تحلیل نشریه اقتصادی بلومبرگ از تغییر اقتصاد ایالات متحده طی یک دهه
لطفاً آواز نخوانید: جشن 10سالگی رشد اقتصادی آمریکا!
رشد فعلی اقتصاد آمریکا اکنون به 10 سالگی رسیده است، اما نسبت به دورههای اقتصادی پیشین ضعیفتر به نظر میرسد.
اعتمادآنلاین| شهاب غدیری-نشریه اقتصادی بلومبرگ نوشت:جنگ تجاری را فراموش کنید. به نشانههای بازار اوراق بهادار مبنی بر رکود پیش رو توجه نکنید. اکنون زمان جشن تولد است!
ماه جاری رشد اقتصادی آمریکا، که از ژوئن 2009 آغاز شد، 10 ساله میشود. اگر این روند تا جولای ادامه پیدا کند، با شکستن رکورد دوره 1991 تا 2001، طولانیترین رشد تاریخ آمریکا از سال 1854 شکسته خواهد شد؛ یعنی زمانی که اقتصاددانها برای مطالعه دورههای اقتصادی دستبهکار شدند.
این یک موفقیت چشمگیر است، با این حال افراد کمی علاقه دارند آن را جشن بگیرند. بخشی از آن به دلیل شرایط فعلی است. خطر آغاز دوره رکود بیشتر شده و تنشهای تجاری با چین و مکزیک آن را تشدید کرده است. «شاخص مدیران خرید در بخش تولید آمریکا» طی ماه مه به کمترین میزان خود از سپتامبر 2009 رسید. سوم ژوئن، سود سهماهه اوراق بهادار خزانه از سود بیشتر اوراق 10ساله، از سال 2007 فراتر رفت و این نشانهای قوی محسوب میشود که دورهای از رکود در راه است. شرکت سرمایهگذاری مالی .JPMorgan Chase & Co میگوید در ماه مه احتمال آغاز دوره رکود طی نیمه دوم سال 2019 از 25 درصد به 40 درصد افزایش یافته است.
دلیل دیگر سرگشتی مردم این است که رشد فعلی موضوع قابل اغراقی نیست. همچون جرج تنها، لاکپشت غولپیکر جزایر گالاپاگوس که بیش از صد سال عمر دارد، رشد اقتصادی آمریکا به تدریج مسیر خود را پیموده و عمر طولانی آن نیز به همین خاطر است. با این حال ایالات متحده پیش از این نیز دورههای اقتصادی عجیبتری را تجربه کرده بود. در سهماهه سیونهم رشد اقتصادی 2001-1991، تولید ناخالص داخلی تا 43 درصد افزایش پیدا کرد. تولید ناخالص داخلی آمریکا در سیونهمین سهماهه اخیر (تا پایان ماه مارس) تنها 22 درصد رشد داشته و این رشد تنبل بیش از نیروی کار، سرمایه به دست آورده است: طی این مدت سهم کارگران از درآمد ملی، از 68.9 درصد به 66.4 درصد کاهش پیدا کرده است.
با استناد به محاسبات «نیر کایسر»، بنیانگذار شرکت مدیریت مالی «یونیسون ادوایزرز»، رشد اقتصادی اگر با همین سرعت ادامه پیدا کند، شش سال دیگر لازم است تا با مجموع رشد اقتصادی طی سالهای 2001-1991، و همچنین 9 سال بیشتر تا با رشد سریع 69-1961، برابری کند. «میشل مِیِر»، رئیس بخش اقتصاد آمریکا در «بانک آمریکا/ مریل لینچ» میگوید: من این را بهبود وضعیت شلکن سفتکن توصیف میکنم.
به نشانههای بد رشد اخیر کمتر توجه شده است. فدرال رزرو بارها پیشبینی کرد که برای کنترل رشدِ بیش از حد سریع، ناچار خواهد بود نرخ سود را افزایش دهد- سپس بارها این کار را به تعویق انداخت زیرا نرخ رشد کمتر از انتظارات و نرخ تورم زیر دو درصدی بود که فدرال رزرو پیشبینی میکرد. بانک مرکزی سرانجام در اواخر 2016 بالا بردن نرخ سود را تا دو درصد و طی دو سال آغاز کرد. اما این روند پس از جلسه ماه دسامبر تعلیق شد؛ یعنی زمان افول بازار سهام، تنشهای تجاری و تعطیلی موقت دولت که نگرانیها از رکود را تشدید کرده بود. صندوق ذخیره فدرال پنجم ژوئن با احتمال 95 درصد پیشبینی کرد فدرال رزرو پیش از جلسه سپتامبر نرخها را کاهش خواهد داد.
