تحلیل واشنگتنپست از نشست ورشو:
پمپئو در ورشو آیندهای برای صلح در خاورمیانه نیافت/تناقض های سیاست های ترامپ در منطقه با نشست ورشو به نمایش گذاشته شد/شکافهای میان ایالات متحده و اروپا وجناحبندی های دولت ترامپ در نشست ورشو مشخص شد/کنفرانس ورشو احتمالاتأثیر اندکی در تغییر ذهنیت روحانی
کنفرانس ورشو که در ابتدا برای نشان دادن اتحاد بینالمللی علیه ایران طراحی شد، اکنون بیشتر و بیشتر به نظر میرسد که تناقضهای موجود در هسته اصلی سیاستهای ترامپ در خاورمیانه را به نمایش گذاشته است.
اعتمادآنلاین| مینا جزایری- آدام تیلور تحلیلگر واشنگتن پست در مقالهای به بررسی نشست ورشو که چهارشنبه و پنجشنبه در لهستان برگزار شد، پرداخت. در این مقاله چنین آمده است:
محور اصلی سفرمایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکابه اروپا در هفته گذشته کنفرانس سیاسی پرلاف و گزاف در ورشو بود. کمی پیش از این نشست، دیپلمات ارشد ایالات متحده به گزارشگران گفته بود او میخواهد درباره «آینده ثبات و شکوفایی در خاورمیانه» صحبت کند.
اما این کنفرانس که در ابتدا برای نشان دادن اتحاد بینالمللی علیه ایران طراحی شد، اکنون بیشتر و بیشتر به نظر میرسد که تناقض های موجود در هسته اصلی سیاست های ترامپ در منطقه را به نمایش گذاشته است.
دیوید هرزنهورن و نهال طوسی از پولتیکو در مورد نشست دو روزه ورشو که چهارشنبه آغاز شد اظهار کردند «این کنفرانس در مورد ایران است جایی که به زبان آوردن کلمه ایران تقریبا تابو است، این نشست صلحی در خاورمیانه است که هیچ شانسی برای پیشبرد صلح در خاورمیانه ندارد.»
کارول مورلو در واشنگتنپست خاطرنشان ساخت که بسیاری از کشورها اعلام کردهاند دیپلماتهای بلندپایه خود را به این نشست نمیفرستند. مورلو نوشت «آنچه که پمپئو در اصل به عنوان کنفرانسی بزرگ برای فشار بر ایران در زمینه نفوذ منطقهایاش، آزمایش موشکی و تروریسم اعلام کرده بود در حال حاضر به آنچه که نیست بدل شده است-و این که چه کسی نمیآید.»
تفاوتها بر سر رویکرد ایالات متحده درباره ایران توضیح میدهد چرا بسیاری از کشورهای اروپایی نسبت به نشست ورشو تردید دارند. ترامپ با تصمیم خود مبنی بر خروج از توافق هستهای با ایران در سال 2015 و از سرگیری تحریمها، شرکای اروپایی خودش در این قرارداد را با واشنگتن در تضاد قرار داده است. برخی ترسیدند که ایالات متحده حتی لحن مناقشهانگیز بیشتری را در این نشست اتخاذ کند.
ترودی رابین از فیلادلفیا اینکوایرر 8 فوریه نوشت: «تحت فشار قرار دادن رژیم تهران به بخش مرکزی استراتژی ترامپ در مورد خاورمیانه تبدیل شده است، رئیسجمهور و مقامات بلندپایه او کاملا مشخص کردهاند که هدف واقعی آنها تغییر رژیم است.»
این همان تلقی در مورد این نشست است که پمپئو تلاش کرده با آن مقابله کند. پمپئو سال گذشته به صدای آمریکا گفته بود: «این نشست درباره تغییر رژیم نیست».
دولت ایالات متحده به منظور گستردهتر کردن ابعاد توافق در نشست لهستان، این رویداد را دوباره به نحوی ترتیب داد تا تمرکز آن بر روی ایران باشد اما همچنین به اختلافات اسرائیل-فلسطین و جنگ یمن و سوریه هم نگاهی داشته باشد.
با وجود این در همان زمان، ماموریت پمپئو در ورشو توسط متحدان دولت ترامپ-و حتی آنهایی که در خود دولت بودند تضعیف شد.
رودلف ویلیام جولیانی شهردار سابق نیویورک، وکیل رئیسجمهور نیز هفته گذشته در ورشو بود. طبق گزارش نیویورک تایمز در روز چهارشنبه، جولیانی نه به همراه وزیر امور خارجه بلکه در تظاهراتی سازمان یافته توسط مجاهدین خلق(منافقین) در ازدحام جمعیت حضور یافته و گفته است «ما خواهان تغییر رژیم در ایران هستیم».
جولیانی با دولت ارتباط دارد، هرچند به لحاظ فنی عضو آن نیست. اما حتی جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید پیش از اینکه به دولت ترامپ بپیوندد آشکارا تغییر رژیم در ایران را پیشبینی و اظهار کرده بود که قبل از پایان 2018 این امر اتفاق میافتد. او نیز همانند جولیانی خود را با مجاهدین خلق (منافقین)در یک جبهه قرار داده است، با وجود اینکه مجاهدین خلق(منافقین) در داخل ایران طرفداری ندارد و متهم به حملات تروریستی در گذشته است.
بولتون از زمانی که به کاخ سفید پیوسته زبان خودش را ملایم کرده است، اگرچه هنوز بعضی اوقات به ادبیات قدیمیش برمیگردد. برای مثال، روز دوشنبه مشاور امنیت ملی ویدئویی را منتشر کرد که به طور مستقیم رهبر ایران را خطاب قرار میداد و عنوان میکرد که ظرف چند سال رژیم او دیگر در قدرت نخواهد بود- پیامی که تأثیرات لحن ملایمتر پمپئو را از بین میبرد.
ایرانیها قطعا دلایلی برای بدبین بودن به ایالات متحده و متحدانش دارند. نیویورک تایمز گزارش میدهد که دولت ترامپ برنامه مخفی آمریکایی برای اقدامات خرابکارانه علیه موشکها و راکتهای ایران را تسریع کرده است- حرکتی که به طور مشخص زمانی آغاز شد که پمپئو ریاست سیا را به عهده داشت.
در این میان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل با رهبران عرب در ورشو دیدار کرد که «افزایش منافع مشترک در مبارزه با ایران» را دنبال میکند.
بدتر اینکه، درست همان روزی که پمپو و دیگران در ورشو در حال ملاقات بودند، رسانههای دولتی ایران گزارش کردند که در حمله انتحاری به اتوبوس پرسنل سپاه پاسداران حداقل 40 نفر کشته شدهاند. اگرچه این حمله به یکی از گروههای مرتبط با القاعده نسبت داده شده است، وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف، اظهار کرد که زمانبندی این حادثه تصادفی نبوده است.
به نظر میرسد که پارانویای در حال تشدید حتی کسانی که به میانه رو بودن شهرت دارند را نیز متاثر کرده است. دوشنبه در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، رئیسجمهور ایران در یک سخنرانی از نیروی نظامی و برنامه موشکهای بالستیک قدردانی کرد. روحانی گفت طی پنج سال گذشته، ایران به عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن کمک کرده است، «دشمنان ایران هیچ پیروزی به دست نیاوردهاند».
احتمالا کنفرانس ورشو تأثیر اندکی در تغییر ذهنیت روحانی داشته باشد. نشست پمپئو به جای اینکه نشاندهنده اتحاد علیه ایران باشد، نه تنها شکافهای میان ایالات متحده و اروپا بلکه جناحبندیهای دولت ترامپ را نیز برجسته کرد. گستردهتر کردن موضوعات مورد بحث در این نشست توجهات را حتی به تضادهای بیشتری جلب کرده است.
دولت ترامپ میخواهد از سوریه خارج شود، شورشیان حوثی در یمن را محدود و در ایجاد صلح میان اسرائیل و فلسطینیها میانجیگری کند، و همه اینها در حالی است که تلاش میکند ایران را نیز تحت فشار قرار دهد. کشوری که در هر سه موقعیت فوقالذکر نیروی قدرتمند محسوب میشود. انتقاد ترامپ از تهران در زمینه وضعیت بد حقوق بشر و مداخلات خارجی با امتناعش از مخالفت با متحدان خود در خلیج فارس به اتهاماتی مشابه در تضاد قرار دارد.
حتی اکنون روشن نیست که دیدگاه ایالات متحده از «بهتر و پایدارتر شدن وضعیت خاورمیانه» بیشتر به چه چیز شباهت دارد. اما یک چیز روشن است: پمپئو آن را در لهستان نیافت.
دیدگاه تان را بنویسید