«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
مجلس اعلای اسلامی عراق دستخوش سومین انشقاق شد
مجلس اعلای اسلامی عراق، که در دهه هشتادِ قرن گذشته با هدف تجمیع تمامی گروههای مخالف رژیم صدام حسین شکل گرفته بود، امروز یارای حفظ اعضای خود را هم ندارد.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- خبر سومین انشقاق بزرگ در مجلس اسلامی عراق، آن هم بعد از نتایج ناامیدکنندهای که در آخرین انتخابات پارلمانی به دست آورد، بسیاری از دوستداران این تشکل اسلامگرا را نگران کرده است.
این تشکل سیاسی که تا چند سال بعد از سقوط رژیم صدام حسین همچنان بزرگترین ساختار سیاسی شیعه را با خود یدک میکشید، پس از خروج سازمان بدر و سپس انشقاق بزرگ عمار حکیم به عنوان رئیس این مجلس و تشکیل جریان حکمت ملی، به طور کامل از پا درآمد.
پس از خروج بیسروصدا و اعلامنشدهی عادل عبدالمهدی از این تشکل برای تامین نظر مقتدی صدر و حضور به عنوان یک شخصیت مستقل در پست نخستوزیری- دستکم با این حرکت به لحاظ رسانهای و سیاسی از این ساختار دور شد - اکنون باقر جبر الزبیدی یکی از برجستهترین شخصیتهای باقیمانده در مجلس نیز پرچم انشقاق برافراشته تا تحلیلگران امور عراق، کهنسالان برجامانده در ساختار مجلس اعلای اسلامی عراق را تنهاتر از هر زمان دیگری ببینند.
بر اساس گزارشهای رسیده از عراق، 2 روز بعد از حضور عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق، در مقر مجلس اعلای اسلامی عراق و دیدار و گفتوگو با همام حمودی، رئیس این مجلس، باقر جبر الزبیدی از رهبران برجسته این تشکل خبر جداییاش را رسانهای کرد و آنقدر این کار را شتابزده انجام داد که حتی نامگذاری تشکل جدید خود را هم به موعد دیگری موکول و به یک نام موقت («بیان» که نام تشکیلات او در زمان مبارزه علیه صدام حسین بود) اکتفا کرد.
دفتر الزبیدی هم ضمن تایید خبر انشقاق تاکید کرد او در حال رایزنی با شماری از شخصیتهای معروف است تا بعد از انجام توافق تشکل سیاسی جدیدش، اعلام موجودیت کند.
به گفته کارشناسان، انشقاق طبیعت احزاب و تشکلهای سیاسی قلمداد میشود و این امر در صحنههای پرتلاطمی همچون عراق کاملاً قابل پیشبینی است.
به بیانی دیگر، این مساله که هادی عامری با خروج از مجلس اعلا، شماری از کادرهای اکثراً نظامی را با خود ببرد، عمار حکیم هسته اصلی رهبری به ویژه شخصیتهای نسل دوم را با خود به جریان حکمت ملی بکشاند، عادل عبدالمهدی شماری از متخصصان را به همراه خود به نخستوزیری منتقل کند و شاید باقر الزبیدی هم به دنبال جدا کردن چند شخصیت باقیمانده از مجلس باشد، کاملاً عادی و در کشوقوسهای سیاسی عراق، طبیعی مینماید.
اما بیتفاوتی رهبران باقیمانده و به تعبیری دست روی دست گذاشتن آنها و توصیف این ساختار سیاسی به شیر بدون یال و سر و دم و اشکم، بیش از هر چیز دیگری به آن آسیب رساند.
اینکه ساختاری سیاسی نتواند ریزش کادرهای خود را ترمیم کند و جایگزینهای مناسبی برای آنها بیابد، بیش از هر دشمن دیگری بر پیکره آن ضربه وارد میکند.
اکنون کهنهمبارزان قدیمی و کهنسال برجامانده در این تشکل، فقط گرد هم میآیند و در حسرت دستاوردهای (بخوانید ازدسترفتهها) دهههای گذشته خود، به خصوص دوره بعد از سقوط صدام حسین که مجلس اعلا در اوج محبوبیت به سر میبرد، به تمجید از آن زمان میپردازند.
شکی نیست مجلس اسلامی عراق روزگاری یکی از غنیترین ساختارهای تشکیلات اسلامگرایانه در عراق بلکه در کل منطقه محسوب میشد. با این حال نه فقط موفق به حفظ سطح کارایی و جایگاه خود نشد که به گفته برخی از کارشناسان، سوءمدیریت در سطح داخلی که سبب شد حتی از حفظ کادرهای خویش هم عاجز و ناتوان بماند، در کنار سوءرفتارهای بحق یا ناحق نقلشده از آنها در مدیریت کشور، جایگاهشان را در جامعه عراق به پایینترین نقطه در فهرست محبوبها تقلیل داد.
به اعتقاد کارشناسان، علت افت شدید محبوبیت مجلس اعلا که در نتایج آخرین انتخابات پارلمانی عراق کاملاً مشهود است، علاوه بر قدرت گرفتن جریانهای سیاسی موازی شیعه در عراق، سوءمدیریت حاکم بر این ساختار ریشهدار یا حداقل ناتوانی و ناکارآمدی آن است.
صرف نظر از اتهاماتی که در مورد سوءاستفاده از قدرت و اعمال نفوذ برای حضور اعضای خانواده و اقوام در شغلهای کلیدی و... متوجه این ساختار است- که در جامعه عراق همچنان به عنوان نکات منفی در کنار نام مجلس اعلا ذکر میشود- ناتوانی این مجلس در پاسخگویی به دغدغههای جامعه جوان عراق و ناکارآمدی در ارائه برنامهی سیاسی باورپذیر و جوانپسند باعث شد ضربات مضاعفی را در این راستا متحمل شود تا آنجا که ساختاری به قدمت مجلس اعلای اسلامی عراق، با وجود تاکید چندباره بر تلاش برای بازسازی، قادر به معرفی چهرههای جدید و جوانی از درون خود نشده است.
حال آنکه شایعات بدخواهان در مورد استمرار سهمخواهی رهبرانش از قدرت برای خود، فرزندان و حتی نوههایشان در پستهای دولتی در رسانههای کشور جوانی همچون عراق که بیکاری در آن بیداد میکند- تاکنون این ساختار موفق به رد و پاسخگویی به آن نشده- این ساختار را بیش از پیش به سوی خطر افول پیش رانده است.
به گفته کارشناسان، با نگاه به ساختار مجمع عمومی مجلس اعلا یا حداقل رهبران شناختهشده آن، شخصیتی زیر 60 سال در آن دیده نمیشود و در خوشبینانهترین وضعیت شناختهشده نیست، که این مشکل و بلکه معضلی بزرگ برای آینده هر حزب سیاسی محسوب میشود.
مجلس اعلای اسلامی عراق در حالی به 40 سالگی خود نزدیک میشود که بعد از فوت 2 رهبر کاریزماتیکش، شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم و حجتالاسلام سید عبدالعزیز حکیم، و معضلاتی که پیشتر به آن اشاره شد، برای بازسازی قبل از هر چیز نیازمند کالبدشکافی عمیق و خانهتکانی بسیار وسیع است تا با یک آسیبشناسی واقعی و به دور از تخیلات قهرمانان سابق که همچنان در توهم قهرمانی و مدالهای سالهای دورشان به سر میبرند، به رفع مشکلات درون خود بپردازد، تا خون دوبارهای به کالبد این تشکل وارد کند و اجازه ندهد این نام بزرگ به باشگاه بازنشستگان تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید