کد خبر: 669803
|
۱۴۰۳/۰۵/۱۴ ۰۹:۴۰:۰۷
| |

محمد حضرتی:

کاهش تقاضای جهانی سوخت‌های فسیلی واقعیتی است که با آن روبرو خواهیم شد

محمد حضرتی نوشت: علاوه بر عواقب جبران‌ناپذیر تغییرات اقلیمی که امروز بی‌واسطه با آن مواجهیم و در صورت عدم اقدام و سیاستگذاری به موقع و موثر، گسترده‌تر، عمیق‌تر و غیرقابل برگشت‌تر نیز خواهد شد، کاهش تقاضای جهانی سوخت‌های فسیلی در چند سال آینده واقعیتی است که فارغ از علاقه یا نفع ما، با آن روبه‌رو خواهیم شد.

کاهش تقاضای جهانی سوخت‌های فسیلی واقعیتی است که با آن روبرو خواهیم شد
کد خبر: 669803
|
۱۴۰۳/۰۵/۱۴ ۰۹:۴۰:۰۷

«سیاستگذاری بهنگام در حوزه انرژی» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم محمد حضرتی است که در آن آمده: پس از انتشار یادداشت نگارنده در تاریخ ۲۷ تیرماه با عنوان «برای تحقق عدالت انرژی نیازمند اجرای دقیق برنامه گذار عادلانه انرژی هستیم» - که خود پاسخی به یادداشت جناب آقای علی آهنگر در ۲۳ تیر‌ماه با عنوان «دیپلمات انرژی جهان»- بود، جناب آقای علی آهنگر بار دیگر لطف نموده و در یادداشتی دیگر به تاریخ ۳۱ تیر‌ماه با عنوان «آیا گذار عادلانه انرژی ممکن است؟!»، پرسش‌ها و نکات جدیدی را مطرح کرده و باب این گفت‌وگوی ارزشمند را باز نگه‌داشتند. ضمن تشکر از ایشان به خاطر طرح نکات مهمی در یادداشت اخیرشان وهمچنین ابراز لطف و محبت فراوان ایشان نسبت به بنده، فرصت را غنیمت شمرده و در ادامه به مهم‌ترین محورهای مطرح شده توسط ایشان، به قدر وسع، پاسخ خواهم داد. امید آنکه، در این میان آنچه صلاح و خیر ایران عزیزمان است مورد شناسایی و توجه سیاستگذاران این حوزه قرار بگیرد.

در یادداشت مذکور جناب آهنگر، با طرح این پرسش که «آیا مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل و شاخه انرژی سازمان ملل یعنی کاپ۲۱ در سال ۲۰۱۵ کافی است تا به صحیح و عقلانی بودن‌شان ایمان بیاوریم؟!‌ «  ادعا می‌کنند که «کمیسیون اروپا نیز به تازگی متوجه شده است که به تله و دام گذار انرژی افتاده است». چرا که به ادعای ایشان، «اتحادیه فهمیده است در دنیای پساگذار به ابزارهایی برای تداوم حیات نیاز دارد که هیچ ‌یک را در اختیار ندارد. خاک‌ها و فلزات کمیاب و مهم‌تر از آن صنعت پالایش و فرآوری این خاک‌ها و فلزات، هیچ‌کدام در جغرافیای اروپا و حتی پادشاهی بریتانیا وجود ندارد، در مقابل، این معادن و منابع عمدتا در اختیار چین یا روسیه قرار دارد».  

ایشان با این مقدمه اشاره می‌کنند که این‌چنین بود که «مصرف زغال‌سنگ بار دیگر در اروپا بالا گرفت و بازگشت به برق هسته‌ای طرفداران جدی پیدا کرد... هنوز ۸۲‌درصد از منابع انرژی جهان به سوخت‌های فسیلی و تنها ۱۴‌درصد به انرژی‌های تجدیدپذیر اختصاص یافته است... تا اینجا می‌توانیم دریابیم پایه‌های مصوبه‌های سازمان ملل چندان هم مطابق با واقعیت‌های زمین نبود و می‌توانیم تصور کنیم خیلی هم موقعیت اجرای کامل پیدا نخواهد کرد .»

محور دوم مطرح شده در یادداشت مذکور نیز به آسیب‌پذیری کشورهای نفتخیز نسبت به گذار انرژی اشاره دارد: «آسیب‌پذیرترین گروه در دوران گذار انرژی، تمامیت دولت و حاکمیت کشورهای نفتخیز است... اگر نفت از تولید و فروش خارج شود، این دولت‌های نفتخیز هستند که با آسیب فروپاشی و اضمحلال روبه‌رو می‌شوند»و نتیجه می‌گیرند که: «بنابراین ما نمی‌توانیم با تکیه بر مصوبه‌های سازمان ملل متحد، بر سر شاخ بنشینیم و بن ببریم. برای ما گذار انرژی نه شکلی عادلانه، که مفهوم مرگ و زندگی دارد. بودن یا نبودن است.»

بعد از ارائه مدعای اصلی یادداشت جناب آقای علی آهنگر، در ادامه نکات خود را در ۵ بند تقدیم خواهم کرد.

۱- نقش مخرب سوزاندن سوخت‌های فسیلی بر تغییرات اقلیمی و منطقا تلاش برای کاهش انتشار دی اکسید کربن، امری نیست که تنها محدود به چند مصوبه سازمان ملل باشد، اگرچه این مصوبات نشانه آشکاری از پذیرش این واقعیت غیر‌قابل انکار در بالاترین سطوح سیاسی جهان است. به عبارت دیگر، آنچه مسیر این تصمیم‌گیری سخت را در چنین سطحی ممکن کرد (به‌رغم تمام هزینه‌ها و خطراتی را که برای کشورهای دنیا در برداشت) ضمیمه غیرقابل انکار علمی بود. گزارش‌های هیات بین‌دولتی تغییر اقلیم (Intergovernmental Panel on Climate Change) - که یک ارگان بین دولتی علمی با وظیفه ارائه ارزیابی‌های جامع از اطلاعات علمی، فنی و اجتماعی- اقتصادی جاری در مورد مخاطرات تغییرات آب‌ وهوایی بر اثر فعالیت‌های انسانی در سراسر جهان است - نشان می‌دهد که استفاده از سوخت‌های فسیلی یکی از مهم‌ترین علل گرمایش زمین در چند دهه اخیر بوده است. همین گزارش‌ها بر کاهش سریع و پایدار استفاده از سوخت‌های فسیلی به عنوان یکی از مهم‌ترین مسیرهای توقف افزایش دمای زمین در محدوده ۱.۵ یا ۲ درجه سانتی گراد - نسبت به قبل از صنعتی شدن- تاکید می‌کند. نکته قابل توجه در این خصوص آن است که گزارش‌های دوره‌ای این هیات با مشارکت هزاران دانشمند و کارشناس از سراسر جهان انجام می‌شود و به عنوان یکی از مهم‌ترین رفرنس‌های علمی در این حوزه شناخته می‌شود. بنابراین، اگرچه در بسیاری از موارد اجماع عقلا با منفعت‌های متفاوت و گاه متضاد، خود دلیلی کافی برای پذیرش یک ادعاست، اما در این مورد واقعیت‌های علمی جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای را نیز باقی نمی‌گذارد.

۲- عدم دسترسی اروپا به منابع حیاتی - خصوصا آن دسته از منابع معدنی حیاتی که در گذار انرژی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد- شاهد دیگری است که نشان می‌دهد، دست کم اتحادیه اروپا، با علم به این خطرات (عدم دسترسی پایدار به منابع حیاتی) در پی دفع خطر بزرگ‌تری (تغییرات اقلیمی) بوده است. این ادعا که اروپا به تازگی از خطرات عدم دسترسی به منابع معدنی حیاتی آگاه شده است، ادعای دقیقی نیست. دست‌کم از سال ۲۰۰۸ اتحادیه اروپا با تاسیس «ابتکار مواد خام» و سپس لیست مواد‌خام حیاتی در سال‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۴، ۲۰۱۷، ۲۰۲۰، و ۲۰۲۳، بر اهمیت تامین پایدار این مواد معدنی تاکید و آسیب‌پذیری اتحادیه را در خصوص این موضوع یاد‌آوری کرده است. قانون اخیر مواد خام حیاتی (Critical Raw Materials Act)، جدیدترین اقدام برای مقابله با خطرات احتمالی ناشی از اختلال در تامین مواد خام‌حیاتی و آسیب‌پذیری‌های ساختاری زنجیره‌های تامین مواد خام حیاتی اتحادیه اروپا است. این قانون، دسترسی اتحادیه اروپا به عرضه ایمن و پایدار مواد‌ خام‌ حیاتی را تضمین و اروپا را قادر می‌سازد تا به اهداف اقلیمی خود نیز دست پیدا کند. به صورت خلاصه، این واقعیت که اروپا حتی در سناریوی گذار با مساله تامین پایدار مواد خام حیاتی روبه‌رو است، نشان از آن دارد که کشورهای متفاوت با فرصت‌ها و تهدیدهای مختلف موضوع گذار انرژی را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

۳- این ادعا که سهم زغال‌سنگ نیز در سبد انرژی اروپا به دلیل فهم اتحادیه از آسیب‌پذیری نسبت به تامین مواد خام حیاتی و به طبع گذار انرژی افزایش پیدا کرده است نیز دقیق نیست. هم تولید و هم مصرف زغال‌سنگ در اتحادیه از سال ۲۰۱۲، تقریبا در تمام سال‌ها به غیر از ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، روند کاهشی داشته است. دلیل افزایش موقت تولید و مصرف زغال سنگ در دوسال مذکور نیز مواجهه ناگهانی اروپا با بحران انرژی ناشی از جنگ اکراین و روسیه بوده است. این روند کاهشی در سال ۲۰۲۳ نیز ادامه پیدا کرد. سهم زغال‌سنگ در تولید برق اتحادیه در آوریل ۲۰۲۴ به پایین‌ترین سطح خود در تاریخ رسید. در تحلیل سیاست‌های گذار، مطالعه روندهای بلندمدت است که از اهمیت ویژه‌ای برخورداراست، وگرنه تحلیل یک یا دوسال استثنایی می‌تواند کاملا گمراه‌کننده باشد. در مورد میزان مصرف سوخت‌های فسیلی نیز باید به این امر توجه کرد که، برای مثال در حالی که بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳ میزان کل مصرف اولیه انرژی جهان ۱۹.۵٪ درصد رشد کرده است، و میزان مصرف نفت ۱۳.۵٪، گاز ۲۷٪، زغال‌سنگ ۹٪، رشد داشته است، اما این تغییرات را باید در کنار تغییرات مصرف انرژی‌های پاک تفسیر کرد، برای مثال در همین بازه زمانی میزان مصرف انرژی خورشیدی ۴۴۳۶٪، و انرژی بادی ۵۲۸٪، رشد داشته‌اند. در سال ۲۰۲۳، آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در سناریوی مبتنی بر سیاست‌های بیان شده (سناریویی که مبتنی بر آخرین سیاست مدون کشورها است) اعلام کرد که تقاضای جهانی سوخت‌های فسیلی تا قبل از پایان این دهه یعنی تا ۲۰۳۰ به نقطه اوج خود خواهد رسید و سپس به تدریج کاهشی خواهد شد.

۴- «گذار عادلانه انرژی» در واقع پاسخی به حساسیت گروه‌ها یا کشورهای آسیب‌پذیر نسبت به این تغییر است. این ادعا که کشورهای نفتی یکی از مهم‌ترین این گروه‌ها هستند، ادعایی کاملا درست است و اتفاقا همین حساسیت مضاعف است که ضرورت توجه بیشتر و سیاست‌گذاری به هنگام را در این کشورها بیشتر می‌کند. عمده برنامه‌های گذار عادلانه نیز در کشورها یا مناطقی که اقتصادشان به طریقی به سوخت‌های فسیلی وابسته است در حال اجرا است. برای مثال مشارکت گذار عادلانه انرژی (JETPs) یک ساختار چندجانبه بین دولتی است برای هدایت منابع مالی و کمک‌های فنی از سوی کشورهای شمال جهانی برای تسریع در حذف سوخت‌های فسیلی در اقتصادهای نوظهور وابسته به زغال‌سنگ. عنوان «عادلانه» تأکید می‌کند که انتقال انرژی باید با توجه به پیامدهای اجتماعی آن اجرا شود. برای این منظور در جمعیت‌ها و بخش‌های آسیب‌‌پذیر، بازآموزی و مدل‌های کسب‌‌و‌‌کار جایگزین که مبتنی بر سوخت‌های فسیلی نیستند در حال اجراست. مثال دیگر مکانیسم گذار عادلانه اروپا است که تلاشی است برای بسیج حدود ۵۵ میلیارد یورو در دوره زمانی۲۰۲7-۲۰۲1 به منظور کاهش تأثیر اجتماعی- اقتصادی این گذار در مناطقی که بیشترین آسیب‌پذیری را نسبت به گذار انرژی دارند، مهم‌ترین این مناطق، مناطق استخراج زغال‌سنگ است.

۵. اگر تا چند سال گذشته موضوع تغییرات اقلیمی، به اشتباه، مساله دیگران یا متعلق به آینده دور فرض می‌شد، امروز با تجربه مستقیمِ گرم‌ترین روزها و ماه‌های تاریخ کره‌زمین، حتی افراد غیر متخصص در این حوزه نیز بر فوریت و ضرورت این مساله علم پیدا کرده‌اند. ۲۲ و ۲۱ جولای ۲۰۲۴، (اول مرداد و ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۳) به ترتیب گرم‌ترین روزهای تاریخ کره‌زمین، از زمان ثبت رکوردهای جهانی اعلام شده‌اند. سال ۲۰۲۳ نیز رکورد گرم‌ترین سال از زمان ثبت رکوردهای جهانی را به نام خود زده، و متاسفانه ۱۰ سال از گرم‌ترین سال‌های کره‌زمین همگی در دهه گذشته (۲۰23-۲۰14) رخ داده‌اند. برخلاف جناب آقای آهنگر که معتقدند حرکت به سمت گذار انرژی بر سر شاخ نشستن و بن بریدن است و اساسا، گذار انرژی برای ما نه شکلی عادلانه، که مفهوم مرگ و زندگی دارد! معتقدم آنچه حیات ما را در معرض نابودی قرار خواهد داد، اثرات ویرانگر ناشی از تغییرات اقلیمی است. اگرچه لیست اثرات ویرانگر تغییرات اقلیمی بلند و خارج از حوصله این یادداشت است، اینجا تنها به یک گزارش که اخیرا درباره خشکسالی‌های شدید در ایران، عراق و سوریه نوشته شده است، به عنوان شاهدی بر ادعایم اشاره می‌کنم. این مطالعه نشان می‌دهد که در ایران، خشکسالی‌های شدید در گذشته (قبل از شروع یا تشدید تغییرات اقلیمی) هر ۸۰ سال یک‌بار رخ می‌داده، اما اکنون (در وضعیت فعلی که دمای کره زمین به‌طور متوسط ۱.۲ درجه سلسیوس گرم‌تر از دوران قبل از صنعتی شدن جهان است) به‌طور متوسط هر ۵ سال رخ می‌دهد، و با ادامه افزایش گرمایش زمین در صورتی‌که دمای متوسط کره زمین به محدوده ۲ درجه سلسیوس (گرم‌تر از دوران قبل از صنعتی شدن جهان) برسد، این خشکسالی‌ها هر ۲ سال یک‌بار اتفاق خواهد افتاد. 

این تحقیق همچنین نشان داده که به دلیل وجود جنگ و ناپایداری سیاسی مستمر در این مناطق، توانایی مردم در مقابله با خشکسالی کاهش پیدا کرده به گونه‌ای که چنین خشکسالی‌هایی امکان تبدیل شدن به یک فاجعه‌ای انسانی را پیدا کرده‌اند.

بنابراین، و به‌طور خلاصه، علاوه بر عواقب جبران‌ناپذیر تغییرات اقلیمی که امروز بی‌واسطه با آن مواجهیم و در صورت عدم اقدام و سیاستگذاری به موقع و موثر، گسترده‌تر، عمیق‌تر و غیرقابل برگشت‌تر نیز خواهد شد، کاهش تقاضای جهانی سوخت‌های فسیلی در چند سال آینده واقعیتی است که فارغ از علاقه یا نفع ما، با آن روبه‌رو خواهیم شد. به اعتقاد نگارنده، با سیاستگذاری به هنگام و جامع می‌توان به استقبال گذار عادلانه‌تر رفت، در غیر این‌صورت باید منتظر تبعات ویرانگر ناشی از تغییر روندها در دنیای انرژی باشیم که حتی می‌تواند شکلی از مرگ و زندگی را نیز به خود بگیرد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها