل کاهش انگیزه دولت برای شکل دادن به ارتباطی دائمی با دانشگاه برای حل مشکلات، بیان کرد: در دانشگاهها یک دفتر ارتباط با صنعت وجود دارد. این دفاتر کارشان تسهیل ارتباط دو طرفه است. اینکه معادل چنین بستری در دستگاههای دولتی نیز وجود دارد یا خیر؟ محل سوال است.
او ادامه داد: بعید میدانم دفتر یا واحدی در نهاد یا وزارتخانه یا سازمانی ملی وجود داشته باشد که کارش ارتباط با دانشگاه باشد! بسترهایی که ایجاد شده مانند سامانههایی که صنایع نیازهایشان را در آنجا مطرح میکنند تا دانشگاه تامین نیاز کند، اتفاق خوبی است و قبلا چنین چیزی وجود نداشت و همین دسترسی و تکلیفی که برای مطرح کردن نیازها به وجود آمده، در برخی بخشها میتواند کمک کننده باشد.
خداداد حسینی با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی، دخالت دادن جناحبندیهای سیاسی در مشارکتطلبی دانشگاههاست، گفت: این قضیه باعث میشود که ما نتوانیم همه توان ملی و عمومی که در دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی وجود دارد را به خدمت بگیریم و همین مسئله باعث میشود، نتوانیم از مشارکت جمعی و همه ایدهها بهره ببریم. از سوی دیگر موجب دلسردی گروهی میشویم که دوست ندارند در جناحبندی سیاسی خاصی باشد. در کشورهای پیشرفته هم اگر مثلا جناح جمهوری خواه روی کار بیاید، اینطور نیست که به جناح دیگر بگوید کاملا کنار برود و در هیچ بستری به کار گرفته نشوند. در مباحث و مشکلاتی که وجوه عمومی و غیرفردی دارند، باید از نظر همگان استفاده کرد و این رویه موجب افزایش فضای همدلی میشود. ضمن اینکه از نظرات جمع استفاده شده و دستهبندیهایی که شاید گاهی صوری و گاهی واقعی شکل میگیرد، از بین برود و همبستگی و پیوستگی ملی بیش از گذشته افزایش مییابد؛ حداقل در حوزههای علمی چنین خواهد شد.
او با اشاره به اینکه شاید فردی با جناح فکری خاص برای یک مشکل، راهکار خوبی داشته باشد، اضافه کرد: فارغ از گرایش سیاسی باید ایده افراد را مورد بررسی قرار داد، ضمن اینکه گرفتن یک ایده الزاما به معنای استفاده از آن نیست و میتوان ایده را بررسی کرد تا ببینیم قابل به کارگیری هست و وجوه خوب و بد آن کجاست و میتوان شاخصهایی را برای این تعامل مدنظر قرار داد. این نکته نیز اگر رعایت شود میتواند نتایج خوبی داشته باشد.
رئیس دانشکده اقتصاد تربیت مدرس با بیان اینکه ما دچار فقدان تعریف ارتباط نظاممند و پویا بین دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی با دستگاههای دولتی هستیم، بیان کرد: از آنجایی که تعداد دانشجویان زیاد است، سازمانها از ارتباط با این دانشجویان خودداری و فکر میکنند فضای دستگاهها و سازمانها با رفت و آمد دانشجویان شلوغ میشود و میگویند در این حالت ما دیگر به کارهایمان نمیرسیم و… فکر میکنم اگر ارتباط بین دانشگاه و دستگاهها و سازمانهای دولتی شکل بگیرد، هم مشوق دانشجویان برای جذب در تعامل با دولت میشود و هم راهکارهای علمی ارائه خواهند داد.
خدادادحسینی ادامه داد: تا به حال در همه سالهای فعالیت دانشگاهی، ندیدهام دانشجویی به ما بگوید که فلان دستگاه دولتی کار یا ایده او را میخواهد! وقتی به دستگاهها مراجعه میکنیم و دادههایی را از آنها طلب میکنیم، به سختی آمار و داده به ما میدهند. به طور مثال وقتی دانشجویی یک حوزه را به عنوان جامعه آماری انتخاب میکند تا مسئله را در آن بستر تعریف و به ارائه راه حل بپردازد، نیاز به داده دارد و سازمانها از دادن دادهها خودداری میکنند یا بسیار سخت این دادهها را در اختیار میگذارند و باید با ارتباطات و… به دادهها رسید. این روند بازدارنده است. پس اگر حرکت تعاملی از سمت دانشگاه هم باشد، باز ما دانشگاهیان در تعامل با سازمانها با مشکل دریافت داده مواجه هستیم و هرکسی فکر میکند دادههای سازمان خودش محرمانهترین دادههای موجود در دنیاست و بعد وقتی مقایسه میکنیم، میبینیم در بسیاری از سایتهای بین المللی دادههای زیادی وجود دارد و شاخصهای آن نیز آورده شده و بعد وقتی همان داده را از دستگاههای داخل تقاضا کنیم به ما آماری نمیدهند و همکاری نمیکنند. در این حالت حرکت ما به سمت دولت به نتیجه خوبی نمیرسد و متاسفانه همین قضیه باعث شده است که در سطح وسیعی شاهد دادهسازی باشیم.
او یادآور شد: خیلی از دانشجویان دادهسازی میکنند؛ وقتی دانشجو به هرکسی مراجعه میکند آماری به او نمیدهند، دست به دادهسازی میزند و به جای اینکه گردآوری داده واقعی ارائه کند دست به دادهسازی میزند. بعد میگویند پایان نامهها و رسالهها به درد ما نمیخورد! وقتی داده واقعی را در اختیار دانشجو نگذارید، قطعا دانشجو میخواهد کارش را در روششناسی خاصی پیش ببرد، پس دادهسازی میکند.
خدادادحسینی در پاسخ به این سوال که آیا حرکت دولت به سمت دانشگاه برای دریافت راهکار بازه زمانی خاصی دارد یا میتواند هر زمانی به دانشگاه مراجعه کند و تاریخ انقضایی برای این تعامل وجود ندارد؟ گفت: این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ در همان مثال دادهسازی توضیح دادم که وقتی دانشجو میبیند که راه سادهتر از دریافت داده، دادهسازی است، قطعا راه ساده را انتخاب میکند. اگر سیستم علمی و پژوهشی به این رفتارها عادت کند و مرتب شاهد چنین برخوردهایی باشد، شاید زمانی که از سمت دستگاهها مطالباتی برای تعامل با دانشگاهها به وجود آید، چون دانشگاهیان از قبل چنین رفتارهایی را دیده اند، دیگر رغبتی به همکاری ندارند. معمولا انسانها به صورت فطری دنبال راه ساده هستند، اما برقراری تعامل مهم است و جلوی ضرر را از هرجا بگیریم منفعت است.
این استاد دانشگاه افزود: در برخی امورات بخصوص مواردی که حالت فنی و سخت افزاری داشته باشند، دستگاهها راحتتر تن به تعامل میدهند، اما در اموراتی که بعد مغزافزاری و نرم افزاری دارند، دستگاهها به راحتی حاضر نیستند تن به این کار بدهند و معمولا نمیخواهند چارچوبهای ذهنی و فکری خود را عوض کنند و همین تفکر جناحی بعضا منجر به این میشود که به راحتی هر نظری را بپذیرند یا حتی مورد بررسی قرار دهند. چنین روندی موجب شرایطی میشود که فعلا در آن قرار گرفتهایم و ناکارآمدیهایی به بار میآورد که در حوزههای مختلف شاهد آن هستیم؛ هزینههای بسیار زیادی در دانشگاهها خرج میشود و دانشجویان زیادی پرورش مییابند و با هزار شور و شوق وارد دستگاهها میشوند و بعد از مدتی منفعل خواهند شد، چرا که میبینند به ایدهها و نظراتشان بها داده نمیشود و نه تنها بها داده نمیشود که حتی گاهی هم نادیده گرفته میشوند. چنین افرادی بعدا شبیه به همان ضرب المثلی میشوند که میگوید خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
مهاجرت یک معضل است
او با اشاره به اینکه معضل بعدی دانشجویان این است که فکر مهاجرت هم به سر آنها میزند، بیان کرد: اگر بعد بیانگیزگی و مهاجرت را در نظر بگیریم، بعد اقتصادی را هم باید مورد توجه قرار دهیم، چرا که وقتی فرد نتواند تامین هزینههای اولیه زندگی خود را به لحاظ اقتصادی داشته باشد و زندگی متعارفی را به دست آورد، به مهاجرت فکر میکند. دولتها وظیفه دارند از فردی که در جامعهای زیست میکند و سالها تلاش کرده تا به مرحلهای از بلوغ علمی و جایگاه اجتماعی برسد، حمایت کنند. وقتی این حمایت وجود ندارد، فرد مدتی تلاش میکند، اما وقتی میبیند به نتیجه نمیرسد، ناامید میشود. یک فرد تحصیل کرده از ۱۲ سال درس خواندن در مدرسه تا ۱۲ سال تحصیل دانشگاهی کامل، حداقل ۲۴ سال از عمر خود را در سیستم آموزشی گذرانده است. این ۲۴ سال برای او هزینه شده و بعد به راحتی چنین فرد تحصیلکردهای را از دست میدهیم و کشورهای دیگر از دانش و توان علمی چنین فردی بهرهمند میشوند. فرد نیز در آن کشور خارجی راضی است که حداقل آنچه آموخته به دردش میخورد. چنین مسائلی به این برمی گردد که ما نتوانستیم برنامه ریزیهای درستی انجام دهیم. اگر بخواهیم اتکای به داخل داشته باشیم، این هدف با سیاستگذاریهای نادرست، به انحراف کشیده میشود.
استاد دانشگاه تربیت مدرس تاکید داشت: نمیگوییم اگر کسی از دانشگاه آمد و ایدهای را برای حل مشکلی مطرح کرد، آن ایده صددرصد درست است، اما به هر حال در تعامل قرار گرفتن دانشگاه و دولت، ایدههایی که از سمت دانشگاهیان میآید را پختهتر میکند. شاید یک نفر بگوید از دانشگاه ایدهای گرفتم و به دردم نخورد؛ اشکالی ندارد مثل بچهای است که میخواهد راه بیفتد و هزار بار زمین میخورد و تا زمین نخورد نمیتواند بلند شود و راه بیفتد. اصلا فرض کنید دانشگاه قابلیت کافی برای ارائه راهکارها یا برطرف کردن مشکلات را ندارد و پایینترین حد مسئله را در نظر بگیریم، اما وقتی دانشگاه و دانشگاهیان در تعامل با دستگاهها قرار بگیرد، رشد پیدا خواهد کرد و اگر دانشگاه رشد کرد، جامعه و صنعت رشد خواهد کرد و این یک چرخه است که اثرات متقابل روی عناصر مختلف دارد.
رئیس دانشکده اقتصاد تربیت مدرس ادامه داد: اگر یک طرف این تعامل خیلی انتزاعی فکر کند و تعریف دیگر تعریفی متفاوت از واقعیت داشته باشد، نمیتوانند با یکدیگر گره بخورند.برای اینکه انتزاع و واقعیت با هم همسو شوند و یکپارچگی در آن لحاظ شود، باید تعامل شکل بگیرد. شاید از ۱۰ ایده دانشگاه، ۷ موردش اصلا به درد نخورد، و از این تعداد فقط ۳ ایده به درد بخورد که همان چند ایده میتواند خیلی تحولات ایجاد کند.
او با بیان اینکه ذهنیت گرایی مدیران در حوزههای مختلف بر تعامل دانشگاه و دستگاهها اثر دارد، عنوان کرد: متاسفانه قالب مدیران ما به ویژه در دستگاههای دولتی اغلب در شرایط بحران قرار دارند و در کشور ما که مسائل داخلی و بین المللی مختلفی وجود دارد، این شرایط موجب میشود که از نگاه بلندمدت غفلت شوند و بیشتر به روزمرگی و مسائل روزمره توجه کنیم.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: نگاه بلند مدت، موانعی که سر راه وجود دارد و فاصله وضع موجود و وضع مطلوب و… جای فکر زیادی دارد و نیاز به بازوی فکری هست. اما این بازوی فکر کجا میتواند باشد؟ اندیشمندان و صاحب نظران در حوزههای علمی، پژوهشی و دانشگاهی که میتوانند به مدیران کمک و تصمیمسازی کنند بازوی فکر هستند. البته در آخر تصمیم گیری در مورد مسائل با مدیران ارشد ماست و از هر ۱۰ تصمیمی که گرفته میشود، اگر نظر دانشگاه در ۲ تصمیم هم اعمال شود، میتوان بهره کافی را از آن برد.
خدادادحسینی درخصوص بازدید از صنایع مختلف و تاثیرات آن نیز خاطرنشان کرد: شاید مدیران به بازدید از دانشگاهها پرداخته باشند، اما آیا تا به حال دانشگاهیان از مرکز اجرایی بازدید کردهاند؟ مثلا تا به حال دانشگاهی به وزارت کار رفته و از آنجا بازدید کرده است؟ این بازدیدها از نوع علمی هستند. رئیس جمهور پیشنهاد خیلی زیبایی دادند و گفتند قبلا ما اردوهای راهیان نور را داشتیم که افراد به مناطق جنگ تحمیلی میرفتند و در بعد معنوی بازدید داشتند، اما حالا اردوهای راهیان پیشرفت را داریم. پیشرفت هم تنها بعد سخت افزاری نیست که از کارخانهها بازدید کنیم البته که این کار هم مهم است، اما ما خیلی بسترهای دیگری داریم که فکرهای کلان تولید میکنند و شاید در بازدیدها بتوانیم با روشها و فرایند کار آنها آشنا شویم.
خدادادحسینی تاکید کرد: میتوان در بازدیدها سخنرانی کرد و مدیران توضیح بدهند که در مورد مشکلات مختلف چه اقداماتی صورت میگیرد و پس از آن دانشگاهیان از مدیر یا رئیس دستگاه مورد نظر دعوت کنند که به دانشگاه بیاید و مسائل مشترکشان را مطرح کنند و اینجاست که تعامل پویا برقرار میشود. بنابراین نباید بازدیدها را صرفا به صنایع سخت افزاری محدود کنیم. این روند کمک میکند تا ما بتوانیم اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی را با عملیاتهای اجرایی مدیران کشور آشنا کنیم تا اگر روزی در جایگاهی قرار گرفتند، با مسائل کشور آشنا باشند و اگر قرار است مشکلی را حل کنند، حداقل از نزدیک و در یک گردش علمی فضا را درک کرده باشند و بتوانند نارساییهای موجود را شناسایی کنند. باید دیوارهایی که بین دانشگاه و دستگاهها وجود دارد را از میان برداریم و بتوانیم از مزیتهای هر دوطرف؛ دانشگاه و دولت، در جهت پیشرفت کشور بهره ببریم.
دیدگاه تان را بنویسید