آمریکا در آستانه انتخاب میان فاشیسم نژادگرایان سفیدپوست دهاتی و سوسیالیسم هزارهگرایان شهرنشین
کدام کشور قادر خواهد بود نخبگان پولدار خود را کنترل کند؟
عدهای معتقدند مشاوران استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، طرفدار تجارت آزاد هستند و آنها ترامپ را از وضع تحریمهای سختتر روی سرمایهگذاریهای چینی بازداشتهاند.
اعتمادآنلاین| بیشتر آنچه در بازار اتفاق میافتد ناشی از تنش بین چین و ایالاتمتحده است. بیشتر تجزیهوتحلیلها بر تعرفهها، دستکاری ارز، فنآوریهای استراتژیک و اینکه کدام کشور برنده و بازنده جنگ تجاری میشود، متمرکز شده است.
اما زمانی که درباره موفقیت و ثبات هر ملت در آینده فکر میکنیم، سؤال مهمتری مطرح میشود. کدام کشور قادر خواهد بود نخبگان پولدار خود را کنترل کند؟
به گزارش گروه بینالملل اعتمادآنلاین به نقل از فایننشالتایمز، منصور اولسون، اقتصاددان در سال 1982 درباره ظهور و انحطاط ملل، استدلال کرده بود: زمانی که منافع مالی بر سیاست غلبه میکنند، تمدنها سقوط میکنند. این مسئله بهوضوح در دو کشور رخ داده است. جایی که سطوح نابرابری ثروت متفاوت نیست.
افرادی که اخیراً با رهبران چینی صحبت کردهاند، معتقدند پروندههای مبارزه با فساد که توسط وانگ کیشان، معاون رئیسجمهور چین، بررسی میشود، برای از بین بردن منافع اشخاص خاص که میخواهند وضعیت موجود را بر مبنای کار ارزان و سرمایه کم حفظ کنند، ضروری است.
رهبران چین همچنان بر این باورند که ناتوانی آمریکا در مهار کردن نخبگانش موجب سقوط این کشور خواهد شد. باعث تعجب است که کشورهای چندملیتی غربی فکر میکنند که برنده این جنگ میشوند. چین به وضوح مشخص کرده که قصد دارد از شرکتهای خود در داخل کشور و مناطقی که در آنها نفوذ دارد حمایت کند.
با این حال نو لیبرالها همواره امیدوارند. طی روزهای اخیر گشایشهایی در بازارها رخ داده است. زیرا آنها معتقدند مشاوران استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، طرفدار تجارت آزاد هستند و آنها ترامپ را از وضع تحریمهای سختتر روی سرمایهگذاریهای چینی بازداشتهاند.
این دوره سخت موقتی خواهد بود. مشخص نیست که مبارزه چین با فساد میتواند اعتبار حزب کمونیست را حفظ کند یا خیر.
اما ایالاتمتحده نیز نمیتواند بهخوبی قدرت متنفذان را محدود کند. برخی معتقدند که آمریکا در این حوزه عملکرد بدتری داشته است. بهعنوانمثال مقدار پولی که لابیگران در واشنگتن هزینه کردهاند طی 20 سال اخیر بیش از دو برابر شده است.
جناح چپ باید میان دو گزینه پولهای دریافتی و قطعیت اخلاقی دست به انتخاب بزند، و جناح راست باید تصمیم بگیرد آیا برایش وجدانی باقی مانده است یا خیر. ایالات متحده به دو گزینه نزدیک می شود: فاشیسم نژادگرایان سفید پوست دهاتی یا سوسیالیسم هزارهگرایان شهرنشین.
دیدگاه تان را بنویسید