روزگار ناخوش برنج ایرانی؛ آنقدر برنج خارجی وارد کردهاند که برنج ایرانی بازار ندارد
روزنامه اعتماد به نقل از یک کشاورز نوشت: مصرفکننده برنج خارجی میخورد. با اینکه میگویند الان جلوی واردات گرفته شده اما قبلا آنقدر وارد کردهاند که برنج ایرانی بازار ندارد.
غزل لطفی- برنج از مهمترین غلات در دنیا و غذای اصلی بیش از نیمی از مردم در جهان و کالایی استراتژیک و ماده غذایی، غالب ایرانیها است که از شالی تا سفره راهی طولانی را طی میکند. کاشت، داشت (نشاکاری) و برداشت برنج، بسیار پر زحمت است و نیاز به مراقبت بسیار زیادی دارد و کشاورز ماهها تلاش میکند تا پس از برداشت و شالیکوبی، بتواند با ثمره تلاشش، محصولی باکیفیت به بازار عرضه و زندگی خود را نیز تامین کند. در این میان، فروش این محصول با چالشهایی همراه است.
به گزارش اعتماد، اگر پای صحبت شالیکاران که عمدتا زنان هستند، بنشینید برایتان تعریف میکنند که رنج کار در شالی را تحمل میکنند تا پس از برداشت بتوانند، مرهمی بر زخمی از زندگی بزنند، حتی برای مصرف غذایی خود از برنج نیمدانه استفاده میکنند تا محصول مرغوبتر را روانه بازار کنند و درآمد بیشتری داشته باشند.
مریم خانم که این روزها دیگر در شالیزار کار نمیکند، تعریف میکند از ۱۵ سالگی در شالیزار کار کرده و شالیکاری را پابهپای اعضای خانواده یاد گرفته است. کاشت برنج از روزی که جو (بذر برنج) را خیس میکنند تا نشاکاری در خزانه و انتقال آن به زمین و نشا زدن نیاز به مراقبت بسیار و زحمت خاص خودش دارد. از روزهایی میگوید که در آفتاب سوزان، ساعتهای طولانی پای در گل، نشا کرده است و در باد و باران همراه با دیگر زنان کشاورز از خزانه مراقبت کردهاند تا زیر آب نرود و درنهایت بتوانند حاصل تلاش خود را در خوشههای طلایی رنگ شالی ببینند، زنان و مردانی که به طور روزمزد کار میکنند و عمدتا پس از چند سال کار، به جهت شرایط سخت کاری و رطوبت بالای شالیزار، به انواع دردهای مفصلی مبتلا میشوند.
او که الان ۴۰ ساله است، میگوید: «گردندرد و پادرد امانم را بریده بود و امسال نتوانستم در زمین کار کنم. بیمه هم که نداریم، کلی خرج دوا و درمان باید بدهم. همه همینطور هستیم. این همه سال کار کردم، هم روی زمینهای مردم هم روی زمین خودمان، همه سختیها را به جان میخریم تا با پول کارگری و فروش برنج، زندگی کنیم اما همیشه ترس داریم، خدایی کار شالی خیلی زحمت دارد، کشاورز دیگر نباید ترس فروش محصول داشته باشد!»
پس از صحبت با او و شنیدن درد دلهای چند نفر از شالیکاران، سراغ زمینداران رفتیم؛ توضیح دادند که کاشت برنج به دو روش مرسوم است: یا زمیندار خودش اقدام به کاشت و گرفتن یاور (کارگران روزمزد) میکند یا زمین را دراختیار افراد دیگری میگذارد که کاشت را بهعهده بگیرند و در زمان برداشت محصول، حاصل کار بین زمیندار و کسی که کاشت را بهعهده گرفته تقسیم شود که به آن در اصطلاح خود «مناسبه» میگویند. اما در هر صورت، هزینههای کاشت تا برداشت، اثر مستقیمی روی قیمت برنج دارد.
افزایش تورم، از سال گذشته تا امسال، اثرات خود را هم روی کیفیت زندگی این زحمتکشان و هم تهیه مایحتاج کشاورزی گذاشته است.
آقا بهزاد که خودش ۵ هکتار زمین دارد و ۱۵ هکتار هم «مناسبه» کشت میکند، میگوید: «حقالزحمه کارگران تقریبا دو برابر شده، سال گذشته حدود روزی ۳۰۰ هزار تومان و امسال ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است، قیمت کودهای سیاه و سفید و سم مایع تا ۵۰درصد افزایش داشته که گرفتن همان هم کلی دردسر دارد. در ابتدای سال زراعی تا ۳ برابر بالا رفته بود. بعد دوباره تعاونی روستایی گفت نخرید تا قیمت را پایین بیاوریم اما بعضیها خریده بودند دیگر! حقابه هم از هر هکتار یک میلیون تومان تا سه میلیون تومان هم رسید و هزینه اجاره و استفاده از دستگاههای مکانیزه نشاکاری و بریدن برنج نیز به همین نسبت بالا رفته است. قبلا همه بانکها سلف میگرفتند اما الان فقط بانک کشاورزی سلف میگیرد که همان هم با سود بالاست. این در شرایطی است که قیمت برنج پارسال حدود کیلویی ۱۰۰ هزار تومان بود و امسال ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان هم مشتری ندارد.»