نرخ رشد به رغم سیاستهای تشویقی اقتصادی کنگره و کاخ سفید تمایلی به تغییر نشان نمیدهد. تا پایان 2015 کسری بودجه فدرال تا در درصد تولید ناخالص کاهش پیدا کرد، اما به لطف تخفیفهای بزرگ مالیاتی در اواخر 2017 و افزایش مخارج، خصوصاً در بخش نظامی، این مقدار به حدود چهار و نیم درصد افزایش یافت.
تنها و بهترین شاخص نقطهضعف رشد اقتصادی، هزینه پول است که بر اساس نرخ واقعی سود سنجیده میشود و تورم را نادیده میگیرد. سود «اوراق خزانه مبتنی بر تورم 10 ساله» از زمان وقوع حباب داتکام در سال 1998 از چهار درصد به زیر صفر در سالهای 2012 و 2013 سقوط کرد. سال گذشته این مقدار به بیش از یک درصد افزایش یافت، اما اکنون به 0.4 درصد بازگشته است. ارزان بودن پول نشان میدهد تقاضا برای اعتبار یا مازاد پسانداز (یا هردو) پایین است.
این رشد اقتصادی، از نظر لارنس سامرز، اقتصاددان دانشگاه هاروارد، تمام ویژگیهای «رکود سکولار» را دارد. یعنی وضعیتی دورهای از تقاضای ضعیف که در آن رشد اقتصادی رضایتبخش تنها با مشوقهای پولی و مالی افراطی امکانپذیر است. او معتقد است اقتصاد ایالات متحده افزون بر رکود دهه 30، در دهه 50 میلادی و اوایل دهه 2000 دچار رکود سکولار شد. او همچنین اعتقاد دارد که این رکود اکنون بخش عمدهای از جهان توسعه یافته، از جمله ژاپن و اروپا، را فرا گرفته است. در واقع او میگوید: وضعیت ما با اختلاف زیادی از بقیه بهتر است.
کنگره تحت مدیریت جمهوریخواهان درخواست اوباما برای تداوم مشوقهای مالی را رد کرد، اما به ترامپ پاسخ مثبت داد. با این حال تخفیفهای مالیاتی سال 2017 معطوف به ثروتمندان (که تمایلی به خرج کردن پولهای بادآوردهشان ندارند) و کسبوکارهایی شد که افزایش سرمایه قابل توجهی نداشتند. انجمن ملی اقتصاد کسبوکار در ژانویه گزارش داد با توجه به رایگیری انجامشده در میان اعضای انجمن، 84 درصد اعلام کردند که شرکتهایشان در واکنش به تخفیفهای مالیاتی هزینهها یا استخدام نیرو را افزایش ندادهاند.
کوین هَسِت، رئیس گروه مشاوران اقتصادی ترامپ، معتقد است تخفیفهای مالیاتی، مخارج کارگاهها، دستگاههای صنعتی و نرمافزارها را وارد مسیر بهتری کرد. او معتقد است که حتی اگر نرخ رشد عواید سرمایهگذاریهای جدید به سرعت قبل از دوره کاهش مالیات بازگردد، تخفیفهای مالیاتی همچنان به نفع اقتصاد است. همچنین هسِت، که ترامپ خروج برنامهریزیشدهاش از گروه مشاوران اقتصادی (CEA) را طی یک توییت در دوم ژوئن اعلام کرد، سیاستهای دولت فعلی آمریکا را به دلیل حفظ نرخ رشد بالای اشتغال تحسین میکند.
موفقیت غیرقابل تردید رشد فعلی اقتصادی، کاهش آمار بیکاری است: نرخ بیکاری 3.6 درصد که در ماه مه اعلام شد، کمترین مقدار طی نیم قرن اخیر بوده است. تمایل کارفرمایان برای استخدام به نفع مردمی است که پیدا کردن شغل برایشان دشوار است؛ به عنوان مثال، افراد کمتر تحصیلکرده، معلول، اقلیتهای نژادی و کارگران کهنسال. دستمزدهای ساعتی آوریل سال جاری نسبت به سال گذشته، با عبور از نرخ تورم، بیش از 3.2 درصد رشد پیدا کرد. سهولت در شغلیابی (علاوه بر بهبود وضعیت بازار سهام) روحیه مصرفکنندگان را تقویت میکند. شاخص راحتی مصرفکنندگان «هفتهنامه بلومبرگ» آمریکا، بالاترین مقدار خود از سال 2000 را نشان میدهد.
