«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
افغانستان؛ دالان هزارتوی مشروعیت و تروریسم
افغانستان سالیان درازی است که با بحرانهای سیاسی و امنیتی مختلف دست به گریبان است و برای مردم این کشور ناامنی، انفجار و جنگهای خونین خیابانی با طعم نظامی و حتی سیاسی به امری عادی تبدیل شده است.
اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- افغانستان سالیان درازی است که با بحرانهای سیاسی و امنیتی مختلف دست به گریبان است و برای مردم این کشور ناامنی، انفجار و جنگهای خونین خیابانی با طعم نظامی و حتی سیاسی به امری عادی تبدیل شده است.
شاید با کمی اغماض بتوان شرایط فعلی حاکم بر افغانستان را به شدت پیچیده توصیف کرد؛ نه انتخابات ریاست جمهوری و نه توافق صلحطلبان با آمریکا، هیچ کدام از پیچیدگیهای این کشور نکاسته است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، کشمکش دایر در افغانستان جزو کشمکشهای بسیار پیچیده عقیدتی است که پذیرش طرف مقابل به معنای نفی عقاید خویش خواهد بود.
این اختلاف نه تنها بین ساختار سیاسی حاکم بر افغانستان و مخالفانش همچون طالبان ملموس است بلکه اخیراً این تضاد منافع را در داخل جریانهای تشکیلدهنده طیف حاکم نیز ملاحظه کردیم، نماد آن هم تحلیف 2 رئیسجمهور به طور همزمان در این کشور بود که در واپسین روزهای سال 1398 به وقوع پیوست.
سوای انتخابات ریاست جمهوری که اعلام نتایج آن بیش از پنج ماه به طول انجامید، طی سال 1398 در افغانستان تحول بزرگ دیگری هم رقم خورد، تحولی که میتواند سال جاری (1399) را آبستن حوادث بسیار زیادی کند.
این تحول چیزی نبود جز اینکه دولت آمریکا و گروه طالبان بعد از سالها جنگ و مذاکره دست آخر به توافق رسیدند. جالب اینجاست که آمریکا سال 2001 با هدف (یا همان بهانه) از بین بردن طالبان به افغانستان حمله کرد و امروز به بهانه صلح با این گروه قصد دارد از این سرزمین خارج شود یا به تعبیری آرایش نیروهای خود را در آن تغییر دهد.
گرچه برخی از تحلیلگران این توافق را بیشتر در راستای منافع آمریکا و در واقع نوعی تلاش از سوی کاخ سفید برای رهایی از بار مالی، سیاسی، امنیتی و رسانهای حضور در جنگی بیپایان تفسیر میکنند، اما به هر روی نمیتوان از آن به عنوان یک نقطه تحول در تاریخ افغانستان (چه مثبت و چه منفی) یاد نکرد.
این نقطه تحول بیش از هر چیز برای واشینگتن رقم میخورد که میتواند گذرگاه خروج خود را از باتلاقی که پیش از این مسکو در آن گرفتار شده بود همواره کند.
تنها تفاوت بین آمریکا و شوروی سابق این است که دومی شکستخورده از افغانستان خارج شد و این رویداد در تاریخ به ثبت رسید، اما واشینگتن میکوشد تا به شکلی آبرومندانه و در قالب توافقی که هزینه آن را دولت مرکزی حاکم بر کابل پرداخت میکند این سرزمین را ترک گوید.
بر این مبنا، نباید فراموش کرد که طالبان به مثابه وارث گروههای جهادی متخاصم، با اتحاد جماهیر شوروی تاریخچه طول و درازی در همکاری با یکدیگر دارند.
در آن زمان این همسویی و همکاری جنگ چندسالهای برای افغانستان در دنبال داشت و بعد از آن هم دشمنی این 2 طرف منجر به ادامه این جنگ و تداوم ناامنی تا به امروز شد.
هماکنون نیز توافق دوباره آنها گرچه برای آمریکا خروج آبرومندانه شماری از نیروهایش را به ارمغان میآورد، اما به طور حتم بسترساز صلح و آرامش در افغانستان نخواهد شد.
بیشتر اوقات 135 روز مهلت خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال 1399 سپری خواهد شد، باید نشست و دید آیا واقعاً تعداد نیروهای آمریکایی به هشت هزار و 600 نفر خواهد رسید؟
آیا این عقبنشینی میتواند اندکی آرامش به مردم افغانستان هدیه دهد یا اینکه همچون سالهای گذشته شاهد افزایش درگیری افغانی-افغانی برای تصاحب قدرت خواهیم بود؟ درگیریهایی که معمولاً در تابستان هر سال با آب شدن برفها به نقطه اوج خود میرسد و چه بسا که این بار قطبهای بیشتری در آن حضور پیدا کنند.
سال 1399 سال سهمخواهی طالبان از قدرتی است که آمریکا آن را در دوحه به این گروه بخشیده است.
دیدگاه تان را بنویسید