رانتهایی رشد کردهاند که بخش قابلتوجهی از یارانههای پنهان در کشور را میبلعند
روزنامه تعادل نوشت: متاسفانه رانتهایی در کشور رشد کردهاند که بخش قابل توجهی از این یارانههای پنهان را میبلعند. بهطور کلی یارانههای پنهان در برخی کشورهای دنیا از جمله کشورهای جهان سوم نهادینه شده است.
«معادله یارانه پنهان و رانت آشکار» عنوان یادداشت روزنامه تعادل به قلم حسن مرادی است که در آن آمده: موضوع یارانه پنهان انرژی یک بار دیگر در فضای عمومی کشور مطرح شده است. هر زمان که نظام تصمیمسازیهای کشور قصد افزایش قسمت حاملهای انرژی را دارد، بحث یارانههای پنهان در تیررس افکار عمومی و رسانهها قرار میگیرد تا مستمسکی برای گرانی حاملهای انرژی تهیه شود.
بر اساس اعلام سخنگوی دولت، مقامات مجلس اعلام کردهاند که بیش از ۱۰۰میلیارد دلار سالانه یارانه انرژی پرداخت میشود، بدون اینکه این حجم از سوبسید کمکی به اقتصاد کشور از یک سو و معیشت خانوادهها از سوی دیگر کند. برخی تحلیلگران معتقدند این اعداد و ارقام دوباره در حال مطرح شدن است تا بهانهای برای افزایش قیمت بنزین در کشور فراهم شود.
برای نخستینبار نیست که مقامات مسوول درباره یارانههای پنهان صحبت میکنند. هر زمان که ارادهای برای تغییر قیمت حاملهای انرژی شکل گرفته موضوع یارانههای پنهان طرح شده و بعد از گرانی حاملهای انرژی دوباره فراموش شده است. از مجلس ششم تا همین امروز که مجلس یازدهم روی کار است، شخصا، بارها اعلام کردم که نرخ انرژی در کشور باید مبتنی بر یک منطق به صورت تدریجی به روز آوری شود تا هم از یک طرف تعداد اتومبیلها در کشور این اندازه زیاد نشود و هم مشکلاتی چون آلودگی هوا، تصادفات جادهای و...کاهش یابد. اگر همه ناوگان فعلی حمل و نقل کشور دور انداخته شود و تریلی و کشندهها و اتومبیلهای نو خریداری شود، باز هم ایران سود میکند.
چرا که حجم مصرف حاملهای انرژی در کشور به اندازهای بالاست که نمیتوان حدی برای آن متصور شد.بنابراین یارانه پنهان وجود دارد، چه در نان، چه در نفت، چه در گاز، برق و...این یارانه پرداخت میشود. متاسفانه رانتهایی در کشور رشد کردهاند که بخش قابل توجهی از این یارانههای پنهان را میبلعند. مثلا در ایران شرکت بازرگانی دولتی وجود دارد که غله را با قیمت مناسب از خارج وارد میکند. اما منافع این غلات وقتی وارد ایران میشود به جای اینکه به دست مصرفکننده برسد، راهی جیب سوداگران و سودجویان میشود.
در خصوص حاملهای انرژی هم همین روند شکل گرفته است. معتقدم یک ساز و کار جدی نیاز است تا این یارانهها به هدف اصلی خود برسد. در ایران نهادها و سازمانهایی مانند تعزیرات دولتی وجود دارد اما این نهادها نمیتوانند به سوءمدیریتها و گرانفروشیها و رانتخواریها نظارت داشته باشد. نهادها، ارگانها و سازمانها در ایران به اندازهای کژکارکرد شدهاند که نمیتوانند وظایف نظارتی خود را انجام دهند.
بهطور کلی یارانههای پنهان در برخی کشورهای دنیا از جمله کشورهای جهان سوم نهادینه شده است؛ اگر در کویت، عمان، قطر، امارات و..یارانههای بسیاری تزریق میشود، نظارتهای درستی هم روی آن صورت میگیرد تا به هدف اصلی خود برسد. اما بر اساس اسناد بالادستی، اتکای اقتصاد ایران به منابع فسیلی باید روز به روز کمتر شود و رویکردهای مولد در دستور کار قرار بگیرد. ایران باید بتواند داراییهای خود را مدیریت کند. ارقامی که هدر میرود و در قالب رانت، ویژهخواری، سوبسید و...به جیب سوداگران میرود باور نکردنی است. برای مقابله با این شرایط ایران باید ناوگان حمل و نقل خود را به روز آوری کند. استفاده از خودروهای خورشیدی، برقی و خودروهای کم مصرف کمترین کاری است که اقتصاد ایران باید صورت دهد. ناوگان حمل و نقل ایران بسیار وسیع و پرمصرف است؛ این ناوگان باید مدرنتر و کم مصرفتر شود. خاطرم هست در رژیم گذشته، تریلیهای برقی وارد کشور شد که اتفاقا عملکرد بسیاری مناسبی داشتند و سیستم کشور را متحول کرد. این روند باید در این برهه هم برنامهریزی شود تا هم مردم از خودروهای استاندارد بهرهمند شوند و هم اتلاف انرژی در کشور پایان یابد.در حال حاضر در امریکا ناوگان حمل و نقل با گاز ال ان جی کار میکند، اما در ایران با این ظرفیتهای گازی از این ظرفیت استفاده نمیشود.
اگر این ایده محقق شده بود به جای این حجم انبوه از مصرف بنزین و نفت گاز از ال ان جی استفاده میشد، در آن صورت منابع کشور صرف توسعه زیر ساختها میشد و منابع کمتر هدر میرفتند. ناوگان اتوبوسرانی کشور هم باید به روز آوری شود و سوخت آنها تغییر کند. بدون این اصلاحات باید همچنان منتظر بر باد رفتن منابع کشور؛ تهدید سلامتی مردم، ازدیاد آلودگی هوا و از بین رفتن محیط زیست باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید