تیر هدفمندی به سنگ خورد؛ کاهش مصرف نان، برنج، روغن و قند و شکر در خانوارهای فقر با شروع طرح هدفمند کردن یارانهها!
روزنامه اعتماد نوشت: مقایسه مصرف کالاهای اساسی خانوارهای فقیر و متوسط قبل و بعد از نقدیسازی یارانهها نشان داده شده است «پس از هدفمند کردن یارانهها، مصرف کالاهای نان، برنج، روغن نباتی و قندوشکر در خانوارهای فقیر و متوسط کاهش داشته است.
نتایج یک پژوهش مستقل درباره «تاثیر افزایش قیمت مواد غذایی بر هزینه زندگی خانوارهای ایرانی» نشان میدهد که کالایی به نام «نان» در صدر هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی قرار داشته است. موضوع مهم دیگر این تحقیق این است که «شوکهای قیمتی محصولات غذایی، تاثیر بالاتری بر هزینه زندگی خانوارهای روستایی نسبت به شهری میگذارد.» ضمن اینکه افزایش قیمت خوراکیها، بهطور مستقیم به سبد خانوارهای دهکهای اول تا چهارم هجوم میبرد و این تاثیر ات بهطور یکسان نیست. این پژوهش توسط صادق خلیلیان، محمد کیانی، حامد نجفی و محمدحسن وکیلپور از استادان دانشگاه تربیت مدرس انجام شده و در نشریه علمی تحقیقات اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران منتشر شده است.
به گزارش اعتماد، نویسندگان بیان کردهاند که هرچه سهم هزینه غذا بیشتر باشد، احتمال دسترسی یک خانوار به غذا پایینتر میآید،چرا که قیمت غذا یکی از مهمترین دغدغههای خانوارها در کشورهای در حال توسعه است که گاهی اوقات در اثر عوامل برونزا افزایش مییابد و نگرانیهای جدی را به وجود میآورد. افزایش قیمت غذا اثرات گوناگونی را از جنبههای اقتصادی و اجتماعی به خصوص بر دهکهای پایین درآمدی بر جای خواهد گذاشت که چنانچه در زمان مقتضی بررسی و جبران نشود، میتواند آثار بلندمدتی را بر رفاه و امنیت غذایی داشته باشد. این پژوهش بهطور خاص روند دهه 90 را در خانوارهای ایرانی بررسی و عنوان کرده که شاخص قیمت خوراکیها از سال 1396 روند افزایشی قابل ملاحظهای به خود گرفته است. اما این افزایش قیمت علاوه بر اثرات مستقیم بر افزایش هزینه زندگی خانوارها، به صورت غیرمستقیم و در قالب اثرات زنجیرهای نیز میتواند خانوارها را متاثر کند. بنابراین پژوهشگران به دنبال پاسخ این سوال رفتهاند که افزایش قیمت طیفی از محصولات غذایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به چه نحوی دهکهای درآمدی شهری و روستایی را تحت تاثیر قرار میدهد؟
مثالهایی از کاهش یارانه خوراکی ها
نویسندگان برای پاسخ به این سوال، چند نمونه را ذکر کردهاند. بهطور مثال؛ در مطالعهای با عنوان «تاثیر کاهش یارانه غذایی بر کالری دریافتی خانوارهای ایرانی» نشان داده شده است که «یک واحد کاهش یارانه غذایی بدون جبران درآمد خانوار، در کوتاهمدت اثر منفی شدیدی بر کالری دریافتی خانوار خواهد گذاشت و حداکثر 5 سال طول خواهد کشید تا خانوارها انتظارات خود را تعدیل کنند». یا در مطالعهای با عنوان «اثرات تعدیل قیمت کالاهای اساسی: نان، برنج، روغن نباتی و قند و شکر بر سطح رفاه خانوار شهری و روستایی» نشان داده شده است که «چنانچه دولت یارانه نان (آرد) را کاهش دهد، قیمت نان دو برابر میشود و شاخص هزینه زندگی برای طبقه اول شهری (کمدرآمدترین گروه)، 86.11 درصد افزایش خواهد یافت، درحالی که شاخص هزینه زندگی طبقه اول روستایی 63.15 درصد افزایش مییابد.» در مطالعهای با عنوان «اندازهگیری آثار رفاهی افزایش قیمت انواع گوشت بر خانوارهای شهری ایرانی» نشان داده شده است که «خانوارهای شهری بهطور متوسط 19 درصد از مخارج سالانه صرف شده خود را برای گروه کالایی گوشت طی دوره 1388-1363 از دست دادهاند». یا در مطالعهای با عنوان «مقایسه مصرف کالاهای اساسی خانوارهای فقیر و متوسط قبل و بعد از نقدیسازی یارانهها نشان داده شده است «پس از هدفمند کردن یارانهها، مصرف کالاهای نان، برنج، روغن نباتی و قندوشکر در خانوارهای فقیر و متوسط کاهش داشته است.» در مطالعهای با عنوان «بررسی تاثیر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری» عنوان شده است که «با توجه به اینکه خانوارها در نتیجه افزایش قیمت مواد غذایی با کاهش رفاه مواجه و متحمل زیان میشوند، بنابراین جهت پوشش زیان رفاهی ناشی از افزایشی 1 درصدی در تورم، نیازمند جبرانی دو برابر و پنج برابری در درآمد خانوارهای ساکن در استانهای دارای نسبت شهرنشینی بالا و پایین است.» در واقع متناسب با سهم هزینهای هریک از محصولات غذایی، دهکهای درآمدی شهری و روستایی تاثیر ات متفاوتی را از افزایش قیمت محصولات غذایی تجربه میکنند. بنابراین این پژوهش بهطور ویژه تاثیر افزایش قیمت هر یک از خوراکیها را طی دهه 90 بررسی کرده است.
محصولات پروتیینی
نتایج نشان میدهد چنانچه هزینههای برونزای تولید گوشت قرمز، مرغ و ماکیان، فرآوردههای گوشتی و ماهی و سایر فرآوردهها به صورت جداگانه 10هزار تومان افزایش یابد، قیمت محصولات مذکور افزایش مییابد که این امر به ترتیب منجر به افزایش میانگین شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی به میزان، 2430، 1980 4230 و 490 ریال میشود. افزایش قیمت فرآوردههای گوشتی بیشترین تاثیر و ماهی و سایر فرآوردههای دریایی کمترین تاثیر را بر افزایش میانگین شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی دارد؛ اما اگر خانوارهای شهری و روستایی از یکدیگر جدا در نظر گرفته شوند، بیشترین تاثیر را بر خانوارهای شهری گوشت قرمز با 2820 ریال و بر خانوارهای روستایی، فرآوردههای گوشتی با 6470 ریال دارند.
کربوهیدراتها
چنانچه 10هزار تومان فشار هزینهای بر تولید نان افزایش یابد، میانگین شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی 426 تومان افزایش مییابد که در بین محصولات کربوهیدراتی بیشترین اثر را بر خانوارهای شهری و روستایی دارد؛ اما نکته جالب توجه آن است که 426 تومان به صورت میانگین از میان خانوارهای شهری و روستایی است، حال آنکه تنها برای خانوارهای روستایی 5610 تومان است که بیانگر تجربه کردن فشار هزینهای بیشتر از سوی خانوارهای روستایی نسبت به شهری در صورت افزایش قیمت نان است. همچنین لازم به ذکر است که هم در میان خانوارهای شهری و هم روستایی، افزایش قیمت نان بیشترین تاثیر را بر دهکهای پایین درآمدی و کمترین تاثیر را بر دهکهای بالایی دارد.
قند و شکر
افزایش قیمت قند و شکر، شاخص هزینه زندگی دهکهای اول تا ششم شهری را بیش از میانگین شهری افزایش میدهد. این امر در رابطه با خانوارهای روستایی بیانگر بالاتر بودن شاخص هزینه زندگی دهکهای اول تا چهارم نسبت به میانگین روستایی است. بالاتر بودن شاخص هزینه زندگی چند دهک خاص، بیانگر تجربه فشار بیشتر نسبت به سایر خانوارها است.
سبزی و میوه و روغن
10هزار تومان افزایش هزینه برونزای تولید میوه و سبزیجات به صورت جداگانه، منجر به افزایش میانگین شاخص هزینه زندگی خانوارها اهم از شهری و روستایی به میزان 459 و 393 تومان میشود که بیانگر بیشتر بودن اثر افزایش قیمت میوهها نسبت به سبزیجات بر شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی میباشد، اما اگر خانوارهای شهری و روستایی به صورت جداگانه بررسی شوند، مشخص میشود که افزایش قیمت میوه بیشتر از خانوارهای روستایی، بر خانوارهای شهری تاثیرگذار است، حال آنکه افزایش قیمت سبزیجات بیشتر از خانوارهای شهری، خانوارهای روستایی را تحت تاثیر قرار میدهد. یک نکته مشترک میان خانوارهای شهری و روستایی وجود دارد، آن هم این است که با افزایش قیمت روغنهای خوراکی، شاخص هزینه زندگی دهکهای اول تا پنج خانوارهای شهری و روستایی از میانگین خانوارهای شهری و روستایی بالاتر است و برای دهکهای ششم تا دهم کمتر است.
نوشیدنیها
از میان نوشیدنیها، افزایش قیمت چای و قهوه، بیشترین اثر را بر افزایش شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی دارد؛ یعنی چنانچه 10هزار تومان فشار هزینهای به تولید چای وارد شود، میانگین کل شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری و روستایی 98تومان افزایش مییابد که بیشترین اثر هزینهای را از میان نوشیدنیها دارد.
تمامی محصولات نوشیدنی و دخانیات بیشترین اثر هزینهای را بر خانوارهای روستایی نسبت به شهری دارند؛ اما اگر اثرات به تفکیک خانوارهای شهری و روستایی بررسی شود، همچنان به ترتیب چای و قهوه، نوشیدنیهای سرد و نوشیدنیهای گرم به جز چای و قهوه بیشترین اثر را بر خانوارهای روستایی دارند؛ اما ترتیب اثرگذاری بر خانوارهای شهری متفاوت است، به گونهای که به ترتیب نوشیدنیهای سرد، چای و قهوه و در نهایت نوشیدنیهای گرم به جز چای و قهوه بیشترین اثر را بر افزایش میانگین شاخص هزینه زندگی خانوارهای شهری دارند. در ارتباط با افزایش قیمت دخانیات نیز در میان دهکهای شهری، بیشترین اثر مربوط میشود به دهک اول و به ترتیب کاهش پیدا میکند تا به دهک دهم برسد؛ اما برای خانوارهای روستایی، بیشترین اثر هزینهای به دهکهای میانی یعنی دهکهای چهارم، پنجم و ششم وارد میشود.
به خاطر این که به جای یارانه ناچیز صد برابر به اسم مالیات و تورم وهزار کوفت و زهرمار از جیب مردم درآوردند خدمات دولتی هم پولی شده کاش یکی از آنها غیرت آن وزیری را داشت که قیمت یک خودکار را در طول وزارتش ثابت نگه داشته بود