در پاسخ به این سوال که مگر مصرفکننده برنج نمیخورد؟ او میگوید: «مصرفکننده برنج خارجی میخورد. با اینکه میگویند الان جلوی واردات گرفته شده اما قبلا آنقدر وارد کردهاند که برنج ایرانی بازار ندارد. الان در محله ما، کارخانه میگوید بیایید برنجهای پارسال را ببرید که ده روز دیگه شلتوک جدید درمیاد و ما دیگه جا نداریم.»
سراغ یکی از برنجفروشان رفتیم تا از او درباره فروش امسال جویا شویم. حاجی ابراهیم که خودش تعریف میکند از سال ۱۳۷۳ برنجفروشی داشته است؛ میگوید: «سالهایی بود که برنج صبح یک قیمت داشت و شب قیمت تغییر میکرد ولی هیچوقت مثل حالا ضرر نداشتیم. سال گذشته برنج بورس داشت تا کیلویی ۱۱۰ هزار تومان هم فروختیم اما امسال آنقدر بازار را از برنج خارجی پر کردهاند که امکان فروش نیست. تنها راه، خرید برنج توسط تعاونی روستایی است وگرنه کشاورز دیگر نمیتواند از عهده مخارجش بر بیاید. اول سال بازار بهتر بود اما در کل رو به پایین بود. الان هم اصلا مشتری نیست.»
در جواب به این سوال که چرا همان اول سال (شروع سال فروش برنج مهر ماه است و تقریبا تا اسفند ادامه دارد) که هنوز بازار برنج ایرانی رونق داشت همه کشاورزان برنج خودشان را نفروختند؟ حاجیابراهیم توضیح میدهد: «کشاورز باید به مرور محصولش را بفروشد تا هم بازار داشته باشد و هم خرج سالش را در بیاورد اگر همه را یکجا بفروشد خرج میشود. باید برای کشت جدید هم پسانداز داشته باشد.»
وقتی درباره میزان مشتری برنج ایرانی نسبت به سالهای قبل پرسیدیم؛ گفت: «مشتری به برنج ایرانی رغبت دارد اما اگر این تبلیغات بگذارد!!! هر ساعت تبلیغ برنج دانهبلند میکنند قیمتش هم که کمتر از برنج ایرانی است، خب با این وضع اقتصادی معلوم است که همه به آن سمت میروند. اگر میخواهند دانهبلند بودن برنج را ملاک قرار دهند در همین گیلان خودمان برنجهای بسیار خوبی است. بیایند روی آن محصولات کار کنند. بهترین کار این است که دولت برنج باقیمانده در انبارها را بخرد تا کشاورز دغدغه کمتری داشته باشد. دولت باید غم کشاورز را بخورد. امسال معلوم نیست شلتوک کیلویی چند بشود. برنج را هم اگر مثل گندم، دولت بخرد و با سوبسید به دست مصرفکننده برساند همه مشکلات حل میشود. کشاورز وقتی باد میآید محصولش میریزد، باران، خوشهها را میخواباند، کمآبی بشود، برنج میسوزد، اینها همه خسارت است. در آخر هم چارهای ندارد جز اینکه با قیمت پایین بفروشد چون به محض باز شدن واردات، برنج روی دستش میماند و اگر نفروشد مثل امسال اسیر میشود و با کلی قرض، هاج و واج میماند. اگر دولت حمایت نکند، کشاورزی از بین میرود. کشاورز باید امید داشته باشد وگرنه بچهها که روستا را رها میکنند و میروند و کشاورز هم که با ضررنمیتواند کمر راست کند، مجبور میشود به شغلهای دیگری روی بیاورد. اگر میخواهند کشاورز را حمایت کنند باید کمک کنند تا بتواند محصول کشت دوم داشته باشد که این هم پول میخواهد و با وامهای پر بهره الان نمیشود. من چون خودم هم زمین دارم و هم فروشنده هستم اینها را سالها تجربه کردهام.»
در ادامه تهیه این گزارش سری هم به یکی از کارخانههای برنجکوبی زدیم. صاحب کارخانه که ظرفیت کارخانهاش حدود ۸۰۰ تن بود شرح میدهد: «باتوجه به اینکه از مرداد سال گذشته قیمت رو به پایین بوده هنوز کشاورزان نتوانستهاند برنجشان را بفروشند و حدود ۱۵۰ تن در کارخانه مانده که کهنهشدن برنج باعث میشود محصول آفت بزند و برای جداسازی برنجهای آفت خورده باید مجدد سورتینگ انجام شود و این هم هزینهای مضاعف میشود.»
در توضیح علت رو به پایین بودن قیمت برنج هم میگوید: «امسال به هر مشتری که گفتیم برنج بخرد گفت برنج خارجی خریدم و همین باعث شد هر روز مشتریهای ما کمتر شود. سال گذشته همین موقع فقط ۵ تن برنج در کارخانه داشتیم. تا ۲۰ روز دیگر باید کارخانه را تمیز کنیم که کشاورز برنج شالی را بیاورد و سفید کند. ۱۰ مرداد من شالی دارم اما امروز که ۲۲ تیر است هنوز ۱۵۰ تن برنج اینجا مانده که دارد شپشک میزند و اگر بخواهیم دوباره سورت کنیم از هر ۲ تن، حدود ۱۰۰ کیلو افت میکند که این هم ضرر دیگری است. قیمت که پایین آمده از نظر وزنی هم که کم میشود! همه اینها ضررهایی است که کشاورز تحمل میکند. از طرفی، برنجی را هم که به عمدهفروش فروختیم چون نتوانسته بفروشد، نمیتواند پول کشاورز را بدهد و اگر خیلی اصرار کنیم میگوید برنجت در انبار مانده، بیا ببر! فعلا باید مدارا کنیم تا ببینیم دولت چه میکند. الان تقریبا یک ماه است که دیگر برنجی نفروختیم. باور کنید روزانه ۱۰، ۲۰ کشاورز از ما سراغ مشتری را میگیرند اما دیگر توان بازاریابی و امانتفروشی را هم نداریم. کشاورز هم نمیتواند همه برنجش را اول سال بفروشد. یکسری پارسال همین کار را کردند و تا آخر سال برنج چند برابر شد. کشاورز هم فکر آینده خودش را میکند و نگه میدارد تا شاید به قیمت بهتری بفروشد و به زخمی از زندگیاش بزند. فکر این را میکند که اگر اول سال همه محصولم را بفروشم و پولش را در بانک بگذارم با این تورم، ارزش پول پایین میآید. مالم را نگه میدارم و در طول سال کمکم میفروشم که امسال همهاش ضرر شد. این را هم بگویم اگر بازار خوب بود کشاورز تا عید همه محصولش را فروخته بود اما امسال از اول همینطور بود.»
طبق بررسیهای انجام شده و گفتوگو با کارشناسان؛ نیاز برنج کشور در سال 8/2 میلیون تن تخمین زده میشود که ۲/۲ میلیون تن برنج (۷۵۰ هزار تن تولید گیلان) در داخل تولید میشود و ۶۰۰ هزار تن هم باید با واردات تامین شود اما در سال گذشته 8/1 میلیون تن برنج از طریق واردات روانه بازار شد و در حال حاضر فقط در یک مورد که بررسی کردیم، مقادیر بالایی برنج هاشمی در انبارهای گیلان رسوب کرده است! و نیازمند تدبیر دولت است. واردات بیرویه مهمترین عامل افت قیمت برنج داخلی بوده و این درحالی است که قیمت کودهای شیمیایی (اوره؛ ۵۰درصد)، (فسفاته؛ ۱۲۰درصد)، (پتاسه؛ ۱۱۰درصد) نسبت به سال گذشته افزایش یافته، همچنین با احتساب حقالزحمه کارگری و مخارج نگهداری و آمادهسازی شالیزار که به علت کمبود ماشینآلات کشاورزی با افزایشی حدودا صددرصدی مواجه بوده و حقابه کشاورزی نیز تا ۳ برابر بالا رفته، هزینه تولید برنج چندین برابر شده است.
در جمعبندی همه موارد باید گفت: تا نگاه حمایتی ویژه دولت نباشد، امکان حل این چالش نیست. حضور وزیر کشاورزی در استانهای شمالی کشور در روزهای گذشته نیز، حکایت از ضرورت همین امر دارد که امیدواریم در نهایت با خرید سریع و منصفانه همراه باشد. ازراههای دیگری که میتواند به حل مشکل فعلی و جلوگیری از مشکلات مشابه در آینده کمک کند، نیازسنجی دقیق استانها و خرید و توزیع برنج توسط دولت و فروش آن به تعاونیهای ادارات و ارگانهای مختلف (حتی با سوبسید) است تا هم در سفرهها برنج سالم و باکیفیت ایرانی بیشتر استفاده بشود و هم از رسوب برنج در کارخانجات شالیکوبی جلوگیری شود.
توضیح ضروری: تا زمان تنظیم این گزارش، طبق سوال از منابع محلی هنوز زمان دقیقی برای خرید برنج گیلان، توسط جهاد کشاورزی اعلام نشده است و تلاش خبرنگار روزنامه اعتماد جهت سوال از سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان هم بینتیجه ماند و این سازمان پاسخگو نبود.
دیدگاه تان را بنویسید