چرا قیمت کالاها با کاهش قیمت دلار پایین نمیآید؟
به اعتقاد آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه، مساله طرح نرخ تورم این است که کاهش آن نیز همچنان مثبت است و تاکنون هرگز منفی نشده است.
آلبرت بغزیان اقتصاددان گفت: در مواقعی که نرخ ارز افزایش پیدا میکند به سرعت همه اقشار عکس العمل نشان داده و قیمتها نیز تغییر مییابد و حالا این، هم مربوط به کالاهایی است که به ارز مربوط است و هم کالاهای غیرمنقول و غیرقالب مبادله همچون مسکن که رخ میدهد.
به گزارش اقتصاد24، مهمترین بخشهای گفتگوی آلبرت بغزیان را میخوانید:
- تجربه نشان داده است که از یک کانال افزایش قیمت کالای مرتبط با ارز، الباقی کالاها یا خدمات و داراییها نیز تاثیر گرفته اند، پس صاحبان این داراییها این تصور را دارند که بهتر است این هماهنگی بین قیمت کالای خود و قیمت دلار یا ارز را رعایت کنند.
- در نتیجه برای مثال صاحب یک مسکن، گاه در قیمت گذاری خود قیمت را دلاری تصور و مثلا این رقم را متری ۱۶۰۰ دلار تعیین میکند و حالا اگر قیمت دلار افزایش یافت که با این نرخ جدید تطبیق مییابد و اگر روند برعکس شود و قیمت ارز کاهشی شود، اما این افزایش قیمت برعکس نمیشود و اصطلاحا ما میگوییم قیمتها متقارن نخواهد شد.
- چون اساسا صاحب یا مالک کالا یا سرمایه، اطمینانی به ثبات قیمت در بازار ارز ندارد و برای رسیدن به اطمینان، یک زمانی لازم است که باید ثبات قیمت دلار در آن بازه زمانی رخ بدهد تا اطمینان نیز در بازارها حاصل شود.
- پس از رسیدن به این ثبات است که صاحب سرمایه میتواند کالا یا جنس خود را با قیمت پایینتر بفروشد تا ثبت سفارش تازهای که رخ میدهد نیز با همان نسبت بدون تغییر نرخ دلار باشد و ضرر و زیانی را نیز متحمل نشود.
- اما زمانی که فروشنده جنس را به قیمت پایینتر فروخته است و جنس جایگزین نشده است کمترین تغییر افزایشی نرخ ارز این صاحب سرمایه را متضرر میکند پس ترجیح میدهد که زمان طولانی تری را برای بازگشت سرمایه و همچنین کاهشی کردن قیمتها در نظر بگیرد.
- شما میبینید در مدیریت جدید بانک مرکزی با اینکه دلار کانال ۵۰ هزار تومان را رد نکرده و یک نوسان محدودی روی یک یا دو هزار تومان داشته، اما اجناس هنوز بر روی دلار ۶۰ هزار تومان معامله و خرید و فروش میشوند.
- به همین خاطر است که تغییرات نرخ ارز و کاهش قیمت دلار نیز نتوانسته قیمتها را کاهش دهد، لذا باید اعتمادسازی صورت گیرد و به قول دکتر فرزین ثبات ارزی ایجاد شود.
- یعنی قابلیت پیش بینی درباره نرخ ارز به فعالان اقتصادی داده شود تا آنان نیز بتوانند برای فعالیتهای بلند مدت خود شرایط را بدون ترس از بی ثباتی در نظر بگیرند.
- دولت اخیرا گفته است که منظور از کاهش تورم، کاهش قیمتها نبوده است، بلکه کاهش نرخ تورم است.
- میتوان اینطور گفت که مثلا قیمت کالایی اگر ۱۰۰ تومان است و پارسال ۳۵ درصد تورم داشته است، قیمت تا ۱۳۵ تومان هم افزایش یافته است و امسال اگر نرخ تورم به حساب دولت ۲۵ درصد شده است یعنی باز باید به آن ۱۳۵ تومان رقم ۲۵ تومان دیگر اضافه شود. یعنی نرخ تورم تنها نسبت به سال گذشته کاهش یافته است، اما برای کاهش قیمت لازم است این نرخ تورم منفی شود.
- در این شرایط فرضی وقتی به آن ۱۳۵ تومان بار دیگر ۲۵ درصد تورم اضافه شود، در واقع قیمت کالا به ۱۸۰ تومان رسیده است؛ یعنی کاهش نرخ تورم را شاهد هستیم، اما افزایش قیمت را نیز شاهد هستیم و هیچ تناقضی هم با یکدیگر ندارد.
- این به معنای آن است که نرخ تورم کم شده است نه اینکه نرخ تورم منفی شده باشد.
- زمانی ما کاهش قیمت خواهیم داشت که نرخ تورم منفی شود، یعنی دولت خبر بدهد که نرخ تورم منفی ۱۰ شده است، اما زمانی که دولت اعلام میکند نرخ تورم ۱۰ درصد مثبت است یعنی باز ۱۰ درصد باید به نرخ قبلی اضافه شود.
- این البته میتواند به یک نوعی پیروزی تعبیر شود، اما جامعه خواستار کاهش قیمت هاست نه کاهش نرخی که عملا باز به دنبال خود افزایش قیمتها را در پی خواهد داشت و هیچ مشخص نیست که آیا با تلنگر نرخ ارز یا ورود محتکرین و مختلسین به بازار، بار دیگر این نرخ تورم افزایشی نشود.
- من ندیدم که دولت با این همه تاکید که بر مهار تورم دارد، عملا طرحی برای آن داشته باشد و در حالی که باید ۴ یا ۵ سال منتظر تبدیل شدن نرخ تورم به صفر باشیم که تازه همان نیز مشخص نیست که آیا وعده ۴ سال بعد عملی باشد یا خیر.
- عملا هیچ گونه برنامه مدونی یا سیاست گذاری معقول و منطقی که بتواند اقتصاددانان را قانع کند که این یعنی مهار و صفر شدن تورم ، وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید