با تیم جنگافروز «ب» آشنا شوید
«جان بولتون» با برنامه تحقق رویای سلطه آمریکا بر جهان، «بنیامین نتانیاهو» با تثبیت اشغالگری رژیم صهیونیستی، «بنسلمان» به منظور التیام حسادتهای تاریخی و «بنزاید» با اهداف جاهطلبانه خود، چهار عضو «تیم ب» هستند که منطقه را به سوی آتشافروزی هدایت میکنند.
اعتمادآنلاین| «تیم ب»، اصطلاحی است که پس از پخش تیزر کوتاهی از گفتوگوی وزیر امور خارجه ایران در نیویورک با شبکه خبری فاکسنیوز، در رسانههای داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفت.
«محمدجواد ظریف» در این گفتوگو جنگطلبان را چهار شخصیت از چهار کشور معرفی کرده و گفته است: بولتون، «بیبی»، بنسلمان و بنزاید در پی جنگ با ایران هستند.
ظریف این روزها در نیویورک بهسر میبرد و به نظر میرسد در گفتوگو با رسانه طرفدار «دونالد ترامپ» رییسجمهوری آمریکا، کوشیده است مرز جنگطلبان جهان را با دیگران تمیز دهد و این میان حتی مرز باریکی هم بین «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و رییس جمهوری آمریکا برقرار ساخته است. «تیم ب» به گفته ظریف در تلاش است سیاست خارجی کاخ سفید را به سمت جنگ با ایران هدایت کند تا از این طریق منافع خود را پی بگیرد.
تیم «بی» چه کسانی هستند؟
جان بولتون، بنیامین نتانیاهو، محمدبن سلمان و محمدبن زاید چهار عضو تیم ب هستند که انگیزه دشمنی آنها با ایران، از رویای تسلط بر جهان تا کینههای تاریخی و مذهبی گسترده است.
بولتون، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا است. او از 9 آوریل 2018 پس از کشو قوسهای بسیار سرانجام به جرگه ترامپیهای کاخ سفید وارد شد. سیاستمداری که بیش از آنکه در جهان دیپلمات شناخته شود، جنگ طلب معرفی میشود.
«رژیم چنچ» از پروژههای مورد علاقه اوست و او در راستای همین علاقه از طرفداران و حتی نظریه پردازان اصلی حمله ویرانگر آمریکا به عراق به بهانه سلاحهای شیمیایی موهوم بود. تلاش او برای تغییر رژیم لیبی هم این کشور را در آستانه ویرانی قرار داده است. رژیم چنج در سوریه هم هدف ویژه بولتون و هفکرانش طی یک دهه گذشته بود که تاکنون با شکست روبرو شده است.
تغییر رژیم در ایران و کرهشمالی از تازهترین اهداف تعریفشده در اندیشکده «آمریکن اینترپرایز» به ریاست بولتون بوده و به شدت در حال پیگیری است. انجمنهای یهودی از میزبانان همیشگی این دیپلمات آمریکایی هستند و چندی است با منافقین ایرانی هم حشر و نشر گستردهای داشته است.
بولتون تسلط بر جهان را رسالت ایالات متحده آمریکا میداند و برای تحقق این رسالت در تلاش است، ایران از بهمن 57 تاکنون نه تنها در مسیر این تحقق گامی برنداشته بلکه با استقلال خود، انجام این هدف را با چالش های زیادی مواجه کرده است.
با حضور بولتون و مایک پمپئو کنار رییسجمهوری تاجرمسلک آمریکا، سیاست خارجی آمریکا به اذعان تحلیلگران داخلی این کشور در یکی از رادیکالترین دورههای خود قرار داد. سیاست تمامیت خواهانه بولتون با بهره گیری از پمپئو، سرعت تندرویهای ذاتی ترامپ را شتاب داده و به سمت باتلاق تنش و انزوا هدایت خواهد کرد.
«ب» دوم تیم «ب»، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. اگر بولتون در دشمنی با ایران آهسته و پنهان گام برمی دارد، اما نتانیاهو در هر فرصتی تند و آشکار علیه ایران موضع گیری و اقدام می کند. رهبر حزب لیکود که به کمک برگ برنده ترامپ از مهلکه شکست در انتخابات نجات یافت از مشوقان اصلی رییس جمهوری آمریکا در اقدام علیه ایران است و رژیم صهیونیستی حتی از تنش های نظامی در این زمینه استقبال می کند.
نخست وزیر رادیکال رژیم اشغالگر قدس؛ حضور ترامپ در کاخ سفید و خروج او از برجام را فرصت مغتنمی می داند که طی آن پروسه ایران هراسی و ایران ستیزی خود را تکمیل کند.
نتانیاهو در طلب جغرافیای خاورمیانه برای اشغالگری و نابودی کشور فلسطین است. در این مسیر با تهدید و تطمیع اعراب را با خود همراه کرده و اکنون ایران سدی بزرگ در راه یاغیگری های این رژیم است.
سومین «ب» در تیم مورد اشاره ظریف، «بنسلمان» ولیعهد جوان عربستان سعودی است. بنسلمان در تداوم پروژه ایران ستیزی آل سعود، با بهره گیری از تنشهای تاریخی و مذهبی با ایران و همچنین با تکیه بر دلارهای نفتی خلیج فارس، تلاش می کند تاجر کاخ سفید را قانع کند که ایران دشمن صلح منطقه و جهان است.
ترامپ هم برای قانع شدن انگیزههای بسیار دارد که پر کردن زرادخانه های عربستان با سلاح های آمریکایی از مهم ترین آن است. تامین امنیت رژیم صهیونیستی از طریق تقویت محور عبری-عربی در خاورمیانه و بسترسازی برای معامله موسوم به معامله قرن هم از پشت پرده پیوند «بی» ریاض (بن سلمان) با «بی» واشنگتن (بولتون) و «بی» تل آویو دارد.
ضلع چهارم «ب» اما برخلاف اضلاع دیگر، قدمهای ابتدایی خود را در عرصه جهانی تجربه می کند. در این بازی بزرگان « بن زاید آل نهیان» در پی گشودن فصلی تازه به نام امارات متحده عربی در جهان است.
«ب»ها از ایران چه میخواهند؟
گمانه و حدس درباره اهداف تیم بی و آنچه برای ایران در سر دارند، کار چندان سادهای نیست. ترامپ به تحریک بولتون و بنیامین و تشویق بنسلمان و بنزاید در پی جنگ است یا سناریوی با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن، دستور کار سیاست خارجی آمریکاست؟
پرسشی که تحلیلگران بینالمللی پاسخی قطعی برای آن ندارند اما تحلیل وزیر امورخارجه ایران از تحرکات تیم بی جنگ نیست. «محمدجواد ظریف» در بخشی از گفت و گوی خود با شبکه خبری فاکسنیوز در این باره میگوید: «معتقدم که شخص ترامپ در پی جنگ با ایران نیست و در مبارزات انتخاباتی اعلام کرد که مخالف ورود آمریکا به جنگ دیگری است.»
ظریف، با اشاره به وعده انتخاباتی ترامپ مبنی بر عدم آغاز جنگی تازه برای آمریکا، میان او و تیم تحریک و تشویق جنگ تفاوت قائل شده است. تیمی که بیش و پیش از آنکه به فکر صلح در خاورمیانه و یا حتی منافع آمریکا باشند به دنبال ارضای جاه طلبی های جغرافیایی و تاریخی خود هستند.
اینکه تیم ب در مسیر زیاده خواهیهای خود از چه ابزارهایی بهره خواهد گرفت، مبهم است اما به نظر میرسد سناریوی روی میز فشار حداکثری بر ایران است تا به ادعای مقامات آمریکایی تغییر رویه دهد.
نکته جالب در اعضای تیم ب معرفی شده از سوی ظریف، غیبت معنادار اروپا و همسایگان ایران است. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دستکم طی پنج سال گذشته سبب پراکندگی گسترده در اجماع جهانی علیه ایران شده است.
با ادامه چنین تدبیری میتوان منتظر انزوای تیم چهارنفره ب و کاهش تاثیر اقدامات آنها بود. پیشبینیای که امروز واشگتنپست هم در تحلیل تقابل آمریکا با ایران به آن اشاره کرده و آورده است: سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران به بنبست رسید.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید