روزنامه اعتماد:
قبضهای گاز میلیونی برای خانههای مناطق سردسیر و افراد تحت پوشش کمیته امداد!
روزنامه اعتماد از ماجرای صدور قبضهای گاز میلیونی و سیاست جدیدی که دولت اعمال کرده، گزارش دارد.
سارا سبزی- پیدا کردن قبضهای گاز با رقمهای بسیار بالا کار سختی نبود، فقط کافی بود از ساکنان شهرهای استانهای سرد بخواهیم که آخرین قبض گاز خانهشان را به ما نشان دهند.
به گزارش اعتماد، در مسیر پیدا کردن این قبضها، فقط از شهر کبودرآهنگ استان همدان چند قبض با رقمهای عجیب پیدا شد که تا قبل از این سابقهای نداشته است. بین این قبضها، 7 میلیون تومان، 10 میلیون تومان و حتی 22 میلیون تومان هم دیده میشد. این قبضها برای شهری صادر شده است که در منطقه سردسیر قرار دارد و استفاده از گاز برای گرم کردن خانهها بیشتر از استانی مثل تهران یا یزد است.
این قبضها فقط برای مشترکان خانگی صادر نشده و افراد تحت پوشش کمیته امداد، بهزیستی و حتی روستاهای استانهای سردسیر هم با رقمهای چند میلیون تومانی روبهرو شدند؛ آن هم در زمستان سرد امسال که دمای هوا آنقدر در این استان پایین بود که آبشار گنجنامه یخ زد و مردم مجبور بودند بیشتر از وضعیت عادی از وسایل گرمایشی استفاده کنند. استفاده از گاز برای گرمایش در خانههای روستایی به دلیل مساحت بالاتر و تفاوت آن با خانههای شهری، بیشتر است و ساکنان این مناطق هم از این تغییرات در امان نماندهاند. تا پیش از تغییر تعرفه گاز در بخش خانگی، با همین میزان مصرف، رقمهای بسیار کمتری روی قبضها نوشته میشد، اما از اوایل آذر امسال ماجرا تغییر کرد و تعرفه گاز افزایش پیدا کرد.
صدور قبضهای گاز میلیونی در شهرهای مختلف برای مشترکان خانگی در زمستان امسال آنقدر سروصدا کرد و بازتاب داشت که مسوولان بسیاری از استانها اعلام کردند که مردم فعلا قبضهای گاز نجومی را پرداخت نکنند. این ماجرا که از دی امسال شروع شده، هنوز هم ادامه دارد و بسیاری از مشترکان خانگی نمیدانند چطور باید این قبضها را پرداخت کنند. شرکت ملی گاز اعلام کرده است که با توجه به تعرفههای جدید، مشترکان باید مصرف گاز را کنترل کنند.
ماجرای گروهبندی جدید تعرفههای گاز چیست ؟
شرکت گاز ادعا میکند ۶۴ درصد از مشترکان بخش خانگی در سه پله اول مصرف قرار دارند و بر اساس تعرفههای جدید، هیچ تغییری در گازبهای این گروه از مشترکان ایجاد نمیشود. مشترکان پرمصرف در پلههای چهارم تا دهم قرار دارند و ۶۰ درصد گاز بخش خانگی را مصرف میکنند. اما ماجرای دستهبندی مصرفکنندگان گاز چیست؟
بر اساس سیاستگذاری دولت در حوزه انرژی، پنج اقلیم برای کشور در نظر گرفته شده که طبق آن اقلیم اول، اقلیم خیلی سرد و اقلیم پنجم، بسیار گرم است. برای تعیین بهای گاز هم علاوه بر توجه به اقلیمها، ۱۲ پلکان تعریف شده است که هر قدر بالاتر میرود، میزان مصرف هم افزایش پیدا میکند. پلکان اول تا سوم مشترکانی هستند که مصرف گاز متعارفی دارند و تعرفه گاز برای آنها تغییر نکرده است. از پله چهارم افزایش قیمت آغاز میشود: به این ترتیب پلکان چهار، پنج و شش نسبت به سال گذشته با افزایش 30 درصدی قیمت گاز روبهرو شدهاند. مشترکانی که در پلکان هفت، هشت، 9 و 10 قرار دارند هم به ازای هر مترمکعب گاز 50 درصد هزینه بیشتری نسبت به سال گذشته میپردازند. علاوه بر این مشترکانی که در پله 11 و 12 قرار دارند و بسیار پرمصرف هستند، باید به ازای هر مترمکعب پنج و شش هزار تومان بپردازند.
شرکت گاز میگوید که قبضهای گاز بر اساس تعرفه جدید صادر شده است؛ بر مبنای این تعرفهها و طبق ادعای این شرکت، رقم قبض گاز 60 درصد از مردم هیچ تغییری نکرده و قبض گاز حدود 90 درصد مردم کمتر از 102 هزار تومان اعلام شده است. فقط مشترکان دو پله آخر یعنی حدود 1.6 درصد از مردم شاهد صدور قبوض گاز با مبالغ زیاد بودند که علت آن هم مصرف غیرمتعارف اعلام شده است؛ اتفاقی که برای بسیاری از ساکنان استانهای سردسیر رخ داده است.
صدور همین قبضهای عجیب و سرسامآور در برخی مناطق باعث شد رییسجمهوری دستور دهد که 70 درصد افزایش قبوض گاز از بازه زمانی 16 آذر تا 15 اسفند امسال به مردم بخشیده و تخفیف داده شود. شرکت گاز توضیح داده است که روال این تخفیف به این صورت است که یکبار قبض گاز با تعرفه قدیم و یکبار با تعرفه جدید محاسبه و در صورت افزایش قبض، 70 درصد آن به مشترکان بخشیده میشود.
قبضهای گاز جدید در استان همدان؛ از 400 هزار به چهار میلیون تومان
نمونه تغییرات تعرفههای گاز را در استان همدان به عنوان یکی از استانهای سردسیر کشور که در اقلیم یک قرار میگیرد، بررسی کردهایم و به نتایج جالبی رسیدهایم: طبق تعرفههای جدید گاز، شهروندانی که تا 257 مترمکعب گاز مصرف میکنند، به ازای هر مترمکعب گاز، 41 تومان پرداخت میکنند.مشترکانی که میزان مصرف گاز آنها بین 250 تا 690 مترمکعب باشد، به ازای هر مترمکعب 69 تومان پرداخت میکنند که نسبت به قبل تغییر چندانی نداشته است، اما شهروندانی که مصرف گاز آنها در ماه بیش از 1025 مترمکعب باشد، باید به ازای مصرف هر مترمکعب گاز شش هزار تومان پرداخت کنند و تعرفه آنها با گروههای کممصرفتر متفاوت است.
مصرف گاز این منطقه سردسیر در بیشتر موارد حدود 1700 تا دوهزار مترمکعب است و با توجه به تغییرات تعرفه گاز، مصرف هر 100 مترمکعب گاز توسط مشترکان خانگی، حدود 600 هزار تومان برای آنها هزینه دارد؛ این یعنی تعرفههای جدید از قیمت پایه تا قیمت گازی که دهک آخر باید بپردازد تقریبا 150 برابر افزایش داشته است و هر چه مصرف بالاتر برود، هزینه بیشتری هم باید پرداخت شود. روند قیمتگذاری تصاعدی گاز از سال 1390 آغاز شد، اما تعرفههای جدید امسال با هیچ سال دیگری مشابهت ندارد. تعرفههای جدید گاز آذر امسال تصویب، اما اواخر دی اجرا شد و در همین بازه زمانی هم قبضهای گاز برای مردم صادر شد و مشترکان هم آن را پرداخت کردند، اما این قبضها اصلاحیه خوردند و گرانتر شدند؛ یعنی مشترکان خانگی باید مابهالتفاوت قبضهای جدید را پرداخت کنند .
گروه دیگری از مشترکان که این تغییرات جدید اصلا به نفع آنها نبود، افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودند. سال گذشته طرحی تصویب شد که طبق آن قرار شد افراد تحت پوشش این نهادها میتوانستند تا میزان مشخصی گاز مصرف کنند و هزینه آن را نپردازند. امسال بسیاری از این خانوادهها با توجه به اینکه اطلاعی از تغییر این تعرفهها نداشتند، بیشتر از این میزان مشخص شده گاز مصرف کردند و حالا قبضهای میلیونی برایشان صادر شده است. سال گذشته در همین بازه زمانی بیشترین رقم قبض گازی که برای مشترکان خانگی صادر میشد حدودا 200 هزار تومان بود، اما الان همان میزان مصرف حدود سه تا چهار میلیون تومان برای مشترک هزینه دارد.
برخی مشترکان روستایی استان همدان امسال قبضهایی با رقمهای بالا مثل 27 میلیون تومان هم دریافت کردهاند که راهی غیر از پرداخت آن ندارند، در غیر این صورت با قطع گاز روبهرو میشوند. یکی دیگر از تغییرات جدید امسال در حوزه مصرف گاز، بازه زمانی خواندن کنتورهای گاز برای تعیین میزان مصرف است؛ پیش از تغییرات جدید، این بازه زمانی 45 روزه بود، اما از دی امسال به بعد 30 روزه در نظر گرفته میشود.
جهانیسازی قیمت انرژی به نام یارانه پنهان
«همت قلیزاده»، کارشناس اقتصاد انرژی میگوید که دلیل این تغییرات، سیاستگذاری اشتباه دولت در حوزه انرژی است که طبق رویه جدید خود، تصمیم گرفته است که قیمت حاملهای انرژی را جهانی کند، اما این اقدام به نام یارانه پنهان به مردم معرفی میشود.
او در گفتوگو با «اعتماد» میگوید که این فرمول جدید مشکلات زیادی دارد: «ما در بحث انرژی در کشور مشکلی به نام یارانه پنهان انرژی داریم. در این مدل سیاستگذاری، فرمولی ساخته شده است که ایراداتی دارد. برای مثال یکی از مشکلات این فرمول این است که برای قیمتگذاری بنزین، فوب خلیجفارس نشان شده است. دولت میگوید ما به مردم میزان مشخصی یارانه میدهیم و قیمت بنزین هم باید به فوب خلیجفارس برسد. در خصوص قیمت گاز هم همین تصمیم را دارند. در حالی که این کار ظلم است و علمی نیست. دلیل این تورم و گرفتاری اقتصادی کجاست؟ خود حاکمیت و برنامهریزان اقتصادی فهمیدهاند این قیمتها و تورم ناشی از آن، منجر به اعتراضات میشود و به طریقی هم میخواهند آن را اصلاح کنند.»
قلیزاده ادامه میدهد: «موضوع جهانیسازی قیمت انرژی از سال 1386 و در دوره آقای احمدینژاد آغاز شد که آن را به نام طرح سهمیهبندی مصرف بنزین معرفی کردند، اما اصل ماجرای فروش نفت به قیمت جهانی به اقتصاد ایران بود. در شرایط تحریم میبینیم که نفت و بنزین را به خریداران داخلی گرانتر از خارجیها فروختهاند. همین خط فکری در حوزه گاز هم ادامه پیدا کرده است. چیزی به نام یارانه پنهان وجود ندارد و کسانی که از آن دفاع میکنند، اطلاع درستی از موضوع ندارند. درآمد شرکت گاز و پالایشگاهها در بودجه به قیمت جهانی ثبت میشود. من به این اقدامات، تک دولت و پاتک مردم میگویم؛ دولت بر مبنای قیمتگذاری دلاری حرکت میکند و قرار است قیمت گاز را به 75 درصد قیمت صادراتی برساند، اما قیمت صادراتی آن هم درگیر مسائل سیاسی شده است. حالا قرار است چهار قیمت جهانی را در نظر بگیرند و آنها را مبنای قیمتگذاری قرار دهند، یعنی کشورهای امریکا، هلند، انگلیس و شرق آسیا.»
اشاره قلیزاده، تعیین تعرفه گاز بخش خانگی بر اساس قانون هدفمندی است. به اعتقاد او «دولت وارد روند قیمتگذاری بحرانساز شده است و افزایش حدود 80 درصدی قیمت گاز اتفاق عجیبی بود. با این حال مسوولان این حوزه در رسانهها اعلام میکنند که قیمتها افزایش داده نشده، بلکه فقط پرمصرفها جریمه شدهاند! وزارت نیرو آذرماه امسال ترازنامه انرژی را منتشر کرد، اما آمارهای مربوط به ایران در آن نبود. منتشر نکردن آمارها یعنی آلوده کردن جامعه به تحلیلهای رسانهای. وقتی آمارها منتشر میشود، میبینیم که حتی آمارهای رسمی هم با گفتههای مسوولان مغایرت دارد. این بازی رسانهای است.»
او به مدل قیمتگذاری سهپلهای گاز در جهان اشاره میکند و میگوید: «مدل قیمتگذاری حوزه گاز در جهان سه پلهای است: یک پله برای کم درآمدهاست، یک پله بر اساس بهای تمام شده آن محصول است که بیشتر شامل طبقه متوسط میشود و پله بعدی هم مربوط به تعرفههای تجاری است. در ایران پنج اقلیم و 12 پله درست شده است. به دلیل اینکه دامنه این پلهها کوچک شد، بسیاری از مردم کم درآمد هم در پلههای بالاتر قرار گرفتند. در رسانهها میگویند که این کار عادلانه است، اما بحث ما این است که چرا درآمد مردم به ریال است، اما هزینههای آنها باید دلاری باشد؟ تا سال 88 قیمت انرژی در ایران هیچ ارتباطی به خارج از کشور و دلار نداشت و هشت تومان به ازای هر مترمکعب برآورد شده بود، اما ناگهان بعد از بحث هدفمندی یارانهها این عدد به 165 تومان به ازای هر مترمکعب رسید. در واقع قیمتگذاری حوزه انرژی بهطور ناگهانی بر مبنای دلار انجام شد. حالا افق این قیمتگذاری کجاست؟ بازارهای جهانی. اما هنوز درآمد مردم در انتهای جدول قرار دارد.»
نام قیمتگذاری جهانی را یارانه پنهان گذاشتهاند
این کارشناس اقتصاد انرژی میگوید که « قیمت گاز مایع را برای روستاییان 10 برابر کردهاند. روند تغییرات قیمت گاز هم مثل افزایش قیمت بنزین است. با همین روند در آبان 98 فاجعهای آفریدند و حالا قیمت بنزین را نمیتوانند افزایش دهند. اگر هم بخواهند این کار را انجام دهند، آن را باید به 12 هزار تومان افزایش دهند. این کار یعنی فاجعهای تازه.»
او ادامه میدهد: «برخلاف تبلیغات سنگینی که زمستان امسال در رسانهها شاهد آن بودید، ما با کاهش دایمی سهم مصرف خانگی از کل مصرف گاز کشور روبهرو بودیم؛ بهطوری که سهم مصرف خانگی از گاز کشور که بهطور متوسط 40 درصد بود، به 24 درصد رسید. این آمارها رسمی است. مصرف سرانه گاز هم از 2800 مترمکعب در سال، به 1700 مترمکعب رسیده است. بیشترین میزان مصرف گاز در کشور توسط صنایع و پتروشیمی انجام میشود که ناکارآمد هم هستند و مصرف بالایی هم دارند، اما رسانه چیزی از آن نمیگوید. قیمت گاز خانگی در امریکا پنج سنت و در میانگین جهانی، هشت سنت است، اما در ادبیات امریکا چیزی به نام یارانه پنهان انرژی نداریم. اسم قیمتگذاری جهانی را گذاشتهاند یارانه پنهان و آن را به سیاست آلوده کردهاند.»
قلیزاده در گفتههای قبلی خود گفته بود حدود 12 درصد از مصرف گاز در کشور در واحدهای صنعتی همچون پالایشگاههای نفت و گاز و در محل تولید چاههای نفتی و گازی به خصوص در سکوهای دریایی صورت میگیرد. طبق بررسیها این اتلاف انرژی بیشتر در بخش عرضه، تولید، انتقال و توزیع است و به مصرفکننده نهایی ربطی ندارد. مصرف سرانه خانوارها هم از سال ۸۶ که سهمیهبندی انرژی و جهانیسازی قیمتها رخ داد تا امروز، نزولی بوده است.
مصرفنامتعارفی نداریم
او در ادامه به تاثیر مستقیم و غیرمستقیم قیمت انواع انرژی بر قیمت کالاها میگوید و ادامه میدهد: «طبق ترازنامه انرژی و ترازنامه هیدروکربوری، در 20 سال اخیر مصرف سرانه گاز خانوار در کشور میزان نامتعارفی نداشته است. سرمایهگذاری و تولید ما در بخش گاز به خصوص در سالهای تحریم کاهش پیدا کرده است. در واقع مشکل ما در سمت تولید است و توان آن را نداریم. این واقعیت است که تحریم به توان تولید گاز در کشور آسیب زده است. با وجود این با تبلیغات هنگفت از گسترش شبکه گازرسانی میگوییم. ما 400 هزار کیلومتر شبکه گازرسانی داریم.»
