تبارشناسی سازمانهای اطلاعاتی فعال در منطقه- قسمت چهارم
از ساختار اطلاعاتی پاکستان چه میدانید؟
همزمان با تهیه این گزارش، رسانههای پاکستان از برکناری ژنرال «عاصم منیر» رئیس سازمان اطلاعات این کشور و جانشینی ژنرال «فائز حمید» از مسئولان عالیرتبه نظامی در این سمت خبر دادند.
اعتمادآنلاین| همزمان با تهیه این گزارش، رسانههای پاکستان از برکناری ژنرال «عاصم منیر» رئیس سازمان اطلاعات این کشور و جانشینی ژنرال «فائز حمید» از مسئولان عالیرتبه نظامی در این سمت خبر دادند.
خبرگزاریهای مختلف اعلام کردند: ISI یا همان سازمان اطلاعات پاکستان در صدر قویترین سازمانهای اطلاعاتی جهان دستهبندی میشود.
این سازمان بعد از جنگ هند و پاکستان در سال 1947 و اوایل سال 1948 تاسیس شد، در حالی که گفته میشود از همان ابتدای فعالیت عواملی در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی داشته و همچنان هم دارد.
اطلاعات منتشرشده در شبکه اینترنت، شمار کارمندان رسمی این سازمان را بالغ بر 10 هزار نفر اعلام میکند، در حالی که سازمانهای اطلاعات موازی دیگری همچون دفتر اطلاعات پاکستان (ib) و سازمان اطلاعات نظامی ارتش پاکستان (mi) نیز سایر بخشهای ساختار اطلاعاتی و امنیتی همسایه شرقی ما را تشکیل میدهند.
با این حال در این مجال به سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) به عنوان ساختار امنیتی بزرگ این کشور خواهیم پرداخت که گفته میشود شرح وظایفی همانند سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و سازمان اطلاعات سری انگلیس (امآی6) دارد.
این سازمان مسئول جمعآوری، تحلیل، دستهبندی و بایگانی تمامی اطلاعات طبقهبندیشده داخلی و خارجی است، علاوه بر آن وظیفه اتصال و هماهنگی فعالیت بقیه سازمانهای امنیتی اصلی و زیرمجموعههای آنها را نیز بر عهده دارد.
تمامی اطلاعات امنیتی بهدستآمده از فعالیتهای جاسوسی و شنود به این سازمان منتقل شده و خود نیز مسئول نظارت بر تماس و ارتباطها و ماموریتهای جمعآوری اطلاعات در زمان جنگ محسوب میشود.
در کنار آن ISI مسئولیت آموزش ماموران اطلاعاتی، حفظ و صیانت از برنامه هستهای پاکستان و امنیت شخصیتهای مهم کشور را نیز بر عهده دارد.
ماموریت تشکیل هسته اصلی این سازمان به افسران زبدهای سپرده شده بود که از نیروهای سهگانه ارتش پاکستان فرا خوانده شدند تا کار جمعآوری و تحلیل اطلاعات در کنار ارزیابی اطلاعات خارجی و داخلی در بخشهای نظامی و غیرنظامی به این سازمان واگذار شود.
پیش از «فائز حمید» و «عاصم منیر»، «اخطر عبدالرحمن»، «حمید گل»، «اسد درانی»، «محمود احمد»، «احسان الحق»، «اشفق کیانی» و «ندیم تاج» از مهمترین مدیران این سازمان بودند.
این سازمان بعد از شکست بزرگ اطلاعاتی پاکستان که در جنگ 1966 (جنگ دوم) با هند متحمل شد، یک غربالگری بزرگ را تجربه کرد تا چهره فعلی این سازمان از سال 1969 فعالیت خود را از سر بگیرد.
اما نقطه تحول و محوریترین فعالیت سازمان اطلاعات پاکستان که موجب جهش بزرگ در ساختار تشکیلاتی آن شد، به دهه 80 میلادی بازمیگردد، زمانی که ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق افغانستان را اشغال کرد.
اینجا بود که سازمان اطلاعات پاکستان به عنوان نزدیکترین متحد آمریکا از لحاظ جغرافیایی به خاک افغانستان، عهدهدار حضور در خط مقدم برنامههای اطلاعات و امنیتی آمریکا در این کشور شد.
این همکاری به حدی رسید که بر اساس گزارشهای موجود، نوعی مشارکت راهبردی بین ISI و CIA در آن روزها شکل گرفت تا سازمان اطلاعات پاکستان نماینده اجرایی عملیات اطلاعاتی سازمان اطلاعات آمریکا در داخل افغانستان و چند کشور دیگر از جمله جمهوریهای آسیای میانه اتحاد جماهیر شوروی، ایران و البته هند به عنوان یکی از متحدان شوروی در منطقه شود.
چارت تشکیلاتی منتشرشده در رابطه با این سازمان نشان میدهد ISI دارای هفت قسمت است:
1. ستاد مشترک اطلاعات (JIX) که مسئول هماهنگی بین بخشها، زیرشاخهها و دوایر مختلف است.
2. دستگاه اطلاعات مشترک (JIB): اصلیترین بخش سازمان اطلاعات پاکستان است و به تبع بیشترین فعالیتهای این سازمان را هم بر عهده دارد. این بخش دارای سه شعبه عملیات ویژه در هند، عملیات مبارزه با تروریسم و حفاظت شخصیتهاست.
3. دستگاه ضد اطلاعات مشترک (JCIB) : گزارشهای موجود ادعا میکنند بسیاری از دیپلماتهای پاکستانی عضو این بخش هستند و مسئولیت جمعآوری اطلاعات امنیتی از خاورمیانه، جنوب آسیا، چین، افغانستان و کشورهای آسیای میانه را بر عهده دارد. همچنین گفته میشود دامنه فعالیت خود را تا آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا نیز گسترش داده است. گویا این بخش توسط کارشناسان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سیا احداث شده و توسعه یافته است تا نسخهای از فعالیت شعبه مشابه موجود در این سازمان آمریکایی در سازمان اطلاعات پاکستان کپیسازی شده باشد.
4. سازمان اطلاعات مشترک شمالی (JIN): این بخش مسئول منطقه جامو و کشمیر است که مناطق مورد منازعه بین هند و پاکستان قلمداد میشوند. پیگیری و رصد تحرکات نیروهای مسلح هند و گروههای سیاسی مسلح در داخل منطقه جامو و کشیمر نیز در حیطه وظایف این بخش قرار دارد.
5. بخش اطلاعات متنوع (JIM): این بخش مسئول ماموریتهای جاسوسی، نفوذ و مراقبت طی دوره جنگ است.
6. سازمان اطلاعات سیگنالی (JSIB): این بخش نیز دارای سه شاخه است که به طور انحصاری در بخش رهگیری پیامهای تلفنی و بیسیم فعالیت میکند و وظیفه آن رصد و پیگیری عوامل دشمن، انجام عملیات شناسایی الکترونیکی بیسیمی و تصویری، امنیتی ارتباطات و سیگنالهاست.
7. بخش اطلاعات فنی: این بخش مسئول فعالیت مهندسی، فنی و مسائل مشابه آن است.
عملیات
شاید مهمترین و مشهورترین عملیات سازمان اطلاعات پاکستان که اکثراً به شکلی خودخواسته برخلاف عرف سازمانهای اطلاعاتی راه خود را به سوی رسانهها پیدا کرده، عملیاتی است که هند را هدف قرار داده است. اختلاف ریشهدار بین اسلامآباد و دهلی نو به اندازهای است که هر اقدام خصمانه یا تخریبی صورتگرفته در داخل خاک هر یک از این دو کشور یا علیه منافع آنها در دیگر مناطق جهان، انگشت اتهام را مستقیماً به سوی کشور دیگر نشانه میگیرد.
دومین صحنه، عملیات دائم سازمان اطلاعات پاکستان در خاک افغانستان است.
همانطور که گفته شد، حضور سازمان اطلاعات پاکستان در صحنه افغانستان به حدود چهار دهه پیش- از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی- بازمیگردد، در حالی که تا به امروز این حضور به شکل پررنگی همچنان ادامه دارد.
سوای حمایت از گروههای مختلف افغانستانی در زمان جنگ با شوروی سابق و مشارکت مستقیم در تاسیس گروههای جهاد مسلحانه علیه شوروی که بعدها به القاعده تبدیل شد، این ساختار اطلاعاتی را باید پدرخوانده گروه طالبان معرفی کرد، گروهی که همچنان یکی از محورهای ناامنی افغانستان شناخته میشود.
زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان، به همراه دکتر تراشیا بایکون و بیل روجیو، طی شهادتی در فوریه 2017 در کنگره آمریکا، اعلام کردند پاکستان پناهگاه اصلی گروه طالبان به شمار میرود و این سازمان با آزادی عمل کاملی در اقصی نقاط این کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ، به فعالیت و تبلیغ میپردازد.
این در حالی است که حضور گروه طالبان افغانستان در ولایت بلوچستان پاکستان آزادی عمل بسیار زیادی در جذب نیرو و فعالیت دارد.
همچنین مایکل مولن، فرمانده وقت ستاد ارتش آمریکا، پیش از آنها در 29 مارس 2009 به سیانان گفته بود سازمان اطلاعات پاکستان نقش عمدهای در حمایت و حفاظت از گروه طالبان و القاعده دارد و بسیار دشوار است که تصور کنیم این روابط از بین خواهند رفت.
کمتر پژوهشگری را میتوان یافت که در مورد طالبان و نحوه شکلگیری آن به پژوهش پرداخته باشد اما نامی از «حمید گل»، رئیس سابق سازمان اطلاعات پاکستان به عنوان بنیانگذار این گروه، نیاورده باشد.
بر اساس پژوهشهای موجود، این ژنرال ارتش پاکستان که بیستم نوامبر 1936 به دنیا آمده، پدرخوانده و بنیانگذار گروه طالبان افغانستان است.
او که رهبر سری این گروه محسوب میشد، در اینباره گفته بود: ما به شکلگیری طالبان در همان ابتدا کمک کردیم، اما آموزش آنها را در سال 1989 متوقف ساختیم. همه چیز بدین ترتیب به پایان رسید. اکثر اعضای جنبش طالبان افغانستانیهای قدیمیای بودند که در جریان جنگ افغانستان (علیه شوروی) آموزش دیده بودند و بعد از سال 1989 ما هیچ فردی را آموزش ندادیم.
این ادعا در حالی سال 2009 از زبان گل بیان شد که طالبان سال 1994، با حمایت مستقیم و بالفعل سازمان اطلاعات پاکستان در ولایت قندهار در جنوب غرب افغانستان- که با پاکستان هممرز است- تحت رهبری ملا محمد عمر و حمایت جلالالدین حقانی از رهبران گروههای افغانستانی، اعلام موجودیت کرد.
این ژنرال پاکستانی، حقانی را دوست شخصی خود توصیف و در گفتوگویی با روزنامه سعودی الشرق الاوسط اعلام کرد: وقتی پسرم برای جهاد به افغانستان رفت او را در معیت نیروهای جلالالدین حقانی قرار دادم، او مردی بسیار خوب است.
حال، بر اساس اسناد منتشرشده در ویکیلیکس، «گل» به تدارک حملاتی علیه نیروهای ناتو در سال 2006 از طریق بمبهای کنار جادهای و برنامهریزی برای ربودن کارمندان سازمان ملل متحد طی همدستی با افراد مسلح افغانستانی (بخوانید طالبان) متهم است.
