سازمان اطلاعات ارتش پاکستان چگونه تروریسم را بهنوعی مکتب فکری تبدیل کرده است
ماشین جنگی پنهان پاکستان- بخش دوم
اکنون تأمین مالی طالبان نهفقط از اطلاعات پاکستان بلکه از طریق قاچاق مواد مخدر، اخاذی و آدمربایی انجام میشود. شبکه حقانی در تمام این موارد نقش اصلی را ایفا میکند. اطلاعات پاکستان از چندین جهت با استراتژی طالبان هماهنگ است. به بیان سادهتر میتوان گفت: سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، تروریسم را بهنوعی مکتب فکری تبدیل کرده است.
اعتمادآنلاین| چنانچه در بخش اول گزارش اشاره شد، سازمان اطلاعات پاکستان نهادی متعارف نیست. این سازمان زیر نظر فرماندهی ارتش، بسیار محرمانه، با نفوذ سیاسی بالا، صبور، فعال، آماده و نسبت به هر کسی که دشمن تشخیص دهد بیرحمانه عمل میکند. این سازمان اطلاعاتی اگر چه با ایالات متحده رابطهای دوستانه دارد، با این حال برخی از کارشناسان معتقدند این رابطه دوستانه صرفاً ظاهرسازی این نهاد اطلاعاتی است. اطلاعات نظامی پاکستان، عمده فعالیت برونمرزی خود را معطوف به طالبان در افغانستان کرده است.
به گزارش گروه بینالملل اعتمادآنلاین ، شبکههای حمایتی سازمان اطلاعات نظامی بهگونهای طراحیشدهاند که افغانستان را به چند قسمت تفکیک و آن را به کشوری قابلکنترل تبدیل کند. هدف این سازمان پیچیدهتر کردن محیط امنیتی افغانستان و ایجاد نوعی فضای سیاسی است که همواره در آن خلع قدرت ایجاد شود. این خلع قدرت طالبان را بهمثابه یک نیروی اصلی بدل خواهد کرد. این اقدامات حمایتی توانسته این گروه را بسیار تأثیرگذار کند. این سازمان پاکستانی تلاش میکند تماس خود را با طالبان حفظ کند اما هیچ کنترلی بر اقدامات آنها اعمال نکند.
بااینحال واقعیتهای ملموس طور دیگری هستند. طالبان اخیراً مرگبارتر و درعینحال بیشتر با شرایط جدید سازگار شده است. طالبان قدیم عملاً بدل به سازمانی غیرمتمرکز با اعضای فراوان شده است که ازجمله آنها فرماندهان میان رتبه و تازهنفسی هستند که از مدرسههای پاکستانی باانگیزه کشتن به طالبان پیوستهاند. تمرکززدایی از طالبان فرماندهان جوانتر گروه را قادر کرده است تا با استقلال عمل بیشتری فعالیت کنند، درنتیجه سازمان اطلاعات پاکستان توانسته است از آنها برای برآورده کردن نیازهایشان استفاده کنند. به گفته برخی منابع، سازمان اطلاعات پاکستان مراتب نظامی این گروه را مدیریت میکند و تابع زنجیره فرماندهی این گروه نیست.
تضعیف اقتدار مرکزی طالبان وحدت و انسجام این جنبش را کاهش داده و باعث تولید مراکز قدرت متعددی در این جنبش شده است. این گروه به طرز فزایندهای تحت کنترل شبکه حقانی درآمده است. این شبکه دستکم 15% نیروهای طالبان را کنترل میکند و بر بسیاری از اعضای پایین رتبه این گروه نفوذ دارد. با این حال، گفته میشود هیبتالله آخوندزاده، رهبری طالبان و سراجالدین حقانی، معاون اصلی او ارتباط چندان خوبی با یکدیگر ندارند و این مسئله شکافی را داخل این گروه ایجاد کرده است. اکنون تأمین مالی طالبان نهفقط از اطلاعات پاکستان بلکه از طریق قاچاق مواد مخدر، اخاذی و آدمربایی انجام میشود. شبکه حقانی در تمام این موارد نقش اصلی را ایفا میکند.
با این حال، برخی از گروههای کوچک طالبان تعدادی از کارکردهای شبهدولتی را در قلمروهای خود اجرا میکنند. از جمله این اقدامات وضع مالیات بر کسبوکارهای محلی، نظارت بر دادگاههای پوشالی، رفع مجادلات محلی و راهاندازی سازماندهیشده مدارس است. طالبان از اقدامات شبهدولتی استفاده میکند تا در میان مردم منطقه مشروعیت کسب کند. جای تعجب نیست که این اقدام توافقاتی بین طالبان و مردم فقیر افغانستانی ایجاد کرده است که بهموجب آن این گروه در ازای تأمین امنیت و عدم آسیب رساندن مردم محلی، خواستار تبعیت ایشان از این گروه شده است. هرچند این رابطه طالبان و شهروندان افغانستانی در اینجا مبتنی بر ارعاب است و نه وجود سازگاری بین مردم و این گروه.
مهمتر اینکه، طالبان از استراتژی قوی و عملیاتی منابع کارآمد استفاده میکند که صرفاً نه در ایجاد شکاف میان نیروهای افغانستانی بلکه برای تصاحب بیشتر زمین کارایی دارد. طالبان با این استراتژی توانسته زمان و مکان نبرد را معین کند، و درنتیجه به شکلی ماهرانه از نیروهای قویتر افغانستانی پرهیز و به نیروهای ضعیفتر حمله کند. این گروه به شکل مستمری در عملیاتش از تاکتیکهای مشابهی نظیر کمین، تله، حملات غافلگیرانه و در عین حال هماهنگشده و تعداد فزایندهای تکتیرانداز استفاده میکند. این گروه در عین حال، به اعضایش توصیه میکند که هنگام اسیر شدن تا 48 ساعت از لو دادن اطلاعات خودداری کنند تا رهبران طالبان اقدامات بیاثر کننده ناشی از درز این اطلاعات را انجام دهند. اطلاعات پاکستان از چندین جهت با استراتژی طالبان هماهنگ است. به بیان سادهتر میتوان گفت: سازمان اطلاعات ارتش پاکستان تروریسم را بهنوعی مکتب فکری تبدیل کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید