خاموشیها کی تمام میشود؟
ر اساس پیشبینیها، در سال ۱۴۲۰، میزان عرضه گاز طبیعی به ۸۹۸ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید، در حالی که تقاضا به ۱۴۱۰ میلیون مترمکعب میرسد. این ناترازی ۵۱۲ میلیون مترمکعبی نشاندهنده این است که تنها یکسوم تقاضای کشور تامین خواهد شد!
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سیاستگذار به خوبی از آینده دسترسی به انرژی در ایران آگاه است و دوره زمانی تداوم ناترازی را تا دو دهه آینده تخمین زده است. گزارشی که اخیرا در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی ارائه شده است، شواهد روشنی درباره وضعیت ناترازی گاز تا سال۱۴۲۰ دارد؛ ضمن اینکه در بازه زمان ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷ به تخمین وضعیت دسترسی کسبوکارها به برق نکات مهمی را عنوان کرده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، در بخش گاز این گزارش نشان میدهد در افق ۱۴۲۰، شکاف میان عرضه و تقاضای گاز از محدوده کنونی به ورای ۵۰۰میلیون متر مکعب در روز میرسد. در شرایطی که زیان عدم تزریق گاز به صنایع داخلی تنها در بخش تولیدکنندگان متانول در صنعت پتروشیمی به ورای ۱۲میلیوندلار در روز و ۳۰۰میلیون دلار در ماه میرسد، آهنگ رشد تقاضا و افزایش سرمایهگذاری در بخش تولید برق نیز ناهمسان است. به شکلی که پیشبینیها حکایت از روند رو به رشد ناترازی برق و افزایش شکاف میان عرضه و تقاضای برق در کشور میدهد.
اخیرا که وزارت نیرو با همکاری سازمان بورس و اوراق بهادار در بورس انرژی به سمت عملیاتی کردن اوراق صرفهجویی انرژی حرکت کردهاند، برخی امیدوار به بهبود شرایط ناترازی از محل رویکردهای بازارمحور شدهاند. با این حال به نظر میرسد مساله ناترازی چیزی نیست که به سادگی دست از سر اقتصاد ایران بردارد. بررسی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد این روند میتواند نه فقط مصرف خانگی و عمومی که مصرفکنندگان صنعتی را در دو نهاده مختلف برق و گاز با دردسری جدی روبهرو کند و شرایط را تا تغییر کامل الگو و نحوه مصرف انرژی پیش برد. تغییر الگوی سرمایهگذاری صنعتی در کشور یکی از مهمترین اثراتی است که در طی دو دهه آینده در نتیجه ناترازی شکل و شمایل جدیدی به اقتصاد کشور خواهد داد. بسیاری ممکن است در این دو دهه تصویری تیره از صنعت را ترسیم کنند و ابعاد این بخش و سهم آن از تولید ناخالص داخلی را کمتر از گذشته ارزیابی کنند؛ اما ممکن است در نتیجه کمیابی انرژی و مواجهه تمام عیار صنایع با این کمبود، خلاقیت و بهرهوری به شکلی متفاوت ظهور و بروز کند و انواع جدیدی از صنایع و سرمایهگذاریها را در کشور راه بیندازد.
«دنیایاقتصاد» در یک نظرسنجی سعی کرده تا از خلال گفتوگو با اهالی صنعت و فعالان صنفی ۱۰رشته فعالیت تولیدی، با آنها سه پرسش کلیدی را طرح کند و از خلال پاسخ این افراد، تصویری از آینده تولید در کشور به نمایش بگذارد. عموم این صنعتگران در بخشهایی نظیر کفش، پوشاک، نساجی، فولاد، معدن، خودرو، پتروشیمی، نفت و گاز، لوازم خانگی، ماشینآلات، غذا و دارو، کشاورزی، و قطعهسازی به تولید مشغول بوده یا در گذشته در این حوزهها سرمایهگذاری کردهاند.
سه پرسش کلیدی
سوالات مربوط به تاثیر ناترازی انرژی روی آینده سرمایهگذاریهای بخش صنعت ذیل سه محور کلی بوده است. نخست اینکه از فعالان صنعتی پرسیده شده «آیا ناترازی انرژی روی تغییر سرمایهگذاری صنعتی اثرگذار خواهد بود؟» همچنین از این افراد خواسته شده به این سوال پاسخ دهند که «در صورت تغییر رویکرد سرمایهگذاری این تغییر چگونه خواهد بود؟» در عین حال از این صنعتگران پرسیده شده در صورتی که با اصل داستان یعنی تغییر روند صنعت در نتیجه ماندگاری ناترازی برق و گاز موافقند، «در روند جدید، چه رشته فعالیتهای صنعتی اهمیت پیدا میکنند؟»
چکیده پاسخهای صنعتگران
لطفعلی بخشی، اقتصاددان و فعال صنعت ماشینآلات هم در پاسخ به این سه پرسش از آینده سرمایهگذاری صنعتی در ایران اظهار نگرانی کرد و گفت: در شرایط کنونی ایران و با وجود ناترازی انرژی در کشور، کمتر کسی حاضر به سرمایهگذاری خواهد شد. بخشی در پاسخ به این پرسش که ناترازی انرژی روی تغییر سرمایهگذاری صنعتی اثرگذار خواهد بود و در این روند تغییر، چه رشته فعالیتهای صنعتی اهمیت پیدا خواهند کرد، گفت: هیچ صنعتی بدون انرژی قادر به فعالیت نخواهد بود، حتی ساخت یک دفتر کار معمولی نیز به برق و گاز و آب نیاز دارد. وی در پاسخ به این پرسش که برخی صنایع مادر در کشور بهدلیل انرژی فراوان در کشور شکل گرفتهاند، آیا این صنایع در ادامه به روند توسعه خود ادامه خواهند داد یا مسیر سرمایهگذاری خود را تغییر میدهند، تصریح کرد: صنایع مادر در کشور ما به دلایل انرژی ارزانقیمت شکلگرفته و با وجود این مزیت قدرت رقابتپذیری پیدا کردهاند، اگر مزیت این واحدها گرفته شود، دیگر قادر به توسعه خود نخواهند بود. وی در ادامه تاکید کرد: دولت باید زیرساختهایی همچون تامین انرژی را تامین کند، چراکه تامین این زیرساختها از عهده سرمایهگذار خارج است.در غیر این صورت سرمایهگذاری صنعتی در کشور شکل نخواهد گرفت.
از دست رفتن ۴ ماه از تولید
یکی از کارشناسان صنعت فولاد نیز در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تصریح کرد: ناترازی انرژی روی عملکرد تمام صنایع اثرگذار بوده است، واحدهای تولیدی حداقل ۴ماه از تولید خود را از دست میدهند. این درحالی است که هیچ واحد تولیدی بدون گاز و برق قادر به تولید نخواهد بود.در صنعت فولاد نیز این نیاز بیش از سایر واحدهای تولیدی دیگر است. رضاپور در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی که یک واحد تولیدی در صنعت فولاد مجوز میگیرد، باید توجیه اقتصادی داشته باشد که زمان بهرهبرداری و در سال نخست، این واحد باید تا ۷۰درصد، سال دوم تا ۸۰درصد و سال سوم با ۹۵درصد ظرفیت خود مشغول به کار شود؛ اما وقتی که واحدهای تولیدی ۴ماه از سال را تولید نداشته باشند، بدون شک دیگر توجیه اقتصادی نخواهند داشت. مجید رضاپور در پاسخ به این پرسش که آیا ناترازی انرژی روی تغییر سرمایهگذاری صنعتی اثرگذار خواهد بود و در این روند تغییر، چه رشته فعالیتهای صنعتی اهمیت پیدا خواهند کرد، گفت: برخی صنایع سنگین مانند فولاد، آلومینیوم، لوزام خانگی و کاغذ و چاپ و... انرژی بیشتری به نسبت به سایر صنایع مصرف میکنند؛ اما هر صنعتی به نوبه خود نیازمند انرژی است و اگر این شرایط تغییر پیدا نکند، اکثر صنایع تضعیف خواهند شد و به جای آن دلالی بیش از پیش در کشور رشد پیدا خواهد کرد.
از دست دادن قدرت رقابتپذیری صنایع
حسن حسینقلی از فعالان صنایع معدنی و بخش سرب و روی نیز در اینباره تاکید کرد: در طول سالهای گذشته بهخاطر انرژی ارزانقیمت در کشور، برخی صنایع رشد پیدا کردهاند، هماکنون این صنایع به دلیل اینکه از یکسو با کمبود انرژی و از سوی دیگر با گران شدن قیمت انرژی روبهرو شدهاند، قدرت رقابتپذیری خود را از دست دادهاند. در چنین شرایطی طبیعی است که دیگر بیشتر صنایع در کشور توجیه اقتصادی نداشته باشند. حسینقلی در ادامه خاطرنشان کرد: برای استخراج یک معدن باید پروانه بهرهبرداری بگیرید که این پروانه با داشتن توجیه اقتصادی صادر میشود. این در حالی است که در شرایط کنونی، سرمایهگذاری در بخش معدن تضعیف شده است؛ چراکه دیگر این حوزه همراه با توجیه اقتصادی نیست. بخش خصوصی نیز تمایل ندارد که وارد حوزه معدن شود؛ زیرا با مشکل تامین زیرساختهایی همچون برق، گاز و آب روبهرو است. هماکنون شرکتهایی که در این حوزه همچنان در حال فعالیت هستند یا با ظرفیت پایین مشغول به کار هستند یا در شرف تعطیلی قرار گرفتهاند. وی در پاسخ به این پرسش که آیا با وجود این ناترازی گمان میکنید که سرمایهگذاری از حوزه معدن به چه حوزهای پیش برود، گفت: معدن مزیت کشور ما محسوب میشود، باوجود معادن فراوان، انرژی گاز که موجود است و نیروی انسانی ارزانقیمت، نباید اجازه بدهیم که سرمایهگذاری از حوزه معدن خارج شود. حوزه معدن ارزآوری بالایی به همراه دارد، باید زیرساختهای آن را مهیا کنیم، تا سرمایهگذاری بیشتری جذب این حوزه شود.
علیاکبر جوانروح فعال صنعت قطعهسازی در پاسخ به این سه سوال تاکید دارد: ناترازی انرژی تمام صنایع در کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است، ما بهجای ایجاد تغییر در صنایع خود باید به سمت سرمایهگذاری و ایجاد نیروگاههای جدید به روش تجدیدپذیر و خورشیدی پیش برویم. در زمینه مصرف نیز باید از یکسو مصرف خانگی را بهینه کنیم و از سوی دیگر، جلوی کسانی را که تولید رمز ارز میکنند، بگیریم. جوانروح در پاسخ به این پرسش که در صنعت خودروسازی ممکن است که بهدلیل ناترازی انرژی، شاهد تغییر سرمایهگذاری باشیم، گفت: خودروسازی و قطعهسازی به یک میزان انرژی مصرف میکنند، البته بخش مونتاژ، برق کمتری مصرف میکند؛ اما این دلیل نمیشود که ما به سمت مونتاژکاری پیش برویم. در هر صورت برق برای هر صنعتی ضرورت دارد.ما باید مصرف بخش خانگی را بهینه کنیم؛ چراکه بخشهای مختلف در زنجیره تولید یک صنعت هر یک به نوبه خود ضروری هستند، برای نمونه ریختهگری در صنعت قطعهسازی را که نمیتوانیم حذف کنیم و برای تامین قطعه مورد نیاز خود مجبور به واردات شویم.
تولید مانند گذشته صرفه اقتصادی ندارد
یک تولیدکنند لوازم خانگی نیز در همین باب عنوان کرد: باوجود ناترازی انرژی کارخانههای بهتدریج در حال بسته شدن هستند و تولید صرفه اقتصادی چندانی ندارد؛ چراکه طبیعی است بدون تامین برق و گاز نمیتوان به تولید ادامه داد. کاظمی در پاسخ به این پرسش که باوجود ناترازی انرژی آیا امکان دارد شاهد تغییر سرمایهگذاری صنعتی در آینده باشیم، گفت: بدون وجود تامین زیرساختهایی همچون برق، گاز و آب، صنعت و اقتصاد تعطیل میشود و در یک بازه زمانی کوتاه تمام صنعت از بین میروند و صنایع جدیدی هم جایگزین آنها نخواهد شد.
سرمایهگذار درک درستی از ناترازی داشته باشد
علی لشگری، از چهرههای باسابقه صنعت کفش ایران به «دنیایاقتصاد» میگوید: قطعا سرمایهگذاران در قصد ورود به هر صنف و صنعتی که دارند، باید درک درستی از ناترازی انرژی کشور داشته باشند؛ به عبارت دیگر باید مشخص کنند که با قطع برق و گاز چه میزان ضرر و زیان متحمل میشوند. وی میافزاید: همانطور که در دوره شیوع کرونا گفته میشد صنایعی که به واردات وابسته نیستند، کمتر دچار مشکل میشوند، امروز هم بهطور طبیعی توسعه صنایعی که انرژیبر نباشند، محتملتر به نظر میرسد. بهطور نمونه صنعت کیف و کفش با توجه به اینکه گاز و برق کمتری نسبت به اغلب صنایع مصرف میکند، میتواند یکی از مقاصد جذب سرمایهها باشد؛ اما از این واقعیت هم نمیتوان چشمپوشی کرد که این صنعت هم بخشی از خاموشیها را به دوش میکشد. از سوی دیگر تولید کفش در ایران فراتر از نیاز جامعه است و هر کسی که مجوزهای لازم را برای ورود به این صنعت دریافت میکند، باید حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد و این تحول جز با استفاده از دستگاههای نوین، طراحی متناسب با سلیقههای داخلی و همچنین نگاه صادراتمحور اتفاق نمیافتد.
دولت، صورت مساله را تغییر ندهد
عبدالرضا صالحی، از فعالان حوزه ماشینآلات معدنی، ساختمانی و راهسازی نیز با اشاره به اینکه وقتی دولت در حل مساله دچار چالش میشود، بهطور طبیعی تصمیم به تغییر صورتمساله میگیرد، میگوید: واقعیت این است که علت ایجادکننده ناترازی نه مصرف مردم، بلکه فقدان تولید برق بهویژه در یک دهه اخیر است و در کنار این موضوع باید از مجوزهایی یاد کرد که بدون آمایش سرزمین توسط دولتها صادر شدهاند و امروز برخی از فعالان صنایع بزرگ و انرژیبر، از چند برابر بودن میزان تولید اسمی نسبت به تقاضا اظهار نگرانی میکنند؛ اما یارانههای بسیار بالای انرژی باعث شد تا در زمان قبل از ناترازی، بسیاری از سرمایهگذاران به طمع دریافت این انرژی ارزان، چشم بسته اقدام به احداث کارخانه کنند. وی تصریح کرد: امروز با بسیاری از شرکتها مواجهیم که علاوه بر مشکلات ناترازی انرژی، فاقد متقاضی لازم برای فروش محصولات هستند که به عقیده من این گروه در ادامه به سمت بازارهای غیر مولد مانند سکه و ارز میروند. علاوه بر این بخش زیادی از جامعه عمدتا جوان قطعا به جای صرف هزینههای سنگین در بخش تولید، سعی میکند در بخشهای خدمات که اتفاقا در کشور ما هم کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سرمایهگذاری کند؛ چراکه بخش خدمات علاوه بر اینکه از ناترازی انرژی در امان است، سرمایه کلانی هم نیاز ندارد.
وجود ناترازی مدیریت
همچنین بازرگان، از فعالان صنایع غذایی کشور نیز درخصوص تاثیر ناترازی انرژی بر مسیر سرمایهگذاری صنعتی معتقد است: ما در کشور قبل از ناترازی انرژی، شاهد ناترازی مدیریت هستیم؛ به این معنا که نگاه وزارت نیرو به صنایع «مالکیتی» است نه «مدیریتی» و به همین دلیل هر صنعتی که دولت در آنها سهم دارد، از انرژی بیشتری بهرهمند میشوند و صنایعی که عمدتا متعلق به بخش خصوصی هستند، سهم به مراتب کمتری از انرژی دارند. وی ادامه میدهد: قطعا در چنین شرایطی بخش کشاورزی که با مشکلات انرژی و همچنین تامین آب مواجه است، باید به سمت هوشمندسازی برای جبران این مشکلات که بخشی از آنها ناشی از عملکرد ناکارآمد دولت است، حرکت کند؛ چراکه در اغلب کشورهای صنعتی این موضوع به سرعت دنبال میشود؛ اما به هر حال از این نکته نباید غافل باشیم که بر خلاف کشورهای توسعهیافته، کشاورزی در ایران بهصورت «خرده مالکی» انجام میشود و همین امر اجرای طرحهای کلان توسعه از جمله هوشمندسازی را در بسیاری موارد نزدیک به غیر ممکن میکند و امروز این شیوه خرده مالکی و روشهای سنتی باعث شده است میزان زمینهای زیر کشت برای تامین غذای کشور، کافی نباشد و همواره کشاورزی ما ۵ماه از تامین نیاز کشور عقبتر باشد.
تجمیع سرمایهگذاریها برای شکلگیری کارخانههای بزرگ
محمدمهدی گرجی، کارشناس صنعت پتروشیمی نیز درخصوص تاثیر ناترازی انرژی بر مسیر مجوزهای صنعتی معتقد است: با توجه به ارزان بودن نرخ انرژی و همچنین عدممدیریت صحیح دولت در زمینه استفاده بهینه از این انرژی افراد بسیاری برای دریافت مجوز احداث کارخانه اقدام کردهاند. بنابراین تعداد بالای این کارخانهها مصرف برق را افزایش داده است؛ درحالیکه اگر سرمایهگذاریها در هر صنعتی تجمیع میشد و کارخانههای بزرگ شکل میگرفت، به مراتب انرژی کمتری مصرف میکردند. وی با اشاره به اینکه باید به جای سرمایهگذاری جدید، دولت دنبال تولید کارخانهها با حداکثر ظرفیت باشد، خاطرنشان کرد: با وجود فعالیت شرکتها با کمتر از ۵۰درصد ظرفیت، ناترازی عدمالنفعهای بسیاری برای صنایع ایجاد کرده است و اگر روزگاری شرکتها بخواهند با تمام ظرفیت فعال باشند، شاهد میزان واقعی ناترازی خواهیم بود و متاسفانه در وضعیت کنونی چندان صنعت جذابی برای سرمایهگذاری وجود ندارد.
فقدان جذابیت سرمایهگذاری انرژی
عرفان افاضلی، دبیر کل فدراسیون صنعت نفت نیز معتقد است: فقدان جذابیت برای سرمایهگذاری در بخش انرژی که ناشی از برخی قوانین، قیمتگذاری دستوری و عدمپایبندی دولت در پرداخت مطالبات است، باعث شد تا زیرساختهای انرژی همگام با نیازها رشد نکند و درصورتیکه موانع برطرف نشود، سرمایهگذاری نیروگاهی اتفاق نمیافتد، اما بخش برق تجدیدپذیر را تا حدودی باید از حوزههای جذاب برای سرمایهگذاری دانست؛ چراکه صندوق توسعه ارزی، تسهیلات را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد و از طرفی «ساتبا» بهعنوان متولی تجدیدپذیرها، قرارداد ارزی با آنها منعقد میکند و مهمتر اینکه عرضه برق تحت عرضه و تقاضا در بورس انرژی اتفاق میافتد؛ اما با وجود این مشوقها، باید سه مانع تاخیر در صدور مجوزها، تخصیص زمین و امکان واردات پنلهای خورشیدی برطرف شود؛ در این صورت به نظر من سرمایه گذاری در این بخش میتواند برای سرمایههای صنعتی بهعنوان اولین حوزه جذاب در کشور مطرح شود. وی با بیان اینکه دریافت مجوز تجدیدپذیرها باید تسریع شود، ادامه میدهد: بر اساس ماده۱۶ قانون جهش تولید دانشبنیان صنایع باید ظرف ۵سال تا ۵درصد میزان مصرفشان را از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین کنند و امروز بسیاری از صنایع انرژی بر مانند فولاد، پتروشیمی، سیمان و... با توجه به مفاد قانون و همچنین نیاز به تامین برق اقدام به احداث نیروگاه از طریق متخصصان کردهاند؛ حتی کمیته امداد هم نصب یک پانل خورشیدی روی پشت بام خانههای مددجویان را از چند سال پیش پیگیری و اجرا کرده که این مددجویان بتوانند از فروش برق مازاد تولیدی به دولت درآمد کسب کنند. بنابراین نیروگاههای تجدیدپذیر میتواند مقصد بسیار مطلوبی برای سرمایهها باشد.
دیدگاه تان را بنویسید