با این حال، حتی در مقوله بیکاری، چیز چندان چشمگیری به نظر نمیرسد. افرادی که دیگر جویای کار نیستند یا افراد مشغول به کارهای پارهوقت، حتی اگر کارهای تماموقت را ترجیح دهند، در نحوه محاسبه نرخ بیکاری توسط دولت لحاظ نمیشوند. به استناد اداره آمار اشتغال، تنها 3.1 درصد مردان بین 25 تا 54ساله طی ماه آوریل رسماً بیکار بودند، اما حدود 10.8 درصد آنها به طور کامل جزو نیروی کار حساب نشدند.
دیوید بلانچفلاور، اقتصاددان کالج دارتموث و نویسنده کتاب «کار نمیکند: تمام مشاغل خوب کجا رفتند؟»، معتقد است: ایالات متحده تا اشتغال کامل راه زیادی دارد.
ذخایر پنهانی نیروی کار محدودیتی روی دستمزد افراد شاغل ایجاد میکند. سامرز معتقد است که حتی اکنون با توجه به نرخ پایین بیکاری، بعضی از کارگران نگراناند در صورت مطالبه افزایش حقوق، شغل خود را از دست بدهند. او میگوید: روانشناسی رکود سکولار، بیش از ذهن اقتصاددانها، اقتصاد را درگیر کرده است.
تعیین تاریخ آغاز و پایین دوره رشد اقتصادی وظیفه کمیته تعیین تاریخ چرخه کسبوکار در اداره ملی تحقیقات اقتصادی است. ایالات متحده، برخلاف دیگر کشورها، هیچ قاعده سرراست و مشخصی ندارد؛ مثلاً [این قاعده] که دو بار نزول درآمد ناخالص داخلی طی دو سهماههی متوالی به معنای رکود است. کمیته مذکور دادههای اقتصادی گستردهای را از جمله دادههای مشاغل و درآمدها گردآوری میکند. آغاز دوره انبساط از ماهی آغاز میشود که اوضاع همچنان بد باقی مانده، اما دیگر بدتر نشده است. به همین شکل در سطوح بالا، حتی اگر همه چیز خیلی خوب باشد اما نه مانند ماه قبل، احتمالاً نشاندهنده آغاز رکود خواهد بود. سپس کمیته حدود یک سال صبر میکند تا نقطه بالا و پایین چرخه کسبوکار را تعیین کند.
دورههای رشد نوعاً زمانی پایان مییابند که بانک مرکزی نرخ سود را بیش از حد افزایش میدهد تا از رشد تورم ناشی از تقاضای شدید جلوگیری کند. به ندرت اتفاق میافتد که فدرال رزرو از یک بحران مالی عقب بیفتد، اتفاقی که در بحران 9 -2007 رخ داد و در نتیجهی فراوانی غیرمعقول، مقدار وامهای گرفتهشده بیش از حد زیاد شد و موجی از کسری پرداختها و تسویه وامها به راه افتاد. فشار قیمتها به دلیل سرعت لاکپشتی این رشد مسکوت ماند. علاوه بر این، شواهد کمی برای ایجاد حبابهایی وجود دارد که دو دوره رشد اقتصادی پیشین را تمام کردند.
با این حال دوران خوش امروز تا ابد ادامه نخواهد یافت. «مریل لینچمیر» میگوید: «گمان نمیکنم در مراحل پایانی چرخه باشیم». به نظر میرسد چنین توافقی در میان سرمایهگذاران سهام نیز وجود دارد که باعث شده آنها سود ذخایر 10ساله را صرفاً به 2.1 درصد برسانند؛ یعنی کمترین مقدار طی دو سال اخیر.
جان مینارد کینز، اقتصاددان بزرگ بریتانیایی، سال 1931 درباره خطر طولانی شدن رشد اقتصادی کمتر از حد لازم نوشت: به دنبال «دورههای طولانی وضعیتهای شبهنزولی یا دستکم فراوانی کمتر از حالت عادی» رکود اتفاق میافتد. کینز، با نگاهی خوشبینانه، میگفت سیاستگذاران ابزار لازمِ رسیدگی به این مشکل را دارند، منتها در صورتی که تصمیم بگیرند از قدرت خود استفاده کنند. بلانچفلاور در کتاب «کار نمیکند» با نقل از کینز مینویسد: «هر بار که این نقلقول را میخوانم ستون فقراتم به رعشه میافتد.»
منبع: Bloomberg Businessweek Asia، چاپ 10 ژوئن 2019، صفحات 32 تا 34.
دیدگاه تان را بنویسید