کد خبر: 611651
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ ۱۶:۱۰:۵۹
| |

سوال روزنامه تعادل از دولت:

مردم هر روز مرغ و پنیر می‌خرند، اقتصاددانان هم خبر دارند؛ پس چرا نرخ تورم را دستکاری می‌کنید؟

روزنامه تعادل نوشت: مردم هر روز راهی بازارها می‌شوند، گوشت و مرغ و تخم‌مرغ و پنیر و... می‌خرند و می‌دانند. اقتصاددان‌ها هم به واقعیات آماری آگاهی دارند. دولت هم که از واقعیت با خبر است. باید از مسوولان پرسید این آمارها با چه هدفی تغییر پیدا می‌کنند؟

مردم هر روز مرغ و پنیر می‌خرند، اقتصاددانان هم خبر دارند؛ پس چرا نرخ تورم را دستکاری می‌کنید؟
کد خبر: 611651
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ ۱۶:۱۰:۵۹

مرتضی عزتی در یادداشتی با عنوان «نرخ واقعی تورم و آمارسازی‌ها» در روزنامه تعادل نوشت: موضوع ارایه آمارهای شفاف در اقتصاد به اندازه‌ای اهمیت دارد که می‌تواند سرنوشت کلی اقتصاد کشورها را تحت‌الشعاع قرار دهد. طی روزهای اخیر بحث‌هایی درباره دستکاری آمارهای اقتصادی توسط دولت مطرح شده که تحلیلگران را نگران کرده است. دولت تلاش کرده تا نرخ تورم را به صورت نقطه به نقطه ارایه کند تا به زعم خود این پالس را به جامعه ارسال کند که نرخ تورم کاهشی بوده است.

این رفتار دولت با واکنش برخی چهره‌های اقتصادی و اقتصاددان‌ها مواجه شد، بر همین اساس کارشناسان تذکارهایی درباره تبعات مخرب یک چنین دیدگاه‌هایی مطرح کردند و دولت را به دلیل ارتکاب یک چنین رفتارهایی نواختند. به‌طور کلی، وقتی صحبت از شاخص‌های اقتصادی و نرخ‌های بازارها می‌کنیم  باید یک معیار ثابتی را برای سنجش آنها در نظر بگیریم و بر اساس آن موضوعات را تحلیل کنیم. در خصوص تورم شاخص‌هایی که استفاده می‌شود، شاخص‌هایی است  که طول یک سال را در بر می‌گیرد. همه جای دنیا بر اساس تورم‌های سالانه موضوعات را تحلیل می‌کنند.

در عین حال برخی شاخص‌های پیرامونی هم مانند تورم نقطه به نقطه و... وجود دارند که در راستای تحلیل اطلاعات حاشیه‌ای موضوعات اقتصادی معنا پیدا می‌کنند. در واقع اهمیت این گزاره‌ها، بنیادین نیست و به صورت شاخص‌های مکمل معنا پیدا می‌کنند. این  شاخص‌ها وجود دارند تا اطلاعات تکمیلی در خصوص شاخص‌های اقتصادی ارایه کنند. اگر زمانی برای تحلیل نرخ تورم نیازمند اطلاعات مکمل بودیم، می‌توان به نرخ نقطه به نقطه، ضریب جینی و... مراجعه کرد. بر این اساس منطق این است که دولت از شاخص‌های عرف و اصلی برای ارزیابی وضعیت اقتصادی استفاده کند. اگر از این شاخص‌های اصلی استفاده نشود، اصل اعلام آمار زیر سوال می‌رود. چون ارزش و عرف نادیده انگاشته شده است. در واقع یک اقتصاددان به راحتی متوجه می‌شود که چرا مقام مسوولی آمارها را دستکاری می‌کند یا از آن استفاده ابزاری می‌کند. تفاوت عمده‌ای هم نمی‌کند که چرا نقطه به نقطه بیشتر کاهش یافته یا چرا تورم اصلی بیشتر پایین رفته است. آنچه  در ذهن مردم و جامعه در خصوص گرانی‌ها وجود دارد، حسی است که مردم در خصوص تورم دارند. وقتی مردم تحت فشار تورمی بیشتری قرار دارند، یعنی تورم بالا رفته است. حتی اگر در ظاهر آمارها، کاهش تورم ثبت شده باشد. یا دولت اعلام کند که تورم نقطه به نقطه و... پایین رفته است.

به نظر می‌رسد، در جامعه ایرانی وقتی عدد و رقم اعلام می‌شود و مردم حس تورم بالاتری را دارند، نشان‌دهنده آن است که شاخص‌ها نزولی شده‌اند. وقتی دولت اعداد و ارقام کاهشی را اعلام می‌کند، اما مردم احساس می‌کنند که وضعیت تورم بحرانی‌تر شده است، اتفاقی که می‌افتد آن است که اعتماد مردم به شاخص‌های اقتصادی و آمارهایی که نهادهای مسوول ارایه می‌کنند، کاهش پیدا می‌کند. با هر اقتصاددانی هم که صحبت کنید، خواهد گفت که حس بروز مشکلات از اصل مشکلات مهم‌تر است. مثلا انتظارات تورمی به مراتب خطرناک‌تر از تورم است. در انتظارات تورمی، مردم منتظر وقوع تورم هستند؛ گرانی را انتظار می‌کشند و در خصوص آن احساساتی دارند. بنابراین حتی اگر دولت اعلام کند که شاخص تورم در وضعیت مناسبی قرار دارد باز هم در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمی‌کند. مبتنی بر این واقعیت‌ها معتقدم، تلاش دولت برای آمارسازی و دستکاری آمارها، نتیجه‌ای برای او به دنبال ندارد؛ نوعی گول زدن خود است.

مردم و مسوولان و تحلیلگران می‌دانند که چه شرایط تورمی حاکم است؛ مردم هر روز راهی بازارها می‌شوند، گوشت و مرغ و تخم‌مرغ و پنیر و... می‌خرند و می‌دانند. اقتصاددان‌ها هم به واقعیات آماری آگاهی دارند و متوجه‌اند که نرخ تورم در اردیبهشت ماه 1402 به نسبت اردیبهشت ماه 1401 چه تغییری پیدا کرده است. دولت هم که از واقعیت با خبر است. باید از مسوولان پرسید این آمارها با چه هدفی تغییر پیدا می‌کنند؟ آیا فایده‌ای دارد که نرخ تورم به جای مقایسه با نرخ سال قبل، به صورت نقطه به نقطه ارایه شود؟ پاسخ این پرسش را تنها کسانی می‌دانند که دست به تغییر شاخص‌ها می‌زنند. 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها