اگر خردورزی در نظام حکمرانی ما نباشد، زمین برای ما زودتر از همه همسایگان به جهنم تبدیل میشود
سجاد بهزادی نوشت: اگر خردورزی نباشد و علمورزی در نظام حکمرانی ما جایگاه واقعی نداشته باشد، زمین برای ما زودتر از همه همسایگان به جهنم تبدیل میشود. جهنم جای دوری نیست و مرگ هم دور از دسترس نخواهد بود. جهنم یعنی تنش آبی ناامنی اجتماعی.
سجاد بهزادی در یادداشتی با عنوان «زمین جهنم میشود» در روزنامه تعادل نوشت: وقتی مدیر اجرایی برنامه جهانی غذای سازمان ملل، همین چند روز پیش درباره موج گرسنگی در جهان وجهنم شدن زمین هشدار داد؛ ناگهان یادم به شعر زیبای سهراب سپهری آمد. این شاعر درد کشیده وقتی از اتفاقات زمانه خود اندوهگین میشود از همه تمنا میکند «آب را گل نکنیم /در فرودست انگار کفتری میخورد آب/ یا که در بیشهای دور سیرهای پر میشوید /یادر آبادی کوزهای پر میگردد/آب را گل نکنیم /شاید این آبروان /می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی/ دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب/ زن زیبایی آمد لب رود /آب را گل نکنیم.» شاعر کاشانی دیگر در بین ما نیست تا ببنید بیشتر آبها و رودهای زلال دیروز همه گل شدهاند و چگونه سایه مرگ وتاریکی مطلق جهان را تهدید میکند.
مدیر اجرایی برنامه جهانی غذای سازمان ملل به تازگی درباره موج گرسنگی در جهان تا چند ماه آینده هشدار داده است. هشدار به اینکه « اگر میلیاردها دلار بودجه مضاعف به خوراک میلیونها انسان گرسنه اختصاص داده نشود، جهان در ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده با موج گستردهای از مهاجرت، کشورهای بیثبات و انسانهایی مواجه خواهد بود که از گرسنگی مفرط رنج میبرند. » دیوید بیزلی در حقیقت نسبت به جهنم شدن زمین هشدار داده است. نابرابری، جهان را تنگ در آغوش گرفته است.
در سایه این نابرابری، ثروتمندانی هم زیست میکنند که تلاش میکنند دیرتر بمیرند و جامعه بزرگتری از جهان نیز که همچنان درگیر جنگ و تنش آبی و اجتماعی هستند و یکی یکی میمیرند. حالا گفته میشود ثروتمندان عالم، اولین قرصهای ضد پیری خود را تا ۵ سال دیگر، یعنی در سال ۲۰۲۸ این اکسیر جوانی را وارد بازار میکنند ودر این زمینه بیش از ۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری شده است. مدیر اجرایی برنامه جهانی غذای سازمان ملل خطاب به همین ثروتمندان میگوید «حالا که میلیاردرها در دوران کرونا سودهای هنگفتی به جیب زدهاند و حالا «به جایی بر نمیخورد» که در حل بحرانهای کوتاهمدت یاری دهند، گرچه صدقه هرگز راهحل بحران غذایی در دراز مدت نیست.»
اما گویی گوش کسی بدهکار نیست. از سویی دیگر دبیرکل سازمان ملل نیز مدام گزارش میدهد «که ۹۵ درصد از مردم افغانستان غذای کافی ندارند و در معرض گرسنگی و مرگ قرار دارند.» نماینده زابل در ایران نیز هنوز تابستان نیامده فریاد میزند «وضعیت آب در سیستان و بلوچستان فوق بحرانی است و تابستان سختی پیش روداریم.» زمین به خاطر بحران آب وغذا، میرود تا برای جمعیت بزرگی از ساکنین آن به جهنم تبدیل شود. روسیه و اکراین هم که میتوانند بخش مهمی از کمبود غذا در جهان را جبران کنند، پس از یک سال هنوز در جنگی تمام عیار به سر میبرند و به گفته منابع بینالمللی فقط نزدیک به ۸ هزار و ۵۰۰ غیرنظامی اوکراینی در جنگ میان روسیه و اوکراین کشته شدهاند و هزاران مرگ تایید نشده دیگر نیز وجود دارد.
نماینده سازمان ملل میگوید «برای من مهم نیست که شما روسیه را دوست دارید یا از آن متنفرید، ما به غلات و کود روسی در سراسر جهان نیاز داریم در غیر این صورت یک دنیا تاوان خواهد داد.» جهان ۴۰۰ تریلیون دلار ارزش سرمایه دارد اما فاصله طبقاتی و عقب ماندگی توسعه در بسیاری از جوامع، سبب شده است کودکان زیادی پیش چشم جهانیان هر روز از فقر جان دهند و این سرمایه عظیم در خدمت رفاه بخش ناچیزی از کشورها قرارداشته باشد. سازمان ملل فریاد میزند برای عبور از این بحران جهنمی ونجات جان انسانها در طول یک سال آینده به ۲۳ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد اما همچنان فریادرسی نیست. زیست در دهکده جهانی شعار غرب و شرق بود اما هر کشوری گلیم خود را میبافد. در این میان کشور ایران نیز با همه ثروت نهفته خود، به این بحران نزدیکتر از هر زمانی است. به تازگی شش کشور خاورمیانهای در فهرست ۲۵ بازار نوظهور جذاب برای سرمایهگذاری خارجی؛ معرفی شدهاند.
از امارات تا عربستان و ترکیه در این فهرست هستند اما نامی از ایران نیست. ملت رنجدیده ایران فعلا گرفتار ابر تورم و ناکارآمدی هستند.به نظر میرسد کمتر باوری به علم اقتصاد و توسعه واقعی در کشور وجود دارد. موسی غنینژاد اقتصاد دان مطرح کشور به تازگی گفته است «استدلال نظریهپردازان دولت این است که گویا برخلاف همه یافتههای علم اقتصاد و تجربه بشری، نرخ تورم تابعی از تغییرات نرخ برابری ارز است، نه برعکس.این کشفیات جدید که باید ملت رنجدیده ایران هزینه آن را بپردازد نهفقط محصول بیخبری و بیاعتنایی به اولیات علم اقتصاد بلکه به چالش کشیدن این واقعیت بدیهی است که حتی در یک اقتصاد کاملا بسته و منزوی از دیگر کشورها که نرخ برابری ارز در آن اصلا مطرح نیست، ممکن است تورم اتفاق بیفتد و قدرت خرید پول در دست مردم را کاهش دهد.» اگر خردورزی نباشد و علمورزی در نظام حکمرانی ما جایگاه واقعی نداشته باشد، زمین برای ما زودتر از همه همسایگان به جهنم تبدیل میشود.جهنم جای دوری نیست و مرگ هم دور از دسترس نخواهد بود. جهنم یعنی تنش آبی ناامنی اجتماعی.
جهنم یعنی مرگ نزدیک به هزار نفر در دو هفته تعطیلات نوروز. جهنم یعنی از اصل توسعه دور افتادن و جاگیری غلط در عرصههای عمومی و مقابله ناشیانه با امر حجاب. جهنم یعنی ماندن در کف «هرم مازلو» در سالهای طولانی و رویای رسیدن به قله این هرم. جهنم یعنی مهاجرت نزدیک به صد هزار نفر در سال. ما نیاز به بازتعریف بسیاری از مفاهیم داریم وگرنه جهنم در همین نزدیکی است و همه را خواهد بلعید. نظام حکمرانی ما میبایست به فهم مشترکی در جهت حل تمام مسالههای حل نشده در داخل و جهان توسعه یافته برسد و گرنه ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی به عنوان دو مولفه مهم اقتدار دولت-ملت روز به روز نحیفتر میشود و دروازههای جهنم با تهدیدهایی جدیتر به سراغ ما خواهد آمد.
بیش از این آب را گل نکنیم وفرصتها را هدر ندهیم تا اتفاقهای خوب برای جامعه رقم بخورد. به قول سهراب سپهری «اگر آب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر میشود. مردم باصفا میشوند و چشمههاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان؛ ودر این جامعه بیگمان پای چپرهاشان جا پای خداست. ماهتاب آنجا، میکند روشن پهنای کلام. بیگمان در ده بالادست، چینهها کوتاه است.مردمش میدانند، که شقایق چه گلی است.بیگمان آنجا آبی، آبی است.غنچهیی میشکفد، اهل ده باخبرند. چه دهی باید باشد! کوچه باغش پر موسیقی باد! مردمان سر رود، آب را میفهمند.»
دیدگاه تان را بنویسید