او معتقد است که مشکل حوزه گاز این است که مبتنی بر یک سیاستگذاری غلط و برخلاف روند جهانی است؛ چون با گسترش شبکه گازرسانی، حجم مصرف هم بالا رفته و این مشکل، با ابزار قیمت حل نمیشود، اما دولت همواره مردم را پرمصرف توصیف میکند و هشدار میدهد.قلیزاده همچنین به این موضوع اشاره میکند که در ایران بیشترین سهم مصرف انرژی مربوط به گاز است: «در دنیای امروز کشورها از شش یا هفت نوع حامل انرژی استفاده میکنند، اما در ایران تلاش میشود که سهم انرژی کشور را به سمت گاز ببرند. اخیرا به شکلی ناجوانمردانه ایران را با چین مقایسه کردند؛ در حالی که 56 درصد مصرف انرژی این کشور مربوط به زغالسنگ است و شبکه گازرسانی بزرگی ندارد. بنابراین چنین مقایسهای که از سمت رسانه و شرکت ملی گاز شنیده میشود هیچ مبنایی ندارد. صنعت ما بیشترین ناکارآمدی را دارد که منشا آن هم سرمایهگذاری نکردن، ارتقا ندادن تکنولوژی و تحریم است. ما در این حوزه به سرمایهگذاری خارجی نیاز داریم. آیا ما در شرایط تحریم باید انرژی را به ملت خودمان گرانتر از کشورهای خارجی بفروشیم یا باید به آن تخفیف بدهیم؟ چطور ممکن است که نفت خام را به کشورهای دیگر با تخفیف میدهیم، اما به داخلیها نه؟ ما در سال 1399، نفت خام را به مشتریان داخلی بشکهای 632 هزار تومان و به مشتریان خارجی حدود 320 هزار تومان فروختهایم. این جفا در حق مردم است.»
سیاستگذاری پنج اقلیمی و 12 پلهای اشتباه است
قلیزاده معتقد است که این مدل قیمتگذاری در هیچ کشور دیگری دیده نمیشود و ورود به دهکبندی فقط برای گمراه کردن مصرفکننده انجام میشود؛ چون در مدلی که به نام یارانه پنهان انرژی تعریف کردهاند، در نهایت ملت در برابر دولت قرار میگیرد. او این کار را نوعی کلاهبرداری توصیف میکند که طبق آن دولت میخواهد قیمتها را به شکلی افزایش دهد که مردم متوجه آن نشوند.
قلیزاده ادامه میدهد: «اگر به آمارهای رسمی مراجعه کنید، متوجه میشوید که دهکها بر اساس نمونه محدودی از خانوارها به دست آمدهاند، اما به کل کشور تعمیم داده میشود. اساسا این سیاستگذاری که بر مبنای این آمار انجام و گزارشهایی که به عنوان دهکهای درآمدی منتشر میشود، ایراد دارد. یارانه پنهان انرژی اسم دیگر جهانیسازی قیمت است. موضوع این نیست که به سمت اقتصاد جهانی نرویم، مساله تحریم است. ما در این شرایط، نفت ملی را با مدل یارانه انرژی به قیمت دلاری به مردم فروختهایم. در کدام کشور یک بشکه نفت خام را به پالایشگاه داخلی به دلار جهانی میفروشند، در حالی که حقوق مردم حدود شش میلیون است؟ بر اساس اطلاعات سایت کدال، در سال 1400 حدود 1200 میلیارد تومان نفت خام به مشتریان داخلی فروخته شده است، در حالی که بودجه کل کشور 1300 میلیارد تومان بود. تا سال 1385 قیمت فرآوردههای پالایشگاهی رایگان در نظر گرفته میشد، چون نفت ملی بود. از سال 1386 به بعد، این فرآوردهها را با قیمت جهانی به مردم میفروشیم و میگوییم چرا تورم ایجاد شد؟ در سال 1386 بودجه عمومی کشور به 65 هزار میلیارد تومان رسید، اما برای اولینبار 40 هزار میلیارد تومان وارد بودجه شرکتهای نفتی شد. بعد گفتند چرا تورم ایجاد شده است؟ دلیل اصلی آن نقدینگی و بانک است. ما نمیگوییم قاچاق بنزین نیست، ولی این عدد روزی 60 میلیون لیتر نیست.»
یارانه پنهان چیست و موافقان حذف آن چه میگویند؟
چیزی که از آن به عنوان یارانه پنهان یاد میشود، یارانهای است که دولت روی برخی کالاها میپردازد تا آن کالاها ارزانتر به دست مردم برسد. مانند یارانه بنزین، آب، برق، گاز و دارو. مخالفان پرداخت یارانه پنهان میگویند همه به صورت مساوی از آن استفاده نمیکنند و کسی بیشترین سهم را از یارانه پنهان دارد که از آن کالا یا خدمات استفاده بیشتری کند. برای مثال کسی که خودرو دارد از یارانه پنهان انرژی استفاده میکند، اما فردی که خودرو ندارد از این یارانه بیبهره است یا افرادی که آب و برق و گاز بیشتری مصرف میکنند یارانه پنهان بیشتری از دولت میگیرند. محمدباقر نوبخت اعلام کرده بود که دولت سالانه ۱۴۰۰ میلیارد تومان یارانه پنهان میدهد و سهم هر ایرانی از این یارانه روزانه ۴۵ هزار تومان است. یعنی یک روز یارانه پنهان هر فرد معادل یک ماه یارانه نقدی است. سال گذشته هم مجلس طرحی داده بود که طبق آن یارانه پنهان حذف میشد و به نظر میرسید که مهمترین هدف آن طرح حذف یارانه پنهان انرژی بود. طرحی که به نظر میرسد بخشی از آن با تعرفههای جدید گاز عملی شده و به گفته برخی کارشناسان اقتصادی، دلاری کردن قیمت حاملهای انرژی است.
دیدگاهی وجود دارد که طبق آن زمانی که دولت یک کشور، تولید انحصاری کالایی را بر عهده میگیرد، قیمت آن کالا هم توسط دولت تعیین میشود؛ در این شرایط دولت تمایل دارد برای جذب حمایت مردم قیمتها را پایین نگه دارد و به عبارتی به مردم یارانه پنهان دهد. این اتفاق باعث شده دولت کالایی که میتوانسته به قیمت بالاتر بفروشد و درآمد بیشتری کسب کند به قیمت پایین عرضه میکند و حالا در شرایطی که دولت دچار مشکل اقتصادی است به دنبال بازیابی درآمدهای خود است. یکی از توجیحات موافقان آزاد کردن قیمت انرژی این است که پرداخت این نوع یارانهها، نه تنها هزینههای قابل توجهی را به دولتها تحمیل میکند، بلکه به دلیل تغییرات قیمتی که پس از پرداخت ایجاد میکند، آثار جانبی دیگری را نیز به همراه دارد. به عنوان مثال پرداخت یارانه انرژی، با پایین نگهداشتن قیمت برای مصرفکننده، به مانعی برای اصلاح الگوی مصرف تبدیل میشود.
سیاستگذاری غلط در انرژی باعث تورم میشود
قلیزاده به عنوان یکی از منتقدان این رویه، یکی از دلایل اصلی تورمهای اخیر را سیاستگذاری دولت در حوزه انرژی میداند و میگوید: «موضوع تورمهای اخیر هم به دلیل همین سیاستگذاری در حوزه انرژی است و دهکبندی و زیاد کردن پلهها گمراه کردن مصرفکننده است. درواقع راهی برای تامین منابع مالی در مدل جهانی کردن قیمت انرژی است که برای مصرفکننده داخلی صورت میگیرد و به نام یارانه پنهان خوانده میشود. البته این کار خود دولت را هم غرق میکند. بحرانهای مالی دولت زیاد است و حقوق و دستمزد کارکنانش در حال سرکوب است و در سالهای آینده منجر به بروز اعتراضات اجتماعی میشود. غیر از ایران، ونزوئلا و شوروی سابق هم در یک دوره این مدل سیاستگذاری را در حوزه انرژی اجرا کردهاند. ونزوئلا آن را متوقف کرد، اما شوروی سابق آن را ادامه داد. هنوز هم تورم در کشور ونزوئلا بالاست، اما از آن نرخهای بالای تورم فاصله گرفته است. غیر از این دو کشور، هیچ کشوری تا امروز این کار را انجام نداده است. البته در این دو کشور هم چیزی به نام یارانه پنهان مطرح نشد و این موضوع فقط در ایران وجود دارد. ضمن اینکه در هیچ کتاب و مقالهای هم موضوعی به نام قیمتگذاری بر اساس یارانه پنهان انرژی وجود ندارد. همه میدانند که بازار آزاد خوب است، اما این را هم میدانیم که انرژی به صورت انحصاری در دست دولت است، با وجود این، دولت اختیاراتی در دست دارد که طبق آن میتواند قیمتها را بالا ببرد، اما درآمد مردم ریالی باقی بماند.»
دیدگاه تان را بنویسید