قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
از برجام بیرون بیاییم، اروپا با آمریکا همصدا میشود/ استراتژی ترامپ حل مسائل از طریق تنازع و تقابل است/ مشکل ایران و آمریکا با ترامپ، راهحل دیپلماتیک ندارد/ بر اساس شرایط جدید باید یک نقشه جدید برای کاهش تنشها طراحی کرد/ باید ببینیم منافع ملی ما چه چیز
قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالملل، گفت: باید ببینیم منافع ملی ما چه چیزی را اقتضا میکند؟ آیا مصالح ملی ما اقتضا میکند که همانطور که در همین دو سال تحریمها برگشته است و حدود 200 میلیارد به ایران خسارت خورده است، باز هم به منافع ملی ایران خسارت بخورد؟
اعتمادآنلاین| سعید شمس- بیش از یک ماه پیش شورای عالی امنیت ملی به کشورهای باقیمانده در برجام 60 روز برای اجرای تعهدات خود به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی فرصت داد تا حقوق ایران در برجام را عملیاتی کنند. در این بیانیه آمده بود: «در هر زمان که خواستههای ما تامین شود؛ ما نیز به همان میزان اجرای مجدد تعهدات متوقف شده را از سر خواهیم گرفت، اما در غیر این صورت، جمهوری اسلامی ایران مرحله به مرحله تعهدات دیگری را متوقف خواهد کرد.» حالا دستگاه دیپلماسی مجدانه تاکید دارد که این فرصت، با هیچ دلیل و استدلالی تمدید نخواهد شد تا بار دیگر، فضای برجامِ پس از خروج آمریکا به فضایی مبهم و مملو از سئوالهای بیجواب تبدیل شده است.
قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالملل و مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در گفتوگو با اعتمادآنلاین میگوید: اگر تصمیمگیران ایرانی به این تصمیم برسند که از برجام خارج شده و این تعهد بینالمللی را در واکنش به خروج ایالات متحده نقض کنند، عملا اروپاییها هم بنا را بر همصدایی با آمریکاییها خواهند گذاشت. مشروح گفتوگو با این کارشناس مسائل سیاست خارجی به شرح زیر است:
مناقشه جمهوری ایران و آمریکا گرهی است که در 40 سال گذشته روز به روز کورتر میشود
*ایران از تمدید نشدن مهلت 60 روزه به طرفهای برجام خبر داده است. با توجه به فضای موجود و رفتوآمدهای دیپلماتیک، سرانجام رابطه با طرفین اروپایی برجام را چطور پیشبینی میکنید؟
مساله برجام یک موضوع است و مناقشات ایران با آمریکا موضوعی دیگر. یعنی در عین حال که به هم ربط دارند، باید به طور جداگانهای بررسی شوند. درباره رویکرد اروپاییها هم میتوان گفت اگر ایران تصمیم به ماندن در برجام بگیرد، کشورهای اروپایی تا جایی که به تحریمهای آمریکا ربط پیدا نکند، اینستکس را فعال خواهند کرد.
اما اگر تصمیمگیران ایرانی به این تصمیم برسند که از برجام خارج شده و این تعهد بینالمللی را در واکنش به خروج ایالات متحده نقض کنند، عملاً اروپاییها هم بنا را بر همصدایی با آمریکاییها خواهند گذاشت و همچنین قطعنامههای قبلی شورای امنیت فعال خواهد شد که خب! معلوم است، چنین حالتی برای ایران تبعات سنگینی را در پی خواهد داشت. اما باید این را در نظر داشت، مشکل ایران با آمریکا و آمریکا با ایران به برجام ربط مستقیمی ندارد.
مناقشه جمهوری اسلامی و ایالات متحده گرهی است که در 40 سال گذشته روز به روز کورتر میشود. در واقع این موضوع، معادلهای دوجانبه است که فقط با اراده و انگیزه دو کشور حلشدنی است. بنابراین باید گفت کشورهای دیگر فقط میتوانند در راستای وخیمتر نشدن فضا قدمهایی بردارند و اینطور نیست که مثلا ژاپن یا هر کشور دیگری بتوانند آمریکاییها و ایرانیها را نسبت به نرمش نشان دادن در قبال دیگری مجاب کند.