او در مصاحبه خود با الشرق الاوسط که 25 آوریل 2009 منتشر شد، دوره حکومت طالبان بر افغانستان را مورد ستایش قرار داد و گفت: این گروه شریعت اسلام را در افغانستان حکمفرما کرد.
«گل» همچنین به عنوان رئیس سازمان اطلاعات افغانستان در آخرین برنامه نظامی گروه طالبان پیش از حملات 11 سپتامبر 2001 هم که چندی قبل از آن برگزار شد حضور یافت.
نقش سازمان اطلاعات پاکستان در شکلگیری گروه القاعده نیز امر پنهان یا محرمانهای نیست از این رو برای ایجاز کلام، به مبهمترین بخش این تعامل یعنی ارتباط این سازمان با گروه القاعده در زمان متواری شدن اسامه بنلادن میپردازیم.
«قمر ندیم» وکیل مدافع خانواده «شاکیل آفریدی»، پزشکی که سازمان اطلاعات آمریکا با کمک او توانست از محل پنهان شدن اسامه بنلادن اطمینان حاصل کند، خبر داد مسئولان دولتی پاکستان حاضر نشدند اوراق هویتی لازم را به فرزندان این پزشک برای ادامه تحصیل در دانشگاه بدهند.
از دیدگاه سازمانهای اطلاعاتی پاکستان، آفریدی با این اقدام خود مرتکب خیانت بزرگی شده است. همین نظر نیز باعث شد دادگاه پاکستان این پزشک را به 33 سال زندان محکوم کند.
دولت پاکستان در گزارش رسمی خود درباره قتل اسامه بنلادن- که بخشهایی از آن سال 2011 در شبکه الجزیره منتشر شد- اعلام کرد: اسامه بنلادن حدود 10 سال در برابر چشم مردم زندگی میکرد، حتی یک بار به دلیل سرعت غیرمجاز توسط پلیس متوقف شد، اما نبود کارایی (!!!) سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی پاکستان مانع از رسیدن نیروهای امنیتی به او شد.
به هر شکل میتوان تفسیرهای دیگری در مورد بهکارگیری واژه عدم کارایی در گزارش 336 صفحهای کمیته مستقل حقیقتیاب نیز پیدا کرد.
در همین راستا «کارلوتا گول» طی گزارشی در روزنامه نیویورک تایمز در اینباره فاش کرد: سازمان اطلاعاتی پاکستان اسامه بنلادن رهبر القاعده و مسئول شماره یک حملات 11 سپتامبر را تعمداً پنهان کرده بود و از زمان فرار او از افغانستان از محل اختفای او اطلاع داشت و به نوعی بنلادن در گروگان آنها بود.
این در حالی است که سیمور هرش، روزنامهنگار آمریکایی، در گزارشی در این رابطه، با استناد به اطلاعاتی که «اسعد دورانی» یکی از ژنرالهای بازنشسته ارتش پاکستان در اختیار او قرار داده بود، نوشت: «احمد شجاع پاشا»، مدیر کل وقت سازمان اطلاعات پاکستان، عملیات قتل اسامه بنلادن را در محل اختفایش در ابوتآباد تسهیل کرده است.
این کار پس از آن صورت گرفت که یکی از عناصر سازمان اطلاعات پاکستان به تعهدات کاری خود خیانت کرد و در مقابل دریافت 25 میلیون دلار محل اختفای بنلادن را به سازمان اطلاعات آمریکا لو داد.
دیگر صحنه عملیات سری سازمان اطلاعات پاکستان، چین است: گفته میشود این سازمان در منطقهای غرب چین، از جریانهای جداییطلب مسلمان حمایت میکند.
پیشینه فعالیت سازمان اطلاعات پاکستان در مناطق آسیای میانه به دوره اتحاد جماهیر شوروی و حکومت کمونیست برمیگردد که در آن زمان از جریانهای جداییطلب فعال در جمهوریهای قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان حمایت میشد.
سازمان اطلاعات پاکستان یکی از مهمترین متهمان حمایت از گروههای تروریستی فعال در جنوب شرق ایران محسوب میشود.
سازمان اطلاعات پاکستان به عنوان مهمترین متحد و همکار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا (CIA ،NSA و پنتاگون) برای جاسوسی علیه سفارتخانههای خارجی در داخل کشور نیز برنامه گسترده و مدونی در مرحله اجرا دارد.
از دیدگاه برخی کارشناسان، این همکاری به حدی است که سازمان اطلاعات پاکستان را به عامل اجرایی برنامههای سازمانهای جاسوسی و امنیتی آمریکا در مناطق محیطی این کشور و حتی مناطق دورتر تبدیل کرده است.
برای مثال، بعد از اینکه آمریکا جنگ خود را علیه تروریسم آغاز کرد، سازمان اطلاعات پاکستان به عنوان سازمان راهنمای نیروهای آمریکایی و ناتو، نه تنها در افغانستان بلکه در آسیای میانه و چند نقطه دیگر از منطقه خاورمیانه، فعالیت خود را آغاز کرد.
این در حالی است که شمار قابل توجهی از جنگجویانی که، بعد از حمله آمریکا به افغانستان، به پاکستان گریختند، توسط سازمانهای اطلاعاتی پاکستان دستگیر و پس از تحویل به طرف آمریکایی، به زندان پایگاه گوانتانامو منتقل شدند.
آمریکا همچنین از ظرفیت سازمان اطلاعات پاکستان برای حضور و فعالیت در تمامی کشورهای جنوب شرق آسیا استفاده کرده، در حالی که گزارشهایی از رسیدن دامنه این همکاری به استرالیا و نیوزیلند نیز منتشر شده است.
سازمان اطلاعات پاکستان در از بین بردن گروههای اسلامگرایی همچون گروه ابو سیاف، که در جنوب شرقی آسیا فعالیت میکرد، نیز سهم عمدهای داشت.
این سازمان فعالیتهایش را به سوی غرب مرزهای خود نیز گسترش داده و اطلاعات جستهگریختهای از برخی اقدامات این سازمان در مرز با ایران، کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس، خاورمیانه، شمال آفریقا و شاخ آفریقا نیز رسیده است.
به اعتقاد کارشناسان، حضور شمار زیادی از کارگران پاکستانی در حاشیه جنوبی خلیجفارس، به سازمان اطلاعات پاکستان دامنه مانور گستردهای برای جمعآوری اطلاعات بخشیده است.
این در حالی است که گفته میشود دلارهای نفتی عربستان رهبران این سازمان را مجاب کرده تا بخشی از فعالیتهای تروریستی برخی همسایههای پاکستان را که جزو رقبای ریاض محسوب میشوند نیز هدایت و حمایت کند.
در تحلیلی که اواخر اسفند 1397 در روزنامه الخلیج الجدید به چاپ رسید، مساله چشمداشت عربستان به استفاده از منطقه بلوچستان پاکستان، به عنوان پایگاهی برای انجام اقدامات تروریستی و تخریبی علیه برخی از کشورهای منطقه، مورد بررسی قرار گرفته است.
این تحلیل با استناد به گزارشی که در پایگاه فرانسوی «اینتلیجنس آنلاین» منتشر شده، تاکید دارد که ریاض خوب میداند این کار بدون کمک سازمان اطلاعات پاکستان قابل انجام نیست، از این رو محمد بن سلمان در سفر خود به پاکستان تلاش زیادی برای جلب نظر سازمان اطلاعات پاکستان به کار بست.
گرچه برخی از گزارشهای محلی از شکست این طرح ریاض خبر میدهند، اما مدتهاست گزارشهایی درباره همکاری اطلاعاتی سعودی و پاکستان برای پیشبرد برخی از طرحهای اطلاعاتی جاسوسی در خاک یمن به رسانهها میرسد که میتواند در صحنههای دیگری هم تکرار شود.
دیدگاه تان را بنویسید