*یعنی این مشکل که مناسبات جهانی را تحت تاثیر خود قرار داده است، راهحل دیپلماتیک ندارد؟
ببینید! وقتی دو کشور با هم اختلاف پیدا میکنند و اختلافشان به یک مناقشه اصلی بدل میشود، از آن پس همه موضوعها را زیر سایه خود قرار میدهد. ایران علاوه بر چالشی که با آمریکاییها دارد، با برخی از کشورهای اروپایی و همچنین اسرائیل و حتی همسایههای خود هم اختلافاتی جدی دارد. اما با توجه به وضعیتی که در آمریکا وجود دارد و اینکه چهرهای چون ترامپ، برخلاف دولت اوباما که ترجیحش حل مسائل از طریق مذاکرات دوجانبه بود، بنا را بر تنازع و تقابل گذاشته است. پس میتوانیم بگوییم راهحل دیپلماتیک نمیتواند فاصله را از میان ایران و آمریکا بردارد.
*چطور شد که فضای تقابلی دو کشور نزدیک به 4 دهه لاینحل مانده است؟
در دنیای فعلی، کشورها بر اساس منافع ملی خودشان تصمیم میگیرند. به همین دلیل مسئولان یک کشور باید با بررسی سیاستها و رفتارها ببینند آنچه عمل میکنند تا چه میزان در راستای منافع ملیشان است. در شرایط فعلی، آنچه به مصلحت ایران است، این است که قرار را بر تعامل و همنشینی با کشورهای جهان بگذارد تا از طریق این «تصمیم سیاسی» شاهد کاهش مشکلات کشور و سیر در مسیر توسعه و پیشرفت باشیم.
مذاکره به این معنی نیست که همه مشکلات یکباره حل شود
*اینکه هر دو طرف خیلی مصرانه به چیزی که فکر میکنند درست است تاکید دارند آیا با رفتار دیپلماسی همخوانی دارد یا خیر؟ میشود اینطور گفت که برای ترمیم فضا، لازم است هم ایران و هم آمریکا به نوعی از مواضع خود عقبنشینی کنند؟
هر کشوری برای اینکه بتواند یک سیاست خارجی متناسب با منافع ملی داشته باشد، نیاز دارد یک پلن از سیاست خارجه تعریف و طراحی کند و براساس آن پلن کشورها را دستهبندی کند.
وقتی میگوییم مذاکره، به این معنی نیست که همه مشکلات و اختلافات یکباره حلوفصل میشود. ممکن است دو کشور جاهایی با هم اختلاف داشته باشند، جاهایی با هم رقابت داشته باشند و همچنین جاهایی با هم همکاری داشته باشند؛ مثل مناسبات چین و آمریکا یا روسیه و آمریکا. اینها درعین حال که با هم روابط دیپلماتیک دارند، جاهایی با هم اختلاف دارند، جاهایی با هم دعوا دارند، جاهایی با هم همکاری میکنند و در جایی با هم رقابت دارند.
بنابراین باید ببینیم با کشوری مثل آمریکا در چه مواردی اختلافات جدی داریم. کجاها میتوانیم همکاری کنیم و کجاها میتوانیم رقابت کنیم. کما اینکه در گذشته این اتفاق افتاده است. مثلا ایران و آمریکا در مسئله افغانستان همنشینی و همکاری داشتند. در موضوع عراق هم همینطور. علاوه بر این، سیاستهای ایران و آمریکا بعضاً با یکدیگر در یک راستا قرار دارد. مثلا با وجود اینکه اینکه روابط دیپلماتیک ندارند، اما در حفظ دولت فعلی و امنیت عراق و ثبات دولت بغداد، منافع مشترک دارند. پس به این صورت نیست که مناسبات ما با آمریکا در تمام جنبهها خط قرمز داشته باشد، همچنین که در گذشته هم نداشته است. الان هم باید با ارزیابی شرایط یک پلن طراحی کرد و از این طریق در جاهایی که میشود، تنشزدایی کرد. البته جاهایی را هم که نمیشود و برای دو طرف خط قرمز هستند شناسایی کرد.
اگر این پلن طراحی شود پیچیدگیهای خاصی وجود نخواهد داشت. وقتی دعوا کهنه شد، هم برای ایران و هم برای آمریکا، طبیعی است که دعوا حیثیتی شود و در دو طرف نیروهایی به وجود بیاید که از این دعوا نفع ببرند. همانطور که در داخل ایران گروهی به طور آشکار از این دعوا نفع میبرند و سودشان در این است که ایران و آمریکا با هم دعوا کنند. سود برخی هم در آمریکا این است که دشمنی ایران با کشورشان ادامه داشته باشد.
در منطقه هم همینطور است. عربها و اسرائیلیها علاقهمند نیستند مناسبات ایران و آمریکا حل شود. در همین مسئله اخیر که «آبه» به تهران آمد، عربستانیها بسیار نگران بودند که مبادا مذاکرات برای ترمیم فضا به خوبی پیش برود. اسرائیلیها بسیار نگران بودند که مبادا سفر آبه در کاهش اختلافات ایران و آمریکا تاثیرگذار باشد و به همین دلیل، تلاشهای خودشان را انجام دادند تا این سفر نتایج مثبت نداشته باشد. در ایران هم خیلیها تلاش میکردند این سفر نتایج مثبتی نداشته باشد.
باید ببینیم منافع ملی ما چه چیزی را اقتضا میکند
*در چنین شرایطی، تکلیف چیست؟ به هرحال نمیشود، بیتفاوت بود.
بنابراین وقتی چنین شرایطی به وجود بیاید، باید ببینیم منافع ملی ما چه چیزی را اقتضا میکند؟ آیا مصالح ملی ما اقتضا میکند که این مناقشه را ادامه دهد و همانطور که در همین دو سال تحریمها برگشته است و حدود 200 میلیارد به ایران خسارت خورده است، باز هم باید به منافع ملی ایران خسارت بخورد؟ اقتصاد ایران ضعیف شود؟ قدرت خرید مردم ایران کاهش پیدا کند؟ توسعه ایران باز بماند یا اینکه نه، برای حفظ منافع ملی ایران باید در برخی جهات تجدیدنظر کنیم و برای پیشبرد راهحلی به وجود بیاید.
*با فرض اینکه ایران و آمریکا بهطورکلی نمیتوانند به یک نقطهنظر مشترک برسند، آیا اروپا در این حالت همچنان مُصر خواهد بود به نوعی با ایران تعامل کند یا به دلیل اینکه آمریکا نبض اقتصاد جهان را در دست دارد، تصمیم میگیرد که بیشتر آمریکا را همراهی کند تا ایران را؟
تا وقتی که ایران در برجام باقی بماند، اروپاییها ترجیح میدهند رابطه با ایران را حفظ کنند. خروج ایران از برجام میتواند تبعات جدی را به دنبال داشته باشد که به نفع اروپا هم نیست. اگر ایران از برجام خارج شود، طبیعتا سیاست آمریکا و اروپا به هم نزدیک میشود و ما شاهد یک هژمونی بینالمللی مجدد علیه ایران شامل آمریکا، بخش بزرگی از کشورهای قدرتمند اروپایی، برخی کشورهای خاورمیانه و حتی برخی کشورهایی آسیایی و منطقه خواهیم بود. بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم اروپا در منطقه آمریکا به نفع ایران عمل میکند، خیر، اینطور نیست. در واقع چنین انتظاری، انتظار نابجایی است.
دیدگاه تان را بنویسید